فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهید #رئیسی به آبروی ایرانی مسلمان در دنیا تبدیل شده است
🔹 این کلیپ از مقایسه حرکت زیبای شهید #رئیسی در اجازه ندادن گرفتن چتر برایش با قسمتی از فیلم حضرت یوسف علیه السلام که از سوار شدن بر دوش برده ها امتناع می کند، بسیار در کشورهای عربی پربازدید شده است.
اخلاق زیبا همانند عطر دل انگیزی است که خواه ناخواه در فضا منتشر می شود و نمی توان جلوی آن را گرفت. بسیاری از خلق و خوی زیبای مرحوم آقای رئیسی به ویژه تواضع و فروتنی وی در مقایسه با رییس جمهورهای دیگر جمهوری اسلامی واقعا ستودنی و چشمگیر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگزم نقشِ تو از لوحِ دل و جان نَرَوَد
هرگز از یادِ من آن سروِ خرامان نَرَوَد
از دِماغِ مَنِ سرگشته خیالِ دَهَنَت
به جفایِ فلک و غُصهٔ دوران نرود
در ازل بست دلم با سرِ زلفت پیوند
تا ابد سر نَکشَد، وز سرِ پیمان نرود
هر چه جز بارِ غمت بر دلِ مسکینِ من است
برود از دلِ من وز دلِ من آن نرود
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
📸تاریخ چنین تشییعی به خودش ندیده!
مصطفی گرجی:
🔹️خونه ما نزدیک مصلی بود و یادم است مردم سه روز تو خیابان میخوابیدند ، البته در خانه ها به روی مردم باز بود و از مردم عزادار پذیرایی میکردند،
و نکته مهم اینکه همه انگار پدرشان را از دست داده بودند.
✅️ @Rajanews_com
۱۰ دستاورد بزرگ امام خمینی(ره)؛ در بیانات مقام معظم رهبری
امام بزرگوار ما کارهای بزرگِ متناسب با بزرگی خود انجام داد و من امروز بعضی از آنها را به یاد شما میآورم.
1⃣ اولین کار بزرگ او، احیای اسلام بود.
2⃣ دومین کار بزرگ او، اعادهی روح عزت به مسلمین بود.
3⃣ سومین کار بزرگ او این بود که به مسلمانها احساس درک امت اسلامی داد.
4⃣ چهارمین کار بزرگ او، ازالهی یکی از مرتجعترین و پلیدترین و وابستهترین رژیمهای منطقه و جهان بود.
5⃣ کار پنجم او، ایجاد حکومتی بر مبنای اسلام بود.
6⃣ کار ششم او، ایجاد نهضت اسلامی در عالم بود.
7⃣ هفتمین کار بزرگ او، نگرشی جدید در فقه شیعه بود.
8⃣ کار هشتم او، ابطال باورهای غلط در باب اخلاق فردی حکّام بود.
9⃣ کار نهم او، احیای روحیهی غرور و خودباوری در ملت ایران بود.
🔟 و بالاخره دهمین کار بزرگ او، اثبات این نکته بود که "نه شرقی و نه غربی" یک اصل عملی و ممکن است.
خطبههای نماز جمعهی تهران، ۲۳/۰۴/۱۳۶۸
مدح خورشید
«مدح خورشید» تازهترین کتاب منتشر شده از سوی موسسه انقلاب اسلامی، گزیدهای از خاطرات حضرت آیتالله خامنهای درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) است.
این کتاب شامل بخشی از نکات و خاطرات آیت الله خامنهای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح (منتشر نشده) پس از رهبری است.
نکته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است که هر یک از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیرهی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی که از دوره زمانی بهار ۵۸ تا شهریور ۸۸ را شامل میشود.
چند برش از خاطرات ناب «مدح خورشید»👇
https://farsi.khamenei.ir/amp-content?id=19985
بزرگترین تشییع جنازه تاریخ به روایت کتاب گینس
به نوشته گینس، ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر که حدود یک ششم کل جمعیت ایران بود در مراسم تشییع امام (ره) شرکت کردند.
#روح_خدا
@Akhbarevijeh1
🖌 حسنین هیکل نویسنده مشهور و روزنامه نگار روزنامه الاهرام مصر درباره دیدارش با حضرت امام نوشته است:
✅در مورد آیت الله خمینی بایستی بگویم که وی بزرگترین شخصیت معروف و در عین حال ناشناخته در جهان به شمار می آید؛ زیرا مردم او را می شناسند و درباره اش موضع گیری کرده اند؛ ولی زندگی و ساختار شخصیتی او پیچیده تر از این نوع موضع گیریها است، از این رو آیت الله موسوی خمینی یک پدیدۀ انسانی بسیار پیچیده است.
