eitaa logo
اهل قلم
128 دنبال‌کننده
108 عکس
0 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه دادن ✍ امام رضا (ع) هدیه دادن را سبب از بین رفتن کینه و کدورت می داند آنجا که می‌فرماید {الهدیّة تذهب الضغائن من الصدور}(عیون الاخبار الرضا ج۲ص۷۴) هدیه دل ها را بهم نزدیک و انس و الفت ایجاد می‌کند. ناراحتی، دلگیری و گلایه ای که از یکدیگر دارند رفع شده و به فراموشی می سپارند. بهانه ای برای برگشتن و وصل دوباره جدایی ها یا تحکیم دوستی و محبت در بین زوجین، اعضای خانواده و دوستان و همکاران است. نفس هدیه دادن مهم است نه مالیت آن چرا که حکایت از همدلی و در یاد و خاطر یکدیگر بودن دارد و جبران آن هم در فرهنگ دینی و ایرانی ما سفارش شده است. هدفمند بودن هدیه از آن منظر که نیاز گیرنده را تامین کند و یا مورد استفاده عده ای بیش از یک نفر قرار بگیرد و نیز ماندگار و مروج این سنت حسنه باشد بر ارزش این کار می افزاید. لزومی ندارد هدیه مادی باشد ای بسا هدیه معنوی همچون سخن یا نصیحتی راهگشا که راهنمای راه و روشنگر مسیر انسان است ثمره و منفعت بیشتری برای او داشته باشد. بر این اساس سخن خداوند متعال در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بهترین هدیه‌ای است که انسانها دریافتند کرده‌اند چرا که بی نقص و خطا با نهایت خیرخواهی و دلسوزی برای راهنمایی و هدایت آنها بیان شده و تمام نفع آن در زندگی مادی و معنوی عامل به این هدیه و گنجینه نمایان می‌شود. @ahalieghalam
رسالت پیامبری، بیزاری نیست! ✍ حجت الاسلام حسین بیزاری را باید در فرهنگ قرآن جست که آیا کتاب هدایت به ما اجازه می‌دهد که در جامعه مسلمانان فریاد برآریم که آی گنهکار، من از تو بیزارم؟! در ماجرای قوم لوط در قرآن کریم رد پایی از این بیزاری وجود دارد؛ جایی که پیامبری خطاب به قومی که دچار زشتی آشکار هستند، می‌گوید: «قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ»؛ «گفت به‌راستى من دشمن کردار شمایم.» (شعرا: ۲۶) اما اینجا هم نفرمود من از شمایی که گرفتار این کار زشت هستید، متنفر و بیزارم. قصه فقط قصه عملی اشتباه بود که می‌خواست قوم خود را از آن بازدارد و باز می‌خوانیم: «یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطهَرُ لَکُمْ»؛ «اى قوم من، اینان دختران من‌اند. آنان براى شما پاکیزه‌ترند.»(هود: ۷۸) دلسوز ایشان بود. حاضر بود افرادی که گرفتار این زشتی بودند، دامادش شوند، به شرطی که از این عمل دور گردند و این بدان معناست که در رسالت پیامبری بیزاری از افراد نیست. در داستان پیامبر اعظم(ص) هم جملات و پیام‌ها همین است؛ خداوند تعالی رفتار پیامبری را طلب می‌کند که آن مهربانی است، عطوفت است، غمخواری و دردستانی است، جایی که خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ «براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده‌اند، بال خود را فرو گستر.» اما در ادامه می‌فرماید:«فَإِنْ عَصَوکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعمَلُونَ»؛ «و اگر تو را نافرمانى کردند، بگو من از آنچه مى‌کنید، بیزارم.»(شعرا: ۲۱۵و۲۱۶) خدا از پیامبرش می‌خواهد که بال رحمت بر دوستان او بگسترد و با آنان مهربان باشد و اگر عمل اشتباهی از آنان دید، باز آنان را از خود نراند، بلکه بگوید من از این عمل شما بدم می‌آید و نه از خودتان! یاد جمله‌ای افتادم که رهبر معظم انقلاب خطاب به کسانی که می‌خواهند در جامعه رسالت پیامبری داشته باشند، گفتند: «رفتار امام‌جمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.»امر ناپسند آن است که با تفرعن به دیگران نگاه کنیم و دیگران را از خودمان برانیم. چقدر زشت است که به‌خاطر عملی که در ظاهر رفتار ما هست، ابلیس‌وار خودمان را از دیگران برتر بدانیم و رفتاری کنیم که مخالف دستور قرآن و اهل‌بیت(ع) و خلاف رسالت ایمانی و مصلحت جامعه ایرانی است.جامعه ما جامعه مسلمانان است، جامعه شیعیان است، جامعه دوستداران امیرالمؤمنین(ع) است. همه ما ایرانی هستیم و این همه دلیل برای کنار هم بودن داریم. طبق آیات الهی، این شیطان است که فاصله‌ها را پر می‌کند و شیاطین هستند که از این شکاف‌ها و چندپارگی جامعه بهره می‌برند.  پس مایی که ادعای بندگی خداوند را داریم، چرا باید در راستای منفعت شیطان و شیاطین روزگار عمل کنیم؟! از خداوند متعال توفیق عمل به وظیفه، بدون هواها و هوس‌ها و دور از منفعت‌سنجی‌ها و حب‌وبغض‌ها را باید طلب کرد که بتوانیم خود و جامعه خود را به سرمنزل مقصود برسانیم، ان‌شاءا... @ahalieghalam
اعتراف به «اهمیت ایران در نظم جدید جهانی» ||| تأملی در مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال» ✍️ سید محمدحسین 🔸 در روزهای گذشته، مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، با تیترِ "Iran’s New Friends: Russia and China"، با موضوعِ «اتحاد ایران، روسیه و چین» و به قلمِ «دیوید اس کلود» ـ خبرنگار مستقر در دبی ـ بازخوردها و تحلیل‌های مختلفی را به‌دنبال داشته است. در همین رابطه به چند نکته اشاره می‌کنم: 🔹 همان‌طور که انعکاس مقالۀ مورد بحث با عنوانِ «انقلابی جدید و بزرگ در راه است» ـ که نه در تیتر و نه در متن مقاله، اثری از آن نیست ـ نادرست بود، بسیاری از ترجمه‌ها و تفسیرهایی که از این مقاله و طرح ضمیمه‌شده به آن ارائه شد هم غلط بود. 🔸 به‌عنوان مثال، در این مقاله از «ایران»، به‌عنوان یک "Junior partner" برای «روسیه» و «چین» یاد شده است. اما بعضی‌ها با اعتماد به برگردان ابتدائی گوگل، این ترکیب را به «شریک کوچک» ترجمه کرده و آن را تحقیرآمیز دانسته‌اند. غافل از آن‌که تحلیل‌گرانی قبلا از همین ترکیب، برای توصیف نسبتِ «روسیه» با «چین» استفاده کرده‌اند و معنای دقیق آن، «شریک جوان، تازه‌وارد و دارای مسئولیت، قدرت یا نفوذ کمتر» است. 🔹 مهم‌ترین سخن مقالۀ مورد بحث، تصریح بر «آشکارشدن نشانه‌های یک نظم جدید جهانی» و ارائۀ تحلیلی از «نقش‌آفرینی بازیگران مختلف ـ از جمله ایران ـ در این نظم جدید» است؛ همان سخن مهمی که در طول یک‌سال گذشته و مدت‌ها پیش از آن‌که خیلی‌ها به آن بپردازند، بارها از سوی «رهبر معظم انقلاب» مورد تأکید قرار گرفته بود، اما عده‌ای کوتولۀ کندذهن و کج‌فهم یا تعدادی غرب‌زدۀ مکار و نابه‌کار، با کمال حماقت یا وقاحت، به انکار یا تمسخر آن می‌پرداختند و هنوز هم از رو نمی‌روند. 🔸 روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، بر موفقیتِ «ایران» در پیوستن به یک «اتحاد ضدغرب» (Anti-Western alliance)، با حضورِ «روسیه» ـ که ایالات متحده و برخی از هنجارهای نظم بین المللی را به چالش کشیده ـ و «چین» ـ که می‌تواند نظم جهانی مبتنی بر قوانین بین المللی را در هر نقطه‌ای از دنیا تغییر دهد ـ تأکید می‌کند؛ و این یعنی: اولا هندسۀ سیاسی جهان، به‌نفعِ «شرق» و ضدِ «غرب»، در حال تغییر است؛ و ثانیا «ایران»، با نقش‌آفرینی جدی در روندها و فرایندهای منجر به این تغییر، توانسته است «بقاء» و «امنیت» خود را تضمین کند. 🔹 اعتراف به موفقیت‌ها و دستاوردهای «ایران» در نتیجۀ اتحاد با «روسیه» و «چین»، مطلب دیگری است که در مقالۀ «وال استریت ژورنال» به چشم می‌خورد. خروج از شرائط موسوم به انزوا، باز کردن یک کانال اقتصادی جدید، عبور از مانع تحریم، نجات از فوریت توافق هسته‌ای با غرب، تقویت بنیۀ نظامی خود در خاورمیانه و نهایتا تضعیف جایگاه ایالات متحده و متحدانش در منطقه، بعضی از موفقیت‌ها و دستاوردهای ایران است که مقالۀ مذکور به آن‌ها اشاره می‌کند. 🔸 در کنار ارائۀ گزارشی از تحولات جاری در جهان، «القاء یک خط تبلیغی جامع برای حمله به جمهوری اسلامی و جلوگیری از تداوم موفقیت‌های او» نیز یکی از اهداف البته پنهانِ «وال استریت ژورنال» از انتشار این مقاله است؛ همان خطی که می‌توان از «تأکید بر ناسازگاری تعامل ایران با روسیه و چین، با شعار نه شرقی، نه غربی» به‌عنوان چکیدۀ آن یاد کرد. حال آن‌که این شعار، منافیِ «سلطه‌پذیری سیاسی»، «وابستگی اقتصادی» و «التقاط معرفتی» است، نه منافیِ «همکاری‌های استراتژیک»، «علیه دشمن مشترک دارای اولویت»، «برای تأمین منافع ملی»؛ همان همکاری‌هایی که از منطق علوی، عقلائیِ «دشمن دشمن تو، دوست توست» تبعیت کرده و حتی اذهان بسیط کودکان و نوجوانان هم ضرورت آن را درک می‌کنند، اما ذهن عده‌ای مثلا سیاستمدار و تحلیل‌گر، خیر. 🔹 پاراگراف آخر مقالۀ «وال استریت ژورنال»، با ارائۀ این جمع‌بندی که گسترش روابطِ «ایران» با «روسیه» و «چین»، او را به‌قدری قوی نخواهد کرد که بتواند «آمریکا» را از منطقه بیرون کرده یا «اسرائیل» را نابود کند، از مهم‌ترین نگرانی غرب برای آیندۀ تحولات جهانی، پرده برداشته است؛ همان آینده‌ای که البته اعتراف مقالۀ مورد بحث به تأثیر جبهه‌بندی‌های جدید در «افزایش طول عمر جمهوری اسلامی برای مدتی نامحدود»، قطعی‌بودن وقوع آن را نوید می‌دهد. @ahalieghalam
روابط خانوادگی/کمترین حد صله رحم ✍ امام رضا (ع)فرمودند{صِلْ رحمك وَ لَـوْ بشَربَة مِن ماءٍ وَ أفضَل مـا تُوصل بِه الـرّحـِم كفُّ الاذّى عنها} پیوند خـویشـاوندى را بر قرار كنید گر چه با جرعه آبى باشد وبهترین پیوند خـویشـاونـدى، خـود دارى از آزار خـویشـاونـدان است( تحف العقول,ص 445) در باب صله رحم و روابط خانوادگی با خویشان و نزدیکان بسیار سفارش شده و تعیین حداقلی در بیان امام رضا(ع) نشان از اهمیت آن دارد که به دادن یک لیوان آب هم صله رحم ثبت شده و آثار مادی و معنوی هم در پی خواهد داشت. تاکید بر خودداری از آزار خویشان هم بخشی از صله رحم است که آنها از دست زبان و وجود و حضور شما در کنار خود در امان باشند و با شنیدن نام یا دیدن ما احساس خوشایندی توام با امنیت روانی داشته و ضمن عدم اضطراب از رفتار و گفتار انسان، تمایل به ادامه روابط و برقراری ارتباط داشته باشند. @ahalieghalam
گشایش امور خانواده ✍ امام رضا علیه السلام فرمودند صاحب النعمه یجب ان یوسع علی عیاله توانگر باید برای خانواده خود گشاده دست باشد.(تحف العقول ص۴۴۲) مرد یا کسی که سرپرست رزق و روزی و خرج و مخارج زندگی خانواده است باید نسبت به آنها گشاده دست بوده و در تامین نیاز و احتیاج آنها آسان بگیرد. این حد از رفتار، میانه روی بین سخت‌گیری و خساست و نیز خرج های بی مورد و اصراف گونه و به اصطلاح ولخرجی است که هر دو سوی آن از نگاه دین مذموم و ناپسند است. تلاش برای آسایش اهل وعیال از نگاه خداوند پنهان نمی ماند و رفتار مناسب طبق فرمایش امام رضا(ع) برکت و راحتی و آسانی در رسیدن به رزق و روزی که مقدر انسان است را در پی خواهد داشت. @ahalieghalam
