eitaa logo
اهل قلم
124 دنبال‌کننده
149 عکس
4 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگی های منتظر واقعی ✍ انتظار فرج، انتظار گشایش در امور و ظهور امام زمان در زبان روایات عنوان بهترین اعمال را دارد چرا که انسان می سازد وضمن تربیت دینی، هدایتگری می کند. انتظار خود گشایشگر است و جامعه اسلامی را از بن بست رها می کند اگر نیک بنگریم جوامعی به بن بست و پوچی رسیدند که منتظر نیستند و حال آنکه انتظار در جامعه اسلامی موجب پویایی و تحرک شده و زندگی را معنا می بخشد. یک منتظر واقعی، انتظار را در اعمال و رفتار و گفتار خویش نشان می دهد آنجاُ که در زندگی شخصی خود و روابط با همسر وفرزندان و پدر و مادر و خویشان و وابستگان با روی گشاده و اخلاق نیک و نرم خویی سخن می گوید و نسبت به آنها احساس مسولیت و حق و حقوق آنها را محترم می شمارد. یک منتظر واقعی نسبت به همسایه، همکار و هموطن نیز روابطی محترمانه و آکنده از مهر و محبت دارد به حقوق آنها احترام می گذارد. ضمن حفظ عزت خویش تواضع و فروتنی در رفتار دارد. منتظر واقعی سبک زندگی خویش را بر مدار خواسته و میل و رغبت امام زمانش بنا می کند. به نیکی روی آورده از بدی ها دوری می کند تا دل او را به دست آورد. از آنچه موجب رنجش حضرت می شود پرهیز کرده و آنچه باعث خرسندی و رضایتش می شود را انجام می دهد. یک منتظر واقعی نسبت به جامعه و کشور خود و هر کُنشی از آنها حساس بوده و واکنشی مبتنی بر عقل و غیرت و همت دینی نشان می دهد اگر خلاف ببیند سکوت نمی کند یا نسبت به کج روی و تندروی ها خاموش نخواهد بود و این توجه و نگرانی اش که به نوعی مطالبه گری درستی و حق و حقیقت است ضامن بقای جامعه اسلامی، نصرت دین و رشد فرهنگ وطن خواهد شد. در کل یک منتظر واقعی کسی است که سبک زندگی او اسلامی بوده و اهل بیت را الگوی خود قرار می دهد واین انتظار را در رفتار و گفتار خویش به نمایش می گذارد. @ahalieghalam
قسطی بخری بُردی| قبول دِین در اخلاق دینی ✍ م . ع/ پرده اول: معمولا نزدیک عید به برخی از مراکز خرید طرقبه سر می زنیم. گاها قیمت هایش نسبت به سایر مغازه ها مناسب تر است کیفیتش هم مطلوب. نمی دانم از کی این کار را شروع کردند ولی تازه متوجه این داستان شدم که برخی از فروشگاه ها، البسه، کیف و کفش خود را به صورت چکی و اقساطی هم می فروشند. بازارش هم داغ بود. تعداد قابل توجهی از خریداران از صندوق دارها در باره شرایط و چگونگی خرید اقساطی سوال می کردند پرده دوم: گاهی تبلیغات بازرگانی خود گزارش دهنده تمایلات و تفکرات مصرف کننده اند و قابلیت مطالعه و تحلیل دارند. تبلیغی را می دیدم که پدری همراه با فرزند خود به فروشگاه فرش می روند و در هنگام خرید اقساطی به یاد شهریه مدرسه فرزند می افتند و تصمیم به بیشتر نمودن تعداد اقساط می گیرند، کمی که می گذرد یادشان می آید که تولدی در پیش دارند و برای تولد باز هم میزان اقساط را افزایش می دهند و در ته داستان هم خوشحالند از طولانی شدن اقساطشان. تبلیغ دیگری از همان شرکت است