✅ من پس از اولین ملاقات با وی در نوفل لوشاتو (روز بیست و سوم سپتامبر ۱۹۷۸م. ) با حیرت او را ترک کردم و این در حالی بود که حدود پنج ساعت با او بودم. ابتدا از سوی اطرافیان ایشان مورد استقبال قرار گرفتم، و بعد وارد سالنی که آیت الله در آن می نشست، شدم. آیت الله خمینی وقتی مرا دید با لبخند از جا برخاست. سپس به مدت بیش از دو ساعت با او مصاحبه کردم. آنگاه برای ادای نماز راهی محوطه ای شدیم که قبلاً پارکینگ بود. همراه با بیش از دویست نفر از طرفدارانش که از مناطق مختلف جهان برای شنیدن صدای او به «نوفل لوشاتو» آمده بودند پشت سر آیت الله خمینی نماز را به جا آوردیم وی پس از ادای نماز رو به روی ما نشست و برای حاضران صحبت کرد. بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاههای اروپا و امریکا جزء دیدارکنندگان بودند و سخنان او که بسیار متنوع بود تأثیر آشکاری بر این عده داشت.
✅ سپس به خانه بازگشتم و شام را در همان جا تناول کردیم. نزدیک نیمه شب که به پاریس برگشتیم، در طول راه فکرم مشغول بود و نتوانستم تصمیم قاطع بگیرم. من او را فردی خوش برخورد، سخنور و معتقد دیدیم و با او غذا خوردم. ولی با وجود این احساس کردم که قادر به اتخاذ موضع قاطعی در مورد او نیستم!
✅ بار دوم او را در قم، شهر مذهبی ایران ملاقات کردم به طرف بام منزلش که دو طبقه بود، رفتم و او را در حال پاسخ به احساسات دهها هزار نفر از مناطق دور ایران برای عرض سلام و تبریک به قم آمده بودند، دیدم. وقتی به همراه «احمد» فرزندش به بالای بام رفتم، او برخاست و در برابر تودۀ مردم از من استقبال کرد. در حالیکه با عمامه و عبای مشکی و نعلین آبی رنگ نزدیک لبه بام روی صندلی نشسته بود بیش از یک ساعت نزد او ماندم بعد ازجا برخاست و از پلکان پایین رفته و راهی اتاق خود گردید. من هم به دنبال او رفتم و در اتاق بر روی پتویی که او بر آن می نشست، نشستم. صحبت را از دوران تبعید در حومۀ پاریس آغاز کرده و به حومۀ تهران؛ یعنی قم رساندم. بعد از ظهر همان روز به تهران مراجعت کردم و در طول راه به امام فکر می کردم، من او را بار دیگر در قم و در میان طرفدارانش ملاقات کرده. به حرفهایش گوش داده در هر دو ملاقات سؤالات بسیاری از او کردم که همه را بدون وقفه جواب می داد.
لقاء صحفي حسنين هيكل مع الامام الخميني(رحمة الله عليه)
لینک مشاهده دیدار امام خمینی با استاد حسنین هیکل:
https://www.youtube.com/watch?v=T_MQVc1PwGI&t=9s
•┈┈••✾••┈┈•
🔗 برای آشنایی بیشتر با ظرفیتهای جهان اسلام و امکان و فرصتهای گفتگوی دینی با رویکرد وحدت گرایانه و تمدن ساز اسلامی، کانال غریب رضا را در ایتا در آدرس زیر دنبال بفرمایید:
🆔 @gharibreza1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیارعالی بسیار‼️
الله اکبر الله اکبر‼️
بشنوید سخنان شیخ تیجانی را در مورد سنیان متعصبی که بخاطر ماجرای غزه شیعه شده اند.
تبلیغ عملی موثرترین شیوه تبلیغ دین
انبیای الهی و امامان معصوم (ع) در عرصه تبلیغ، از روشی کارآمد و اثرگذار به نام "تبلیغ عملی" بهره میبردند. این روش مبتنی بر تجسم عینی ارزشهای والای انسانی و قرآنی در سکنات و رفتار ایشان بود. قرآن کریم نیز در نکوهش کسانی که به آنچه میگویند عمل نمیکنند، صراحت دارد.
امام صادق (ع) در روایتی پرمغز میفرمایند:کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم؛ "مردم را با اعمال نیک خود به سوی نیکیها دعوت کنید، نه با گفتار صرف." (بحارالانوار، جلد ۷۴، ص ۳۳۶)
تأثیر عمیق "دعوت عملی" از این جا نشأت میگیرد که هرگاه شنونده، صداقت و ایمان کامل گوینده را در گفتار و رفتار او مشاهده کند، با جان و دل به سخنانش توجه میکند. چرا که "سخن از دل برآمده، لاجرم بر دل نشیند."
