eitaa logo
فرهنگ خاطرات علمی اخلاقی تربیتی
12 دنبال‌کننده
15 عکس
4 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰فهرست موضوعی خاطرات 4️⃣ - حرف ت ✅موضوع تعلیم و تربیت 👈 خاطره بهلول و امام حسن عسکری (ع) https://eitaa.com/jadid3/58 🔰 « تاریخ » 🔰 داستان کوتاه 🌹 شهید بزرگوار حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالله میثمی رحمة الله علیه نمایندگی امام رحمة الله تعالى عليه در قرارگاه خاتم الانبياء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می گوید: ✍️ قبل از انقلاب در زندان ساواک شاه، برای زجر و شکنجه روحی، مرا با یک کمونیست هم سلول کردند که به من خیلی بدی می کرد. از جمله به آب و غذای من دست می زد که نجس شود و من نخورم. وقتی می کردم مرا مسخره می کرد. شب جمعه ای که او خواب بود دعای کمیل می خواندم، رسیدم به این فراز از که: ... فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ أَعْدائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ اهْلِ بَلائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ احِبّائِكَ وَ أَوْلِيائِك؛ پیش تو اگر مرا با دشمنانت به انواع عقوبت معذب گردانی و با اهل عذاب همراه کنی و از جمع دوستانت و اوليائت جداسازی. 📌 دلم شکست و گریه شدیدی سر دادم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم که او (هم سلولم که کمونیست بود) نیز فطرتش بیدار شده و سرش را به سجده روی خاک گذاشته است. 🔸 در اینجا بیاد آن زن بدکاره ای افتادم که هارون الرشید لعنة الله عليه بخاطر اذیت و آزار باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر به سلول آن آقا برده بود افتادم (داستانهایی از علماء/۲۶) ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯ 🔰 ✅ تربيت شاگرد برجسته و خلاق نمونه حاضر جوابی در قبال تمسخر و جسارت عنوان : شیطان می آید روزی ابوحنیفه با اصحاب خود در مجلسی نشسته بود که مومن طاق، شاگرد برجسته امام صادق علیه السلام از دور پیدا شد و به طرف آن ها متوجه گردید. وقتی نگاه ابوحنیفه به او افتاد از روی دشمنی به اصحاب خود گفت: قد جاءکم الشیطان: شیطان به سوی شما آمد. وقتی مومن طاق این سخن را شنید و نزدیک آمد این آیه را خواند: ...انا ارسلنا الشیطان علی الکافرین تؤزهم ازّا: ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم تا آنان را شدیدا تحریک کنند. https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 6️⃣ - حرف ج . https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 7️⃣ - حرف چ . 🔰 برزخی https://eitaa.com/ahlebet1/133 https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 8️⃣ - حرف ح . 🔰# حلال و حرام https://eitaa.com/ahlebet1/135 https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 9️⃣ - حرف خ ❇️موضوع خیانت https://eitaa.com/vigenameh/26. https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 🔟 - حرف د 🔰 ✅نسبت به مسئله دعا ✳️رهبر بزرگوار امام خمينى (رضوان الله تعالی عليه) و دعا 👈يادم است يك وقت امام از من مفاتيح ، خط درشت خواستند، براى ايشان تهيه كردم . يك روز مانده به رحلت ايشان ، يكى از خانم ها به من گفتند: ((شما بياييد بالاى سر امام دعا بخوانيد)). من هم دعاى عديله را خواندم ، يك وقت متوجه شدم كه امام در يك جاى مفاتيح نشانه اى گذاشته اند. نگاه كردم ديدم دعاى عهد حضرت مهدى ((عج )) است كه چون مستحب است چهل روز خواند شود. ايشان روى كاغذ تاريخ شروع را از هشتم شوال مرقوم فرموده بودند و تا آن روز خوانده بودند! تا اين اندازه امام به دعاها، آن هم با انجام خصوصيات و شرايط مقيّد بودند. 📚 مختارى ، رضا، سيماى فرزانگان ، ص 159 https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 1️⃣1️⃣ - حرف ذ ✅ذکر و گوینده آن https://eitaa.com/ahlebet1/207 https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 2️⃣1️⃣ - حرف ر 📒خاطره ای از امام رضا (ع) ❇️موضوع حسب و نسب حضرت 👈چه کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نزدیک تر است؟ مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: «من درباره ی نسب خودم و شما فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که ما و شما یکی هستیم؛ جدّ ما عباس؛ عموی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود و مادر شما؛ فاطمهB، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و اختلافاتی که بین پیروان ما هست ناشی از هیجان و تعصب بی دلیل است». امام فرمودند: «در این جا مطلبی هست که اگر دوست داشته باشی می گویم و اگر نه، نمی گویم». گفت: «این حرف را زدم که نظر شما را بدانم!» حضرت فرمودند: «اگر همین حالا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از پشت این پرده ظاهر شود و از دختر تو خواستگاری کند، آیا دخترت را به ایشان می دهی؟» گفت: «سبحان الله! آیا کسی هست که دخترش را به پیغمبر ندهد؟» امام فرمودند: «خوب آیا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می تواند دختر مرا خواستگاری کند؟» جواب روشن بود؛ چنین چیزی امکان نداشت. مأمون سکوت کرد، لحظاتی بعد سرش را بلند کرد و گفت: «به خدا قسم شما از ما به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نزدیک ترید!»(1) 1- . بحارالانوار، ج 12، ص 56 . https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 3️⃣1️⃣ - حرف ز . https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات 4️⃣1️⃣ - حرف ژ . 5️⃣1️⃣ - حرف س 🔰 بایدها و نباید های سخن گویی 1️⃣ - کامل بیان کردن مطلب ❇️ دو لنگه مطلب را بیان کن 👈استاد سخن مرحوم فلسفی <که همه گروه های سنی تحصیلی و ... را جزب کرده بود> می فرمود : مطلب را سنجیده و حساب شده و به اصلاح دو لنگه مطلب را بیان کنید. سپس خاطره ای از تعریف کرد که در باره حقوق زن در خانه اشاره داشتم که زن در قبال زحمات در خانه می تواند از شوهرش مطالبه حقوق کند! پس از پایان منبر مردی آمد گفت: با این سخنانت من را بیچاره کردی زنی دارم .... گفتم فردا شب حتماً او را بیاور تا درستش کنم پس ار مطرح کردن مسئله تعدد زوجات و ... آمد گفت خدا خیرت دهد تعادل برقرار شد این است که گفته شده : مردم را بین خوف و رجاء نگاه دارید.‍! 2️⃣ - در نظر گرفتن موقیت زمانی و .... https://eitaa.com/ahlebet1/108 🔰 . https://eitaa.com/ahlebet1
🔰فهرست موضوعی خاطرات ❌خاطره بد سفر 👈در علت گرفتاری به قند و و و می گفت : 📙 ... سفرهایی داشتم به مناطق... از جمله خاطرات بد این سفرها؛ سر سفره ای نشستم که توسط افراد متمول غذای فراوانی تهیه شده بود مثلا «موقع افطار چند ظرف آوردند، شبیه در دیگی بزرگ، که چند دسته داشت را چند نفر آوردند محتوای یک گوسفند بزرگ پخته شده «کم آب با کله و دنبه» روی برنگ گذاشته و بر سر این سینی ها تعداد محدودی نشستند یکی زبانش را در می آورد و می خورد دیگری راستا، را چنگ می زد و ...» من که در خانواده معمولی تقریباً ده نفری سر سفره مقدار کمی گوشت به اصطلاع «آب گوشت ستاره نشان» بزرگ شده بودم، بیش از اندازه معمول از این غذا خوردم و در جایی دیگر دیدم غذاهای اضافی را می ریختند آخه اسراف می شود و ... اوائل، از نظر محل استراحت امکانات بود لیکن بر اثر ... این امکانات از دست رفت بطوری که موقع خواب دست زیر سر می گذاشتم، این کار عادت شده بود و در خانه هم ادامه داشت برای مطالعه هم تکیه روی یک سمت بدن داشتم ،این بود که گرفتارم کرد. ❌عوارض اضافه خوری از نظر کیفیت و بدی نشستن و استراحت 👈در اثر اضافه خوردن، از نظر کیفیت دچار قند خون شدم . خوشبختانه بخت مرا یاری کرد و سوزش و آفت زدن زبان یاد آور کنترل قندم می شود و ... بناچار از خوردن شیرنی جات پرهیز کردم و با خوردن میوه جات خود را تقویت می کردم که یکی از میوه ها «خیار» بود که من را گرفتار کرد. در اثر «خوردن سردی» که یکی از علت ها بود، گرفتار بیماری و کمر و و شدم : هر چند درمان اطبا و فزیوترابی مسکن درد ها، بود اما علاج واقعی به اهلـبیت علیهم السلام بود. 👈در حال ... از خدا خواستم، در نماز طبق معمول بتوانم بایستم و بنشینم تا اینکه ظاهراً شد، که «خیار » خوردن را تعطیل کن. دوم : یاد خاطرت بیماری آیه الله العظمی فاضل لنکرانی (ره) کردم👇آن دستو ر هم عمل شد، از برکت این راهنمائی هر سه بیماری بحمد الله برطرف شده. جریان این بود که دکتر ایشان گفته بود: https://eitaa.com/ahlebet1/13 لذا چگونگی محل مطالعه و استراحت را نیز عوض کردم، البته شفادهنده خداست ابتدا باید از او طلب شفا کرد، چرا که اینها نمونه تجربه های شخصی بیمار و طبیبان 👇است و ممکن است سازکار همه مردم نباشد. ❇️دستور العمل «عملی» دکتر حبیبی ساکن امریکا https://eitaa.com/jadid6/10 https://eitaa.com/ahlebet1