که در حوزه لوازم خانگی نیز فروشگاه دارند. دو جمله در این تبلیغ روایتگر وضعیت و ذهنیت اقتصادی مصرف کننده است. اول اینکه در پاسخ به چرایی عدم خرید لوازمی که نیاز دارد پدر در پاسخ به اعضای خانواده خطاب به مادر می گوید شما که می دانی من پول ندارم. دومین جمله که در واقع شعار این مجموعه فروشگاهی است این است که: قسطی بخری بردی این واقعا دردناک است که مردم در سال های اخیر برای نیازهای ساده و روزمره خود مجبور به تقبل دِین هستند و حتی از آن استقبال می کنند، مسئله ای که به شدت در اخلاق دینی ما از آن نهی شده است. آنچه در این تبلیغ روایت می شود این است که امروز برای خانواده ایرانی پول نداشتن امری طبیعی است و در نهایت عدم ثبات اقتصادی باور تمامی کسانی است که با بازار سر و کار دارند و در تبلیغات رسانه ملی نیز این اصل پذیرفته شده و به عنوان شعار مطرح می گردد: قسطی بخری بردی @ahalieghalam
رییس جدید دانشگاه رضوی کیست؟! اولین باری که سر از دانشگاه علوم اسلامی رضوی درآورد به عنوان سعیدی معروف بود. لمعه می گفت و بیان شیرینی داشت می گفتند از دفتر تبلیغات آمده ترم دوم نام شناسنامه ای ایشان را زده بودند، باب متاجر لمعه را با حاج آقای جهانگیری یا همان آقای سعیدی ترم قبل شروع کردیم. بحث فنی بود و ایشان هم با همان بیان گرم خود درس را ارائه میداد. آن ترم از نخستین سالهایی بود که دانشگاه فقط طلبه گرفته بود و بعضی از آقایان طلاب مناقش سر کلاس ایشان بحث می کردند و هر مناقشه با جواب استاد باز ادامه می یافت. کم کم استاد جهانگیری به عنوان یک استاد حوزوی که هم مدرک دانشگاهی داشت و هم زبان انگلیسی را مسلط بود در یکی از اتاق های هیئت علمی جای گرفت و بعد از انتصاب معاون آموزشی که پیش از این مدیر گروه فقه بود، بدون هیچ رقیبی مدیر گروه فقه و اصول شد. این انتصاب اما سالها به طول انجامید و طرحهایی نظیر طرح مباحثات و آغاز به کار دوره کارشناسی ، ارشد و دکتری فقه نیز در همین دوره طولانی با قدرت تمام اجرا شد. برنامه های گروه فقه در عین سختگیری خاص خود با اخلاق شیرین استاد، شیرینی خاصی هم گرفته بود و این بود که رشته فقه هنوز از گرد راه نرسیده بود همه مجله علمی اش در آمد و هم دانشجویان رشته فقه اش به گفته رییس وقت سازمان سنجش جزو رتبه های اول کشوری می شد. یادم هست مستندی از طرح مباحثات در روابط عمومی می ساختیم و ایشان به این نکته اشاره داشت که هدف این طرح پرورش مجتهد و ایجاد ملکه اجتهاد برای کسانی است که استعداد لازم را دارند. بماند که نخستین کلاس درس خارج اصول هم بی سر و صدا توسط ایشان شروع شد و بعد هم راه برای باقی اساتید باز شد. با درس خارج بزرگانی چون استاد معرفت ره و شیخ جواد مروی، بحث حوزوی بودن دانشگاه به شدت به رخ کسانی که می گفتند اینجا حوزه نیست کشیده می شد و البته دهها کار حوزوی دیگر که در حقیقت ثمره اتحاد فکری معاون آموزشی وقت و ایشان بود. انتصاب ایشان به عنوان رئیس جدید دانشگاه البته ما را شگفت زده کرد چرا که بحث انتخاب رئیس از بیرون اعضای هیئت علمی دانشگاه به شدت مطرح بود ولی اعتماد دوباره تولیت به انتخاب رئیس از بدنه دانشگاه بیانگر این نکته است که باید زمان را غنیمت شمرد و همه دوستداران درون و بیرون این شجره طیبه می بایست با اتحاد و همدلی نقشی در خور را در رفع نیازهای علمی این نهاد مقدس بازی نمایند. علی جانفزا فرهنگسرای امام رضا علیه السلام سبزوار @ahalieghalam
