🔥
أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ
"اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ"
آیا کسی را که در آتش میافکنند بهتر است یا کسی که در روز قیامت در حال ایمنی [از هر بلا و شری] میآید؟
👈هرچه میخواهید انجام دهید، بیتردید او به آنچه انجام میدهید بینا است.
فصلت/۴۰
💠@aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1476
🌐ایستاده بر قلّه عزت
✍حسینی دورود
همچنان به حجاب معاصرت اعتقاد دارم و گفتن و نوشتن درباره شخصیتهای با ارزش و معرفی آنان را سرآغاز رهایی از این حجاب میدانم.
در بین عالمان و فقیهان ارزندهای که در هر دورهای به اقتضای شرایط، نقشی منجر به حفظ اصالت دین و مرجعیت ایفا کردهاند میتوان به آیتالله العظمی میرزا یدالله دوزودزانی اشاره کرد.
در قامت سروی بلند و استوار و ایستاده بر قلّه عزت که ایستادگی و استواری او هم بهنفع حوزههای علمیه و هم به نفع مرجعیتی است که میخواهد نفوذ معنوی و اجتماعی دین و تاثیر آن افزایش یافته و همچنان برخی از فرهنگ و بخشی از جامعه باشد.
به همینخاطر ترجمان زندگی و رویکرد افکار و رفتار او نشان میدهد که نه تنها هرگز برای مرجعیت، بلکه برای هیچ ریاستی دست و پا نزده است، سیر الیالله خود را حفظ نموده و از رقابتهای رایج پرهیز کرده و ساحت و شأن مرجعیت را مبرا دانسته است.
معظمله با اینکه ۲۵ سال شاگرد صمیمی و همراه قدیمی مرحوم آیتالله العظمی سید محمد کاظم شریعتمداری بودهاند اما نه مغروق شریعتمداری و نه هیچ کس دیگری شده، استقلال خود را حفظ کرده و توانسته است از حقایق، آزادگی؟ عدالت و مرجعیت مستقل سنتی دفاع بکند.
تقویت دین و مقدم دانستن آن بر امور دیگر و تحکیم دینداری در جامعه حتی در سختترین شرایط، مهمترین هدف او بوده است و معتقد است تنها با همین قالب و در همین راستا میتوان دین را در ذهن و جان اجتماع و فرهنگها نهادینه و از آن مراقبت کرد.
دانش من برای توصیف مقامات علمی و معنوی او کافی نیست اما بر اساس شناختی که از ایشان دارم میتوانم بگویم:
آیتالله العظمی دوزدوزانی به گفتمان خود عالمانه و آگاهانه صادق و مؤمن و مخلص است.
برای هیچ کس شری نداشته و اسیر هیچکس نشده، از صدق و صفا و مردم نشینی هم نگذشته و از راه راستی و جاده درستی و شرافت و امانت خارج نشده است.
دروغ گویی، بدقولی، خلف وعده، حیله و تزویر را در معاشرت با مردم جایز نمیداند.
@aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1478
دیدار صمیمی و عالمانه استاد خسرو پناه با جناب دکتر محفوظی، تداعی شریفه يَخۡرُجُ "مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ" شد.
بهانهای بود تا از زبان اندیشمند فرهیختهای چون دکتر محفوظی درباره دانشمند برجستهای چون حضرت مستطاب استاد خسروپناه بیشتر بشنوم.
احترام گذاشتن به کسانیکه لایقش هستند نه طالبش، لذت بردن از گعده علمی و نشستن با دانایان، درک متقابل و هم صحبت خوبی با هم بودن، وجه اشتراک میزبان و میهمان بود.
هردو در دانش گفتار تسلط داشتند و به جمع، آداب و ادب یاد میدادند.
هنر گفتوگو، رفتار و احترام، دور اندیشی، چگونه عالمانه سخن گفتن و چگونه احترام گذاشتن را آن شب به ما آموختند.
برای یکدیگر نقش بازی نمیکردند و خودشان بودند.
از همه مهمتر تعبیراتی است که پس از دیدار برای یکدیگر بهکار برده و برای من ارسال کردند.
استاد خسروپناه درباره دیدار مزبور نوشتند:
دیدار دیشب با دکتر محفوظی برای این مسکین مسرت بخش بود.
انصافا خلقیات والد علامه ایشان بر وی تجلی یافته است.
جمع آوری و حفظ میراث گرانسنگ آثار مکتوب، کار ارزنده این شخصیت فرهنگی گمنام در کشور است.
نسخ خطی و آثار فرهنگی و هنری، فوق العاده روح بنده را که بسیار علاقمند به دیدن آنها هستم تازه ساخت.
لطفا به ایشان تشکر ویژه این کمترین را ابلاغ کنید...