✍ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
✳️سبک زندگی قرآنی امام خمینی رحمه الله علیه
✅رفتار با همسر
🔻رفتار امامخمینی با همسر خود، خدیجه ثقفی همراه با خوشاخلاقی، محبت، احترام، ادب و ارزش قایلشدن برای نظر همسر بود.ایشان به همسر خود علاقه داشت و به او احترام میگذاشت و علاقه خود را بارها ابراز میکرد؛ ازجمله در برخی نامههای احساسی، علاقه و محبت ایشان بروز یافته است؛ چنانکه در نامه سفر به مکه در فروردین ۱۳۱۲ که از لبنان و در جوانی برای وی نوشته، از تعبیرهای «تصدقت شوم»، «الهی قربانت بروم»، «نور چشم»، «قوّت قلب» و «عزیزم»، استفاده کرده، اظهار تاسف کرده است که همسر ایشان در این سفر همراه ایشان نیست.
امامخمینی خواستههای خود را بر همسر تحمیل نمیکرد و پایبند رعایت مقررات خانه بود؛ به گونهای که همسر ایشان هیچگاه حتی وقتی ایشان در اوج عصبانیت بود، از او بیاحترامی و اسائه ادبی ندیدو از همسر خود میخواست به تربیت فرزندان بپردازد و آن را بهترین عبادت برای مادران میدانست.ایشان معتقد بود این کار از مردها بر نمیآید؛ چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده نیز باید بر اساس محبت و عاطفه باشد.در خانه به اهل خانه امر و نهی نمیکرد. کارهای شخصی خود را شخصاً انجام میداد و درکارهای خانه، به ویژه نگهداری و مراقبت از فرزندان در نیمههای شب به همسر خود کمک میکرد. رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمتگذاری و شخصیتدادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه میدانست و احترام بسیاری برای او قایل بود.
🆔 @maarefquran
مریم مقدس و خواستگارش!
در یکی از کلاسهای دانشگاه، بحثی داغ در مورد انتخاب همسر توسط پسران در جریان بود. موضوع بحث این بود که چرا برخی پسران با وجود داشتن روابط متعدد با دختران مختلف، در نهایت به دنبال دختری پاک و بیتجربه در زمینه ارتباط با پسرات برای ازدواج میگردند. این موضوع برای بسیاری از دانشجویان، از جمله من، غیرقابل درک بود.
در حین بحث، استادمان خاطرهای جالب تعریف کرد:
ایشان که در گذشته مشاور دانشجویان در دانشگاهی دیگر بودند، روزی دختری به نام سارا که قبلاً نیز در یکی از کلاسهایش حضور داشت، به اتاقش مراجعه می کند. سارا که از نظر حجاب و رفتار چندان پایبند به عرف جامعه نبود، در کلاس نیز با پسران شوخی میکرد و به اصطلاح عامیانه، "تیپ دختران امروزی" را داشت.
سارا با سلام و احوالپرسی از استاد، تقاضای صحبت خصوصی کرد و پس از اجازه استاد، شروع به صحبت کرد:
"حاج آقا، من قصد دارم در مورد موضوعی با شما صحبت کنم. راستش توی کلاس ما پسری هست که خیلی بهش علاقهمند شدم، اما خجالت میکشم که خودم به او بگویم. میخواستم شما به عنوان واسطه این موضوع را به او بگویید.
ما توی کلاس خیلی راحت با هم صحبت و شوخی میکنیم. احساس میکنم روحیاتمان به هم میخورد و از بقیه دختران دانشکده راحتتر با من حرف میزند. از نگاهش هم مشخصه که به من علاقهمنده، ولی من خجالت میکشم که بهش بگم. میشه شما این کار رو برای من انجام بدین؟"
سارا پس از گفتن این حرفها، به بهانهای از اتاق خارج شد.
هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که همان پسری که سارا به خاطر او به اتاق استاد آمده بود، وارد شد. استاد با خود فکر کرد که حتماً این پسر هم به خاطر سارا آمده و چه خوب که خودش پیشقدم شده و نیازی به واسطهگری او نیست.
پسر با لحنی خجالتزده گفت: "حاج آقا، من توی یکی از کلاسها دختری رو دیدم که خیلی بهش علاقهمند شدم و میخوام ازش خواستگاری کنم، ولی خجالت میکشم و نمیدونم چطور بهش بگم."
