کوتاه و خواندنی
✅نجف چیز دیگریست
♦️علاقه بسیار حضرت استاد آیت الله کشمیری به حرم امیرالمؤمنین علیه السلام و دریافت کثرت برکات وافرمادی و معنوی سبب شد که در هجران دیار موحدان دائما" بسوزد!
گاهی آنقدر توصیف نجف می کردند که انگار شهر دیگری در دنیا وجود ندارد و می فرمود:
♦️خاک نجف مربی است، خاک منحصریست، مخصوصاً برای کارهای سلوکی راه را برای انسان باز و روح را گشاده می کند. نجف خوبش خوب می شود و بدش هم بد! افراد شرور در نجف منحصرند و در مقابل خوب ها هم منحصرند و این خصوصیت شهر نجف است! نجف چیز دیگری است، حتی مساجد کوچک آن جا دارای یک معنویتی است که مساجد بزرگ ایران مثل مسجد گوهرشاد خراسان آن معنویت را ندارد. در نجف سیصد و شصت پیامبر دفن هستند و در کربلا دویست و شصت پیامبر، قبر حضرت آدم و نوح در کنار قبر امیرالمومنین علیه السلام می باشد. آن قدر نجف مهم است که مانند مرحوم شیخ زین العابدین مرندی که مجتهدی مسلّم و با تقوا بودگاهی می آمد جلوی در صحن امیرالمومنین علیه السلام آن جا که گداها می نشستند می نشست! می گفتند: آقا اینجا خوب نیست. می فرمود: اینجا جایی است که امام زمان علیه السلام و حضرت خضر علیه السلام به طرف حرم می روند، من هم نشسته ام تا شاید توجهی به من کنند.
♦️همچنین می فرمودند : کعبه من نجف است، قبله من نجف است، هر وقت راه باز شد مرا ببرید نجف. من نجف بروم همه دردهایم درمان می شود .
👇👇👇
🆔 @hadanair
🖥 http://hadana.ir
#منبر_کوتاه
♨️ صبر بر بداخلاقی همسر
📚 شیخ_جعفر_کاشف_الغطاء
🔻یکی از خصوصیاتی که انسان را در امور معنوی خیلی رشد می دهد و او را به کمال می رساند، صبر بر بداخلاقی اطرافیان است.
قطعا خودمان نباید بداخلاق باشیم، بر بداخلاقی اطرافیانمان هم باید صبر کنیم.
مثلا شخصی پدر و مادرش پیر شده اند و اخلاق تندی دارند.
یا شاگرد بر بداخلاقی استادش صبر کند.
👈 اما شاید هیچ چیز مانند صبر بر بداخلاقی همسر انسان را به کمال نرسانده؛اینکه همسر انسان بد اخلاق باشد و صبر کند.
📕 داستان:
💠 مرحوم شیخ_جعفر_کاشف_الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بوده است، در حدّى که علماى بزرگ شیعه از قول او نقل کرده اند که فرموده بود: اگر تمام کتابهاى فقهى شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه ام دارم، همه را بیرون مى دهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
🔸اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقى مى کند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند. این قدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالى قدر گاهى که به داخل خانه مى رود، همسرش حسابى او را کتک مى زند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنیده ایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مى زند؟!
🔹 فرمود : بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مى شود، حسابى مرا مى زند. من هم زورم به او نمى رسد.
گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمى دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند.گفت: این کار را هم اجازه نمى دهم.گفتند: چرا؟
🔸 گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مى آیم و در صحن امیر المومنین مى ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى خوانند، مردم در برابر من تعظیم مى کنند؛
⚠️ گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمى دارد، همان وقت مى آیم در خانه کتک مى خورم، هوایم بیرون مى رود! این چوب_الهى است، این باید باشد.
📚 کتاب نفس؛ شیخ حسین انصاریان،
ص 328
🌎 کانال بیان ناب
╭┅─────────┅╮
🌺 @BayaneNab
╰┅─────────┅╯
💚 بسم الله الرحمن الرحیم💚
🌸 چه صاحب خانه با محبتی
🌺رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند با ۲۰ ریال اجاره.