در آستانه نوروز قرار داریم که صله رحم، معاشرت با دوستان و وابستگان و نیز حضور در اجتماع بخش وسیعی از زندگی ما را به خود اختصاص خواهد داد. نکته کوتاه و مهم در این برخوردها در بیان امام رضا(ع) نیکویی معاشرت با مردم و یکسانی برخورد با بزرگ و کوچک است. ایشان می فرمایند:«اجْعلْ مُعاشرَ تَکَ مَعَ الصغیرو الکبیر؛(صحیفة الرضا، ص 400)برخورد خود را با افراد کوچک و بزرگ زیبا و نیکو گردان» همانطور که برای بزرگان احترام قائل می شویم و برخورد گرم و نیکویی داریم نسبت به افرادی که بلحاظ سنی، اجتماعی و یا شغلی از ما کوچک تر هستند نیز باید رفتار مبتنی بر احترام و مهربانی داشته باشیم. مراد از این یکسانی رفتار با بزرگ و کوچک، نوع برخورد نیست بلکه عدم غرور و بی توجهی به شخصیت افراد است. اینکه با یک مدیر رفتاری متواضعانه داشته باشیم اما نسبت به یک فرد معمولی با غرور برخورد کنیم پسندیده نیست. یکسانی در نوع رفتار معنا ندارد چه بسا مخاطب ما کودک باشد قطعا آن رفتار رسمی که با یک فرد بزرگ داریم نمی توانیم با همان لحن و ادبیات با یک کودک سخن بگوییم بلکه عقل حکم می کند و دین هم تاکید کرده است که با کودکان به زبان خودشان سخن بگوییم و این سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام است. رفتاری که بین مرد و زن، پیر و جوان یا محرم ونامحرم داریم قطعا باید متفاوت باشد و این یکسانی در کلام امام مراد در سبک برخورد شخص به لحاظ فروتنی و خضوع و احترام و مهربانی است. @ahalieghalam
همراهان گرامی ایام بکام روزگارتان خوش و دلتان شاد... نوروزتان مبارک و سالی خوش توام با برکت و سلامت را برایتان آرزومندیم... رمضان الکریم هم در پیش است و بهار قرآن و دعا نوش جان و گوارای روحتان باد... ما را هم از دعای خویش فراموش نکنید... @ahalieghalam
اعتماد عمومی و خود باوری ✍ م.ع/ پرده اول ماشینش یک خرابی جزئی داشت. باید یکی از قطعات تعویض می شد،با هم همراه شدیم به سمت یک مغازه لوازم یدکی خودرو. وارد مغازه شد، من هم پشتش بودم، اسم قطعه را گفت. فروشنده سه چهار مدل از آن قطعه را جلوی رویش گذاشت و گفت این چینی است و این ها هم ایرانی قیمت این فلان است و قیمت آن فلان نگاهی به فروشنده کرد و گفت خارجی خوب چی داری؟ فروشنده گفت کره ای ش هم هست اما گران، مشکلی نداری؟ گفت نه همان کره ای را بیاور، چینی که معلوم نیست درجه چندم است، ایرانی هم امروز می اندازی میبینی فردا روز از نو روزی از نو. پرده دوم بیرون بودیم گفت داروخانه دیدی بگو، دارویی را باید برای همسرم بگیرم. چند جایی را نشانش دادم. رفت اما دست خالی برگشت. به او گفتم چه شده دارو را ندارند؟ گفت چرا ولی ایرانیست دنبال خارجی اش هستم، گفتم چه فرقی می کند؟ گفت ایرانی هیچ اثری ندارد انگار پولت را در سطل آشغال می اندازی. پرده سوم دور هم بودیم با تعدادی از دوستان. بحث درباره فرمایشات رهبری در باب جهاد تبیین بود. بیشتر شنونده بودم، همان رفیقمان از همه تندتر بود گفت نمی دانم چرا بسیاری از مردم این همه پیشرفت در عرصه های مختلف صنعتی و دارویی و ..... را نمی بینند هر میزان هم تببین می کنی و گزارش و مستند می آوری به حرفهایت اعتماد نمی کنند؟ بی مقدمه گفتم به همان دلیلی که تو به قطعه و داروی تولید داخل اعتماد نداری. همه ی ما در عرصه عمل همین گونه ایم، فقط برخی زبان و عملشان یکی است و برخی نه. انگار اب یخ بر روی آتشش ریختم. سکوت و فکر توصیف احوالش بود. اعتماد عمومی ارزان ترین کالا در این بازار است که همه می توانند به آن چوب حراج بزنند از شرکت قطعه سازی و دارو سازی گرفته تا رسانه ی ملی و ...... دودش به چشم خودمان می رود، باور کنید. @ahalieghalam
این همه کلیشه و تکرار چگونه ممکن است؟!(نقدی بر برنامه سحری رادیو خراسان) ✍️ سید محمدحسین واقعا چرا؟! چه کار دارید می‌کنید با خودتان و با ما؟! جواب این سرهم‌بندی‌ها را چگونه خواهید داد؟! این همه کار کلیشه‌ای و تکراری از کجا می‌آید؟! این همه اعتماد به نفس چطور؟! با شما هستم آی طراحان و تولیدکنندگان برنامۀ سحری رادیو خراسان! شمایی که نه طراحی می‌کنید، نه تولید! عدم خلاقیتتان شاید علت نخواهد؛ اما اصرارتان بر عدم خلاقیت چرا. واقعا علتش چیست؟! البته فاجعه بزرگ‌تر از این حرف‌هاست. یعنی رسماً با یک توهین مواجهیم؛ توهین به شعور مخاطب بی‌نوایی که مجبور است پای رادیو بنشیند. آری؛ سال‌هاست که در کمال خونسردی، فرصت طلایی سحر را به باد فنا داده و این همه گوش مجانی را دور می‌ریزید. آیا می‌شود حرص نخورد؟! از نوای خاطره‌انگیز مرحوم صالحی که بگذریم، واقعا هیچ مجری، کارشناس، گزارشگر و میان‌برنامه دیگری غیر از آن‌چه در این سال‌ها بوده ندارید؟ یعنی این‌قدر دستمان خالی است که باید برنامۀ هر سالمان عین برنامهٔ سال قبل باشد؟ وقتی قرار است در عرصه‌های کلان فرهنگی و اقتصادی، تحول ایجاد شود، واقعا زشت نیست که ما از ایجاد تحول در یک برنامۀ موقت رادیویی عاجز باشیم؟ واقعا دوستان قبل از فرارسیدن ماه مبارک رمضان و در جلسات برنامه‌ریزی و هماهنگی خود چه می‌گویند؟ اصلا جلسه‌ای در کار هست؟ گمان نکنم. درست مثل خانه‌ای که قرار است سالی یک‌بار میزبان جمعیت زیادی باشد؛ اما متولیان امر، بدون هرگونه زمینه‌چینی و پیش‌بینی، درست در همان موعد مقرر درش را باز می‌کنند و بی آن‌که حتی دستی به سر و روی فضای قدیمی و خاک‌گرفتۀ آن بکشند، به انبوه جمعیت منتظر می‌گویند بفرمایید داخل! به خدا ثانیه ثانیۀ این فرصت‌هایی که هدر می‌روند، مسئولیت دارد؛ آن هم در شرائط امروز که نیاز به برنامه‌های مفید رسانه‌ای، از همیشه بیشتر است. اصلا صحبت آن نیست که چرا نمی‌توانید برای سحرهای ماه مبارک، برنامۀ شاد و جذابی درست کنید؛ یا این‌که چرا هر سال، چند آیتم جدید یا چند نغمه، میان‌برنامه و آوای تولیدی تازه ندارید؛ یا این‌که چرا به فکر نیازسنجی، مخاطب‌شناسی، سوژه‌یابی و طراحی یک منظومۀ محتوایی متناسب با شرائط روز نیستید؛ نه! این‌ها توقعات خیلی زیادی است. صحبت آن است که بیایید برای رضای خدا، لااقل هر سال یک تغییر کوچک در برنامه ایجاد کنید؛ فقط همین. بارها نیت کرده‌ام که بروم و دوستان دست‌اندرکار برنامۀ سحر را پیدا کنم و با آن‌ها حرف بزنم. اما توفیق یار نشده و معلوم هم نیست که بشود. به همین خاطر امیدوارم که این رنج‌نامه به دستشان برسد و به خواست خدا مؤثر افتد. با آن‌که شدیدا جای تفصیل بود، اما مختصر گفتم؛ شاید از شدت غصه و شاید هم از فرط ناراحتی و بی‌حوصلگی. شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر پ.ن۱: آن‌چه عرض شد، هرگز به‌معنای زیر سؤال بردن نیت دوستان و نادیده‌گرفتن زحمات آنان نیست. بلکه صرفا دردی بود قدیمی و زخمی بود کهنه که در قالب نقدی نسبتا تند بر قلم جاری شد. پس لطفا نرنجند و به دل نگیرند؛ بلکه جدی بگیرند، بپذیرند و اصلاح کنند. پ.ن۲: هرکس دیگری هم که سحرهای ماه مبارک رمضان، با شنیدن برنامۀ رادیو خراسان رنج می‌برد، حرص می‌خورد و احساس می‌کند که دارد به او توهین می‌شود، لااقل در انتشار این متن سهیم باشد؛ شاید به غیرتی بربخورد و تغییری حاصل شد، ان شاء الله. @ahalieghalam
گزارش یک بازخورد ✍️ سید محمدحسین 🔸 خوشبختانه با فاصله کمی بعد از انتشار یادداشت حقیر در نقد برنامه سحری رادیو خراسان، یکی از مسئولان محترم صدا و سیمای استان، پیغام داده و ضمن انتقاد از لحن و محتوای سخن، پیشنهاد کردند که بنده به‌شکل حضوری با عوامل برنامه سخن گفته و نکاتم را در قالب راهکارهای عملیاتی به آن‌ها منتقل کنم: سلام علیکم نقدی از حضرتعالی در خصوص برنامه سحر رادیو دیدم. از آن‌جا که دلسوزی در محتوای کلام بود، خواستم نقدی هم حقیر داشته باشم. از شما که خود را طلبه می‌نامید خواهشمندم تقوای الهی و البته عدالت را رعایت کنید. بازنشر مطلبی که رهیافت شماست، آن هم بدون تذکر مخفی به سازندگان برنامه شایسته نیست. که البته تلاش بزرگواران را در تولید برنامه، مطلوب نظر مخاطب عام می‌دانم. دوم اگر پیشنهادی هست خواهشمندم عملیاتی بفرمائید تا حقیر هم مطالبه کنم. جملات تند و بدون راهکار، جز هدر رفت تلاش مؤمنانه عده‌ای دغدغه‌مند اثری نخواهد داشت. از شما استاد ارجمند خواهش می‌کنم برای نزدیک‌شدن نظر و البته ارائه طریق، با تهیه‌کننده و عوامل برنامه مشورتی داشته باشید. خداوند همه ما را در پناه خود نگاه دارد. یا علی 🔹 و اما پاسخ بنده به این پیغام: علیکم السلام ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و ضمن تشکر از پیگیری حضرتعالی، به عرض می‌رسد: ۱. این‌که لحن سخنم کمی تند بود را قبول دارم و حاضرم به شکل مقتضی آن را تدارک کنم؛ اما محتوای سخنم را (البته طبق رهیافت خود) مطابق با عدالت و قابل‌دفاع