و جناب دکتر محفوظی چنین پاسخ دادند:
شخصیت فرزانهای یافتم. مرزبندی دقیق عالمانه ایشان را با جدیتی حیرت آور در تعلیم و تعلم، در چند فراز مبحث هایدگر که به عمد مطرح کردم یافتم و اندیشه فلسفی را … که فاصلهای بسیار با خواندن فلسفه دارد.
جامعیت معقول و منقول در عین شناختن زمان، نقطه تمایز ایشان با بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی است.
انصاف در قضاوت رجال علمی هم قابل تحسین بود مثلا در مورد فقیه علامه آقای مددی حفظه الله...
آینده جناب دکتر خسروپناه بسی درخشانتر از حال ایشان خواهد بود. بعون الله
سلام و ارادت این کمترین را ابلاغ بفرمایید .
@aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1481
🟠 هرگز مردم خیانت نمیکنند
🖌حسینی دورود
سید مرتضی اردبیلی یا به قول استاد مهرداد خدیر "سید محمد خاتمی" دوم..!
امام جماعت یکی از مساجد معروف تهران است.
مسجدیها میگفتند از وقتی آمده مسجد و محله را زنده کرده است.
در باکو هم که بود، همینطور بود. شیعیان آذربایجان پروانهوار گرد شمع وجودش میچرخیدند.
از ایشان خواستم نصیحتم کند به کتابچه در دستش با موضوع "نامهای به دفاع از علامه اقبال" اشاره کرد و گفت: آنچه میخواهی بدانی در این کتاب است. فقط باید با دل و با دقت بخوانیدش.
سطرهایی از آن را خواند و گفت:
بهحرمت حقیقت و خطیر بودن مسؤلیت، از ادب الفاظ و رعایت آداب و القاب تقلیدی از سنتهای اشرافی و رسوم درباری و خلق و خوی بازمانده عصر ارباب و رعیتی و نظم طبقاتی و نظام استبدادی که متاسفانه در جامعه اسلامی و حتی در رابطه اعتقادی و روحی میان مردم و مقامات روحانی رواج دارد باید پرهیز کرد.
زیرا این قیود ظاهری و تشریفات لفظی حقیقت را مسخ میکنند و همچون پردههای تاری، درخشندگی حق و صفای راستی و صراحت را مانع میشوند.
از اینکه شاهد از دست دادن پناههای بزرگ ایمان و امید مردم یعنی علماء و روحانیت باشم غصه میخورم...
بههمینخاطر هم دفتر مسجد، هم در خانهام را به روی مردم نمیبندم.
اگر من روحانی درخانهام را به روی مردم ببندم، دری پنهانی از پشت باز میشود به روی کسانی که اقبالشان، ادبار مردم را به سادگی جبران میکند.
در حالیکه مردم بی پناه وقتی در خانه ایمان و امید خویش را به روی خود بسته میبینند، آواره میمانند و به سادگی نمیتوانند، راهشان را عوض کنند و به درگاه دیگری روی آورند.
گفت: بسیار بودهاند مردان محبوبی که دین را به دنیا دادهاند و مقام و موقعیتی را که بهنام خدا گرفتهاند به خریداران فروختهاند و از نردبان ایمان و اخلاص مردم، بر بام قدرت بالا رفتهاند و از کنج محراب، به گنج خواجه نقب زدهاند.
رجال مشهور تقوی و تقدس، علم و دین، آزادی و مردم، که اندک اندک، یا ناگهان، به اراده آگاه خویش و یا دسیسه و اغوای پنهانکاران و اطرافیان، راهشان را عوض کردهاند و قبلهشان را تغییر دادهاند و ظالم و فاسد شدهاند.
اما هرگز تاریخ سراغ ندارد که مردم خیانت کنند یا به آنچه ایمان دارند پشت پا بزنند، سراغ ندارد ملتی دروغ بگوید و بداند که "حق" است و باطلش بخواند، بداند که " باطل" است و حقش بنامد.
هیچ امتی، بهخاطر مصلحتی، حقیقتی را آگاهانه نکشته است و به اختیار خویش به قبلهاش پشت نکرده است.
مردم شکست میخورند، سکوت میکنند، ضعیف میشوند... اما هیچگاه مقدسات خود را به لجن نمیکشند، خود را آگاهانه در اختیار دشمن نمیگذارند و خدمتگزاران خود را به جنایتکاران خویش نمیفروشند.
چنانچه مردم هیچ زمینی، هیچ زمانی، ماسک ریا به چهره نمیزنند.
ملتی هرگز بهدروغ، خود را به مذهبی یا مسلکی نمیچسباند.
هیچگاه با تظاهر به تقوی و تقدس یا آزادیخواهی و روشنفکری از ایمان و اخلاص دیگران سوء استفاده نمیکند، آزادیخواهان و روشنفکران و تشنگان نجات و مجاهدان عدالت را فریب نمیدهد ...