✅بعد از چند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند. رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت:
"داداش جون، فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این ۲۰ ریال رو هم بگیر، اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت"
#اخلاق
@anhar1
✨﷽✨
🌼موهبتهای خداوند به اشخاص توبه کار
✍️خداوند به کسانی که توبه کرده اند چه موهبت ها می بخشد. آشیخ عبدالوهاب خراسانی(ره) از مقدسین و از اولیای خدا بود که یک دسته از تربیت شده های بازار شاگرد او بودند. ایشان هفتاد سال پیش در زیر زمین مسجد جامع نماز جماعت می خواند. شخصی به من گفت: «من در ایام جوانی خدمت سربازیام که در تبریز بودم، شبی در خواب دیدم که زیرزمین مسجد جامع خراب شد، تاریخ خوابم را یادداشت کردم، وقتی به تهران آمدم متوجه شدم که آشیخ عبدالوهاب در همان شب که من این خواب را دیده بودم از دنیا رفته است.»
در زمان حیات آشیخ عبدالوهاب، داشی توبه کرد و پای منبر ایشان می نشست. آشیخ عبدالوهاب در اثر کهولت سن، گاهی بر روی منبر ادامهٔ حدیث یا آیه را فراموش می کرد، خداوند به این داشی که توبه کرده بود یک علمی داده بود که او از پای منبر ادامه آیه یا حدیث را از حفظ مےخواند.
پس شما هم اگر توبه کنید و گناه نکنید، علم پیدا می کنید، گناه یکی،از چیز هایی است که آفت طلبه است. گناه که بکنی از طلبگی خارج می شوی. اگر به نامحرم نگاه کنی، از طلبگی خارج مےشوی. گناه ، آفت طلبگی است.
📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۹
از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
✅ نشر آثار استاد قرائتی
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
➣ @Gharaati_tv
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
بیانات حضرت آیتالله بهجت پیرامون شخصیت جناب سیدبنطاووس
▪️مثل سیدبنطاووس بنده ندیدهام، کسی که در این راه تعبدیات، برساند خودش رو به جایی که تالي تلوِ معصومین(از نظر رتبه و درجه پشت سر معصوم -علیهمالسلام)است.
▪️دعاهایی را خودش میگوید: «من خودم انشاء کردهام»- خودش میگوید- ملاحظه نمیکند؛الهام شده است، بلکه قائل به الهام است، وحی نه! الهام! خودش قائلِ به الهام است.
▪️[مثلا میگوید:]خدایا همین جوری که در مطالب به من اذن میدهی- مثلا امروز را یا هر روزی را که یک نعمتی بر من دادی- من برای شکر آن نعمت، روزه بگیرم؛ اگر اینجا هم آن نعمت را به من دادی، به من الهام کن که من روزه بگیرم.
به من الهام شد که بعد از زوال ملک بنی العباس، خداوند میفرستد یکی از اهلبیت را که «یُشیر بالتُقی و یعمل بالهُدی و لایأخذ فی الحکم، الرُشا»، دیدم بعد از بنی العباس کسی به این صفات نیامده است غیر از من که خود سیدبن طاووس باشد.
▪️[یا درجای دیگر میگوید:] خدایا اگر من مقصود امام صادق علیهالسلام هستم، از این روایت، به من اعلام کن، الهام کن، همان طوری که الهام میکنی چیزهای دیگر را، که من برای شکر این نعمت، روزه بگیرم امروز -تا آن وقت هم افطار نکرده بوده است- دیدم بله، الهام شدم که بله، روزه بگیر برای شکر این نعمت. من هم بعد از اینکه خیلی[آفتاب] بالا آمده بود، پیغام دادم برای خانواده که ناهار برای من درست نکنید، ناهار برای من حاضر نکنید، من امروز روزهام.
