eitaa logo
آهنگـِ زندگـے♬
735 دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.3هزار ویدیو
81 فایل
سر بر شانــہ خدا بگذار تا«اهـنگــ زندگـے» را برایتـ زیبا بــخواند ♬ و تو زندگـے را با تمامـ و کمالش زندگـے کن! انتقاد، پیشنهاد، تبادل👇🏻 @Pr_manager1
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🥀🕊🌹🕊🥀💐 یکی از همرزمان بزرگوار، ( فرمانده عملیات غرب کشور ) چنین نقل می کند که : جلسه ای داشتیم. و قتی که از جلسه برگشتیم ، به اتاق نقشه رفت و شروع به بررسی کرد. شب بود و بیرون ، در تاریکی فرو رفته بود. ساعت دوی نیمه شب بود ، می خواستیم عملیات کنیم . قرار بود اوّل پایگاه را بزنیم ، بعد از آنجا عملیات را شروع کنیم . جلسه هم برای همین تشکیل شده بود . با برادران ارتشی تبادل نظر می کردیم و می خواستیم برای پایگاه محل مناسبی پیدا کنیم . بعد از مدتی گفت و گو هنوز به نتیجه ای نرسیده بودیم . باید هر چه زودتر محلّ پایگاه مشخص می شد و الّا فرصت از دست می رفت و شاید تا مدت ها نمی توانستیم عملیات کنیم. چند روزی می شد که کارمان چند برابر شده بود و معمولاً تا دیروقت هم ادامه پیدا می کرد . خستگی داشت مرا از پای در می آورد . احساس سنگینی می کردم ، پلک هایم سنگین شده بود و فقط به دنبال یک جا به اندازه خوابیدن می گشتم تا بتوانم مدتی آرامش پیدا کنم . هنوز در اتاق نشسته بود ، گوشه ای پیدا کردم و به خواب عمیقی فرو رفتم . قبل از نماز صبح از خواب پریدم . آمد توی اتاق ، در حالی که چهره اش آرامش خاصی پیدا کرده بود و از غم و ناراحتی چند ساعت پیش چیزی در آن نبود . دلم گواهی داد که خبری شده است . رو به من کرد و پرسید : را چطور می خوانند؟ با تعجب پرسیدم : حالا چی شده که می خواهی نماز را بخوانی؟ گفت : نذر کرده ام و بعد لبخندی زد و ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]