eitaa logo
اهل قلم
128 دنبال‌کننده
108 عکس
0 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
آینهِ باطن ✍ آینه در زندگی روزمره ما کاربرد بسیار دارد تا در آراستگی ظاهر و رفع نقصان احتمالی یاری رساند. فقه الرضا صفحه ۳۰۸ از امام رضا(ع)نقل می کند {التفکر مراتک تریک سیئاتک و حسناتک} تفکر آینه توست، بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد. همانطور که در حفظ ظاهر نیاز به آینه داریم برای آراستگی باطن هم استفاده از آن ضرورت دارد که آن آینه در فرمایش امام تفکر نام دارد. تفکر نسبت به اعمال و رفتار، بدی ها و خوبی ها را به ما نشان می دهد با رفع بدی ها نقصان از چهره باطن خویش دور می کنیم و با تقویت خوبی ها به آراستگی و زیبایی باطن خویش کمک می کنیم. تفکر در سبک زندگی اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و از آن به عنوان یک عبادت با ارزش یاد کرده اند. وجود احادیث بسیار پیرامون فکر و تفکر حاکی از اهمیت این مقوله و تاثیر مثبت بر سبک زندگی انسان دارد. تفکر نسبت به اعمال و رفتار بعد از اقدام و عمل به نوعی حسابرسی از خویش محسوب می شود که این نیز در معارف دینی بسیار سفارش شده است بر این اساس می توان خطاها و اشتباهات خود را رصد کرده و نقاط ضعف خود را بپوشانیم و از سوی دیگر رفتار حسنه و گفتار نیک را تقویت کرده و به اصلاح سبک زندگی خویش بپردازیم. و اما تفکر پیش از اقدام و عمل هم مانع از انجام خطای احتمالی و نیز سبب تاثیر مثبت بر کمیت و کیفیت اعمال و رفتار انسان در هر زمینه ای می شود که با تفکر بعد از آن نقطه ای از کمال فکری انسان را به نمایش می گذارد. @ahalieghalam
جرعه معرفت ✍حجت الاسلام احمد 🔇این یک پیام تبریک نیست ، یک جرعه معرفت است ، تا آخر آن را بنوش و به دیگران نیز بنوشان 🕗کمی طولانی است اما وقتتان را هدر نمی‌دهد 🌙یک ماه بندگی ، تمام شد و امروز عید فطر است 🔄عید فطر ، بازگشت به فطرت است ✅ بگذارید با تمثیلی شما را مهمان معرفتی عمیق کنم، در این تمثیل خوب تامل کن 👇 ◀️شاید برایتان اتفاق افتاده باشد بعد از مدتی که از گوشی موبایل‌تان استفاده می‌کنید ❌ یا به علت سنگینی برنامه ها ❌یا به علت ویروس‌هایی که در درونش جا خوش کرده اند برخی برنامه ها کار نمی‌کنند، برنامه جدید نصب نمی‌شود و کلا فعالیت های مختلف گوشی شما مختل می‌شود ✅در این صورت یکی از راه‌هایی که متخصصان پیشنهاد می‌کنند ویروس کُشی است که تا حدی می‌تواند مشکلات را برطرف کند اما اگر با این اقدام باز هم مشکلات گوشی باقی باشد ،هیچ چاره ای جز بازگشت به تنظیمات کارخانه نیست ✅عید فطر در حقیقت بازگشت به تنظیمات کارخانه فطرت است ◀️در طی سال ویروس‌های مادی و معنوی وجودِ ما را فرا می‌گیرند ❌ویروسهایی چون کینه، کبر،حسد ،حرص، غفلت، بخل ، ریا و.... ◀️و این ویروس‌ها مانعی هیتند برای فعالیتِ 📌 سیستم عاطفی 📌سیستم فکری 📌سیستم رفتاری ⭕️با این حال ،فرد ویروس زده قدرت انجام فعالیت‌های ارزشمند و خداپسندانه را ندارد چه اینکه از آلوده، جز آلودگی صادر نمی‌شود ⭕️از طرفی فرد ویروس زده قدرت دریافت 💞رحمت خداوند 👁نگاه امام زمان 💞محبت اولیاء الهی و...را به خاطر وجود موانع ندارد ✅ماه رمضان فرصتی است برای ویروس زدایی با شستشو دادن سیستم‌های سه گانه در بحر رحمت الهی با روزه ، مناجات، ادعیه، توسلات، قرائت قرآن، نماز شب ، افطاری دادن، احیاء شبها و... ✅کسانی که از این ماه بهره برده باشند و به این پاکی رسیده باشند عید فطر را جشن می‌گیرند چه اینکه به تنظیمات کارخانه فطرت برگشته اند ❇️امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «انّما هو عید لمن قبل اللَّه صیامه و شکر قیامه»؛ عید فطر برای کسانی عید است که خداوند نماز و روزه آنها را پذیرفته باشد ❇️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند : الولد یولد علی الفطره آدمی بر اساس فطرت خود متولد می‌شود و در فطرت او جز خوبی وجود ندارد و عوامل بیرونی است که باعث انحراف در فطرت می‌شود ✅ما فطرتا خداجویم و این ویروس جهل و غفلت است که ما را به سمت بتهایی چون دنیا و جلوه های آن می‌کشاند ✅ما فطرتا سرشار از محبت و عشقیم و این ویروس حسادت و کینه است که محبتهایمان را به مسلخ برده است و ما را تبدیل به آتشفشان غضب علیه عزیزان و هم نوعانمان کرده است ✅ما فطرتا سخاوتمندیم و این ویروس تعلقات مادی است که ما را به بخل کشانده است ، تا جایی که به نیاز نیازمندان هیچ توجهی نداریم و .... ◀️حال اگر عید فطر رسید و تو این ویژگی‌ها را در خودت یافتی معلوم است که بهره کافی از ماه رمضان را برده ای و الا... 🌊و زکات فطره نشانه ای است از سخاوتمندی تو که دریا دلی تو را نوید می‌دهد ✨نشانه ای است از بزرگتر شدن تو از دنیا که حالا حاضری از دنیا عبور کنی برای آخرت 🕌نشانه ای است از ایجاد عشق به خدا که حاضری به امر او تمکین کنی 👨‍👦‍👦نشانه ای است از عشق به نیازمندان که نمی‌توانی در گرفتاری او خود را شریک ندانی 🙏امیدوارم این عید برای شما عید فطر واقعی باشد که اگر اینگونه باشد باید تبریک و تهنیت گفت به چون شمایی که بهترین بهره ها را از میهمانی خداوند برده اید @ahalieghalam