📚درس خارج حج، ١٩ آذر ١٣٨۵
✅ کانال حکمت و اسرار آل محمد صلوات الله علیه
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
➣ @hekmat_110
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
#منبر_متنی
📣سخنراني آيت الله #ناصري
یکی از اولیاء الهی بود به نام مرحوم حاج مؤمن که استاد آیت الله دستغیب رحمت الله علیه بود.، ايشان برای بنده نقل کرد:
من خدمت یکی از اولیای الهی رسیدم. دستوری به من داد و گفت که مثلاً فلان جا غذا نخور. من هم گفتم چشم. داستانش خیلی مفصل است. ميگفت: ما با آن شخص که گفته شده بود در خانهاش غذا نخورم، مرتبط بودیم. یک روز در خانه ایشان نماز را که خواندیم، سفره انداختند و من خجالت کشیدم بلند بشوم. گفت: «بنشین ناهار بخور». گفتم: «آقا! من معذورم». گفت: «نه؛ بنشین ناهار بخور». حاج مؤمن ميگفت: «غذا را کشیدیم و من دو سه تا لقمه خوردم». یک دفعه دیدم آن ولي الهي پیدایش شد. اشاره کرد گفت: «بلند شو بیا». بلند شدم رفتم. گفت: «چرا از این غذا خوردی؟» گفتم: «من خجالت کشیدم. برایم کشیدند و کاسه گذاشتند و نتوانستم نخورم». گفت: «خوب، حالا اگر ميتوانی، برو بخور». آمدم نشستم. دیدم تمامش چرک و خون است، خدا شاهد است. گفت: از بوي تعفن غذا حالم خراب شد. نگاه کردم دیدم آنها همه دارند ميخورند؛ اما دارند چرک و خون ميخورند. حالم به هم خورد و بلند شدم.
(بعضي از غذاها حقیقتش این است.) نمی دانیم چیست. انسان مقداری برای به دست آوردن غذای حلال و پاک سعی و کوشش بکند. غذا، در فرزندان ما، در عبادات ما آثاری دارد.
در روایت دارد کسی که یک لقمه حرام بخورد، تا (چهل روز دعاهايش مستجاب نميشود).
📚بحارالأنوار، ج 63، ص 314.
💽 @kotahshenidanie 💽
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
⭕️✍️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
مقدس اردبیلی سحرگاهی وارد حمام شد
دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید: *خدایا شکرت که شاه نشدیم، خدایا شکرت که وزیر نشدیم، خدایاشکرت که مقدس اردبیلی نشدیم**
مقدس اردبیلی با تعجب پرسید :
آقا خُب شاه و وزیر ظلم میکنند، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی،
اما چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟!!!
مگه اون چه ظلمی کرده!!!؟
گفت : او هم بالاخره *اخلاص ندارد !*
شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی، نیمهشب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید *طلا بالا آمد* ، دوباره انداخت دید *طلا بالا آمد* ، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار *آب* میخواهم برای *نماز شب* ، کمک کن!
مقدس گفت: *بله شنیدم* ...
حمامی گفت : اونجا ، نصفهشب، کسی بوده با مقدس!! ؟
مقدس گفت: *نه ظاهراً نبوده* ...
حمامی گفت:
پس چطور همه خبردار شدند؟
پس معلوم میشود خالص، خالص هم نیست چون حتما *خودش تعریف کرده* .. !
و مقدس اردبیلی میگوید: یک دفعه به خودم آمدم و به عمق این روایت پی بردم که :
*ریا در مردم ، پنهانتر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک که مقدس اردبیلی را هم درگیر کرده است.
✅مواظب باشیم
@ahadis_aemmeh
🍃
🌺🍃
🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
✅ ارزش و ثوابِ "صبر" در برابر مصیبتها
روزی جمعی از مردم به خاطر نیامدن باران که قحطی به همراه داشت، تصمیم گرفتند نزد حضرت نوح(ع) بروند و از او بخواهند دعا کند تا بلکه باران ببارد، وقتی به در خانه رسیدند، در را زدند، زن نوح(ع) از خانه بیرون آمد. آنها گفتند: نوح کجاست؟ ما آمدهایم از او بخواهیم دعا کند تا باران ببارد. زن گفت: اگردعای نوح مستجاب میشد، برای خود ما دعا میکرد که وضع زندگیمان خوب شود. او اکنون به بیابان رفته تا هیزم جمع کند و بفروشد و آن چنان مقامی هم ندارد که دعایش مستجاب گردد. آنها به بیابان رفتند، ناگهان دیدند که نوح هیزم به پشت گرفته به آن حضرت گفتند: دعا کن تا باران بیاید، قحطی همه جا را گرفته است. نوح(ع) دعا کرد و باران آمد. آنها به نوح(ع) گفتند: تو که اینگونه مستجابالدعوه هستی چرا در مورد زن خودت نفرین نمیکنی که مثلاً از خانهات بیرون رود و مجازات شود و پشت سرت بدگویی نکند. حضرت نوح(ع) در پاسخ فرمود: ارزش و ثواب تحمل و صبر با چنین زنی، بهتر از آن است که با نفرین، او را به مجازات برسانم.