افراط در نفهمیدن! ▪️ نقیضه‌ای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم» ✍️ سید محمدحسین 🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بوده‌ام ـ که بوده‌ام ـ معلوم می‌شود رهبری هم افراطی بوده‌اند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما: 🔹 اولا، این‌که رهبری ـ به‌مقتضای جایگاه خود و ضرورت‌های ادارۀ جامعه ـ از جهت‌گیری اصلی او حمایت می‌کرده‌اند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمی‌دانسته‌اند. 🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دوره‌های بعد از آن است؛ دورۀ کناره‌گیری از سیاست، دورۀ اخباری‌گری، دورۀ غرب‌ستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دوره‌هایی که در هیچ‌کدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست. 🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر این‌که نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیت‌های ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمی‌فهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، به‌معنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقع‌بینی، مصلحت‌اندیشی، بهره‌گیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است. 🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه به‌خاطر بعضی از ضرورت‌ها و مصلحت‌ها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایه‌های فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایت‌ها و هدایت‌های رهبری را ندانست، خودش را به‌دست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینه‌توز اسلام و جمهوری اسلامی هم‌پیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است. 🔹 پناه می‌بریم به خدا ... @ahalieghalam
اخلاق و عدم پایبندی به آن ✍ م.ع/ یکی از مسائلی که در هفته گذشته بحث های زیادی را با خود به همراه داشت، مسئله پلمپ مطب پزشک مشهدی بود. خانواده ای مدعی بودند که پزشک به جهت محجبه بودن بیمار از ارائه خدمات به او اجتناب ورزیده است. موج رسانه ای شکل گرفته سبب شد خیلی زود مطب دکتر تعطیل شود، اما پزشک برای دفاع از خود اقدام به انتشار فیلم دوربین های مدار بسته مطب خود می نماید تا نشان دهد بیمار های محجبه دیگری در مطب حضور داشته و ویزیت شده اند. در جایگاه قضاوت و تفحص از ماجرا نیستم اما این ماجرا من را به یاد فیلم جدایی نادر از سیمین و خانواده ی به ظاهر مذهبی در داستانش انداخت. خانواده ای که به جهت منافع و عقده انباشته شده حاضر به دروغگویی شد و برای خانواده ی مقابل روز های ناخوشایندی را رقم زد. در هر صورت آنچه من از این حادثه و حوادث مشابه ای که در این روز ها میبینم فهم می کنم بغرنج شدن مسئله اخلاق و عدم پایبندی به آن است و چه خوشمان بیاید چه نیاید رخ دادن این مسئله در بین افراد مقید به ظواهر سنت اسلامی، در جامعه حساسیت بیشتری را ایجاد می کند. @ahalieghalam
امام رضا(ع) پیرامون زندگی مشترک و همسرداری در یک جمله ساده، مطلب جامعی را بیان می کنند که عمل به آن راهگشای زندگی و ضامن آسایش و آرامش و نیک‌بختی است. وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا(بحار الأنوار(ج‏73،ص102) فرمودند:همسرت از تو همان را می خواهد که تو از او توقع داری. هریک از زوجین به خواسته ها و انتظارات خویش از همسرش فکر کند قطعا آنها را حق خود می داند! پس از آن، همه آنچه را حق خود دانسته به عنوان خواسته همسرش در نظر بگیرد! آنجاست که نسبت به آنچه حق خود، دانسته دچار شک و تردید می شود که آیا انتظار درستی بوده؟ این سبب بازنگری در انتظارات و اصلاح رفتار و به تبع آن کم شدن زمینه های اختلاف و بحث و جدل در خانه می شود و آسایش و آرامش به زندگی آنها جان می بخشد. @ahalieghalam
شادی زنان و دختران ✍ امام رضا ع نسبت به شاد کردن دل زنان و دختران از محارم سفارش کرده و در این زمینه از جدشان پیامبر اکرم نقل می‌کند که خداوند نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مردی که زنی از محارم خویش را شاد کند در روز قیامت خدا او را شاد خواهد کرد.(الکافی ج۶ص۶) حق همسر، دختر، مادر و یا خواهر است که در زندگی مهربانی دیده و شاد و خرسند شوند. از این رو مردی که این وظیفه را به سر انجام برساند در این دنیا محارم خویش را از خطا و لغزش و روی آوردن به گناه ایمن کرده و نیاز عاطفی آنها را تامین می کند بنابراین سزاوار آن است که در قیامت با آن اوصافی که نسبت به سختی، شرایط و مدت طولانی اش نقل شده از سوی خداوند به رحمت و رأفت و آسانی در حساب و کتابش دلشاد شود. شاد کردن زنان و دختران از محارم، حتی عمه و خاله و فرزندان خواهر و برادر گاهی با هدیه، گاهی با انجام یک کار و گاهی با حرف و سخن اتفاق می افتد و از این شادی مهر و عطوفت آنها افزون می شود. آنچه مهم و مورد توجه جلوه می‌کند رضایت خداوند از این عمل و ضمانت شاد کردن بنده در روز قیامت است که پیامبرش وعده می دهد و در این وعده هرگز تخلفی نخواهد بود. @ahalieghalam