آخوند باید پدر باشد ✍ م.ع/ یکی از کارهای مورد علاقه من تماشای فیلم است. چند وقتی می شود که برای تماشای فیلم دیگر وقت آزاد ندارم اما در دوران دانشجویی همیشه بخشی از زمان فراغت خود در هفته را به تماشای آثار سینمای جهان اختصاص می دادم. گاهی نکات خیلی کوچک و گذرا در فیلم ها بخش زیادی از ذهن و وقت من را در گیر خود می کرد. یکی از نکاتی که برایم جالب و جذاب بود، کلمه ای بود که مسیحیان در فرهنگ خود روحانیون و کشیش ها را با آن مورد خطاب قرار می دادند: پدر ( father) گاهی به خود می گویم چقدر خوب می‌شد که در فرهنگ ما نیز روحانیون پدر خطاب می شدند. در جمع طلبگی همیشه به دوستان این نکته را گوشزد می کردم که آخوند باید پدر باشد با تمام ویژگی هایش. بچه هر چه کند باز پدر او را دوست دارد. بی احترامی های بچه ها موجب کینه پدر از آن ها نمی شود و هر چه می گوید و می کند از روی عشق و دلسوزی نسبت به فرزندان است. پدر حامی است، پدر پشتیبان است، پدر شفیع است، پدر خود را در قبال خوب و بد فرزندان مسئول می داند. خیلی وقت ها دیده ام بین فرزندان اختلاف و دعوا رخ می دهد، ولی پدر حتی اگر حق هم با یکی از آن ها باشد سعی می کند آن ها را به رواداری توصیه نماید و در نهایت با لحنی لین آن فرزندی که دچار انحراف و اشتباه است، را متوجه اشتباه خود کند. پدر هیچ گاه در دوقطبی بین فرزندان مشارکت ندارد و در یک طرف بر علیه طرف دیگر نمی ایستد. هیچگاه در نگاه پدر فرزند بد نیست بلکه این برخی از اعمال، رفتار و اندیشه اوست که بد است. آخوند باید پدر باشد.. @ahalieghalam
خوشا این بزم قرآنی/ در ستایشِ «برنامۀ محفل» ✍️ سید محمدحسین 🔸 بنا بر نقل دهخدا، «محفل» در لغت، یعنی: جای گرد آمدن، محل ازدحام، محل اجتماع اهل منبر، محل اجتماع اهل طرب، محل قضاوت، محل مؤانست و موافقت، محل اتفاق و عهد و پیمان، میهمانی، گفتگوی دوستانه و بزم. بر همین اساس، اسمِ «برنامۀ محفل» کاملا با مُسمّی است؛ چون این برنامه، همۀ این‌ها بود: هم جایی بود برای اجتماع خانواده‌ها در وقت افطار؛ هم محلی بود برای نشر علوم و معارف قرآنی؛ هم میدانی بود برای ایجاد نشاط معنوی؛ هم فرصتی بود برای سنجش عیار پیشروان و داعیه‌داران؛ هم محیطی بود برای تقویت انس با قرآن؛ هم بهانه‌ای بود برای تجدید عهد با کتاب خدا؛ هم مکانی بود برای یک دورهمی دینی؛ و هم فضایی بود برای برپایی یک «بزم قرآنی». 🔹 یکی از حقائق تلخی که در روز قیامت جلوه می‌کند، شکوۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله از امت خود، به‌خاطر بی‌اعتنائی به «قرآن» و کوتاهی آنان در اداء حق این کتاب آسمانی است: «وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا.» (فرقان/۳۰) البته طبق بعضی از روایات (ن.ک: بحار الأنوار، ج‏۸۰، ص۳۶۸) خود قرآن نیز این گلایه را به درگاه الهی عرضه می‌دارد. بر همین اساس، می‌توان به اهمیت قرآن کریم و ضرورت توجه ویژه به این معجزۀ جاوید الهی پی برد؛ هم‌چنان‌که می‌توان لزوم تلاش برای رفع مهجوریت از آن در جامعۀ اسلامی را نیز نتیجه گرفت؛ و این مهم، همان هدف والا و ارزشمندی است که «برنامۀ محفل» به‌دنبال تحقق آن بوده است. به عبارت دیگر، «برنامۀ محفل» تلاشی بود برای: معرفی قرآن به‌عنوان یک پدیدۀ دوست‌داشتنی، رخنه در حصار بیگانگی بعضی از مردم با کلام الله مجید و ایجاد زمینۀ لازم برای آشتی ایشان با ثقل اکبر؛ آن هم در وضعیتی که جبهۀ فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمن نیز با تمام توان، به‌دنبال تخریب جایگاه قرآن در میان مسلمین و قطع پیوند معرفتی و عاطفی آنان با این کتاب آسمانی است. 🔸 ارائۀ هرگونه تحلیل، ارزیابی، انتقاد یا پیشنهادی نسبت به «برنامۀ محفل»، باید با لحاظ نکتۀ پیش‌گفته صورت گیرد؛ زیرا در غیر این صورت، با فهرستی از اشکالات بعضا ناموجه مواجه خواهیم شد که نه تنها گرهی از کار فروبستۀ کشور در عرصۀ فعالیت‌های رسانه‌ای نخواهد گشود، بلکه جوانه‌های مبارکی هم‌چون «برنامۀ محفل» را نیز خواهد خشکاند. عناوین برخی از مهم‌ترین نکات: ▫️ تلاش برای غلبه بر قالب‌های تلویزیونی و بومی‌سازی آن‌ها ▫️ عبور از کلیشه‌های رایج در برنامه‌های معارفی صداوسیما ▫️ جمع بینِ «معنویت» و «جذابیت» ▫️ معرفی بخشی از سرمایه‌های قرآنی ایران اسلامی به مخاطبان داخلی و خارجی ▫️ زمینه‌سازی برای تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی در میان کشورهای اسلامی ▫️ تصحیح ذهنیت منفی بخشی از مسلمانان نسبت به تنها حکومت شیعی جهان ▫️ توجه متناسب به رشته‌های مختلف قرآنی، یعنی: حفظ، قرائت و مفاهیم ▫️ عدم غفلت از مواردی مثل: همخوانی، تواشیح و سرود ▫️ دعوت از اقشار و اصناف گوناگون قرآنی، از اقوام، مذاهب و ملیت‌های مختلف ▫️ ارائۀ الگویی برای جمع بینِ «قرآن» و «عترت» ▫️ بازتاب‌دهندۀ هویت وحدت‌آفرین قرآن کریم ▫️ ترکیب متناسب و مهندسی‌شدۀ داوران ▫️ ابداع سبک جدیدی از «انتقال معنا» و «تبیین» ▫️ عبور از مرحلۀ «تلاوت» به فضای «درس‌آموزی از قرآن» برای «زندگی امروز» ▫️ توجه ویژه به موضوعِ «فرزندآوری» ▫️ نشان‌دادن عدم جداییِ «دین» و «قرآن» از «دنیا» ▫️ اثبات عدم افتراقِ «دین» و «معنویت» از «زیبایی»، «هنر» و «لطافت» ▫️ مقابله با انحصارگرایی برخی از سلبریتی‌های پُرمدعا در عرصۀ «هنر» و «رسانه» ▫️ برخورداری از رویکردی متفاوت نسبت به مسئلۀ «زنان» ▫️ ارائهٔ یک خروجی رسانه‌ای از «نگاه جدید جمهوری اسلامی به زن مسلمان» ▫️ آشناکردن مخاطبان با بعد هدایت‌گرانۀ قرآن در فضای برون‌دینی ▫️ ترویجِ «فرهنگ اذان‌گویی» برای «تثبیت جایگاه نماز در جامعه» ▫️ ایجاد یک «فضای معنوی صمیمی» با خودداری از زیاده‌روی‌های فرمی ▫️ اقناع مخاطبان خاص و تهیۀ خوراک رسانه‌ای مناسب برای آنان ▫️ بیدارسازی وجدان معنوی عموم مردم متن کامل را اینجا بخوانید: mehrnews.com/x322wQ 🏷 @ahalieghalam