📗 قصههای قرآن، درودگر، ص16 |کیهان
آب تو دلتون تکون نخوره
◽️ابو حمزه ثمالی میگوید: خدمت امام سجاد علیه السلام سخن از گرانی نرخها شد؛
حضرت فرمود: مرا با گرانی آن چه کار؟ اگر گران شود رزق بر خداست و اگر ارزان گردد هم رزق بر خداست.
📗الکافی، ج ۵ ،ص ۸۱
📗بحارالانوار، ج۴۶،ص۵۵،ح۳
👈 آب تو دلتون تکون نخوره، به هیچ وجه ناامید نباشید، خداروشکر که رزقمون دست خداست.😊
🔴 تأثیر عجیب شیر مادر، در تربیت فرزند!
☑️ نام شیخ فضل الله نورى را حتماً شنیدهاید.
😱 نوه ایشان رئیس تودهایهاى ایران بود.
🔥 ایشان پسر هرزهاى داشت كه وقتى شیخ فضل الله را دار می زدند، در پاى دار، كف میزد و میرقصید!
⭕️ در زندان قبل از اعدام، كسى به ایشان گفته بود: كه شما به این خوبی،چرا پسرتان این قدر هرزه شده است؟!
☑️ ایشان فرمود: میدانستم هرزه میشود، چون در نجف بودم و مادرش شیر نداشت، دادیم به زنى تا به او شیر بدهد.
🔹 بعداً فهمیدم اون زن ناصبی (یعنی دشمن اهل بیت ) هرزهاى (زناکاری) بوده و معاذالله به امیرالمؤمنین توهین میكرده و فحش میداده است و شیرى كه این ناصبى در حلق بچه من ریخته، از این بهتر نمیشود!
📚 به نقل از استاد قرائتی،
درسهایی از قرآن، ۶۷/۰۴/۱۶
✍️ خانم هایی که مشکل کمبود یا خشک بودن شیر دارند حتما با تدابیر و توصیه های طب اسلامی و سنتی درمان کنند و اگر هم ناچار به استفاده از شیرخشک شدند حتما از شیرخشک های ایرانی و مطمئن استفاده کنند یا شیر گاو محلی استفاده کنند.
💐🌷🌹🌼🌸🌻🌺🥀
حسن بن جهم می گوید: بر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) وارد شدم، دیدم خضاب فرموده است.
گفتم: رنگ مشکی به کار برده اید؟
فرمود: بلی، خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش پاکدامنی در همسر اوست. برخی از زنان به این جهت که شوهرانشان خود را نمی آرایند عفاف را از دست می دهند.
📚اصول کافی، ج٥، ص ٥٦٧
💐 @ahadis_aemmeh
💐🌷🌹🌼🌸🌻🌺🥀
🔰 مسئله تاریخ تکرار می شود
🔰 داستان کوتاه
🌹 شهید بزرگوار حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالله میثمی رضی الله عنه نمایندگی امام رضوان الله تعالى عليه در
قرارگاه خاتم الانبياء (صلیاللهعلیهوآله) می گوید:
✍️ قبل از انقلاب در زندان ساواک شاه، برای زجر و شکنجه روحی، مرا با یک کمونیست هم سلول کردند که به من خیلی بدی می کرد.
از جمله به آب و غذای من دست می زد که نجس شود و من نخورم. وقتی عبادت می کردم مرا مسخره می کرد. شب جمعه ای که او خواب بود دعای کمیل می خواندم، رسیدم به این فراز از دعا که:
... فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ أَعْدائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ اهْلِ بَلائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ احِبّائِكَ وَ أَوْلِيائِك؛ پیش تواگر مرا با دشمنانت به انواع عقوبت معذب گردانی و با اهل عذاب همراه کنی و از جمع دوستانت و اوليائت جداسازی.
📌 دلم شکست و گریه شدیدی سر دادم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم که او (هم سلولم که کمونیست بود) نیز فطرتش بیدار شده و سرش را به سجده روی خاک گذاشته است.