باتلاق طالبان ✍ م.ع/ افغانستان با وجود طالبان مترادف است با باتلاق انگار این گزاره را آمریکایی‌ها به خوبی فهمیده بودند به همین جهت خود را از باتلاق طالبان رها کرده و پس از سال ها خاک افغانستان را ترک گفتند . داستان به همینجا ختم نشد، آمریکایی ها با سپردن خاک افغانستان و تجهیز تقریبی طالبان کاملا هوشمندانه این باتلاق را به تله ای برای جمهوری اسلامی مبدل ساختند. در ابتدای روی کار آمدن طالب ها، بسیاری از کارشناسان خطرات احتمالی آن ها را گوشزد نمودند اما مثل بسیاری از موارد دیگر ، در حاکمیت گوشی بدهکار نبود و حتی برخی از آقایان با رد این همانی تاریخی طالبان آن را جنبش اصیل منطقه نامیده و نسبت به آن ابراز خوشبینی نمودند . اما امروز به نظر می رسد ابتدای حوادث و رویایی جدید جمهوری اسلامی با افغانستان تحت حاکمیت طالبان خواهد بود . بزرگترین مشکل در مواجهه با افغانستان و طالبان بی حکومتی است و این کار را در آینده برای ما سخت تر خواهد نمود. نمونه اش را در همین درگیری های اخیر مشاهده شد: موضع گیری های متعدد از سوی فرماندهان نظامی، بزرگان ولایات، مقامات سیاسی که اغلب حتی با یکدیگر در تضاد بوده اند. صدای واحدی از این جماعت شنیده نمی شود و این از عدم وجود ابتدائیات لازم برای حکومت داری حکایت دارد . این یعنی شما می توانید با رییس دولتشان پیمان اخوت ببندید و در سوی دیگر در مرز های خود درگیری خونین با نظامیانشان داشته باشید. درباره نوع کنش ها در برابر طالبان نمی توان به راحتی نسخه پیچید، چرا که می‌تواند باتلاقی پر دردسر برای کشور باشد. @ahalieghalam
این صدای گرفته دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنه‌ای ✍️ سید محمدحسین دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. @ahalieghalam
شاد کردن دل مومن ✍ امام رضا(ع) شاد کردن دل مومن را بعد از واجبات بهترین کار نزد خداوند می داند و می فرماید: برای برآورده کردن حوائج مومنان و شادکامی قلبی آنان و دفع هرگونه بدی و دور کردن ناگواری‌ها از آنان، بشتابید چرا که پس از واجبات، هیچ کاری نزد خدای بزرگ، برتر از شاد کردن مؤمنان نیست.(بحارالانوار، ج 78، ص 347) در این فرمایش سه کار برآورده کردن درخواست مومن، شاد کردن قلب او و دفع بدی ودور کردن ناگواری اش را توصیه کرده و اهمیت آن را در درجه بعد از انجام واجبات نزد خداوند بیان کرده است. گاهی کسی از ما درخواستی دارد که اجابت می کنیم و یا ممکن است با حرفی یا عملی، برای او احترام قائل شویم که شاد و خرسند شود و یا اینکه با جلوگیری از رسیدن گزندی به او مانع ناراحتی اش شویم، همه این حالات بهترین عمل نزد خدا محسوب شده و اهمیت بالایی همچون انجام واجبات دارد. ثمره اجتماعی این اعمال ایجاد انس و الفت، مهرو محبت و همدلی و وحدت در بین مردم شده و زمینه های ظلم و جور، پرخاشگری و زور و بدرفتاری و عصبانیت را از بین می‌برد. همانطور که خداوند از انجام واجبات راضی و خشنود شده و برکت و رحمتش شامل حال ما می شود عمل به سفارش امام رضا علیه السلام و دسترسی به مومنان در جامعه به این صورت که باری از روی شانه‌های آنها برداشته، یارو یاورشان بوده، و غم و غصه از چهره زندگی آنها شسته و شادی و نشاط را در دلشان ایجاد کنیم، زمینه نزول برکات و مهرو محبت خدا نسبت به بندگان را فراهم می کند. @ahalieghalam
به بهانه روز زیارتی امام رضا علیه‌السلام ✍ حجت‌الاسلام غلامرضا اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شده‌اند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سال‌های 190 هجری قمری مراجعه کنیم. 🔹غاصبین خلافت چه خانواده بنی‏امیه و چه خاندان بنی‌عباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان می‌دانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آن‌ها می‌یافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت می‌رسیدند. 🔹هارون‌الرشید یکی از خلفای بنی‌عباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سال‌ها زندان به شهادت برسانند. هارون‌الرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد. 🔻در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند. 🔻هارون‌الرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلاب‌های خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت. 🔹شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگ‌های خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد. 🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمی‌دادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند. 🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و به‌ویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت. 🔻۳ـ شورش‌ها و قیام‌های متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری می‌شد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحران‌ها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورش‌های علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد. 