جوان خوش غیرت ✍ دکتر علی {رییس فرهنگسرای امام رضا (ع) سبزوار} خبری باز تکان دهنده، به سرعت فضای مجازی را در می نوردد و هم زمان با انتشار تصویر جوان خوش غیرت، فیلمهای حادثه و بعد نشستن جوانان لات و چاقو کش روبروی رئیس دادگستری شهرستان فیلم دوربین مداربسته نشان از تعرض و کشیدن دست دختر نوجوان توسط جوان لات بی سر و پا حکایت دارد و بعد مقابله جوان غیرت ما با دو لات نامرد جوانان معتقد شهر اما بیکار نمی نشینند. باید در این فضای مجازی بی در و پیکر کاری کرد. در فضایی که سطل ماست به شدت ترند می شود باید عکس شهید را گسترش داد و خبر آن را بازتاب اما آیا نباید به درون خبر پرداخت؟ تعرض دو جوان لات و بی سر و پا به دو تا از دختران شهر من که شاید زمانی که من نوجوانی بیش نبودم دختری به این شکل نمی دیدم. دختران چادری آن زمان اگر لاتی از این جنس با نگاه تعقیبشان می کرد با اخمی توام با وقار سر جوان لات را با شرمندگی به پایین می انداختند. فضای خانواده، آموزش و پرورش و غالب فضای شهر همین درس حیا را به دختران آن روز شهر من می آموخت و امروز اما بعضی از دختران شهر من گویا می خواهند نا امنی ناشی از بی حیایی را در پس زدن حجاب خود امتحان نمایند و این چشیدن طعم بی حیایی، گاه چه تلخ است. بحث عفاف و حجاب اما نخستین بار نیست که در میان سیبل تیرهای زهرآگین دشمن قرار گرفته است و به قول امام جامعه دشمن با برنامه ریزی دقیق سراغ آن رفته است و باید با برنامه ریزی به مقابله آن شتافت. به نظر راقم این سطور زاویه پنهان این واقعه را باید نشان داد و آن ناامنی ناشی از بدحجابی است. دستگاه قضایی بدون شک حق دو جوان لات را کف دستشان خواهد گذاشت اما نباید از نظر دور داشت که دختران شهر من باید بدانند این جوانان الواط از قدیم بوده اند و خواهند بود و اگر بخواهید در امنیت در خیابانهای شهر گام بردارید باید خود را با سلاح حیا و عفاف از چشمان هرزه مصون نگه دارید. @ahalieghalam
مادر، معلم و رسانه... ✍️ دکتر علی {رییس فرهنگسرای امام رضا (ع) سبزوار} «دختران عزیزم! خودتان را حفظ کنید تا مادری دیگر مانند من، داغدار فرزند رشیدش نشود» این یکی از جملات معلم پیشکسوت شهرم سبزوار و مادر شهید حمیدرضا الداغی شهید غیرتمند دیار سربداران، بانو «گرامی» بود که صبح امروز در مراسم گرامیداشت روز معلم برای حاضران ایراد شد. این مراسم در نخستین روز از هفته معلم به ابتکار مدیریت آموزش و پرورش سبزوار در محل شهادت شهید برگزار شد. مادر شهید سخنان دیگری نیز گفت از جمله اینکه یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی اش حضور نزد مقام عظمای ولایت به عنوان معلم نمونه بوده و یا این که شهید حمیدرضا را در شرایط سخت خدمت در مرز افغانستان بزرگ کرده است. او در نبود پدر حمیدرضا از مسئولان شهر می خواست نگذارند خون جوان رعنا و غیرتمندش پایمال شود. حضور پرشور مردم و تشییع باشکوه پیکر شهید که با ابتکار عمل نفر اول آموزش و پرورش شهرستان، مبنی بر اجرای مراسم روز معلم در محل شهادت شهید غیرت همراه و در کنار حضور پر رنگ مسئولان شهر در قابی ماندگار ثبت شد. 🔷سخنان مادر شهید به همراه زمان و مکان برنامه، همه و همه سوژه های مناسبی برای تبیین موضوع، مقابله با عوامل مسبب حادثه، برنامه خزنده دشمن درخصوص زنان و دختران سرزمنیم برای یک افسر رسانه ای جنگ نرم است و متاسفانه در نبود گروه های رسانه ای انقلابی و از طرف دیگر موج سواری ضد انقلاب در این واقعه و تلاش دشمن برای مصادره خون شهید غیرتمند دیار سربداران و البته به نظرم دروازه بانی خاص خبری بعضی رسانه های موجود شهرستان؛ نیاز به تربیت نیروی رسانه ای انقلابی و دلسوز نظام را در دیار سربداران بیش از پیش نمایان می سازد. @‌ahalieghalam ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 📚فرهنگسرای امام رضا علیه السلام سبزوار @fa_imamreza
دید و بازدید ✍ امام رضا(ع) پیرامون روابط اجتماعی و دیدو بازدید می فرمایند(تزاوَرُوا تَحـابـُوا وُ تَصـافحُـوا وَ لَا تَحـاشمـوا)(بحارالانوار،ج78، ص 34)به دیدار یکدیگر بروید، محبت کرده و دست دوستی بدهید اما یکدیگر را به رنج و زحمت نیاندازید. دید و بازدید و رفت و آمد با دیدار دوستان، همکاران و وابستگان سبب انس و الفت و استحکام روابط اجتماعی شده و نیز در پی آن آرامش و آسایش و امنیت روانی را به ارمغان می آورد. آرامش و آسایش بر کیفیت زندگی، رشد و تعالی خانواده و تربیتِ خوب فرزندان تاثیر گذاشته و سبب ارتقأ فرهنگ جامعه می شود. اما دقت کنیم مبادا این عمل نیک نتیجه بد یا متضاد آن را داشته باشد وقتی که باعث رنجش و زحمت یکدیگر شویم. شرایط روز جامعه و نگرانی های اقتصادی در کنار توصیه فرهنگ دینی به عدم اسراف و چشم و هم چشمی، انسان را از برگزاری مهمانی های آنچنانی و پر زرق و برق منع می کند. بنابراین می توان با چای و شربت ساده در خانه در زمان مقتضی یا قرارهای خانوادگی در اماکن تفریحی، تاریخی و یا زیارتی در شهر به این توصیه امام رضا(ع) عمل کنیم و از نتایج آن بهره مند شویم. @ahalieghalam
قتلی دیگر به گردن قاتل ✍ دکتر علی (رییس فرهنگسرای امام رضا علیه السلام) همراه جمعی از استادان حوزه علمیه نظیر دکتر سجادی زاده که توفیق شاگردی ایشان را از دهه هفتاد داشتم و مسولان حوزوی به دیدار خانواده شهید غیرت حمیدرضا الداغی رفتیم. مادر شهید الداغی بعد از خیر مقدم به مهمانان از دردی که در دل داشت گفت که قاتل پسرش در نزاع دسته جمعی در سال ۱۴۰۰ قتلی به گردن داشته که با رضایت اولیای دم در کانون اصلاح و تربیت بوده و حال که به مرخصی آمده قتلی دیگر مرتکب شده و این برایش سوال شده که چرا جوانکی که دو سال پیش به جرم قتل بازداشت شده را رها کردند که دوباره کام یک خانواده دیگر را تلخ کند؟ مادر شهید می گفت مردم برای شهید سنگ تمام گذاشتند و این مسئولیت مسئولان خصوصاً قضایی را سنگین می کند.. در بازگشت از منزل شهید، استاد سجادی زاده از امام علی علیه السلام روایتی نقل کرد که در جلد نوزده وسایل الشیعه باب عمد الصبی آمده و حضرت امیر، فردی که از نظر ما کم سن و سال بوده و با همراهی همدست خود مرتکب قتل شده بود را قصاص کرده است. استاد با این حدیث اشکالی به قول لزوم رسیدن طفل به پانزده سال برای قصاص وارد دانست به خصوص زمانی که فردی که به زعم ما کودک است با برنامه و همراهی فرد دیگر قتلی را صورت می دهد. و اما نکته‌ای قابل توجه آن که گفتند هر زمان ما به خاطر خوشایند مردم از احکام دین عدول کردیم بسیار متضرر شدیم و این موضوع شهادت شهید الداغی نیز یکی از این موارد است. نوجوان قاتل امروز ظاهراً سال ۱۴۰۰ در یک نزاع دسته جمعی مرتکب قتل شده و به دلیل سن کم به کانون اصلاح و تربیت منتقل شده و ظاهراً با وساطت بعضی، رضایت اولیای دم جلب شده و در زمان وقوع مجدد جرم به قید سند آزاد بوده و همین هم دل مادر شهید را به درد آورده است. امر قضا و خصوصا مدیریت امور قضایی کاری است بس مشکل و با وجود گروه‌های مختلف رسانه ای یا به قول خودمان فعالان حقوق بشر، با فشاری که بعضاً از ناحیه افکار عمومی بر سیستم قضایی وارد می شود تصمیم گیری برای بعضی پرونده ها با چالشهای فراوان مواجه است و اینجاست که شجاعت قاضی به همراه تبحر وی نسبت به متون شرعی و قوانین موضوعه می تواند تصمیمی به جا و توام با عدالت را برای عموم مردم و اصحاب دعوی به همراه آورد. @ahalieghalam
هدیه دادن ✍ امام رضا (ع) هدیه دادن را سبب از بین رفتن کینه و کدورت می داند آنجا که می‌فرماید {الهدیّة تذهب الضغائن من الصدور}(عیون الاخبار الرضا ج۲ص۷۴) هدیه دل ها را بهم نزدیک و انس و الفت ایجاد می‌کند. ناراحتی، دلگیری و گلایه ای که از یکدیگر دارند رفع شده و به فراموشی می سپارند. بهانه ای برای برگشتن و وصل دوباره جدایی ها یا تحکیم دوستی و محبت در بین زوجین، اعضای خانواده و دوستان و همکاران است. نفس هدیه دادن مهم است نه مالیت آن چرا که حکایت از همدلی و در یاد و خاطر یکدیگر بودن دارد و جبران آن هم در فرهنگ دینی و ایرانی ما سفارش شده است. هدفمند بودن هدیه از آن منظر که نیاز گیرنده را تامین کند و یا مورد استفاده عده ای بیش از یک نفر قرار بگیرد و نیز ماندگار و مروج این سنت حسنه باشد بر ارزش این کار می افزاید. لزومی ندارد هدیه مادی باشد ای بسا هدیه معنوی همچون سخن یا نصیحتی راهگشا که راهنمای راه و روشنگر مسیر انسان است ثمره و منفعت بیشتری برای او داشته باشد. بر این اساس سخن خداوند متعال در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بهترین هدیه‌ای است که انسانها دریافتند کرده‌اند چرا که بی نقص و خطا با نهایت خیرخواهی و دلسوزی برای راهنمایی و هدایت آنها بیان شده و تمام نفع آن در زندگی مادی و معنوی عامل به این هدیه و گنجینه نمایان می‌شود. @ahalieghalam
رسالت پیامبری، بیزاری نیست! ✍ حجت الاسلام حسین بیزاری را باید در فرهنگ قرآن جست که آیا کتاب هدایت به ما اجازه می‌دهد که در جامعه مسلمانان فریاد برآریم که آی گنهکار، من از تو بیزارم؟! در ماجرای قوم لوط در قرآن کریم رد پایی از این بیزاری وجود دارد؛ جایی که پیامبری خطاب به قومی که دچار زشتی آشکار هستند، می‌گوید: «قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ»؛ «گفت به‌راستى من دشمن کردار شمایم.» (شعرا: ۲۶) اما اینجا هم نفرمود من از شمایی که گرفتار این کار زشت هستید، متنفر و بیزارم. قصه فقط قصه عملی اشتباه بود که می‌خواست قوم خود را از آن بازدارد و باز می‌خوانیم: «یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطهَرُ لَکُمْ»؛ «اى قوم من، اینان دختران من‌اند. آنان براى شما پاکیزه‌ترند.»(هود: ۷۸) دلسوز ایشان بود. حاضر بود افرادی که گرفتار این زشتی بودند، دامادش شوند، به شرطی که از این عمل دور گردند و این بدان معناست که در رسالت پیامبری بیزاری از افراد نیست. در داستان پیامبر اعظم(ص) هم جملات و پیام‌ها همین است؛ خداوند تعالی رفتار پیامبری را طلب می‌کند که آن مهربانی است، عطوفت است، غمخواری و دردستانی است، جایی که خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ «براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کرده‌اند، بال خود را فرو گستر.» اما در ادامه می‌فرماید:«فَإِنْ عَصَوکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعمَلُونَ»؛ «و اگر تو را نافرمانى کردند، بگو من از آنچه مى‌کنید، بیزارم.»(شعرا: ۲۱۵و۲۱۶) خدا از پیامبرش می‌خواهد که بال رحمت بر دوستان او بگسترد و با آنان مهربان باشد و اگر عمل اشتباهی از آنان دید، باز آنان را از خود نراند، بلکه بگوید من از این عمل شما بدم می‌آید و نه از خودتان! یاد جمله‌ای افتادم که رهبر معظم انقلاب خطاب به کسانی که می‌خواهند در جامعه رسالت پیامبری داشته باشند، گفتند: «رفتار امام‌جمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.»امر ناپسند آن است که با تفرعن به دیگران نگاه کنیم و دیگران را از خودمان برانیم. چقدر زشت است که به‌خاطر عملی که در ظاهر رفتار ما هست، ابلیس‌وار خودمان را از دیگران برتر بدانیم و رفتاری کنیم که مخالف دستور قرآن و اهل‌بیت(ع) و خلاف رسالت ایمانی و مصلحت جامعه ایرانی است.جامعه ما جامعه مسلمانان است، جامعه شیعیان است، جامعه دوستداران امیرالمؤمنین(ع) است. همه ما ایرانی هستیم و این همه دلیل برای کنار هم بودن داریم. طبق آیات الهی، این شیطان است که فاصله‌ها را پر می‌کند و شیاطین هستند که از این شکاف‌ها و چندپارگی جامعه بهره می‌برند.  پس مایی که ادعای بندگی خداوند را داریم، چرا باید در راستای منفعت شیطان و شیاطین روزگار عمل کنیم؟! از خداوند متعال توفیق عمل به وظیفه، بدون هواها و هوس‌ها و دور از منفعت‌سنجی‌ها و حب‌وبغض‌ها را باید طلب کرد که بتوانیم خود و جامعه خود را به سرمنزل مقصود برسانیم، ان‌شاءا... @ahalieghalam