مردم همیشه در تولی و تبریشان، در کفر و دینشان، در جهل و علمشان... همیشه صمیمی و صادقند.
💠@aghlvanaghl
🔰 نفی بردگی مرام آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
🖊 سید مهدی حسینی دورود
🔹به این دلیل اندیشهها و افکار سیاسی، اعتقادی و معنوی آیتالله العظمی صافی گلپایگانی برای مردم همچنان جذاب و اثر گذار است که با جسارتی نبوغ آمیز و شهامتی حیرت انگیز قالبهای فکری و سیاسی زمانه خود را در هم میشکست و از مرزهای دوران خویش فراتر میرفت.
🔹دلباختگی و سر سپردگی به خاندان وحی مخصوصا امام حسین علیهالسلام او را در دفاع از دین و پشتیبانی از مردم و حوزه علمیه مستقل و از هر استبداد و ستمی مبرا بودن، جایگاهی ممتاز و برجسته بخشیده است.
🔹در زندگی درخشان آن عالم کمنظیر، سرچشمه اصلی آزادی خواهی و آزادیهای درون و شیوه رهایی از قدرتهای جبار سیاسی و حکومتهای استبدادی رهایی از بردگی نفس و بردگی قدرتهای سیاسی است.
🔹مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی حُریت داشت چون از بردگی رسته بود.
🔹از نظر ایشان وقتی تصمیم بگیرید که دیگر برده نباشید، بی درنگ آزاد میشوید.
🔸 از این منظر همانگونه که در حکومتهای دیکتاتوری، برای بهزیر کشیدن جبار از اریکه قدرت تنها کافی است به حمایت از او پایان داد و بینیاز ار زور و بازو و فشار فیزیکی خواهید دید که چگونه بی ستون، آن پیکره عظیم به لرزه افتاده و سقوط میکند، همینطور برای تسلط بر جبار و دیکتاتور درون هم کافی است تنها از او حمایت و اطاعت نکنید.
🔸روزی سخن آلوده به غیبت یکی از معاریف تهران که باجمعی کنار ایشان نشسته بودند را فورا قطع کرد و فرمودند؛ غیبت نکنید... به شیطان میدان ندهید.
🔸این آدمها هستند که میدان را برای شیاطین و نفسِ سرکش و جباران باز میگذارند و الا یک جبار و یک شیطان در واقع هیچ قدرتی ندارد جز قدرتی که انسانها به او تفویض کردهاند تا نابودشان کند.
🔹به راستی اگر آدمی خود به شیطان، چشم ندهد از کجا این همه چشم دارد تا او را زیر نظر بگیرد؟
🔹اگر انسان خود به او دست و بازو نبخشد از کجا بازو فراهم میکند تا آدمها را نابود و سرکوبکند؟
🔹این خود آدمها هستند که با شیطان و جباران همکاری نموده و به ارزانی به آنها قدرت میبخشند و آنان را قادر میسازند که بر جوامع تحکم کنند.
🔸در واقع آن مرحوم گرفتاری انسان را به سبب دیکتاتوری و استبداد درون میداند.
🔸یکی از نمونههایی که استبداد ستیزی در آن بسیار برجسته است سخنان آن مرحوم در مجلس خبرگان قانون اساسی برای پلیدیهای که از رذیلت استبداد و دیکتاتوری حادث میشود بود ایشان علاوه بر بیان جزئی که در جای جای سخنان خود به آن اشاره کرده و ما از آن یاد میکنیم نفی دیکتاتوری در بین خانواده را هم به آن پیوند میزند.
◽️ ۲۸ جمادیالثانی سومین سالگرد رحلت آن مرجع کمنظیر را گرامی میداریم.
💠@aghlvanaghl
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1654426
🕌 @jamarannews
💥از انگلیس میترسم
سید مرتضی اردبیلی به نقل از یکی از دوستان مرحوم احمد صادقی گلدر که در زمان آیتالله اردبیلی در قوه قضائیه بود میگفت:
آقای صادقی گلدر از مرحوم آیت الله شیخ حسین نجفی اهری( شاگرد برجسته آیتالله العظمی محمد کاظم یزدی) نقل میکرد:
جمعی از طلاب انقلابی طرفدار مشروطه که در میان آنها افرادی مثل مرحوم مظفر بهچشم میخورد، نزد سید محمد کاظم یزدی آمدند و از او خواستند که از مشروطه حمایت کند.
سید در جواب گفت به دو دلیل اجمالی و تفصیلی با مشروطه همراهی نمیکنم:
نخست؛ شم فقاهتیام به من میگوید گوشهای بنشینم؛ در این کار دخالت نکنم.
دیگر اینکه: از انگلیس میترسم؛ میترسم سوزنی به انبان ما بزند باد آن خالی بشود و بفهمد که ما تو خالی هستیم و چیزی در انبان نداریم.
💠@aghlvanaghl