استاد پرسید: "اون دختر کیه؟" و پسر در جواب گفت: "خانم مریم ...."
استاد با شنیدن اسم مریم، تعجب کرد. مریم دختری بود که در دانشکده به "مریم مقدس" معروف بود. او دختری بسیار باحجاب، متین و باوقار بود که به ندرت با پسران صحبت میکرد و بیشتر حواسش به درس و کتابش بود.
استاد به پسر گفت: "تو که به این دختر نمیخوری! من چندتا کلاس باهاش داشتم. مریم خیلی سرسنگین و باوقاره. من تا به حال توی هیچکدوم از دختران این دانشکده به اندازه او حجب و حیا ندیدم. در ضمن، تو که روابط عمومیت خیلی خوبه! فکر میکنم خانم سارا (همان دختری که قبل از تو به اتاقم اومد و از من خواست واسطه بشم) بیشتر به دردت میخوره!"
پسر قبل از اینکه استاد حرفش را تمام کند، با لحنی قاطع گفت: "من از دخترانی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن و پوشش و حجاب درست و درمانی ندارند، بدم میاد. من میخوام همسر آیندهام فقط مال خودم باشه. میخوام خندهها، شوخی ها و زیباییهایش فقط برای من باشه و همه درددلهایش را با من در میان بگذارد. حالا شما به من بگید چطور میتونم با دختری که قبل از ازدواج هیچ چیز برای همسر آیندهاش نگه نداشته زندگی کنم؟!
من همون دختر سرسنگین و باوقار رو میخوام که لبخندش رو تا به حال هیچ مردی ندیده. همون دختری که توی ته کلاس میشینه و حواسش به جای اینکه به حرفهای پسران باشد، فقط به درسش فکر میکنه و نمرات عالی داره.
همون دختری که حجب و حیا و وقارش باعث شده که هیچ مردی جرات نکنه باهاش شوخی کنه. و من هم به همین خاطر مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که من خودم خجالت میکشم که بهش بگم!
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://t.me/ahlbeyt110
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳😳
٧ سال از عملیات تروریستی داعش در تهران گذشت؛ تصاویری از حمله گروهک تکفیری داعش به ساختمان مجلس در ١٧خرداد سال٩۶
بوی ناهنجار
در گرمای ظهر، اتوبوس شلوغ بود و مسافران عرقریزان در انتظار رسیدن به مقصدشان بودند. در این میان، پیرمردی با موهای جوگندمی و چهرهای مهربان، به دختری جوان و آرایش کرده که بخش زیادی از موهای بلند و رنگارنگش از روسری بیرون زده بود، خیره شد و با لحنی آرام و پدرانه گفت: "دخترم، این چه حجابی است که داری؟ موهات همه بیرون ریخته!"
دختر که از سخن پیرمرد دلخور شده بود، با لحنی پرخاشگرانه پاسخ داد: "به تو چه ربطی داره؟ تو نگاه نکن!"
سکوت سنگینی بر اتوبوس حاکم شد و مسافران به این جدال لفظی خیره ماندند. چند دقیقه بعد، پیرمرد که گویی از حرفهای دختر دلخور نشده بود، خم شد و کفش خود را از پا درآورد. ناگهان، بوی تند و ناخوشایندی در فضا پیچید و شماری از مسافران دستمال به دست گرفتند و بینیهایشان را گرفتند.
دختر که از بوی بد به شدت آزرده شده بود، با لحنی عصبی به پیرمرد گفت: "آقا، این چه کاریه؟ بوی جوراب شما کل اتوبوس رو برداشته!"
پیرمرد با خونسردی به دختر نگاه کرد و گفت: "تو بو نکن!"
سکوت مطلق بر اتوبوس حاکم شد. مسافران به چهره پیرمرد که لبخندی بر لب داشت نگاه میکردند و دختر که از رفتار پیرمرد متنبه و از رفتار خود شرمنده شده بود، سرش را پایین انداخت و موهایش را زیر روسری پنهان کرد.
در آن لحظه، دختر درک کرد که بیاحترامی به هنجارهای جامعه، پیامدهای ناخوشایندی دارد! اگر هر کس بدون توجه به قوانین و هنجارهای اجتماعی، هرگونه که خودش می خواهد رفتار کند، سنگ روی سنگ بند نمی شود و همه دچار مشکل می شوند. همان گونه که بوی گندیده جوراب دیگران را آزار میدهد، بی حجابی و بی حیایی نیز می تواند روح و روان خیلی ها را آزرده و سلامت اخلاق و معنویت جامعه را به خطر اندازد و خود فرد را نیز از رشد و تعالی اخلاقی و معنوی باز دارد.
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://t.me/ahlbeyt110
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش یکی بهمون یادآوری میکرد که....
جای محبت تو زندگیامون خیلی کمرنگ و خالی شده.....🤦♀😔
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://t.me/ahlbeyt110
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا جواد الائمه(ع)
وقتی که از دست هیچ کس کاری ساخته نیست!
1⃣ تاجر موفقی بود. تقریبا در صادرات خشکبار به کشورهای دیگر حرف اول را می زد. همه شهر او را می شناختند. بازرگانی خوش نام و پر آوازه. ثروت و دارایی زیادی داشت. در خانه ای لاکچری در بهترین نقطه شهر زندگی می کرد. گرانترین و لوکسترین ماشین ها را سوار می شد. بهترین لوازم منزل را استفاده می کرد. مهمانی های تشریفاتی به نامی برگزار می کرد. سفرهای خارجی اش همیشه به راه بود. هرچیزی را که اراده می کرد می توانست به دست آورد.
2⃣چند ماهی می شد که به دلیل شدت بیماری در بستر افتاده بود. با مشورت دوستان و آشنایانِ پزشک خود در بهترین و مجهزترین بیمارستان تهران بستری شد. به برکت ثروت و شهرتی که داشت حاذق ترین پزشکان متخصص به بالینش می آمدند و بهترین خدمات پزشکی را دریافت می کرد، اما روند درمان چندان رضایت بخش نبود. حتی در روزهای اخیر حالش رو به وخامت گذاشته بود. تیم پزشکی هم تقریبا از بهبودی وی قطع امید کرده بودند.
همسر و فرزندانش اصرار داشتند که به خارج از کشور اعزام شود و می گفتند که هر چقدر هزینه داشته باشد تامین می کنند، اما به نظر پزشکان کار از کار گذشته بود و درمان جواب نمی داد و نهایتا می توان چند مدتی مرگش را به تاخیر انداخت.
3⃣ در روزهای ملاقات، جمعیت زیادی از فامیل و دوستان و آشنایان به دیدارش می آمدند به گونه ای که اتاق اختصاصی و بزرگی که در آن بستری بود چندین بار پر و خالی می شد. از مسئولان و افراد سرشناس شهر گرفته تا بسیاری از بازرگانان، سرمایه داران، اقوام و خویشان و دوستان. انسانِ خیر و نیکوکاری بود. دست خیلی از نیازمندان فامیل، دوست، آشنا و غریبه را گرفته بود. خیلی از دختران و پسران دم بخت با کمک او به خانه بخت رفته بودند. خیلی ها گره زندگیشان به دست او باز شده بود. بسیاری از این افراد نیز برای قدردانی به عیادتش می آمدند. خیلی ها دلشان می خواست کاری برای او بکنند، اما از دست کسی کاری بر نمی آمد؛ نه پزشکان، نه خانواده، نه دوستان و آشنایان و نه هیچ کس دیگری.
4⃣ در فرصت و خلوتی که پیش آمد، به یکی از آشنایان نزدیک و مورد اعتمادش گفت: اتاق که خلوت می شود، به ویژه در سکوت و آرامش فراگیر شب، در حالی که روی تخت آرمیده ام با خود فکر می کنم که چگونه این همه ثروت و دارایی، پزشکان متخصص، دوست، آشنا و فامیل نمی توانند برایم کاری کنند و مرگ مرا به تاخیر اندازند؟! از دست هیچ کس و هیچ چیز کاری بر نمی آید! چقدر انسان ضعیف و ناتوان است، اما ثروت و دارایی، قدرت، مقام، ریاست، شهرت و سرگرم شدن به زندگی روزمره، او را چنان سرگرم و از خود بی خود می سازد که این حقیقت و واقعیت را فراموش می کند!
5⃣ خوب که فکر می کنم، یادم میاد که قبلا درباره چنین شرایطِ سختِ پیش آمده مطالبی شنیده بودم. مجلس ختم یکی از اقوام و خویشان یادم میاد. یک روحانی بالای منبر درباره لحظات سختِ آخر عمر می گفت. او روایتی از امام هادی(ع) را می خواند و می گفت: حضرت چقدر زیبا و گویا لحظات آخر عمر آدمی را به تصویر کشیده است: ُاذكُر مَصرَعكَ بَينَ يَدَي أَهلِكَ، و لا طَبيبٌ يَمنَعُكَ ولا حَبيبٌ يَنفَعُكَ؛ ای انسان! تصور کن و به یادآور آن لحظه ای را که در مقابل خانواده ات دراز کشیده ای! نه هیچ پزشکی می تواند مانع مرگ تو شود و نه هیچ دوستی می تواند سودی به حال تو داشته باشد! (بحار الانوار، ج75، ص 370)
منبری تاکید می کرد که در این لحظات سخت تنهایی فقط و فقط «ایمان» و «عمل صالح» و « پرهیزکاری» است که به فریاد انسان می رسد و شرایط خوشی را برای وی فراهم می آورد: أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آَمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآَخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى شوند * همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيدهاند. * در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است. وعدههاى خدا را تبديلى نيست. اين همان كاميابى بزرگ است. (یونس/62-64) ۱۳۹۹/۱۲/۲
✍ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
💠 عروسی عروسک ها!
❖ مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب «الکلام یجرّ الکلام» با انتقاد از رواج تشریفات ناصواب در امر ازدواج، مینویسد:
📝نظر شرع در امر زناشویى، بر تسهيل است، كه كار به آسانى صورت بگيرد. اين است كه مهريّه را سبك قرار داده است و حضرت رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله) در مقام عمل هم طالب بود كه اين كار به طريق سهل صورت بگيرد.
▫️...اين قدر در امر ازدواج، بار را سنگين كردهاند كه نه كسان دختر مىتوانند شانه به زير اين بار بدهند و نه كسان پسر. پس اين بار از سنگينى، مدّتها در زمين مىماند امّا در برابر آن، بار امر نامشروع، دوش به دوش مىگردد و حتّى عروسىِ عروسكها نيز به سادگى تمام نمى شود. شنيدهام از بعضىها كه در تحت اين عنوان، خرجها مى گذارند، سورها مى دهند و جشنها برپا مىكنند.
▫️آقاى آقاميرزا عبداللّه مجتهدى تبريزى، از يكى از اعاظم اهل علم نقل كرد كه يكى از راجه هاى هند، مشرّف به عتبات عاليات شده بود، در كاظمين، مجلس جشن عروسى برپا نموده، چند شب از علما و بزرگان كاظمين و بغداد دعوت كرد.
از جمله مدعوّين، من بودم كه رفتم، ديدم مجلس بسيار باشكوهى است. ما گمان كرديم كه موضوع اين عروسى، پسر يا دختر راجه است. بعد معلوم شد كه دختر راجه، دو تا عروسك داشته و اين جشن، راجع به عروسى آن عروسكها است؛ مبهوت شديم!
اين خرج، نه در دفتر دنيا اثرى دارد و نه در دفتر آخرت. امّا در دفتر دنيا، جز اينكه خفّت عقل صاحبش را اثبات نموده، چيزى ثبتِ دفتر نكرده. و امّا در دفتر آخرت، چون براى خدا نيست، پس نه سند خرج از دفتر دنيا صادر مى نمايد و نه از دفتر آخرت!
🆔 @zanjani_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظهای درنگ...
در هیاهوی زندگی، گاه در گذر روزمرگیها غرق میشویم و از یاد میبریم که چه گوهرهای گرانبهایی در آغوشمان داریم. یادمان می رود که چه نعمت های داریم و از آنها غافلیم. گاه آنقدر خسته و عصبی هستیم که حوصلهی لبخند به فرزند سالم خودمان را هم نداریم،
اما کافیست کمی درنگ کنیم و به اطرافمان نگاه کنیم. تصویری از پدری را میبینیم که با تمام وجود، از جان و دل، پرستاری فرزند بیمار خود را میکند.
در چشمانش غم و اندوه موج میزند، اما عشقی عمیق و صبر و بردباری مثالزدنی در وجودش نهفته است. گویی تمام سختیها و ناملایمات دنیا در برابر عشق او ذوب میشوند.
این صحنه، تلنگری تکاندهنده است. تلنگری که ما را از غفلت بیرون میآورد و یادآور میشود که چه نعمتهای بزرگی در زندگی داریم، اما به هر دلیلی آنها را نمی بینم!
ای کاش ما هم در برابر فرزندانمان، ذرهای از صبر و بردباری این پدر را داشته باشیم. ای کاش قدر لحظات با هم بودن را بیشتر بدانیم و با عشق و مهربانی، گرمای وجودمان را به آنها هدیه دهیم.
✍ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
4_6007893106542774963.mp3
3.41M
«مراقبات دهه اول ماه ذیالحجّة»
حجتالاسلاموالمسلمین استاد #مؤیدی
~ ۴ دقیقه | ۳ مگابایت
🔸 نماز مخصوص این دهه که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود
🔸 دعای «اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَيَّامُ الَّتِي فَضَّلْتَهَا عَلَى الْأَيَّامِ وَ شَرَّفْتَهَا قَدْ بَلَّغْتَنِيهَا بِمَنِّكَ وَ رَحْمَتِكَ …» پس از نماز صبح و پیش از نماز مغرب که مضامین عالیه دارد؛
🔸 تهلیلهای مولا امیرمؤمنان علی علیهالسلام (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ …
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویژگی های رییس جمهور اصلح(۲)
هدف دشمنان، نقطهی مقابل هدف شما است. شما كه در انتخابات شركت میكنید، دنبال یك فرد اصلحی میگردید كه بتواند كشورتان را با همین سرعت، بلكه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصهی مادی، هم در عرصهی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینكه كسی یا كسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیقتر كند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفهتر كند، گرهها را باز كند، امید و شور و شوقی در كشور بهوجود آورد؛ اما دشمن بعكس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد كه برای آیندهی كشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلكه كشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقبماندگی در صحنههای گوناگون حركت دهد؛ كشور را به عقب بكشاند. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبههی دشمنان.مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود كه انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بیرغبت باشند، عدهی كمی شركت كنند، یك عدهای بگویند: آقا چرا شركت كنیم؟ فایدهاش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میكند. ثانیاً نتیجهای كه از صندوقها بیرون میآید، نتیجهای باشد كه دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد.پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵
تغذیه و حال روحی چه ارتباطی باهم دارند؟ | نرگس سیفی
https://nargesfit.ir/blog/nutrition/P1154-nutrition-and-mental-health.html
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ جلیلی در نگاه خواص
🔶️ از علی لاریجانی تا علیرضا زاکانی همگی جلیلی را فرد سالم و کارآمدی میدانند
🔷️ نظرات چهره های شاخص سیاسی و علمی درباره دکتر سعید جلیلی
🔴 این کلیپ خیلی مهم است پس با بازنشر آن کمک کنید افراد بیشتری آنرا ببینند.
#سعید_جلیلی
زندگی پاک: در جستجوی حیات طیبه
از منبر که پایین آمدم، با لبخندی بر لب، سلام داد و دستش را به سویم دراز کرد. پاسخ سلامش را دادم و دستش را به گرمی فشردم. جوانی حدوداً سی ساله بود. میگفت: مهندسی مکانیک دارد و در یک شرکت خودروسازی کار میکند.
پرسید: "حاج آقا! میتوانم چند دقیقه طولانی! وقت شما را بگیرم؟!"لبخندی زدم و گفتم: چند «دقیقه طولانی» مثل «کچلِ مو فرفری» است!؟ خندید و گفت: "یه سوال دارم. یک پاسخ کوتاه، ساده و کاربردی هم میخواهم!" سری تکان دادم و با لبخند گفتم: "خدا به داد ما برسد! حالا سوالت چیه؟" گفت: "حاج آقا میخواهم یک زندگی پاکِ پاکیزه داشته باشم. چکار کنم؟"
گفتم: "پاسخ و راهکار خلاصه اش در قرآن است. «ایمان» و «عمل صالح»، راه رسیدن به یک زندگی سرشار از پاکی و پاکیزگی است که قرآن از آن به عنوان «حیات طیّبه» یاد میکند: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. (نحل/97)"
گفت: "حاج آقا! جسارتاً این را که خودم هم میدانم. توضیح بیشتری میخواهم." گفتم: "«چند دقیقه» ای که گفتی تمام شد، اما برای «طولانی» اش باید گوشهای بنشینیم. ایستاده نمیشود." با خنده گفت: "حاج آقا! مگر شما جزو راست قامتان جاودانه تاریخ نیستید؟!؟" گفتم: "نه! ما دیگر به سبب کمر درد، شدیم جزو راست قامتان خوابیده تاریخ!"
رفتیم در گوشهای از مسجد نشستیم. چند نفر از حاضران هم که شاهد گفتگوی ما بودند، گفتند، اگر اشکالی ندارد، میخواهند در گفتگوی ما شرکت کنند. آنها نیز آمدند.
گفتم: "امیرالمومنین علی(ع) درباره موضوع زندگی پاک، تشبیه بسیار زیبا و گویایی دارد که خیلی خلاصه و کلی توضیح میدهم. آن حضرت میفرماید: كُن كالنَّحلَةِ إِن أَكَلَت أَكَلَت طَيِّبَاً وإِن وَضَعَت وَضَعَت طَيِّبَاً وإِن وَقَعَت عَلى عُودٍ لَم تَكسِرهُ؛
مانند زنبور عسل باش! فقط چیزهای پاک (شهد گلها و گیاهان) را میخورد. فرآوردهاش (عسل) هم پاک است و هنگامی که روی گل و گیاه مینشیند، هرگز آن را نمیشکند! (عیون الحکم و المواعظ، ص 392)"
زنبور بر خلاف مگس هرگز روی چیزهای آلوده نمینشیند و از آنها تغذیه نمیکند. گاه در جستجوی گل و گیاه کیلومترها پرواز میکند. اگر انسان هم خوردنیها، نوشیدنی ها، خواندنیها، دیدنیها، گفتنی ها و شنیدنیهایش پاک و حلال باشد، قطعاً زندگیاش پاک و دارای «حیات طیبه» خواهد شد. ادیان الهی آمدهاند تا پاکیها و پلیدیها را در قالب مفاهیمی چون «ایمان» و «عمل صالح» شناسانده و انسان را برای ساختن یک زندگی پاک رهنمون شوند.
عسلِ زنبور هم، پاکِ پاک و به تصریح قرآن کریم، شفابخش است: ِفيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ. (نحل/69) عسل اگر کاملاً طبیعی باشد بسیاری از بیماریها را شفا میبخشد. چنین اثر شفابخشی ریشه در نوع غذای زنبور عسل و برگرفته از هزاران خاصیت دارویی و درمانی گلها و گیاهان گوناگون است. خوراک جسم و جان انسان هم اگر پاک و حلال باشد، اندیشهها، گفتار، کردار، احساسات و عواطف او نیز پاک و شفابخش خواهد شد و با اثرگذاری در جان و دل انسانهای آماده و حقپذیر، آنها را احیا خواهد کرد.
تاثیر تربیتی انبیا و اولیا از همین جا ناشی میشود. شفابخشی آنان نسبت به بیماریهای جسمی، حتی شفابخشی پیراهن یوسف(ع) نیز ارتباط تنگاتنگی با پاکی خوراکیها، دیدنیها، شنیدنیها، اندیشهها، رفتارها و گفتارهای آنان دارد.
نکته آخر اینکه فرمود: زنبور عسل روی هر چوب و گل و گیاهی که مینشیند و از آن استفاده میکند، آن را نمیشکند و تباه نمیسازد. انسان مؤمن نیز همینگونه است. هنگامی که از خانه و کاشانه، اماکن عمومی، کوه، جنگل، دریا، طبیعت، فضای سبز، ماشین، وسایل نقلیه عمومی و دولتی و هزاران چیز دیگر استفاده میکند، هرگز نباید در آن تخریب و تباهی ایجاد کند. انسان مؤمن هرگز اسراف نمیکند و نعمتهای الهی را هدر نمیدهد. ۱۳۹۸/۳/۱۰
✍ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
خنده حلال
زن: عزیزم، وقت نماز صبحه، بیدار شو.
شوهر: (با خمیازه) بذار بخوابم، خیلی خسته ام، خوابم میاد. بعداً قضاش رو میخونم.
زن: ولی شرع گفته باید سر وقت نماز بخونی.
شوهر: (با لحنی طعنهآمیز) خب، شرع خیلی چیزهای دیگه هم گفته! خداوکیلی همه آنها را عمل می کنی؟ شرع گفته 4 تا زن هم میتونم بگیرم، تو چطور این و نمیگی؟!
زن: بخواب عزیزم. خدا خیلی بخشندهست. بعدا قضاشو می خونی☺️☺️
💢 حکم صحبت کردن پشت سر نامزدهای انتخاباتی
⁉️ سوال: در ایام انتخابات جهت شناخت نامزد مناسب، می بایست نواقص، عیوب و امتیازات آنها را در گذشته و حال تفحص کرد تا فرد لایق را پیدا نمود، آیا صحبت کردن پشت سر نامزدها برای انتخاب فرد اصلح، جایز است؟ ملاک چیست؟
✅جواب: در امور مربوط به انتخابات در حد مشاوره، اشکال ندارد.
⛔️ البته این حکم شامل دروغ و تهمت نمیشود
⁉️ سوال: در جریان انتخابات، افراد در مجالس و سخنرانی ها، دانسته یا ندانسته، موضوعات مختلفی را به نامزدها نسبت می دهند؛ آیا بازگو کردن آنها شرعاً اشکال دارد؟
✅جواب: اگر مطالب مذکور دروغ باشد یا اهانت به شخصی باشد، شرعاً جایز نیست.
📚 سایت مقام معظم رهبری
➖➖➖➖➖
✅ به «بصائر»؛ کانال جمعی از اساتید حوزه علمیه بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/basaaaer