اعتراف به «اهمیت ایران در نظم جدید جهانی» ||| تأملی در مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال» ✍️ سید محمدحسین 🔸 در روزهای گذشته، مقالۀ اخیر روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، با تیترِ "Iran’s New Friends: Russia and China"، با موضوعِ «اتحاد ایران، روسیه و چین» و به قلمِ «دیوید اس کلود» ـ خبرنگار مستقر در دبی ـ بازخوردها و تحلیل‌های مختلفی را به‌دنبال داشته است. در همین رابطه به چند نکته اشاره می‌کنم: 🔹 همان‌طور که انعکاس مقالۀ مورد بحث با عنوانِ «انقلابی جدید و بزرگ در راه است» ـ که نه در تیتر و نه در متن مقاله، اثری از آن نیست ـ نادرست بود، بسیاری از ترجمه‌ها و تفسیرهایی که از این مقاله و طرح ضمیمه‌شده به آن ارائه شد هم غلط بود. 🔸 به‌عنوان مثال، در این مقاله از «ایران»، به‌عنوان یک "Junior partner" برای «روسیه» و «چین» یاد شده است. اما بعضی‌ها با اعتماد به برگردان ابتدائی گوگل، این ترکیب را به «شریک کوچک» ترجمه کرده و آن را تحقیرآمیز دانسته‌اند. غافل از آن‌که تحلیل‌گرانی قبلا از همین ترکیب، برای توصیف نسبتِ «روسیه» با «چین» استفاده کرده‌اند و معنای دقیق آن، «شریک جوان، تازه‌وارد و دارای مسئولیت، قدرت یا نفوذ کمتر» است. 🔹 مهم‌ترین سخن مقالۀ مورد بحث، تصریح بر «آشکارشدن نشانه‌های یک نظم جدید جهانی» و ارائۀ تحلیلی از «نقش‌آفرینی بازیگران مختلف ـ از جمله ایران ـ در این نظم جدید» است؛ همان سخن مهمی که در طول یک‌سال گذشته و مدت‌ها پیش از آن‌که خیلی‌ها به آن بپردازند، بارها از سوی «رهبر معظم انقلاب» مورد تأکید قرار گرفته بود، اما عده‌ای کوتولۀ کندذهن و کج‌فهم یا تعدادی غرب‌زدۀ مکار و نابه‌کار، با کمال حماقت یا وقاحت، به انکار یا تمسخر آن می‌پرداختند و هنوز هم از رو نمی‌روند. 🔸 روزنامۀ «وال استریت ژورنال»، بر موفقیتِ «ایران» در پیوستن به یک «اتحاد ضدغرب» (Anti-Western alliance)، با حضورِ «روسیه» ـ که ایالات متحده و برخی از هنجارهای نظم بین المللی را به چالش کشیده ـ و «چین» ـ که می‌تواند نظم جهانی مبتنی بر قوانین بین المللی را در هر نقطه‌ای از دنیا تغییر دهد ـ تأکید می‌کند؛ و این یعنی: اولا هندسۀ سیاسی جهان، به‌نفعِ «شرق» و ضدِ «غرب»، در حال تغییر است؛ و ثانیا «ایران»، با نقش‌آفرینی جدی در روندها و فرایندهای منجر به این تغییر، توانسته است «بقاء» و «امنیت» خود را تضمین کند. 🔹 اعتراف به موفقیت‌ها و دستاوردهای «ایران» در نتیجۀ اتحاد با «روسیه» و «چین»، مطلب دیگری است که در مقالۀ «وال استریت ژورنال» به چشم می‌خورد. خروج از شرائط موسوم به انزوا، باز کردن یک کانال اقتصادی جدید، عبور از مانع تحریم، نجات از فوریت توافق هسته‌ای با غرب، تقویت بنیۀ نظامی خود در خاورمیانه و نهایتا تضعیف جایگاه ایالات متحده و متحدانش در منطقه، بعضی از موفقیت‌ها و دستاوردهای ایران است که مقالۀ مذکور به آن‌ها اشاره می‌کند. 🔸 در کنار ارائۀ گزارشی از تحولات جاری در جهان، «القاء یک خط تبلیغی جامع برای حمله به جمهوری اسلامی و جلوگیری از تداوم موفقیت‌های او» نیز یکی از اهداف البته پنهانِ «وال استریت ژورنال» از انتشار این مقاله است؛ همان خطی که می‌توان از «تأکید بر ناسازگاری تعامل ایران با روسیه و چین، با شعار نه شرقی، نه غربی» به‌عنوان چکیدۀ آن یاد کرد. حال آن‌که این شعار، منافیِ «سلطه‌پذیری سیاسی»، «وابستگی اقتصادی» و «التقاط معرفتی» است، نه منافیِ «همکاری‌های استراتژیک»، «علیه دشمن مشترک دارای اولویت»، «برای تأمین منافع ملی»؛ همان همکاری‌هایی که از منطق علوی، عقلائیِ «دشمن دشمن تو، دوست توست» تبعیت کرده و حتی اذهان بسیط کودکان و نوجوانان هم ضرورت آن را درک می‌کنند، اما ذهن عده‌ای مثلا سیاستمدار و تحلیل‌گر، خیر. 🔹 پاراگراف آخر مقالۀ «وال استریت ژورنال»، با ارائۀ این جمع‌بندی که گسترش روابطِ «ایران» با «روسیه» و «چین»، او را به‌قدری قوی نخواهد کرد که بتواند «آمریکا» را از منطقه بیرون کرده یا «اسرائیل» را نابود کند، از مهم‌ترین نگرانی غرب برای آیندۀ تحولات جهانی، پرده برداشته است؛ همان آینده‌ای که البته اعتراف مقالۀ مورد بحث به تأثیر جبهه‌بندی‌های جدید در «افزایش طول عمر جمهوری اسلامی برای مدتی نامحدود»، قطعی‌بودن وقوع آن را نوید می‌دهد. @ahalieghalam
روابط خانوادگی/کمترین حد صله رحم ✍ امام رضا (ع)فرمودند{صِلْ رحمك وَ لَـوْ بشَربَة مِن ماءٍ وَ أفضَل مـا تُوصل بِه الـرّحـِم كفُّ الاذّى عنها} پیوند خـویشـاوندى را بر قرار كنید گر چه با جرعه آبى باشد وبهترین پیوند خـویشـاونـدى، خـود دارى از آزار خـویشـاونـدان است( تحف العقول,ص 445) در باب صله رحم و روابط خانوادگی با خویشان و نزدیکان بسیار سفارش شده و تعیین حداقلی در بیان امام رضا(ع) نشان از اهمیت آن دارد که به دادن یک لیوان آب هم صله رحم ثبت شده و آثار مادی و معنوی هم در پی خواهد داشت. تاکید بر خودداری از آزار خویشان هم بخشی از صله رحم است که آنها از دست زبان و وجود و حضور شما در کنار خود در امان باشند و با شنیدن نام یا دیدن ما احساس خوشایندی توام با امنیت روانی داشته و ضمن عدم اضطراب از رفتار و گفتار انسان، تمایل به ادامه روابط و برقراری ارتباط داشته باشند. @ahalieghalam
