eitaa logo
احادیث بهشتی
106 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
35 ویدیو
15 فایل
لا یکون الرّجلُ منکم فقیهاً حتّی تَعرِفَ معاریضَ کلامِنا کپی مطالب جهت ترویج معارف جایز میباشد ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ✅ ۲۴ 🖊 به دست حضرت عليه السّلام در اين روز در سال ۷ ه’ در جنگ به دست عليه السّلام كشته شد و قلعه خيبر به دست آن حضرت فتح گرديد. 📚 (زاد المعاد: ص ۳۵. فيض العلام: ص ۳۱۷) و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خيبر ذكر شده است. (بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸ - ۳۸۴) چون صلّى اللَّه عليه و آله به جنگ خيبريان رفت و قلعه قموص را محاصره كرد، ابتدا پرچم را براى مبارزه با آنان به ابوبكر دادند. ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار كرد🏃🏿‍♂ و لشكريان هم در پى او باز گشتند.❗️❗️ روز بعد صلّى اللَّه عليه و آله پرچم را به عمـر داد و او هم از ترس كشته شدن به ميدان جنگ نرسيده باز گشت. 🏃🏿‍♂🏃🏿‍♂ انتخاب عليه السّلام براى فتح : صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «فردا پرچم را به مردى مى دهم كه حمله هايش را تكرار كند، نه اينكه فرار كند.«کرّارٌ غیر فرار». كسى كه و پيامبرش را دارد و و پيامبرش هم او را دارند، و خداوند را به دست او مى كند». همه اصحاب آرزو كردند كه اين مقام و منزلت به آنان واگذار شود. فرداى آن روز، صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: على بن ابى طالب عليه السّلام كجاست؟ گفتند: چشم دردى دارد كه حركت براى آن حضرت مشكل است. خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: او را حاضر كنيد. سلمة بن اكوع رفت و آن حضرت را آورد. صلّى اللَّه عليه و آله سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارك به چشمان نورانى حضرت خاتم الاوصياء على مرتضى عليه السّلام ماليد و فرمود: « بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار ». ✨ پس از آن روز بر عليه السّلام درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت. صلّى اللَّه عليه و آله زره خود را بر او پوشانيد و را بر كمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مركبش نموده فرمود: « از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو و از پشت سر، و نصرت خدا بالاى سر، و دعاى من از پشت سر تو است ». فرمود: يا على، مسلمانى را بر ايشان عرضه كن. 👀 ميدان جنگ : آن حضرت رفت، و پس از و عده اى براى جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهيد كردند. عليه السّلام بر آنها تاخته و آنها را كشتند. آنگاه برادر با عده اى آمدند. حضرت آنها را هم به درك فرستاد. مرحب كه شجاع بود به خونخواهى آمد. عليه السّلام چنان با بر سرش فرود آورد كه شمشير از حلقش گذشت و او را دو نيم ساخت و به خاك انداخت. صداى تكبير مسلمانان بلند شد. عده اى از به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. عليه السّلام به مبارزه ادامه داد تا عده اى كشته شدند و عده اى به قلعه گريختند. 🤲 آن حضرت با دست قدرتمند حيدرى در را كند و براى مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور كنند. حضرت چندين بار مسلمانان را از روى به وسيله ی آن در عبور داد، با اينكه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود. 📚 (المستدرك على الصحيحين: ج ۳، ص ۳۷. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج ۹، ص ۱۲۴. كنز العمّال: ج ۵، ص ۲۸۳. فيض العلام: ص ۳۱۷ - ۳۲۱) ✅ @ahadisebeheshti
🗓 🖊 ۶ جمادى الاولى ⚡️ جنگ موته در سال هفتم هجرت در چنين روزى جنگ موته به وقوع پيوست. تعداد مسلمين در اين جمگ سه هزار نفر و تعدا كفار صد هزار نفر بود. اين جنگ از آنجا آغاز شد كه حارث بن امير ازدى كه حامل نامه اى از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به قيصر روم بود، در زمينهاى موته به دستور شرحبيل بن عمرو سردار لشكر روم دستگير شد و دستهاى او را بستند و گردنش را زدند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از شنيدن اين خبر بسيار ناراحت شدند و لشكرى به موته روانه فرمودند. در اين جنگ صلّى اللَّه عليه و آله و عليه السّلام حضور نداشتند و آن حضرت سه امير به ترتيب بر لشكر قرار دادند و فرمودند: «هر يك شهيد شدند ديگرى امير لشكر باشد. بن ابى طالب، زيد بن حارثه، عبداللَّه بن رواحه». شهادت سه فرمانده: هر سه اين بزرگواران شهيد شدند. اول جناب جعفر به ميدان آمد و بعد از مبارزه دليرانه اى دو دست آن حضرت را قطع كردند، و با اينكه جراحتهاى زيادى بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، اما بواسطه هيبت و شجاعتهاى آن حضرت در ميدان، كسى جرأت جدا كردن سر آن حضرت را نمى كرد. لذا دشمن دفعةً حمله كرد و بدن آن حضرت را با نيزه از زمين بلند كردند. در همان لحظه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در مدينه بر فراز منبر تشريف داشتند و ماجرا را براى مردم