eitaa logo
فرهنگستان اهل بیت علیهم السلام
265 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
294 فایل
تفسیر ن_______________ور هرروزیک آیه ازقرآن کریم باصدای دلنشین حاج آقاقرائتی تفسیرمیگردد. بزرگواران مارادرنشرمطالب و مفاهیم قرآنی یاری کنید. کپی مطالب آزاداست. ازقرآن واهل بیت ع امدادبجوییم @Yazahrayeatharادمین eitaa.com/joinchat/523173890Ca1c4896e78
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ (صلی الله علیه و آله) : و روغن زیتون بخورید که سودا و صفرای زیادی را پاک کرده و را از بین می برد. را تقویت کرده، خستگی را از بین می برد و خوش اخلاقی می آورد. را پاک کرده و را می زداید. 📚مكارم الأخلاق / 190
🏴 شب هفتم محرم : اين شب یادآور کوچکترین کودک واقعه کربلا است،  دلبندی که جان خود را با بی رحمی لشکریان عمر بن سعد از دست داد حسین بن علی در روز عاشورا علی اصغر را که از تشنگی بی تاب شده بود به جنگ برد و او را بر دو دستان خود قرار داد و فرمود: ” از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده‌است. نمی ‏بینید که چگونه از بی تاب است؟ اگر بر من رحم نمی‌کنید حداقل به این کودک رحم کنید “ در این حال در بین سپاهیان عمر سعد ایجاد شد که ما برای جنگیدن با کودکان نیامده‌ایم در این حال عمر سعد به دستور داد که با ، کودک را بکشد و در این حین که حسین بن علی در حال گفتگو بود تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید.  حسین بن علی علیه السّلام،   گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید. 🔸 منابع تاریخی عاشورا
🏴خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا : از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه ها، امام حسین علیه السلام  خود را خواست و بر آن سوار شد و فریاد زد: « ای مردم! سخنان مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است کنم و عذر خود را برای شما آشکار سازم. پس اگر انصراف دهید خواهید شد و اگر انصراف ندهید، « خوب بنگرید تا کار شما باعث شما نگردد. آن گاه درباره من آنچه می خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید» (سوره یونس، آیه 71)، « همانا ولی من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردان شایسته» (سوره اعراف، آیه 196)  سپس حمد و ثنای پروردگار را بجا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرشتگانش و درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ تر و رساتر از سخنان امام علیه السلام شنیده نشد. آن گاه فرمود: « اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم.  آن گاه به خود آیید، خویش را کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیاحمزه سید الشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالب که با دو بال در پرواز می کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده اید که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشت هستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می کنید حق همین است.  و به خدا سوگند از روزی که دانسته ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته ام. و اگر مرا تکذیب می کنید به در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از « جابر بن عبدالله انصاری» بپرسید. از « ابا سعید خدری » و « سهل بن سعد ساعدی » و « زید بن ارقم » و « انس بن مالک » بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند.  آیا این گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله از ریختن خون من جلوگیری نمی کند؟  « شمر بن ذی الجوشن » گفت: اگر چنین است که تو می گویی من هرگز خدا را با عقیده راسخ عبادت نکرده باشم؛ (یعنی من نمی دانم چه می گویی.)  « حبیب بن مظاهر » به او گفت: به خدا سوگند من معتقدم که تو خدا را با تزلزل و بسیار پرستش می کنی و من گواهی می دهم که تو راست می گویی و نمی دانی که امام چه می گوید! چرا که خداوند بر دل تو مُهر زده است.  امام علیه السلام فرمود: « اگر در این سخن تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا در میان شرق و مغرب پسر دختر پیامبری جز من نیست؛ چه در میان شما و چه در میان غیر شما وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته ام تا او را از من بخواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟ یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟» در این هنگام بود که همه آنان خاموش شدند و سخنی نگفتند.  آن گاه امام فریاد زد: « ای « شبت بن ربعی » و ای « حجار بن الجبر » و ای «قیس بن اشعث » و ای « یزید بن حارث » آیا شما به من ننوشتید که میوه ها رسیده است و باغها سرسبز شده است و با لشگری آماده برای یاری تو وارد خواهیم شد؟ »  قیس بن اشعث گفت: « ما نمی دانیم تو چه می گویی ولی به حکم پسر عمویت « عبیدالله » تن در ده؛ زیرا ایشان جز چیزی که تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد.»  امام حسین فرمود: « نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم کرد. ای بندگان خدا من به پروردگار خود و پرودگار شما پناه می برم از این که آزاری به من برسانید» (سوره دخان، آیه 20) به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم از هر سرکش که به ایمان نیاورد.  آن گاه شتر خویش را خواباند و به « عقبه بن سمعان » دستور داد آن را دور کند. پس از آن سپاه دشمن به سوی آن امام حمله بردند.  🔹ارشاد مفید، ج 2، ص 100 - 102