گشایش امور خانواده ✍ امام رضا علیه السلام فرمودند صاحب النعمه یجب ان یوسع علی عیاله توانگر باید برای خانواده خود گشاده دست باشد.(تحف العقول ص۴۴۲) مرد یا کسی که سرپرست رزق و روزی و خرج و مخارج زندگی خانواده است باید نسبت به آنها گشاده دست بوده و در تامین نیاز و احتیاج آنها آسان بگیرد. این حد از رفتار، میانه روی بین سخت‌گیری و خساست و نیز خرج های بی مورد و اصراف گونه و به اصطلاح ولخرجی است که هر دو سوی آن از نگاه دین مذموم و ناپسند است. تلاش برای آسایش اهل وعیال از نگاه خداوند پنهان نمی ماند و رفتار مناسب طبق فرمایش امام رضا(ع) برکت و راحتی و آسانی در رسیدن به رزق و روزی که مقدر انسان است را در پی خواهد داشت. @ahalieghalam
افراط در نفهمیدن! ▪️ نقیضه‌ای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم» ✍️ سید محمدحسین 🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بوده‌ام ـ که بوده‌ام ـ معلوم می‌شود رهبری هم افراطی بوده‌اند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما: 🔹 اولا، این‌که رهبری ـ به‌مقتضای جایگاه خود و ضرورت‌های ادارۀ جامعه ـ از جهت‌گیری اصلی او حمایت می‌کرده‌اند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمی‌دانسته‌اند. 🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دوره‌های بعد از آن است؛ دورۀ کناره‌گیری از سیاست، دورۀ اخباری‌گری، دورۀ غرب‌ستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دوره‌هایی که در هیچ‌کدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست. 🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر این‌که نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیت‌های ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمی‌فهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، به‌معنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقع‌بینی، مصلحت‌اندیشی، بهره‌گیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است. 🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه به‌خاطر بعضی از ضرورت‌ها و مصلحت‌ها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایه‌های فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایت‌ها و هدایت‌های رهبری را ندانست، خودش را به‌دست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینه‌توز اسلام و جمهوری اسلامی هم‌پیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است. 🔹 پناه می‌بریم به خدا ... @ahalieghalam
اخلاق و عدم پایبندی به آن ✍ م.ع/ یکی از مسائلی که در هفته گذشته بحث های زیادی را با خود به همراه داشت، مسئله پلمپ مطب پزشک مشهدی بود. خانواده ای مدعی بودند که پزشک به جهت محجبه بودن بیمار از ارائه خدمات به او اجتناب ورزیده است. موج رسانه ای شکل گرفته سبب شد خیلی زود مطب دکتر تعطیل شود، اما پزشک برای دفاع از خود اقدام به انتشار فیلم دوربین های مدار بسته مطب خود می نماید تا نشان دهد بیمار های محجبه دیگری در مطب حضور داشته و ویزیت شده اند. در جایگاه قضاوت و تفحص از ماجرا نیستم اما این ماجرا من را به یاد فیلم جدایی نادر از سیمین و خانواده ی به ظاهر مذهبی در داستانش انداخت. خانواده ای که به جهت منافع و عقده انباشته شده حاضر به دروغگویی شد و برای خانواده ی مقابل روز های ناخوشایندی را رقم زد. در هر صورت آنچه من از این حادثه و حوادث مشابه ای که در این روز ها میبینم فهم می کنم بغرنج شدن مسئله اخلاق و عدم پایبندی به آن است و چه خوشمان بیاید چه نیاید رخ دادن این مسئله در بین افراد مقید به ظواهر سنت اسلامی، در جامعه حساسیت بیشتری را ایجاد می کند. @ahalieghalam
امام رضا(ع) پیرامون زندگی مشترک و همسرداری در یک جمله ساده، مطلب جامعی را بیان می کنند که عمل به آن راهگشای زندگی و ضامن آسایش و آرامش و نیک‌بختی است. وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا(بحار الأنوار(ج‏73،ص102) فرمودند:همسرت از تو همان را می خواهد که تو از او توقع داری. هریک از زوجین به خواسته ها و انتظارات خویش از همسرش فکر کند قطعا آنها را حق خود می داند! پس از آن، همه آنچه را حق خود دانسته به عنوان خواسته همسرش در نظر بگیرد! آنجاست که نسبت به آنچه حق خود، دانسته دچار شک و تردید می شود که آیا انتظار درستی بوده؟ این سبب بازنگری در انتظارات و اصلاح رفتار و به تبع آن کم شدن زمینه های اختلاف و بحث و جدل در خانه می شود و آسایش و آرامش به زندگی آنها جان می بخشد. @ahalieghalam
شادی زنان و دختران ✍ امام رضا ع نسبت به شاد کردن دل زنان و دختران از محارم سفارش کرده و در این زمینه از جدشان پیامبر اکرم نقل می‌کند که خداوند نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مردی که زنی از محارم خویش را شاد کند در روز قیامت خدا او را شاد خواهد کرد.(الکافی ج۶ص۶) حق همسر، دختر، مادر و یا خواهر است که در زندگی مهربانی دیده و شاد و خرسند شوند. از این رو مردی که این وظیفه را به سر انجام برساند در این دنیا محارم خویش را از خطا و لغزش و روی آوردن به گناه ایمن کرده و نیاز عاطفی آنها را تامین می کند بنابراین سزاوار آن است که در قیامت با آن اوصافی که نسبت به سختی، شرایط و مدت طولانی اش نقل شده از سوی خداوند به رحمت و رأفت و آسانی در حساب و کتابش دلشاد شود. شاد کردن زنان و دختران از محارم، حتی عمه و خاله و فرزندان خواهر و برادر گاهی با هدیه، گاهی با انجام یک کار و گاهی با حرف و سخن اتفاق می افتد و از این شادی مهر و عطوفت آنها افزون می شود. آنچه مهم و مورد توجه جلوه می‌کند رضایت خداوند از این عمل و ضمانت شاد کردن بنده در روز قیامت است که پیامبرش وعده می دهد و در این وعده هرگز تخلفی نخواهد بود. @ahalieghalam