🔹دعوت مأمون از امام (علیه السلام) به خراسان مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسول‌الله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانسته‌ام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر می‌دانم.” 🔻امام فرمود: “من به بندگی خدای سبحان فخر می‌نمایم و به زهد در دنیا امید نجات دارم و به پرهیز از محرمات امیدوارم به عنایات نامتناهی الهی برسم و به تواضع امیدوار می‌باشم رفعت نزد حق‌تعالی را.” 🔻مأمون گفت: “من اراده کرده‌ام که خود را از خلافت خلع سازم و امر را به شما واگذار کنم و خودم هم با شما بیعت کنم.” 🔻امام فرمود: “اگر خداوند عزت خلافت را برای شخص تو قرار داده باشد جایز نیست که خود را عزل کنی و به دیگری ببخشی و هرگاه خلافت از تو نباشد تو اختیار آن نداری که به دیگری تعویض نمایی.” ادامه دارد.‌‌.. @ahalieghalam
ادامه از قبل... 🔻مأمون اصرار داشت که باید این امر را بپذیرد و امام امتناع می‌کرد و مدت دو ماه این موضوع در میان بود. مأمون عرض کرد حال که خلافت را نمی‌پذیری پس ولایتعهدی مرا قبول کنید. امام فرمود؛ مرا معذور بدار. مأمون نپذیرفت و با تندی و تهدید گفت: “باید پیشنهاد مرا بپذیرید.” 🔻امام ناچار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت به این شرط که هرگز در امور مملکت مصدر امری نباشد و در هیچ‌یک از امور دستگاه خلافت هم‏چون عزل و نصب‌های حکام مداخله نداشته باشد. ـ امام(ع) با این شرط به‌نوعی مشروعیت حکومت مأمون را زیر سئوال می‌برد ـ مأمون به همین مقدار راضی شد و به یُمن این پذیرش ولایتعهدی، دستور داد؛ بزرگان با امام بیعت کنند و درهم و دینار به نام امام ضرب کنند و در منابر نام امام را به بلندی ذکر نمایند و دستور داد جیره یک‌ساله سپاه را بپردازند و امر کرد مردم سیاه‌پوشی را که بدعت و شعار بنی‌عباس بود ترک کنند و در عوض جامه سبز بپوشند و… ولی بعد از مدتی مأمون که برای ریاست، برادر خودش را کشته بود به اهدافش در دعوت امام به خراسان نرسید و او که می‌خواست امام(ع) را طالب دنیا و مقام جلوه دهد و از شأن و منزلت امام در جامعه بکاهد، دید برعکس روزبه‌روز محبت مردم خراسان به امام بیشتر می‌شود لذا درصدد برآمد؛ در بازگشت از مرو امام(ع) را به شهادت برساند. برای اجرای نقشه قتلِ امام، ابتدا حمام سرخس را برگزید ولی امام از رفتن به حمام منصرف شدند و در ادامه راه بازگشت در قریه طوس نقشه شوم خود را اجرا نمود و امام(ع) را به شهادت رساند. 🔹از آن روز مشهد شریفِ امام، پناهگاه و ملجأ ارادتمندان و شیعیان حضرتش می‌باشد که افتخاری است برای مردم ایران خصوصاً ما خراسانی‌ها. @ahalieghalam
بهترین نوع صدقه،کمک و یاری رساندن ✍. امام رضا(ع) می‌فرماید: بهـترين نـوع صـدقـه، يارى كردن تو نسبت به ناتوان است.[تحف العقول، ص 446] صدقه دادن بسیار سفارش شده و همانطور که معروف است بلا را از انسان دور می‌کند. به محض شنیدن واژه صدقه تصویر مقداری پول و یک شخص محتاج با وضعی خاص در نظر ما تداعی می شود حال آنکه امام رضا (ع) صدقه را متنوع دانسته و بهترین آن را یاری ناتوان بیان کردند. گاهی کسی در انجام کاری ناتوان است یاری او صدقه و از بهترین نوع آن محسوب می‌شود. صدقه به انفاق نیست و یاری هم ممکن است با زبان و گفتار پدید آید آنجا که با سخن از حق کسی دفاع کنی یا راهنما باشی و یا آرامش و تسکین درد و رنج شوی! نفی انفاق به نیازمند نمی کنیم بلکه در کنار آن ترغیب به انجام بهترین نوع صدقه داریم که یاری رسانی به ناتوان است به هر شکلی که در توان باشد. @ahalieghalam
و مجمع تشخیص مصلحت نظام ✍ م.ع/ مدت زیادی از دادگاهی شدن دونالد ترامپ به اتهام تجاوز و تعرض جنسی و نگهداری اسناد محرمانه نمی گذرد. فارغ از نتیجه دادگاه، اینکه بتوان رئیس جمهور یکی از بزرگترین و قدرمتمند ترین کشور های دنیا را پس از دوره ریاست جمهوریش به دادگاه بکشانی مسئله مهمی است و از حاکمیت قانون در ساز و کارهای کشور حکایت دارد. دادگاهی نمودن مقام بلند پایه ای همچون رئیس جمهور پیشین یک کشور در دیگر کشور ها نیز مسبوق به سابقه است. در فرانسه نیکولای سارکوزی و در ایتالیا سیلویو برلوسکونی از جمله کسانی بودند که به دلیل اتهامات مختلف مالی ، اداری و یا حتی جنسی مجبور به پاسخ گویی در برابر دستگاه عدالت کشور خود بوده اند و در نهایت مجبور به پذیرش مجازات گردیده اند. در قوانین اکثر این کشور ها رئیس جمهور دارای مصونیت قضایی است و این مصونیت پس از اتمام دوره ریاست جمهوری فرد منقضی می شود. این در حالی است که در ایران هیچ مقام اجرایی دارای مصونیت قضایی حتی در دوره خدمت خود نیست، اما گاهی دیده می شود دستگاه قضا از دادگاهی نمودن یک مسئول درجه چندم نیز ابا دارد، هیچکس هم نمی داند این مصونیت نانوشته از کجا نشات می گیرد. نمی دانم شاید اگر ترامپ هم رئیس جمهور ایران بود، با سلام و صلوات سر و ته داستانش را هم می آوردند و اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تشخیص مصلحت اسلام و مسلمین بود. @ahalieghalam
رضایت و واکنش نسبت به اتفاقات ✍ عَنِ الرِّضا عليه السلام، مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ كانَ كَـمَنْ شَهِـدَهُ وَ اَتـاهُ. امام رضا(ع)می فرمایند:كسى كه از صحنه كارى غايب باشد، اما به آن كار راضى شود، گویا در آنجا حاضر بوده و آن کار را انجـام داده اسـت.(توحید صدوق،ص۳۹۲) اتفاقات گوناگونی اطراف ما می افتد که ما در آن زمان حضور نداشته و بی خبریم و پس از آن به طریقی مطلع می شویم. آن اتفاق ممکن است خیرو نیک بوده و یا شرو بد باشد که واکنش ما نسبت به آن رضایت یا عدم آن است. حضرت می فرماید هر عملی که در غیابت اتفاق افتاد اگر بدان راضی بودی، گویا آنجا حضور داشته و تو انجام دادی! این فرمایش بر اهمیت واکنش انسان نسبت به اتفاقات و وجود حساب و کتاب برای آن تاکید دارد چرا که رضایت سبب تکرار و دوام آن اعمال می شود. اگر منکری اتفاق افتاد و بعد مدتی متوجه شدیم اگر رضایت داشته باشیم گویا حضور داشته و در انجام منکر اقدام کرده ایم. اما اگر نارضایتی خود را اعلام کنیم در جلوگیری از تکرار و ادامه آن تاثیر خواهد داشت و این در حقیقت مطالبه ترک منکر است که اگر فراگیر شود قطعاً بازدارنده خواهد بود. @ahalieghalam
یارب چرا تمام نمی شود غصه های باقر... گویند باقری! یعنی شکافنده ی علم! کم نیست این صفت بلکه ساحلی است بر دریایی از سخن، اما نه فقط همین بلکه تو شکافنده ی غم و غصه ای، بازمانده ی خون خدایی که خون دلخورده ای... گرچه خردسال بودی اما به هر داغی بر جگرت زخمی افتاده و غروب عاشورا غربتی دیده ای که صبر هم طاقت آن را ندارد.. از کدامش بگویم؟! زنجیر خون آلود بر جسم نحیف و خسته پدر یا دستان بسته عمه خونین جگر یا کاروان بی قافله سالار و سقا و علی اصغر و اکبر، رفتن قاسم و عبدالله و عون و جعفر، آتش به خیمه یا خار مغیلان، سرهای به نیزه و تن های پاره پاره، معجر و گوشواره یا سنگ و خاکستره بر روی زنان آواره، سری به نیزه و دیر راهب و تنور داغ، یا مجلس لهو و لعب کنار خورشید خونین به تشت و لب دندان پاره، برگشت کاروانی غم انگیز و بیچاره، به سوی کرب و بلایی پر از شراره... دل پیشکش، آتش به استخوانم رسیده یارب چرا تمام نمی شود غصه های باقر... غم هم به غصه های او درمانده شد، صبر هم افسار دریده و بی تاب شد... او شکافندی غم است ورنه نمی توان زنده ماند و با عِلم این عَلم را برافراشته کرد.. بس کن جواد بیش از این روضه مخوان که قلم سوخت و واژه ها آتش گرفت و دودی بلند شد.. ای داد که این هم یادآور غصه دگر، از کوچه و چادر خاکی و آتش به خانه ی حیدر شد... ✍ @ahalieghalam
خدایا معرفت و شناخت تو را حسین(ع)در دعای عرفه اش به من آموخت تا نفسم را در راه کسب رضای تو قربان کنم از خود بگذرم و به تو بینا شوم و همچون او در پیشگاهت جان را نیز قربانت کنم.. من را از خود و حسینت جدا مکن..خطایم ببخش و گناهم بیامرز و به لطف و کرمت حاجتم را اجابت کن.. @ahalieghalam
تشکر از مردم قالَ عَلِىُّ بنُ مُوسى عليه السلام: مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقينَ، لَمْ يَشْكُرِ اللّه َ عَزَّ وَ جَلَّ..(عيون اخبار الرضا ج 2، ص 27) داشته های مادی و معنوی انسان به لطف و اراده خداوند متعال شکل می‌گیرد اما سنت او عطای نعمت به اسباب و وسایل است. ما در اجتماع برای تامین نیازهایمان به یکدیگر احتیاج داریم و ناچار به تعامل هستیم. امام رضا (ع) در این باره می فرمایند:هركس از مردمِ صاحبان نعمت و نيكى، تشـكر نـكنـد، خداى متعال را هم سپاس نگفته است. بر اساس این فرمایش اگر کسی واسطه رسیدن نعمتی اعم از مادی و معنوی شد و یا کاری برای انسان انجام داد لازم است از او تشکر کنیم و این در حقیقت قدردانی از خدا و شکر نعمات اوست که به این وسیله به ما رسیده است. تشکر از مردم کارکرد اجتماعی هم دارد که حاصل آن پیوند عاطفی بین مردم و محبت و دوستی همراه با احترام است و در ادامه سبب آرامش و آسایش و امنیت روانی جامعه می شود. طلبکار بودن از دیگران یا ناسپاسی سبب کم شدن رزق و روزی می شود از آنجا که نفس این عمل به اراده خدا بوده و دیگران وسیله این لطف و مرحمت بودند در حقیقت نسبت به خدا ناسپاسی داشتیم که بسیار ناپسند و مذموم است. @ahalieghalam
-امام_رضایی نظافت و پاکیزگی ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: مِنْ اَخـْلاقِ الأَنْبِياءِ التـَّنَظـُّفُ. [تحف العقول، ص 442.] امام رضا(ع) فرمود: تميـزى و پاكـيزگى از اخـلاق پـيامبران است. تابستان است و گرمای هوا، که در این شرایط نظافت شخصی و پاکیزگی اهمیت فراوان دارد. طبیعت بدن انسان چنین است که در گرما تعریق بیشتری دارد و بسته به خصوصیات آن ممکن است بوی نامطبوعی داشته باشد بنابراین حضور در اماکن و وسایل نقلیه عمومی ومحل کار می طلبد برای رعایت حقوق دیگران به این موضوع اهمیت بدهیم همچنان که به فرموده امام رضا (ع)از اخلاق انبیاء توجه به نظافت بوده ودر سبک زندگی آنها نظافت و آراستگی و خوشبو بودن بسیار سفارش شده است. احساس خوب دیگران نسبت به این اخلاق در اجتماع در برخوردها و تعاملات انسان تأثیر مثبت گذاشته و به روابط بهتر بر پایه احترام و عزت منجر می‌شود. احادیث بسیاری از اهل‌البیت پیرامون پاکیزگی و نظافت رسیده که دلیل بر اهمیت این موضوع در دین بوده تا جایی که نظافت را از ایمان دانسته اند و به عنوان وظیفه انسانی یک مسلمان در روابط اجتماعی تلقی‌ می‌شود. این موضوع نه فقط در اجتماع که در خانواده به خصوص زوجین بسیار مورد توجه بوده و در جذب و طرد یکدیگر موثر است. @ahalieghalam
