eitaa logo
اهل قلم
124 دنبال‌کننده
86 عکس
0 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
اخلاق و عدم پایبندی به آن ✍ م.ع/ یکی از مسائلی که در هفته گذشته بحث های زیادی را با خود به همراه داشت، مسئله پلمپ مطب پزشک مشهدی بود. خانواده ای مدعی بودند که پزشک به جهت محجبه بودن بیمار از ارائه خدمات به او اجتناب ورزیده است. موج رسانه ای شکل گرفته سبب شد خیلی زود مطب دکتر تعطیل شود، اما پزشک برای دفاع از خود اقدام به انتشار فیلم دوربین های مدار بسته مطب خود می نماید تا نشان دهد بیمار های محجبه دیگری در مطب حضور داشته و ویزیت شده اند. در جایگاه قضاوت و تفحص از ماجرا نیستم اما این ماجرا من را به یاد فیلم جدایی نادر از سیمین و خانواده ی به ظاهر مذهبی در داستانش انداخت. خانواده ای که به جهت منافع و عقده انباشته شده حاضر به دروغگویی شد و برای خانواده ی مقابل روز های ناخوشایندی را رقم زد. در هر صورت آنچه من از این حادثه و حوادث مشابه ای که در این روز ها میبینم فهم می کنم بغرنج شدن مسئله اخلاق و عدم پایبندی به آن است و چه خوشمان بیاید چه نیاید رخ دادن این مسئله در بین افراد مقید به ظواهر سنت اسلامی، در جامعه حساسیت بیشتری را ایجاد می کند. @ahalieghalam
امام رضا(ع) پیرامون زندگی مشترک و همسرداری در یک جمله ساده، مطلب جامعی را بیان می کنند که عمل به آن راهگشای زندگی و ضامن آسایش و آرامش و نیک‌بختی است. وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا(بحار الأنوار(ج‏73،ص102) فرمودند:همسرت از تو همان را می خواهد که تو از او توقع داری. هریک از زوجین به خواسته ها و انتظارات خویش از همسرش فکر کند قطعا آنها را حق خود می داند! پس از آن، همه آنچه را حق خود دانسته به عنوان خواسته همسرش در نظر بگیرد! آنجاست که نسبت به آنچه حق خود، دانسته دچار شک و تردید می شود که آیا انتظار درستی بوده؟ این سبب بازنگری در انتظارات و اصلاح رفتار و به تبع آن کم شدن زمینه های اختلاف و بحث و جدل در خانه می شود و آسایش و آرامش به زندگی آنها جان می بخشد. @ahalieghalam
شادی زنان و دختران ✍ امام رضا ع نسبت به شاد کردن دل زنان و دختران از محارم سفارش کرده و در این زمینه از جدشان پیامبر اکرم نقل می‌کند که خداوند نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مردی که زنی از محارم خویش را شاد کند در روز قیامت خدا او را شاد خواهد کرد.(الکافی ج۶ص۶) حق همسر، دختر، مادر و یا خواهر است که در زندگی مهربانی دیده و شاد و خرسند شوند. از این رو مردی که این وظیفه را به سر انجام برساند در این دنیا محارم خویش را از خطا و لغزش و روی آوردن به گناه ایمن کرده و نیاز عاطفی آنها را تامین می کند بنابراین سزاوار آن است که در قیامت با آن اوصافی که نسبت به سختی، شرایط و مدت طولانی اش نقل شده از سوی خداوند به رحمت و رأفت و آسانی در حساب و کتابش دلشاد شود. شاد کردن زنان و دختران از محارم، حتی عمه و خاله و فرزندان خواهر و برادر گاهی با هدیه، گاهی با انجام یک کار و گاهی با حرف و سخن اتفاق می افتد و از این شادی مهر و عطوفت آنها افزون می شود. آنچه مهم و مورد توجه جلوه می‌کند رضایت خداوند از این عمل و ضمانت شاد کردن بنده در روز قیامت است که پیامبرش وعده می دهد و در این وعده هرگز تخلفی نخواهد بود. @ahalieghalam