باتلاق طالبان ✍ م.ع/ افغانستان با وجود طالبان مترادف است با باتلاق انگار این گزاره را آمریکایی‌ها به خوبی فهمیده بودند به همین جهت خود را از باتلاق طالبان رها کرده و پس از سال ها خاک افغانستان را ترک گفتند . داستان به همینجا ختم نشد، آمریکایی ها با سپردن خاک افغانستان و تجهیز تقریبی طالبان کاملا هوشمندانه این باتلاق را به تله ای برای جمهوری اسلامی مبدل ساختند. در ابتدای روی کار آمدن طالب ها، بسیاری از کارشناسان خطرات احتمالی آن ها را گوشزد نمودند اما مثل بسیاری از موارد دیگر ، در حاکمیت گوشی بدهکار نبود و حتی برخی از آقایان با رد این همانی تاریخی طالبان آن را جنبش اصیل منطقه نامیده و نسبت به آن ابراز خوشبینی نمودند . اما امروز به نظر می رسد ابتدای حوادث و رویایی جدید جمهوری اسلامی با افغانستان تحت حاکمیت طالبان خواهد بود . بزرگترین مشکل در مواجهه با افغانستان و طالبان بی حکومتی است و این کار را در آینده برای ما سخت تر خواهد نمود. نمونه اش را در همین درگیری های اخیر مشاهده شد: موضع گیری های متعدد از سوی فرماندهان نظامی، بزرگان ولایات، مقامات سیاسی که اغلب حتی با یکدیگر در تضاد بوده اند. صدای واحدی از این جماعت شنیده نمی شود و این از عدم وجود ابتدائیات لازم برای حکومت داری حکایت دارد . این یعنی شما می توانید با رییس دولتشان پیمان اخوت ببندید و در سوی دیگر در مرز های خود درگیری خونین با نظامیانشان داشته باشید. درباره نوع کنش ها در برابر طالبان نمی توان به راحتی نسخه پیچید، چرا که می‌تواند باتلاقی پر دردسر برای کشور باشد. @ahalieghalam
این صدای گرفته دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیة الله خامنه‌ای ✍️ سید محمدحسین دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. @ahalieghalam
شاد کردن دل مومن ✍ امام رضا(ع) شاد کردن دل مومن را بعد از واجبات بهترین کار نزد خداوند می داند و می فرماید: برای برآورده کردن حوائج مومنان و شادکامی قلبی آنان و دفع هرگونه بدی و دور کردن ناگواری‌ها از آنان، بشتابید چرا که پس از واجبات، هیچ کاری نزد خدای بزرگ، برتر از شاد کردن مؤمنان نیست.(بحارالانوار، ج 78، ص 347) در این فرمایش سه کار برآورده کردن درخواست مومن، شاد کردن قلب او و دفع بدی ودور کردن ناگواری اش را توصیه کرده و اهمیت آن را در درجه بعد از انجام واجبات نزد خداوند بیان کرده است. گاهی کسی از ما درخواستی دارد که اجابت می کنیم و یا ممکن است با حرفی یا عملی، برای او احترام قائل شویم که شاد و خرسند شود و یا اینکه با جلوگیری از رسیدن گزندی به او مانع ناراحتی اش شویم، همه این حالات بهترین عمل نزد خدا محسوب شده و اهمیت بالایی همچون انجام واجبات دارد. ثمره اجتماعی این اعمال ایجاد انس و الفت، مهرو محبت و همدلی و وحدت در بین مردم شده و زمینه های ظلم و جور، پرخاشگری و زور و بدرفتاری و عصبانیت را از بین می‌برد. همانطور که خداوند از انجام واجبات راضی و خشنود شده و برکت و رحمتش شامل حال ما می شود عمل به سفارش امام رضا علیه السلام و دسترسی به مومنان در جامعه به این صورت که باری از روی شانه‌های آنها برداشته، یارو یاورشان بوده، و غم و غصه از چهره زندگی آنها شسته و شادی و نشاط را در دلشان ایجاد کنیم، زمینه نزول برکات و مهرو محبت خدا نسبت به بندگان را فراهم می کند. @ahalieghalam
به بهانه روز زیارتی امام رضا علیه‌السلام ✍ حجت‌الاسلام غلامرضا اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شده‌اند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سال‌های 190 هجری قمری مراجعه کنیم. 🔹غاصبین خلافت چه خانواده بنی‏امیه و چه خاندان بنی‌عباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان می‌دانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آن‌ها می‌یافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت می‌رسیدند. 🔹هارون‌الرشید یکی از خلفای بنی‌عباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سال‌ها زندان به شهادت برسانند. هارون‌الرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد. 🔻در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند. 🔻هارون‌الرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلاب‌های خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت. 🔹شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگ‌های خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد. 🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمی‌دادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند. 🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و به‌ویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت. 🔻۳ـ شورش‌ها و قیام‌های متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری می‌شد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحران‌ها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورش‌های علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد. 🔹دعوت مأمون از امام (علیه السلام) به خراسان مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسول‌الله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانسته‌ام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر می‌دانم.” 🔻امام فرمود: “من به بندگی خدای سبحان فخر می‌نمایم و به زهد در دنیا امید نجات دارم و به پرهیز از محرمات امیدوارم به عنایات نامتناهی الهی برسم و به تواضع امیدوار می‌باشم رفعت نزد حق‌تعالی را.” 🔻مأمون گفت: “من اراده کرده‌ام که خود را از خلافت خلع سازم و امر را به شما واگذار کنم و خودم هم با شما بیعت کنم.” 🔻امام فرمود: “اگر خداوند عزت خلافت را برای شخص تو قرار داده باشد جایز نیست که خود را عزل کنی و به دیگری ببخشی و هرگاه خلافت از تو نباشد تو اختیار آن نداری که به دیگری تعویض نمایی.” ادامه دارد.‌‌.. @ahalieghalam