امامت و ولایت (واقعه غدیر خم) ✍ غلامرضا تربقان 💢 من کنت مولاه فهذا علی مولاه هرکس که من تاکنون مولا و سرپرست و پیشوای او بودم پس این علی مولا و سرپرست اوست؛آنگاه دعا کرد در حق آنان که علی را یاری کنند و نفرین نمود آنان را که او را ترک گویند و بی‌یاور گذارند. 🔹امامت اساسی‌ترین اصول اجتماعی اسلام، روح و جان تمامی قوانین تکامل بشر و مبدأ حرکت جامعه به‌سوی تعالی مطلق و رشته‌ای است که قوانین تکامل انسان را به هم پیوند داده و در جهت فلسفه آفرینش قرار می‌دهد. 🔻امامت به‌عنوان پیشوایی و رهبری جامعه اسلامی به‌عنوان خلافت و جانشینی پیامبر اسلام می‌باشد و همه وظایفی را که پیامبر اسلام بر عهده داشت خلیفه و جانشین او نیز برعهده دارد مگر یک وظیفه که مخصوص پیامبر(ص) می‌باشد یعنی دریافت و ابلاغ وحی است. 🔻مسئولیت امام: تفسیر قرآن و بیان معانی و مفاهیم واقعی آیات الهی، بیان احکام الهی، تشکیل حکومت و نظارت بر اجرای صحیح احکام الهی، پاسخگویی به هرگونه مسئله فکری و دینی، اهتمام به مسائل اخلاقی و الگو بودن برای جامعه در گفتار و عمل، داوری در اختلافات مردم، حراست و پاسداری از کیان اسلام و مسلمین در برابر توطئه‌ها و تهاجم‌ دشمنان. ⭕️امام را چه کسی تعیین می‌کند؟ 🔹با توجه به شرایط و مسئولیت‌های امام روشن می‌شود که خداوند باید امام را تعیین کند زیرا کسی جز خداوند از وجود صفات امام به‌ویژه صفت عصمت آگاه نیست، عصمت قدرت روحی است که وجود آن را نمی‌توان از طریق حواس شناخت زیرا شعاع معرفت حسی محدود به امور ظاهری است. اگر افراد بخواهند فردی را به‌عنوان امام برگزینند احتمال این‏که او عمداً یا سهواً دچار خطا و گناه شود منتفی نخواهد بود و چنین رهبری نمی‌تواند اهداف عالی و آرمان‌های والای امامت را جامعه عمل بپوشاند، بنابراین امام را خدا برمی‌گزیند و به‌وسیله پیامبر(ص) به مردم معرفی می‌کند چنان‏که در تاریخ همه پیامبران آمده است که آنان برای خود جانشینانی تعیین می‌کردند و پیامبر اسلام(ص) نیز این کار را انجام داده است ⭕️ واقعه غدیر و نصب امام 🔹واقعه غدیر در تاریخ اسلام مسلّم و غیرقابل‌تردید است. حدیث غدیر از احادیث متواتر اسلامی است تا آنجا که ۱۱۰ نفر از صحابه پیامبر و ۸۴ تن از تابعین آن را روایت کرده‌اند. دانشمندانی مانند ابوریحان بیرونی و خواجه‌نصیرالدین طوسی، فیلسوف معروف فارابی نیز بر همین اساس به تحلیل فلسفه امامت پرداخته است و ابن‌سینا به موضوع نص(حدیث صریح غدیر) در کتاب شفا اهمیت داده است و آن را بهترین راه برای تعیین جانشین دانسته است. همچنین بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند و در عصر ما یکی از دانشمندان بزرگ علامه امینی(ره) در کتاب عظیمی به نام الغدیر که نوشت این حقیقت را بیش از پیش روشن کرد و برای واقعه غدیر بیش از ۳۶۰ سند از کتاب‌های معتبر عالمان سنت گرد آورد. 🔻گرچه باید یادآور شویم که سخنان پیامبر(ص) درباره حضرت علی(ع) و امامت و خلافت او و این‏که جانشین پیامبر فقط و فقط اوست منحصر به حدیث و واقعه غدیر نیست، بلکه سخنان پیامبر دراین‌باره بسیار است که مجال بیان آن‌ها میسر نیست. 🔻پیامبر اکرم در سال دهم هجری به‌قصد انجام دادن اعمال حج از مدینه به مکه سفر کرد. سفر پیامبر از قبل به اطلاع مسلمانان نواحی مختلف رسیده بود از این‌رو جماعت‌ها و گروه‌های بسیاری برای این‏که اعمال حج را در حضور پیامبر انجام دهند و آداب و مناسک حج را از خود پیامبر بیاموزند به مکه آمدند و همراه پیامبر(ص) حج گذاردند و این آخرین حج پیامبر بود که معروف شد به حجه‌الوداع و کمترین تعدادی که برای حاجیان گفته شده ۹۰ هزار نفر است و عده‌ای از مورخان اهل سنت تا ۱۲۰ هزار نفر نوشته‌اند. پس از پایان حج و سخنرانی‌هایی که پیامبر(ص) در مکه ایراد کرد کاروان‌ها عازم بازگشت به مدینه و سایر شهرها شدند و حجاج حجاز و عراق و یمن از هم جدا نشده بودند که به صحرای کوهستانی جحفه رسیدند در کنار غدیر خم. در این محل جبرئیل فرشته وحی بر پیامبر نازل شد و این آیه را بر او فرو خواند يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ (سوره مائده آیه ۶۷) ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به مردم ابلاغ کن و اگر این کار را نکنی رسالت خود را ابلاغ نکرده‌ای و خدا تو را از خطر مردم حفظ می‌کند. 🔻با توجه به این‏که آن ایام ماه‌های آخر عمر پیامبر(ص) بود (زیرا پیامبر در حدود ۷۰ روز پس از واقعه غدیر رحلت کرد) و فرستاده خدا همه احکام الهی را تبلیغ کرده بود، معلوم است که این آیه مربوط به مسئله جانشینی است این بود که پیامبر پس از نزول آیه بالا در صحرای غدیر درنگ کرد و پس از ادای نماز ظهر دستور داد منبری از جهاز (پالان) شتران ساختند. آنگاه فرمود تا همه آن جمعیت انبوه گرد آمدند.