باتلاق طالبان ✍ م.ع/ افغانستان با وجود طالبان مترادف است با باتلاق انگار این گزاره را آمریکایی‌ها به خوبی فهمیده بودند به همین جهت خود را از باتلاق طالبان رها کرده و پس از سال ها خاک افغانستان را ترک گفتند . داستان به همینجا ختم نشد، آمریکایی ها با سپردن خاک افغانستان و تجهیز تقریبی طالبان کاملا هوشمندانه این باتلاق را به تله ای برای جمهوری اسلامی مبدل ساختند. در ابتدای روی کار آمدن طالب ها، بسیاری از کارشناسان خطرات احتمالی آن ها را گوشزد نمودند اما مثل بسیاری از موارد دیگر ، در حاکمیت گوشی بدهکار نبود و حتی برخی از آقایان با رد این همانی تاریخی طالبان آن را جنبش اصیل منطقه نامیده و نسبت به آن ابراز خوشبینی نمودند . اما امروز به نظر می رسد ابتدای حوادث و رویایی جدید جمهوری اسلامی با افغانستان تحت حاکمیت طالبان خواهد بود . بزرگترین مشکل در مواجهه با افغانستان و طالبان بی حکومتی است و این کار را در آینده برای ما سخت تر خواهد نمود. نمونه اش را در همین درگیری های اخیر مشاهده شد: موضع گیری های متعدد از سوی فرماندهان نظامی، بزرگان ولایات، مقامات سیاسی که اغلب حتی با یکدیگر در تضاد بوده اند. صدای واحدی از این جماعت شنیده نمی شود و این از عدم وجود ابتدائیات لازم برای حکومت داری حکایت دارد . این یعنی شما می توانید با رییس دولتشان پیمان اخوت ببندید و در سوی دیگر در مرز های خود درگیری خونین با نظامیانشان داشته باشید. درباره نوع کنش ها در برابر طالبان نمی توان به راحتی نسخه پیچید، چرا که می‌تواند باتلاقی پر دردسر برای کشور باشد. @ahalieghalam
این صدای گرفته دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنه‌ای ✍️ سید محمدحسین دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. @ahalieghalam
شاد کردن دل مومن ✍ امام رضا(ع) شاد کردن دل مومن را بعد از واجبات بهترین کار نزد خداوند می داند و می فرماید: برای برآورده کردن حوائج مومنان و شادکامی قلبی آنان و دفع هرگونه بدی و دور کردن ناگواری‌ها از آنان، بشتابید چرا که پس از واجبات، هیچ کاری نزد خدای بزرگ، برتر از شاد کردن مؤمنان نیست.(بحارالانوار، ج 78، ص 347) در این فرمایش سه کار برآورده کردن درخواست مومن، شاد کردن قلب او و دفع بدی ودور کردن ناگواری اش را توصیه کرده و اهمیت آن را در درجه بعد از انجام واجبات نزد خداوند بیان کرده است. گاهی کسی از ما درخواستی دارد که اجابت می کنیم و یا ممکن است با حرفی یا عملی، برای او احترام قائل شویم که شاد و خرسند شود و یا اینکه با جلوگیری از رسیدن گزندی به او مانع ناراحتی اش شویم، همه این حالات بهترین عمل نزد خدا محسوب شده و اهمیت بالایی همچون انجام واجبات دارد. ثمره اجتماعی این اعمال ایجاد انس و الفت، مهرو محبت و همدلی و وحدت در بین مردم شده و زمینه های ظلم و جور، پرخاشگری و زور و بدرفتاری و عصبانیت را از بین می‌برد. همانطور که خداوند از انجام واجبات راضی و خشنود شده و برکت و رحمتش شامل حال ما می شود عمل به سفارش امام رضا علیه السلام و دسترسی به مومنان در جامعه به این صورت که باری از روی شانه‌های آنها برداشته، یارو یاورشان بوده، و غم و غصه از چهره زندگی آنها شسته و شادی و نشاط را در دلشان ایجاد کنیم، زمینه نزول برکات و مهرو محبت خدا نسبت به بندگان را فراهم می کند. @ahalieghalam
به بهانه روز زیارتی امام رضا علیه‌السلام ✍ حجت‌الاسلام غلامرضا اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شده‌اند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سال‌های 190 هجری قمری مراجعه کنیم. 🔹غاصبین خلافت چه خانواده بنی‏امیه و چه خاندان بنی‌عباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان می‌دانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آن‌ها می‌یافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت می‌رسیدند. 