بيان مى فرمودند. ناگهان صورت مبارك را به طرف آسمان بلند كردند و در حق جعفر دعا فرمودند. خداوند دو بال به آن بزرگوار عنايت فرمود كه با ملائكه در بهشت پرواز مى كند. پس از شهادت هر سه امير تعيين شده از طرف پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، را در يك قبر دفن كردند. از خبر شهادت جناب جعفرپيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بسيار گريستند و دستور دادند تا سه روز غذا به منزل جعفر ببرند. ✨ سوابق جعفر: اولين مردى كه بعد از عليه السّلام به امر جناب عليه السّلام پشت سر صلّى اللَّه عليه و آله نماز خواند، جناب بود. او از برادرش عليه السّلام ده سال بزرگتر بود. در حبشه هنگامى كه عمروعاص و ديگران قصد داشتند نجاشى را راضى كنند كه جعفر و همراهانش را تحويل دهد، او آياتى از كتاب الهى تلاوت نمود كه نجاشى و اطرافيانش گريستند. عمروعاص چندين بار خواست جعفر و همراهانش را نزد نجاشى افرادى نادرست جلوه دهد ولى نتيجه بر عكس شد و احترام آنها نيز نزد نجاشى بيشتر شد، مخصوصاً زمانى كه آيات در رابطه با حضرت عيسى عليه السّلام قرائت شد. آخر الامر عمروعاص غذائى مسموم تهيه كرد و براى جعفر فرستاد كه آن حضرت را شهيد كند، ولى گربه اى آمد و از آن غذا مختصرى خورد و بقيه غذا ريخت و آن گربه هم مرد، و توطئه عمروعاص فاش شد. در روز فتح ، به همراه همسرش و ديگر مسلمانان به مدينه آمدند، و صلّى اللَّه عليه و آله از آمدن آنان بسيار خوشحال شدند و فرمودند: «نمى دانم به كدام خوشحالتر باشم: به فتح خيبر يا به آمدن جعفر»؟ 📚 (منتخب التواريخ: ص ۵۷ - ۵۸. سيرى در شرح ابن ابى الحديد: ج ۲، ص ۴۱۰ - ۴۱۱. وقايع المشهور: ص ۹۴) ☑️ @ahadisebeheshti
🗓 ✅ ۲۴ 🖊 به دست حضرت عليه السّلام در اين روز در سال ۷ ه’ در جنگ به دست عليه السّلام كشته شد و قلعه خيبر به دست آن حضرت فتح گرديد. 📚 (زاد المعاد: ص ۳۵. فيض العلام: ص ۳۱۷) و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خيبر ذكر شده است. (بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸ - ۳۸۴) چون صلّى اللَّه عليه و آله به جنگ خيبريان رفت و قلعه قموص را محاصره كرد، ابتدا پرچم را براى مبارزه با آنان به ابوبكر دادند. ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار كرد🏃🏿‍♂ و لشكريان هم در پى او باز گشتند.❗️❗️ روز بعد صلّى اللَّه عليه و آله پرچم را به عمـر داد و او هم از ترس كشته شدن به ميدان جنگ نرسيده باز گشت. 🏃🏿‍♂🏃🏿‍♂ انتخاب عليه السّلام براى فتح : صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «فردا پرچم را به مردى مى دهم كه حمله هايش را تكرار كند، نه اينكه فرار كند.«کرّارٌ غیر فرار». كسى كه و پيامبرش را دارد و و پيامبرش هم او را دارند، و خداوند را به دست او مى كند». همه اصحاب آرزو كردند كه اين مقام و منزلت به آنان واگذار شود. فرداى آن روز، صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: على بن ابى طالب عليه السّلام كجاست؟ گفتند: چشم دردى دارد كه حركت براى آن حضرت مشكل است. خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: او را حاضر كنيد. سلمة بن اكوع رفت و آن حضرت را آورد. صلّى اللَّه عليه و آله سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارك به چشمان نورانى حضرت خاتم الاوصياء على مرتضى عليه السّلام ماليد و فرمود: « بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار ». ✨ پس از آن روز بر عليه السّلام درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت. صلّى اللَّه عليه و آله زره خود را بر او پوشانيد و را بر كمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مركبش نموده فرمود: « از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو و از پشت سر، و نصرت خدا بالاى سر، و دعاى من از پشت سر تو است ». فرمود: يا على، مسلمانى را بر ايشان عرضه كن. 👀 ميدان جنگ : آن حضرت رفت، و پس از و عده اى براى جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهيد كردند. عليه السّلام بر آنها تاخته و آنها را كشتند. آنگاه برادر با عده اى آمدند. حضرت آنها را هم به درك فرستاد. مرحب كه شجاع بود به خونخواهى آمد. عليه السّلام چنان با بر سرش فرود آورد كه شمشير از حلقش گذشت و او را دو نيم ساخت و به خاك انداخت. صداى تكبير مسلمانان بلند شد. عده اى از به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. عليه السّلام به مبارزه ادامه داد تا عده اى كشته شدند و عده اى به قلعه گريختند. 🤲 آن حضرت با دست قدرتمند حيدرى در را كند و براى مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور كنند. حضرت چندين بار مسلمانان را از روى به وسيله ی آن در عبور داد، با اينكه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود. 📚 (المستدرك على الصحيحين: ج ۳، ص ۳۷. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج ۹، ص ۱۲۴. كنز العمّال: ج ۵، ص ۲۸۳. فيض العلام: ص ۳۱۷ - ۳۲۱) ✅ @ahadisebeheshti