🔸 در اینجا بیاد آن زن بدکاره ای افتادم که هارون الرشید لعنة الله عليه بخاطر اذیت و آزار باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر به سلول آن آقا برده بود افتادم (داستانهایی از علماء/۲۶)
╭┅─────────┅╮
🌺 @BayaneNab
╰┅─────────┅╯
🌷فهرست مطالب 🔰بنام خدا ✅مقدمه https://eitaa.com/ahlebet1/3 🍎ليست فهرست های موضوعی و اسامی شخصيت ها بصورت الفبايي 1️⃣ - فهرست موضوعی خاطرات بزرگان👇 https://eitaa.com/ahlebet1/12
2️⃣ - فهرست اسامی شخصيت ها https://eitaa.com/ahlebet1/68 👈جهت اطلاع، شما اينجا 👇هستيد «شبکه معارف اسلامی» https://eitaa.com/manabe_eslami ✅راهنمای خدمات👇مؤسسه فرهنگی هنری حجه بن الحسن (عج)
https://eitaa.com/manabe_eslami/157
*داستان واقعی و زیبا از علامه جعفری در دانمارک*
👇👇👇👇👇👇👇
*علامه محمدتقی جعفری میگفتند: عدهای از جامعهشناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در بارهی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسانها چیست. هر کدام از جامعهشناسان، صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چهقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد. کسی که عشقاش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزشاش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقاش ماشیناش است، ارزشاش به همان میزان است. اما کسی که عشقاش خدای متعال است ارزشاش به اندازه ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعهشناسان صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانهی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.*
*هر چقدر که نسبت به مولا علی (ع) ارادت دارید ارسال کنید*
👆👆👆👆👆👆👆🟡
@ensan_kamel
یک داستان یک پند
💫شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
🌿در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.!
قدری جلوتر شترهایی 🐪🐪قطار وار از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمیكشیدم، خطرناك بود
🌹به مسجد رفتم و فكر میكردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
💫در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم...
گفتند: لگد شتر🐪 هم كه به تو نخورد!
👌اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
اگر به کسی بدهکاری متن ذیل را بخوان شاید برات فائده داشته باشد...خنده دار هم هستش...
✍️حاج اسماعیل دولابی (ره):
یکی از تجار بازار ورشکسته شد و چکهایش برگشت و طلبکارها زیر فشارش گذاشتند و درمانده شد. یکی از دوستانش که از ماجرا مطّلع شد به او گفت من مشکلت را حل میکنم؛ از فردا هر یک از طلبکارها که به سراغت آمد، هر چه گفت بگو: شما درست میفرمایید. فردا طلبکارها که آمدند و به او گفتند: تو به ما بدهکاری، گفت: شما درست میفرمایید. گفتند: این چکهای تو است که برگشت خورده است، گفت: شما درست میفرمایید. گفتند: باید بدهیهایت را به ما بپردازی، گفت: شما درست میفرمایید. خلاصه هر چه به او گفتند، او همین جمله را تکرار کرد.
.
آخرالامر طلبکارها به هم گفتند: این بندهی خدا از شدت فشار دیوانه شده است و چیزی هم که ندارد که بابت طلبهایمان از او بگیریم، پس بهتر است از طلبهایمان صرف نظر کنیم، بلکه لااقل حالش خوب شود و بتواند زن و بچهاش را سرپرستی کند. همه با هم توافق کردند و به او گفتند: ببین، این بدهیهای تو به ماست. گفت: شما درست میفرمایید. گفتند: ببین روی همهی آنها قلم کشیدیم و دیگر به ما بدهکار نیستی، گفت: شما درست میفرمایید. گفتند: این هم چکهای تو است که همه را پاره کردیم، گفت: شما درست میفرمایید. به این ترتیب تاجر ورشکسته از دست بدهیها و طلبکارها خلاص شد.
عصر آن روز همان رفیقش که این کار را به او یاد داده بود به سراغش آمد و از او پرسید: چه کردی؟ او هم ماجرا را تعریف کرد. همان رفیق مبلغ کمی از این تاجر طلب داشت، به او گفت: از دست طلبکارها که نجات پیدا کردی؛ اما حتما میدانی که فلان مبلغ به من بدهکاری. گفت: شما درست میفرمایید. گفت: باید این بدهیات را به من بپردازی. گفت: شما درست میفرمایید. گفت: شما درست میفرمایید که برای من پول نمیشود، گفت: شما درست میفرمایید. گفت: این شما درست میفرمایید را خودم به تو یاد دادم، گفت: شما درست میفرمایید.
.