🔹هارون‌الرشید یکی از خلفای بنی‌عباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سال‌ها زندان به شهادت برسانند. هارون‌الرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد. 🔻در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند. 🔻هارون‌الرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلاب‌های خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت. 🔹شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگ‌های خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد. 🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمی‌دادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند. 🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و به‌ویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت. 🔻۳ـ شورش‌ها و قیام‌های متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری می‌شد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحران‌ها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورش‌های علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد. 🔹دعوت مأمون از امام (علیه السلام) به خراسان مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسول‌الله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانسته‌ام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر می‌دانم.” 🔻امام فرمود: “من به بندگی خدای سبحان فخر می‌نمایم و به زهد در دنیا امید نجات دارم و به پرهیز از محرمات امیدوارم به عنایات نامتناهی الهی برسم و به تواضع امیدوار می‌باشم رفعت نزد حق‌تعالی را.” 🔻مأمون گفت: “من اراده کرده‌ام که خود را از خلافت خلع سازم و امر را به شما واگذار کنم و خودم هم با شما بیعت کنم.” 🔻امام فرمود: “اگر خداوند عزت خلافت را برای شخص تو قرار داده باشد جایز نیست که خود را عزل کنی و به دیگری ببخشی و هرگاه خلافت از تو نباشد تو اختیار آن نداری که به دیگری تعویض نمایی.” ادامه دارد.‌‌.. @ahalieghalam
ادامه از قبل... 🔻مأمون اصرار داشت که باید این امر را بپذیرد و امام امتناع می‌کرد و مدت دو ماه این موضوع در میان بود. مأمون عرض کرد حال که خلافت را نمی‌پذیری پس ولایتعهدی مرا قبول کنید. امام فرمود؛ مرا معذور بدار. مأمون نپذیرفت و با تندی و تهدید گفت: “باید پیشنهاد مرا بپذیرید.” 🔻امام ناچار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت به این شرط که هرگز در امور مملکت مصدر امری نباشد و در هیچ‌یک از امور دستگاه خلافت هم‏چون عزل و نصب‌های حکام مداخله نداشته باشد. ـ امام(ع) با این شرط به‌نوعی مشروعیت حکومت مأمون را زیر سئوال می‌برد ـ مأمون به همین مقدار راضی شد و به یُمن این پذیرش ولایتعهدی، دستور داد؛ بزرگان با امام بیعت کنند و درهم و دینار به نام امام ضرب کنند و در منابر نام امام را به بلندی ذکر نمایند و دستور داد جیره یک‌ساله سپاه را بپردازند و امر کرد مردم سیاه‌پوشی را که بدعت و شعار بنی‌عباس بود ترک کنند و در عوض جامه سبز بپوشند و… ولی بعد از مدتی مأمون که برای ریاست، برادر خودش را کشته بود به اهدافش در دعوت امام به خراسان نرسید و او که می‌خواست امام(ع) را طالب دنیا و مقام جلوه دهد و از شأن و منزلت امام در جامعه بکاهد، دید برعکس روزبه‌روز محبت مردم خراسان به امام بیشتر می‌شود لذا درصدد برآمد؛ در بازگشت از مرو امام(ع) را به شهادت برساند. برای اجرای نقشه قتلِ امام، ابتدا حمام سرخس را برگزید ولی امام از رفتن به حمام منصرف شدند و در ادامه راه بازگشت در قریه طوس نقشه شوم خود را اجرا نمود و امام(ع) را به شهادت رساند. 🔹از آن روز مشهد شریفِ امام، پناهگاه و ملجأ ارادتمندان و شیعیان حضرتش می‌باشد که افتخاری است برای مردم ایران خصوصاً ما خراسانی‌ها. @ahalieghalam