🔹پیامبر(ص) بر آن منبر بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی گرفتن اقرار از حاضران به توحید و نبوت و معاد سفارش در حق قرآن و عترت و یادآوری این مطلب که او نسبت به مؤمنین از خودشان اولی و سزاوارتر است و درباره نزدیک شدن مرگ خود سخن گفت و به مردم یادآوری کرد که او پیامبر خدا بوده است و احکام خدا همه را ابلاغ کرده است و اکنون می‌خواهد آخرین مسئله‌ی مهم دینی را بگوید آنگاه علی ابن ابی‌طالب(ع) را پیش خواند نخست او را کنار خود نگاه داشت. سپس دست او را گرفت و بلند کرد آنگاه سه مرتبه جمله زیر را تکرار کرد. 🔻من کنت مولاه فهذا علی مولاه هرکس که من تاکنون مولا و سرپرست و پیشوای او بودم پس این علی مولا و سرپرست اوست؛آنگاه دعا کرد در حق آنان که علی را یاری کنند و نفرین نمود آنان را که او را ترک گویند و بی‌یاور گذارند.سپس فرمود حاضران به غایبان اطلاع دهند. پس از این‏که مراسم جانشینی و خلافت علی(ع) پایان یابد و دین اسلام از نظر ادامه رهبری نیز کامل شد و چگونگی سرپرستی امت پس از پیامبر روشن گشت این آیه نازل شد لْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً امروز دین شما را کامل و نعمت خدا را بر شما تمام کردیم و اسلام را به‌عنوان دین (پایدار) برای شما پسندیدم. پیامبر اکرم خدا را بر این‏که دین را کامل و نعمت خود را بر مسلمانان تمام کرد و از رسالت او و ولایت علی پس از او راضی است سپاس گفت در این هنگام کردن نزد علی(ع) آمده و مقام ولایت را به او تبریک گفتند و پیش از همه ابوبکر و عمر به این کار اقدام کردند و پیامبر سه شبانه‌روز در سرزمین غدیر بماند تا همه بتوانند با علی(ع) بیعت کنند گرچه این واقعه به شرحی که گذشت موردقبول علمای اهل سنت نیز است ولی آنان ولایت را به محبت و نصرت تفسیر کردند و علمای شیعه به رهبری شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که با توجه به آن‌ها می‌توان یقین کرد مقصود از ولایت همان رهبری و زعامت امت اسلامی است. @ahalieghalam لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=8878 کد خبر : ۸۸۷۸۱۵ منبع خبر : (صدای خاوران)آوای کاشمر /شماره۵۴۹/صفحه۵
تفاوت برخورد بین فقیر و غنی ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: مَنْ لَقِىَ فَقـيرا مُسْلِما فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سـَلامِهِ عـَلَى الأَغـْنِياءِ لَقِىَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ هـُوَ عَلَيـْهِ غـَضـْبانٌ. امام رضا(ع) فرمودند:هركسی در دیدار و سلام کردن بین مسلمان فقیر با غنی تفاوت بگذارد روز قيامت، خداوند را در حالى ملاقات می کند كه بر او خشمگين است.(عيون اخبارالرضاج 2، ص57) تفاوت گذاشتن بین انسانها با ملاک مال و ثروت به دور از انصاف و انسانیت است. ثروت و غنای انسان به تفکر و تعقل او برمی گردد به اعمال و رفتارش نسبت به خانواده و اجتماع، نه مادیاتی که فانی و دنیایی است. احترام و ارزشی که برپایه مال و ثروت باشد نه بر اساس شخصیت و نفس انسانی، گذرا و پوچ است در مقابل ارزش و احترام، به واسطه بزرگی و منش و روش انسانی و تقوا و پرهیزکاری در ذهن و جان انسان‌ها ماندگار بوده و عزت آفرین است. وقتی قرار است انسان به جز یک کفن از این دنیا با خود چیزی نبرد، پس چه ارزش دارد که این ملاک را برای برخورد با انسان ها قرار س در نهایت به فرموده امام رضا (ع)فردای قیامت مورد غضب الهی قرار بگیرد. اعمال و رفتار انسان توشه سفر آخرت است و ثروت و نعمت جز مسولیت بیشتر برای انسان ثمره ای ندارد.. و ملاک خداوند هم برای تفاوت در بین انسانها، تقوا و پرهیزکاری است. @ahalieghalam
غدیر ✍ م.ع/ می خواستم برای غدیر بنویسم وقت نشد. شب و روز غدیر به دعوت یکی از دوستان برای کار فرهنگی به یکی از موکب های حاشیه شهر فراخوانده شدم و لطف حضرت برای خدمت گذاری در عید الله الاکبر شامل حال حقیر شد. هزینه زیادی شده بود. و موکب چهار روزی مشغول به خدمت رسانی بود . هم پذیرایی قابل قبول بود و شامل شیرینی، شربت، میوه ، بستی، و حتی در روز عید اطعام پر و پیمان ( که برای مشهدی ها مترادف است با شله) می شد و هم در کنار آن، کار فرهنگی و مسابقات و پاسخگویی به سوالات پخش جوایز و........... را در برنامه کاری خود داشتند. بحمدالله مراجعات و استقبال در همه بخش ها هم بی سابقه بود. شب که خلوت شد با رفیقمان که مسئول برپایی ایستگاه بود نشستیم و هم صحبت شدیم. از هزینه ها پرسیدم مبلغ سنگینی را گفت. گفتم چه میزانش را ادارات و نهادهای حکومتی و شهرداری متقبل شدند گفت: هیچی. باور نمی کردم می گفت از نظر مجوزها همکاری بسیار خوبی با همه ی موکب دارها دارند اما مالی خبری نیست، فقط در برخی از ایستگاه های محدود که به نام خودشان در شهر برقرار است و مربوط به خودشان است هزینه می کنند و دیگر موکب ها تمام هزینه هایشان مردمی اداره می شود . سال به سال هم نذورات با وجود وضعیت بد اقتصادی بیشتر شده است. با خود فکر می کردم چقدر هنوز مردم دل در گرو اهل بیت و سنت های مذهبی خود دارند. برخی ها گمان می کنند سنت ها با حیات دمیدن مصنوعی حکومت است که در ظاهر زنده اند اما اگر کمی درون گود بیایند میفهمند که ارتباط مردم با ولی نعمت هایشان به راحتی گسستنی نیست. و شاید اینکه با همه این مشکلات و نواقص ایران اسلامی هنوز نفس می کشد، دلیلش ارادت همین ارادتمندان و عنایت صاحبان عنایت است الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا و مقتدانا امیر المومنین علی بن ابی طالب ( ع) @ahalieghalam