در دستگاه خدا هم خوب است انسان اینگونه باشد و هر چه خدا و خوبان خدا به او میگویند و با او میکنند، بگوید شما درست میفرمایید و تصدیق کند و پذیرا باشد. البته خود این را هم خدا و خوبان به او یاد دادهاند.
📚مصباح الهدی صفحه 73
⭕️ ترک درس بخاطر ترک نماز شب!
👤 مرحوم ملاّ زین العابدین اظهار می دارد که :
🔸 علامه بحرالعلوم هر شب در کوچه های نجف گردش می کرد و برای بینوایان غذا می برد
💠 اتفاقاً، چند روزی درس را تعطیل کرد، طلاّب مرا شفیع کردند که علّت این امر را سؤ ال کنم.
♻️وقتی از ایشان خواستم درس را شروع بفرمایند،پاسخ دادند:
🌸 در نیمه های شب ، هرگز نشنیدم که این طلاّب با خداوند متعال مناجات کنند و به تضرّع و زاری مشغول باشند، با اینکه من شبها در کوچه های نجف گردش می کنم و این گونه طلبه ها، سزاوار نیستند که آنان را آموزش دهم !
🌼 وقتی طلاّب از گفته علاّمه ، آگاه شدند همه مشغول تضرّع و زاری شدند و شبها صدای گریه و مناجات آنان از هر سو بلند شد و ایشان مجدّداً تدریس را آغاز کردند...
💚 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
💐 آیا چهره نماز شب خوانها را نمی بینید که از همه چهره ها زیباتر است ؟
🌙 این برای آن است که آنان هنگام شب با خدای سبحان خلوت کرده اند و خدای تعالی جامه ای از نور خود بر چهره ایشان پوشانید...
📕قصص العلما ،ص۱۷۳،۱۷۴
🔹 @zoho313or
⭕️ چشم انتظاری والدین پس از مرگ
👤 آیت الله سید عبدالله جعفری (ره) ، از شاگردان علامه طباطبایی(ره) با وجود کهولت سنی که داشتند برنامه شان این بود که هر هفته یک روز را کنار قبر مادرشان می روند و روز دیگر را در کنار قبر پدرشان حاضر می شدند.
🍁 در یکی از روز های سرد زمستانی به ایشان عرض کردم:
🌼 هوا خیلی سرد است و ممکن است بیماری تان تشدید شود، اگر صلاح می دانید امروز از رفتن به قبرستان منصرف شوید.
💐 فرمودند: « ... این را بدانید که انتظار پدر و مادر از فرزندانشان پس از فوتشان بیشتر از حال حیات شان می باشد که آن ها به زیارت و دیدارشان بروند».
🤲 شادی روح اموات حمد و فاتحه ای بخوانیم⚘
📚 سلوک با همسر، صفحه ۵۷
#منبر_متنی
📌حجت الاسلام و المسلمین #قرائتی
🔹يک وقتي پدرم خانه ما آمد. من سه دختر دارم. گفت: محسن تو غصه ميخوري پسر نداري؟ گفتم: نه! براي يک لحظه هم غصه نخوردم. خدا حکيم است. گفت: فکر کردم که اگر تو سه تا پسر داشتي و هر سه هم شرور بودند، اصلاً نميتوانستي تبليغ بکني. سه تا دختر به تو داده و بر دختر هم مادر حکومت دارد. مادر از دخترها نگهداري ميکند و تو هم ميتواني اين طرف و آن طرف تبليغات کني.
گاهي وقتها ما نبايد غصه بخوريم که چرا سواد علامه طباطبايي را نداريم؟ سواد بوعلي سينا را نداريم؟ تو به همين مقداري که هستي عمل کن ثواب او را داري. ما گاهي وقتها فکر ميکنيم خدا نوکر ما است. امام رضا نوکر ما است. ميگوييم: يک چنين چيزي بده و او هم که نميدهد قهر ميکنيم. ما صلاح خودمان را نميدانيم. بعضي وقتها دعاي ما نميشود و بعد ميگوييم: چه خوب شد نشد
📚برنامه سمت خدا
💽 @kotahshenidanie 💽
📌چرا یک عالم و واعظ بزرگ، مردم را به «شرک» دعوت کرد؟
🔸 میگویند مرحوم شیخ جعفر شوشترى، یک روز رفت بالاى منبر و گفت: ایها الناس! همه پیغمبران آمدند تا شما را به توحید دعوت کنند، من شما را به شرک دعوت میکنم.
