#بخشنده_گی
در بنی اسرائیل مرد نیکوکاری بود که مانند خود #همسر نیکوکار داشت،
مرد #نیکوکار شبی در #خواب دید کسی به او گفت: خدای سبحان و متعال عمر تو را فلان مقدار کرده که نیمی از آن در ناز و #نعمت و نیم دیگر آن در #سختی و فشار خواهد گذشت اکنون بسته به میل توست که کدام را اول و کدام را آخر قرار دهی.
مرد نیکوکار گفت: من #شریک_زندگی دارم که باید با وی #مشورت کنم.
چون صبح شد به همسرش گفت: شب گذشته در خواب به من گفتند نیمی از عمر تو در وسعت و نعمت و نیم دیگر آن در سختی و #تنگدستی خواهد گذشت اکنون بگو من کدام را مقدم بدارم؟
زن گفت: همان ناز و نعمت را در نیمه اول عمرت انتخاب کن.
مرد گفت: پذیرفتم
بدین ترتیب مرد نصف اول عمرش را برای وسعت #روزی انتخاب کرد.
به دنبال آن دنیا از هر طرف بر او روی آورد ولی هر گاه نعمتی بر او می رسید همسرش می گفت از این اموال به #خویشان خود و #نیازمندان کمک کن و به #همسایگان و برادرانت بده و بدین گونه هر گاه نعمتی به او می رسید از نیازمندان #دستگیری نموده و به آنان یاری می رساند و #شکر نعمت را بجای می آورد تا اینکه نصف اول #عمر ایشان در وسعت و نعمت گذشت و چون نصف دوم فرا رسید بار دیگر در خواب به او گفتند:
خداوند متعال به خاطر #قدردانی از #اعمال و #رفتار تو که در این مدت انجام دادی همه عمر تو را در ناز و نعمت قرار داد و فرمود:
- تا پایان عمرت در #آسایش و نعمت #زندگی کن.
منبع📚: بحار: ج 14 ص 492 و ج 71 ص 55.
https://eitaa.com/ahlebet1