می‌دانم. ۲. به نظرم لازم نباشد که نقد یک امر عمومی و علنی، به‌شکل مخفی اتفاق بیفتد؛ که اگر لازم بود، هیچ فیلم، داستان و شعری نباید در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها نقد می‌شد؛ آن هم وقتی عیب و ایراد کار به‌قدری واضح و مورد اصرار است که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان احتمال غفلت داد. ۳. در واقع آن‌چه خلاف تقوای الهی و عدالت است آن است که فردی یا جمعی، با بی‌توجهی به ابتدائی‌ترین اصول کار خود، فرصت بهره‌مندی از رسانه ملی و بودجه بیت المال را ولو به شکل ناخواسته تضییع کند. ۴. مطلوب نظر مخاطب عام بودن این برنامه هم جسارتا فقط یک ادعاست و دقیقا همان چیزی است که در یادداشت حقیر انکار شده است. بنابراین به بنده اجازه بدهید که این ادعا را از جنابعالی نپذیرم. به علاوه آن‌که اصل سخن در قابل ارتقاء بودن برنامه است و نه صرفا مطلوب نظر مخاطب عام بودن. به عبارت دیگر، هرگز نمی‌توان و نباید با تکیه بر پذیرش و سکوت مخاطب عام، از تلاش برای تصحیح سلیقه و تکمیل میل او خودداری کرد. ۵. به عرض می‌رسد که پیشنهاد و راهکار عملیاتی فراوان است. اما جای طرح آن‌ها نه در یک یادداشت کوتاه عمومی یا در این متن، که در جلسات مشورتی و تخصصی است؛ جلساتی که اگر جنابعالی و همکارانتان زمینۀ شکل‌گیری آن‌ها را فراهم کنید، مایۀ خرسندی بوده و امید می‌رود که به تغییرات مثبتی در برنامه بینجامد. ۶. بنده در انتهای یادداشتم تأکید کردم که به‌هیچ‌وجه قصد انکار زحمات و نیات دوستان دست‌اندرکار را نداشته و صرفا به خروجی عملکرد آنان منتقدم. ۷. امیدوارم که با سعۀ صدر و پیگیری مسئولان محترمی مثل حضرتعالی و با تلاش بیش از پیش دوستان فعال در صدا و سیما، روز به روز بر کیفیت برنامه‌های دینی رسانه ملی افزوده شده و از حجم غصه‌ها و حسرت‌های ما کاسته شود. در پایان باز هم از شما و دوستان برنامۀ سحر به خاطر لحن نسبتا تند یادداشت خود عذرخواهم و امیدوارم که آن را به پای دغدغه‌مندی و دلسوزی این حقیر گذاشته و از آن تلقی توهین به دوستان یا نادیده‌گرفتن زحمات آنان نفرمایید. ملتمس دعای خیر شما هستم. امیدوارم هرچه زودتر این جلسه برگزار شده و مباحث مطرح‌شده در آن، به ارتقاء کیفی برنامه سحری رادیو خراسان و البته رفع دلگیری احتمالی دوستان منجر شود، ان شاء الله. @ahalieghalam
وفاداری سیاسی! همه چیز کار خودشان است ✍ م.ع/ در سپهر سیاست انچه که حرف اول و آخر را می زند منافع است، هر چند تفسیر این واژه برای هر سیستم و دولتی معنای خاص خود را دارد و در بسیاری از موارد این تفسیر ها حتی در برابر یکدیگر قرار می گیرند . کمتر دولتی را می توان مشاهده کرد که در مراودات خارجی خود پس از دست دوستی دادن با دولت دیگر، در هر شرایطی نسبت به آن وفادار باشد. اما وفاداری از ویژگی های خاص سیاسی جمهوری اسلامی است. در نگاه کشور هایی که با جمهوری اسلامی مراودات سیاسی دارند این یک امتیاز مهم و مثبت به حساب می آید. این وفاداری تا آنجاست که حتی اگر در