بهترین نوع صدقه،کمک و یاری رساندن ✍. امام رضا(ع) می‌فرماید: بهـترين نـوع صـدقـه، يارى كردن تو نسبت به ناتوان است.[تحف العقول، ص 446] صدقه دادن بسیار سفارش شده و همانطور که معروف است بلا را از انسان دور می‌کند. به محض شنیدن واژه صدقه تصویر مقداری پول و یک شخص محتاج با وضعی خاص در نظر ما تداعی می شود حال آنکه امام رضا (ع) صدقه را متنوع دانسته و بهترین آن را یاری ناتوان بیان کردند. گاهی کسی در انجام کاری ناتوان است یاری او صدقه و از بهترین نوع آن محسوب می‌شود. صدقه به انفاق نیست و یاری هم ممکن است با زبان و گفتار پدید آید آنجا که با سخن از حق کسی دفاع کنی یا راهنما باشی و یا آرامش و تسکین درد و رنج شوی! نفی انفاق به نیازمند نمی کنیم بلکه در کنار آن ترغیب به انجام بهترین نوع صدقه داریم که یاری رسانی به ناتوان است به هر شکلی که در توان باشد. @ahalieghalam
و مجمع تشخیص مصلحت نظام ✍ م.ع/ مدت زیادی از دادگاهی شدن دونالد ترامپ به اتهام تجاوز و تعرض جنسی و نگهداری اسناد محرمانه نمی گذرد. فارغ از نتیجه دادگاه، اینکه بتوان رئیس جمهور یکی از بزرگترین و قدرمتمند ترین کشور های دنیا را پس از دوره ریاست جمهوریش به دادگاه بکشانی مسئله مهمی است و از حاکمیت قانون در ساز و کارهای کشور حکایت دارد. دادگاهی نمودن مقام بلند پایه ای همچون رئیس جمهور پیشین یک کشور در دیگر کشور ها نیز مسبوق به سابقه است. در فرانسه نیکولای سارکوزی و در ایتالیا سیلویو برلوسکونی از جمله کسانی بودند که به دلیل اتهامات مختلف مالی ، اداری و یا حتی جنسی مجبور به پاسخ گویی در برابر دستگاه عدالت کشور خود بوده اند و در نهایت مجبور به پذیرش مجازات گردیده اند. در قوانین اکثر این کشور ها رئیس جمهور دارای مصونیت قضایی است و این مصونیت پس از اتمام دوره ریاست جمهوری فرد منقضی می شود. این در حالی است که در ایران هیچ مقام اجرایی دارای مصونیت قضایی حتی در دوره خدمت خود نیست، اما گاهی دیده می شود دستگاه قضا از دادگاهی نمودن یک مسئول درجه چندم نیز ابا دارد، هیچکس هم نمی داند این مصونیت نانوشته از کجا نشات می گیرد. نمی دانم شاید اگر ترامپ هم رئیس جمهور ایران بود، با سلام و صلوات سر و ته داستانش را هم می آوردند و اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تشخیص مصلحت اسلام و مسلمین بود. @ahalieghalam
رضایت و واکنش نسبت به اتفاقات ✍ عَنِ الرِّضا عليه السلام، مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ كانَ كَـمَنْ شَهِـدَهُ وَ اَتـاهُ. امام رضا(ع)می فرمایند:كسى كه از صحنه كارى غايب باشد، اما به آن كار راضى شود، گویا در آنجا حاضر بوده و آن کار را انجـام داده اسـت.(توحید صدوق،ص۳۹۲) اتفاقات گوناگونی اطراف ما می افتد که ما در آن زمان حضور نداشته و بی خبریم و پس از آن به طریقی مطلع می شویم. آن اتفاق ممکن است خیرو نیک بوده و یا شرو بد باشد که واکنش ما نسبت به آن رضایت یا عدم آن است. حضرت می فرماید هر عملی که در غیابت اتفاق افتاد اگر بدان راضی بودی، گویا آنجا حضور داشته و تو انجام دادی! این فرمایش بر اهمیت واکنش انسان نسبت به اتفاقات و وجود حساب و کتاب برای آن تاکید دارد چرا که رضایت سبب تکرار و دوام آن اعمال می شود. اگر منکری اتفاق افتاد و بعد مدتی متوجه شدیم اگر رضایت داشته باشیم گویا حضور داشته و در انجام منکر اقدام کرده ایم. اما اگر نارضایتی خود را اعلام کنیم در جلوگیری از تکرار و ادامه آن تاثیر خواهد داشت و این در حقیقت مطالبه ترک منکر است که اگر فراگیر شود قطعاً بازدارنده خواهد بود. @ahalieghalam