🌻🌷🌴🌝🌱🌸
#قصه_متنی
#پیرمرد_و_چغندر🍠🍠🍠
روزی روزگاری پیرمرد کشاورزی با خانواده اش در یک مزرعه کوچک زندگی می کردند .
پیرمرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید بیدار می شد و کار می کرد .
گاو ها را میدوشید ، طویله را تمیز می کرد ، به حیوانات آب و علف می داد ، زمین را شخم می زد ، دانه ها را می کاشت ، درختان را آب می داد و …
خلاصه این پیرمرد یه لحظه بیکار نمی نشست ، زنش هم همینطور توی خانه بی امان مشغول بود .
روزی پیرمرد مشغول بیل زدن زمین بود متوجه یه چغندرقند بزرگ شد .
به خودش گفت امروز یه غذای خوشمزه می خوریم . برگهای چغندر را گرفت و خواست از ریشه اون رو در بیاورد ولی مثل اینکه خیلی سنگین بود .
دوباره امتحان کرد این بار با زور بیشتر .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی نشد .
ادامه دارد...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید
@farnaonline
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌻🌷🌴🌝🌱🌸
#قصه_متنی
#پیرمرد_و_چغندر🍠🍠🍠
پیرمرد زنش رو صدا کرد . ماجرا رو برای زنش تعریف کرد ،
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت و زنش شال کمر پیرمرد رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
زن کشاورز رفت پسرشون رو صدا زد و ماجرا رو براش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
پسره رفت و سگش رو صدا زد ماجرا رو برای سگش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
ادامه دارد...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید
@farnaonline
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌻🌷🌴🌝🌱🌸
#قصه_متنی
#پیرمرد_و_چغندر🍠🍠🍠
سگه رفت گربه رو صدا زد و ماجرا رو براش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و گربه دم سگه رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
گربه رفت موشه رو صدا زد و ماجرا رو براش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و گربه دم سگه رو گرفت و موشه دمه گربه رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
موشه یه فکری به سرش زد . شروع کرد به کندن زمین همه با تعجب به هم نگاه می کردند .
موشه هی کند و هی کند و یه هو بیرون اومد و گفت حالا دیگه حاضره .
ادامه دارد...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید
@farnaonline
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌻🌷🌴🌝🌱🌸
#قصه_متنی
#پیرمرد_و_چغندر🍠🍠🍠
سگه رفت گربه رو صدا زد و ماجرا رو براش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و گربه دم سگه رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
گربه رفت موشه رو صدا زد و ماجرا رو براش تعریف کرد .
پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و گربه دم سگه رو گرفت و موشه دمه گربه رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) ولی باز هم نشد .
موشه یه فکری به سرش زد . شروع کرد به کندن زمین همه با تعجب به هم نگاه می کردند .
موشه هی کند و هی کند و یه هو بیرون اومد و گفت حالا دیگه حاضره .
ادامه دارد...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید
@farnaonline
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌻🌷🌴🌝🌱🌸
#قصه_متنی
#پیرمرد_و_چغندر🍠🍠🍠
همه به هم یه نگاه کردند و پیر مرد برگهای چغندر رو گرفت زن کشاورز شال کمر پیرمرد رو گرفت پسره لباس مادرش رو گرفت
و سگه شلوار پسره رو گرفت و گربه دم سگه رو گرفت و موشه دمه گربه رو گرفت و با هم کشیدند .
( بیا بیا بیرون بیا ، از دل خاک بیرون بیا ، با این تکون یا این تکون بیرون بیا ، بیا بیا بیا ….. ) و ناگهان چغندر قند بزرگ از دل خاک بیرون اومد .
همه از خوشحالی فریاد کشیدند و شادی کردند و به هوش موشه آفرین گفتند .
زن کشاورز گفت من هم یک شام خوشمزه با این چغندر آماده میکنم و اون روز همه اونها با خوشحالی به خانه پیرمرد رفتند و از یک شام خوشمزه لذت بردند .
🔴پایان
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باما درکانال آهنگ زندگی همراه باشید
@farnaonline
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