بسیاری از مسائل خلاف منافع جمهوری اسلامی عمل کنند، زیر قولشان بزنند و یا در برخی مسائل حتی به آن پشت کنند، باز می توانند روی لطف و گذشت ایران حساب باز کنند. این مسئله بارها در طول تاریخ انقلاب اسلامی از سوی دولت های دوست رقم خورده است. اما این داستان به سیاست خارجی محدود نمی شود، بلکه به حکمرانی جمهوری اسلامی در درون مرزها نیز تسری یافته است. در تاریخ جمهوری اسلامی سیاست مداران بسیاری را خواهید دید که در تصمیم گیری و تصمیم سازی بر خلاف منافع و مبانی انقلاب اسلامی طی طریق کرده اند . در بسیاری از موارد تصمیمات و عملکرد و سخنانشان ضررهای قابل توجهی را به کشور تحمیل نموده است . اما بیش از آن که آن ها خود را به جمهوری اسلامی وفادار بدانند این جمهوری اسلامی بوده که نسبت به ایشان وفادار بوده و نه تنها ایشان را مواخذه نکرده بلکه ایشان را برای بار دیگر در ارکان سیاست گذار و تصمیم ساز ابقا نموده است. به نظر می رسد جمهوری اسلامی اکنون در نقطه ای سرنوشت ساز قرار دارد که باید بین وفاداری به مهره های هزینه ساز و ولی نعمتان مستضعف خود یکی را انتخاب نماید. در غیر این صورت باید با این انگاره ذهنی مردم که « همه چیز کار خودشان است » کنار بیاید. @ahalieghalam
اهل قلم
گزارش یک بازخورد ✍️ سید محمدحسین #دعائی 🔸 خوشبختانه با فاصله کمی بعد از انتشار یادداشت حقیر در نق
گزارش یک جلسه ✍️ سید محمدحسین روز گذشته، به دعوت عزیزان سازمان صدا و سیما، در جلسه ارزیابی برنامه سحرگاهی رادیو خراسان شرکت کردم. شکر خدا جلسه نسبتا خوبی بود. بعد از پخش خلاصۀ یکی از قسمت‌های برنامه، هر یک از حاضران نظرات خود را بیان کردند. بنده هم بعد از قدردانی و ابراز خرسندی از حضور در جلسه، صرفا رئوس برخی از نکات انتقادی و اصلاحی که به ذهنم می‌رسید را عرض کردم. در پایان نیز دوستان دست‌اندرکار، ضمن ابراز ناراحتی از یادداشت انتقادی حقیر و دفاع از نتیجۀ زحمات خود، به طرح برخی از موانع و مشکلات کار پرداختند. البته ناگفته نماند که علی‌رغم سعه صدر مسئولان محترم و برخورد بسیار خوب عزیزان، متأسفانه نه فرصت کافی و فضای مناسبی برای طرح دقیق همه نکات و مطالب فراهم بود و نه چشم‌انداز روشن و ساز و کار مشخصی برای تحول در برنامه تعریف شد. در پایان تذکر دو نکته را ضروری می‌دانم: ۱. برنامۀ «نسیم سحری» ـ مثل دیگر برنامه‌های رمضانی صدا و سیما ـ نقطۀ تلاقی سه امر مهم، یعنی: «ماه مبارک رمضان»، «رسانه» و «نیازهای فکری، فرهنگی و معنوی جامعه» است. فلذا جا دارد که هم سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی این برنامه صورت گرفته و هم حساسیت ویژه‌ای نسبت به ارزیابی آن وجود داشته باشد. ۲. همیشه افراد حاضر در میدان، یک قدم از بقیه جلوترند. به همین خاطر، خداقوت عرض می‌کنم به دوستان برنامه و امیدوارم که خداوند پاداش خدمت به روزه‌داران و توفیق ارتقاء در این خدمت را به ایشان عنایت کند. @ahalieghalam
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا @ahalieghalam