🔹بعد گفت: همه پیغمبران گفتهاند فقط خدا را بپرستید، فقط براى خدا کار کنید، من مىگویم یک کمى هم براى خدا کار کنید، یعنى همه کارهایتان خالصانه براى غیر خدا نباشد!
📗 استاد مطهری، فطرت، ص۱۹۳
💽 @kotahshenidanie 💽
✳️آیت الله بهجت:
🔷روزی چند نفر از کسبه جهت پرداخت خمس خدمت شیخ انصاری رسیدند، وقتی وضع ساده خانه شیخ را دیدند،به یکدیگر گفتند: این یعنی علی گونه زیستن، نه مانند ملاعلی کنی با تشریفات آن چنانی.
شیخ، توبیخشان کرد و فرمود: چه می گویید؟ من با چند تا طلبه سروکار دارم و نیازی به تشریفات ندارم، اما ملاعلی با امثال ناصرالدین شاه سروکار دارد. اگر آنگونه نباشدشاه به خانه اش نمی رود،او برای حمایت از دین اینگونه است.
✳️ @bahjat_alabd
مقدمه 💠آیت الله بهجت:
🔵ابوذر مقامش عالی است و معلوم نیست از مقام سلمان کمتر باشد و درباره مقداد هم در روایت آمده است: قلب مقداد مانند پاره های آهن بود.
⏺رضوان الله علیهم، سلام الله علیهم، خوشا به سعادتشان! البته در میان علما هم افرادی به مقام آنها بوده اند و این را نمی شود انکار کرد. الحق علما مقاماتی داشته اند که حکایت از انبیا و اوصیا علیهم السلام می کرده است.
📚در محضر بهجت/ج1/ص61
✳️ @bahjat_alabd
🌷فهرست مطالب 🔰بنام خدا ✅مقدمه https://eitaa.com/ahlebet1/3 🍎ليست فهرست های موضوعی و اسامی شخصيت ها بصورت الفبايي 1️⃣ - فهرست موضوعی خاطرات بزرگان👇 https://eitaa.com/ahlebet1/12
2️⃣ - فهرست اسامی شخصيت ها https://eitaa.com/ahlebet1/68 👈جهت اطلاع، شما اينجا 👇هستيد «شبکه معارف اسلامی» https://eitaa.com/manabe_eslami ✅راهنمای خدمات👇مؤسسه فرهنگی هنری حجه بن الحسن (عج)
https://eitaa.com/manabe_eslami/157
🌹داستان آموزنده🌹.
شخصی در مجالس سیدالشهدا علیه السلام خدمت میکرد و زیر لب این شعر را میخواند: حسین دارم چه غم دارم؟!
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط با دیدن این شخص در دل خود گفت: خوش بحال این شخص ، آقا سیدالشهدا علیه السلام به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از هم و غمهای قیامت نجات خواهد داد.
.
پس از مدتی شیخ رجبعلی شبی در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین علیه السلام به حساب مردم رسیدگی می کند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی میفرمود: با خود گفتم: امروز روز توست ؛ گوارایت باد! ناگهان دیدم که امام حسین علیه السلام به فرشتهای امر فرمودند که آن مرد را به انتهای صف بیندازد.
در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود: شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم! از سخن آن حضرت تعجب کردم و پس از بیدار شدن جستجو کردم که شغل آن مرد چیست؟! و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد ، آزاد میفروشد.
🌹
پ.ن: رعایت تقوا و عمل صالح و داشتن حبّ محمد و آل محمد (عليهمالسلام) مانند دو بالی هستند که برای رسیدن به خداوند به هر دو لازم است؛
در حديث آمده: «هر كس ولايت و رهبری ما را نپذيرد، خدا هم اعمال او را قبول نمیكند»(1)
همچنین امیرالمؤمنین فرمودند: ما «باب الله» هستيم و راه خدا از طريق ما معرّفی و شناخته میشود»(2) و امام باقر فرمودند: «در ولایت ما نيست، مگر آنانكه اهل عمل و تقوا باشند»(3).
که این احادیث بیانگر آن است که ولایت و تقوا و عمل صالح باید همراه باشند.
(1)(كافی،ج1ص430)
(2)(كافی،ج1ص193)
(3)(كافی،ج2ص75)
🌹
👈کانال ياد خدا آرامش قلبها
🆔 @PiroVANmahdi