ادامه از قبل... 🔻مأمون اصرار داشت که باید این امر را بپذیرد و امام امتناع می‌کرد و مدت دو ماه این موضوع در میان بود. مأمون عرض کرد حال که خلافت را نمی‌پذیری پس ولایتعهدی مرا قبول کنید. امام فرمود؛ مرا معذور بدار. مأمون نپذیرفت و با تندی و تهدید گفت: “باید پیشنهاد مرا بپذیرید.” 🔻امام ناچار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت به این شرط که هرگز در امور مملکت مصدر امری نباشد و در هیچ‌یک از امور دستگاه خلافت هم‏چون عزل و نصب‌های حکام مداخله نداشته باشد. ـ امام(ع) با این شرط به‌نوعی مشروعیت حکومت مأمون را زیر سئوال می‌برد ـ مأمون به همین مقدار راضی شد و به یُمن این پذیرش ولایتعهدی، دستور داد؛ بزرگان با امام بیعت کنند و درهم و دینار به نام امام ضرب کنند و در منابر نام امام را به بلندی ذکر نمایند و دستور داد جیره یک‌ساله سپاه را بپردازند و امر کرد مردم سیاه‌پوشی را که بدعت و شعار بنی‌عباس بود ترک کنند و در عوض جامه سبز بپوشند و… ولی بعد از مدتی مأمون که برای ریاست، برادر خودش را کشته بود به اهدافش در دعوت امام به خراسان نرسید و او که می‌خواست امام(ع) را طالب دنیا و مقام جلوه دهد و از شأن و منزلت امام در جامعه بکاهد، دید برعکس روزبه‌روز محبت مردم خراسان به امام بیشتر می‌شود لذا درصدد برآمد؛ در بازگشت از مرو امام(ع) را به شهادت برساند. برای اجرای نقشه قتلِ امام، ابتدا حمام سرخس را برگزید ولی امام از رفتن به حمام منصرف شدند و در ادامه راه بازگشت در قریه طوس نقشه شوم خود را اجرا نمود و امام(ع) را به شهادت رساند. 🔹از آن روز مشهد شریفِ امام، پناهگاه و ملجأ ارادتمندان و شیعیان حضرتش می‌باشد که افتخاری است برای مردم ایران خصوصاً ما خراسانی‌ها. @ahalieghalam
بهترین نوع صدقه،کمک و یاری رساندن ✍. امام رضا(ع) می‌فرماید: بهـترين نـوع صـدقـه، يارى كردن تو نسبت به ناتوان است.[تحف العقول، ص 446] صدقه دادن بسیار سفارش شده و همانطور که معروف است بلا را از انسان دور می‌کند. به محض شنیدن واژه صدقه تصویر مقداری پول و یک شخص محتاج با وضعی خاص در نظر ما تداعی می شود حال آنکه امام رضا (ع) صدقه را متنوع دانسته و بهترین آن را یاری ناتوان بیان کردند. گاهی کسی در انجام کاری ناتوان است یاری او صدقه و از بهترین نوع آن محسوب می‌شود. صدقه به انفاق نیست و یاری هم ممکن است با زبان و گفتار پدید آید آنجا که با سخن از حق کسی دفاع کنی یا راهنما باشی و یا آرامش و تسکین درد و رنج شوی! نفی انفاق به نیازمند نمی کنیم بلکه در کنار آن ترغیب به انجام بهترین نوع صدقه داریم که یاری رسانی به ناتوان است به هر شکلی که در توان باشد. @ahalieghalam
و مجمع تشخیص مصلحت نظام ✍ م.ع/ مدت زیادی از دادگاهی شدن دونالد ترامپ به اتهام تجاوز و تعرض جنسی و نگهداری اسناد محرمانه نمی گذرد. فارغ از نتیجه دادگاه، اینکه بتوان رئیس جمهور یکی از بزرگترین و قدرمتمند ترین کشور های دنیا را پس از دوره ریاست جمهوریش به دادگاه بکشانی مسئله مهمی است و از حاکمیت قانون در ساز و کارهای کشور حکایت دارد. دادگاهی نمودن مقام بلند پایه ای همچون رئیس جمهور پیشین یک کشور در دیگر کشور ها نیز مسبوق به سابقه است. در فرانسه نیکولای سارکوزی و در ایتالیا سیلویو برلوسکونی از جمله کسانی بودند که به دلیل اتهامات مختلف مالی ، اداری و یا حتی جنسی مجبور به پاسخ گویی در برابر دستگاه عدالت کشور خود بوده اند و در نهایت مجبور به پذیرش مجازات گردیده اند. در قوانین اکثر این کشور ها رئیس جمهور دارای مصونیت قضایی است و این مصونیت پس از اتمام دوره ریاست جمهوری فرد منقضی می شود. این در حالی است که در ایران هیچ مقام اجرایی دارای مصونیت قضایی حتی در دوره خدمت خود نیست، اما گاهی دیده می شود دستگاه قضا از دادگاهی نمودن یک مسئول درجه چندم نیز ابا دارد، هیچکس هم نمی داند این مصونیت نانوشته از کجا نشات می گیرد. نمی دانم شاید اگر ترامپ هم رئیس جمهور ایران بود، با سلام و صلوات سر و ته داستانش را هم می آوردند و اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تشخیص مصلحت اسلام و مسلمین بود. @ahalieghalam
رضایت و واکنش نسبت به اتفاقات ✍ عَنِ الرِّضا عليه السلام، مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ كانَ كَـمَنْ شَهِـدَهُ وَ اَتـاهُ. امام رضا(ع)می فرمایند:كسى كه از صحنه كارى غايب باشد، اما به آن كار راضى شود، گویا در آنجا حاضر بوده و آن کار را انجـام داده اسـت.(توحید صدوق،ص۳۹۲) اتفاقات گوناگونی اطراف ما می افتد که ما در آن زمان حضور نداشته و بی خبریم و پس از آن به طریقی مطلع می شویم. آن اتفاق ممکن است خیرو نیک بوده و یا شرو بد باشد که واکنش ما نسبت به آن رضایت یا عدم آن است. حضرت می فرماید هر عملی که در غیابت اتفاق افتاد اگر بدان راضی بودی، گویا آنجا حضور داشته و تو انجام دادی! این فرمایش بر اهمیت واکنش انسان نسبت به اتفاقات و وجود حساب و کتاب برای آن تاکید دارد چرا که رضایت سبب تکرار و دوام آن اعمال می شود. اگر منکری اتفاق افتاد و بعد مدتی متوجه شدیم اگر رضایت داشته باشیم گویا حضور داشته و در انجام منکر اقدام کرده ایم. اما اگر نارضایتی خود را اعلام کنیم در جلوگیری از تکرار و ادامه آن تاثیر خواهد داشت و این در حقیقت مطالبه ترک منکر است که اگر فراگیر شود قطعاً بازدارنده خواهد بود. @ahalieghalam