ادامه ی قسمت دوم
داستان 🌸پسر ماشینی🌸
وقتی نازنین برگشت پیرمرد گفت دخترم منو حلال کن خوب شد شال رو نخریدی من قیمتش را اشتباه دیدم
بعد با نیتی که در دلش کرده بود نصف قیمت شال را به نازنین گفت نازنین هم با خوشحالی شال را گرفت و به طرف کلبه حرکت کرد
از شهر و روستای مسیرش که رد شد و تو جاده ی کلبه افتاد شالش را سرش گذاشت و چرخی زد و داد زد آی درختا خوشگل شدم؟
آی حیوانات درنده اگه دوس دارین دختر زیبا ببینین بیاین بیرون بعد با صدای بلند برای خودش کل کشید و با ذوق بطرف کلبه حرکت کرد اولین بار بود که حال نازنین اینقدر خوب بود
از وقتی جاده ی جدیدی از شهر به روستای بالا دستشان کشیدند این جاده شبیه راههای متروکه شده بود و هیچ جنبنده ای از آن رد نمیشد اما هرچه بود بهتر از راه مالرو کناریش بود و نازنین با لذت بردن از مناظر کنار جاده به راهش ادامه می داد و با خودش می گفت امروز باید این راه را ۴/۵ ساعته برم چون فردا که روزها کوتاه بشه برام مشکل میشه
نازنین از غروب خورشید خوشش نمی اومد شب ها برای نازنین مثل کابوسی وحشتناک بود پادرد مادرش و ناله های دایی جلال و گریه های پنهانشان امانش را بریده بود
نازنین دلتنگ پدری بود که اصلا یادش نمی اومد چه شکلی بود در عین چابکی و قدرت بدنی اما دل مهربان و حساسی داشت و در مسیر کلبه تا شهر اگر پرنده ی می دید که نمی تونه پرواز کنه بهش کمک میکرد
یا اگر می دید ماری در کمین موشی نشسته موش را فراری می داد
نازنین به درختها و سبزه های بین راه علاقه داشت و تا اونجایی که امکان داشت سعی میکرد شاخه ها را نشکند و یا بوته ای را از جا در نیاورد
حتی با اینکه به گلهای قشنگ خود رو علاقه ی خاصی داشت اما فقط با علاقه نگاهشان میکرد
اون روز نازنین با شال قرمزش انگار مهربانتر از قبل به نظر می رسید و در مسیرش حتی خرگوشهای صحرایی یا پرندگان با دیدنش مکث میکردند و انگار از تماشای نازنین لذت می بردند
حتی حیواناتی که نازنین ازشون می ترسید کمتر به سمتش می آمدند
نازنین به همه ی این حیوانات علاقه داشت و برایشان دست تکان میداد و حتی با بعضی هایشان حرف میزد اما از خرس متنفر بود و البته خیلی هم می ترسید
خوشبختانه در مسیر رفت و آمد نازنین به دلیل اینکه یک زمانی رفت آمد ماشین و موتور بود حیوانات درنده و مخصوصا خرس ها نزدیک نمیشدند
ساعت حدود ۵ عصر شده بود و هوا هم کمی خنکتر شده بود نازنین وقتی از دور ماشین قرمزی در کنار کلبه ی شان دید هم ترسید و هم با خودش فکر کرد شاید دوباره مردم این مسیر را برای روستایشان انتخاب کردند و خوشحال بود که اگه اینجوری بشه دیگه لازم نیست روزی ۱۲ ساعت پیاده روی کنه
ادامه دارد .....
نویسنده: سید ذکریا ساداتی
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6005740430279315125.mp3
11.67M
علی دیوسالار و رمضان قزوینی🎤
آ مه برار
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5771556367802322190.mp3
2.75M
#شعر_شبانه
گفته بودی که دگر زلف پریشان نکنی
ماه را روز و شب چارده حیران نکنی
تو مگر قول ندادی ندهی مو به نسیم
دل عشاق به یک زلزله ویران نکنی
نذر کردی که نبندی بغل پنجره تا
شهر ویران مرا قمصر کاشان نکنی
مادر از بچگیم داد مرا بیم نزاع
رو برو کودکِ دل با صف مژگان نکنی
ای گران ناز چگونه دل تو می آید
مشتری آمده نازت کمی ارزان نکنی
هوس سیب نکن فصل انار است انار
پی این میوه مرا راهی لبنان نکنی
تو اگر در بلد کفر به مسجد بروی
این محال است که یک شهر مسلمان نکنی
با همان خنده ی داغت به خدا گرم شدم
خانه ی گرم مرا باز زمستان نکنی
چون ز یک قصه شد آغاز به خودم میگویم
تا تو باشی هوس خواندن رمان نکنی...
#سیدحجت_بحرالعلوم
رمان بدون تشدید هست اما به اقتضای شعری در اینجا با تشدید خوانده می شود
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6005740430279315158.mp3
10.39M
سنتی شبانگاهی
علی زند وکیلی 🎤
باورم کن
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
یکشنبه🌞 🖼
۵ کرچ ماه ۱۵۳۵ تبری
۵ شهریور ۱۴۰۲ شمسی
۲۷ آگِست ۲۰۲۳میلادی
۱۰ صفر ۱۴۴۵قمری
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🍀کانال آهنگ مازنی🍀
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5870920534979523096.mp3
6.92M
فرنام قزوینی🎤
مادر
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفر یه روزی باید به آخر برسه
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
#امام_زمان
AHANGMAZANI
🍀کانال آهنگ مازنی🍀
AHANGMAZANI (4).mp3
7.31M
حاج صادق آهنگران🎤
بیا تا برویم
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا