eitaa logo
سبک زندگی اهل بیت(ع)
538 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
ارتباط با مدیر کانال @Aasadi8431
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ خاطره فرمانده شهید کرکی از خوابی که در جنگ‌۳۳ روزه دید و عنایت حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 حتما ببینید | خاخام بزرگ یهودی: نحوه مواجه شدن با نوادگان اسماعیل! 🔹نیروی روحی، نیروی مادی را درهم خواهد شکست. ◽️مسلمانان از نوادگان اسماعیل هستند و قدرت روحی دارند. 🟢 حجاب دختران، نماز و شهادت، مانع از شکست مسلمانان است و ما باید از همین راه یعنی از طریق مسائل روحی و معنوی به مقابله با آنها بپردازیم... کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف ژنرال ۴ستاره آمریکا درباره ماجرای نابود کردن ایران! ✅ مطلبی که در سخنرانی به آن استناد کردند را در این ویدیو ببینید👆👆 🔸ژنرال وزلی کلارک: "قرار بود بعد از ۱۱ سپتامبر ما ۷ کشور را در ۵ سال نابود کنیم. با عراق شروع می‌شد و بعد سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و درنهایت با به اتمام می‌رسید" 🌎@Shakhes3🔜
نور امید در دل تاریکی در کوچه پس‌کوچه‌های شهر، جایی که آسمان رنگ خاکستری به خود گرفته بود، کودکی کوچک با چشمانی درشت و سیاه، به ستاره‌هایی که پشت ابرهای خاکستری پنهان شده بودند، خیره شده بود. آرزوهایش، مانند آن ستاره‌ها، دور و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسیدند. آرزوی داشتن یک عروسک زیبا، یک مداد رنگی نو، یا حتی یک وعده غذای گرم، برای او مانند یک رویا بود. روزی، دختری با موهای طلایی و لباسی رنگین‌کمانی وارد کوچه شد. او با لبخند به کودک نزدیک شد و با او صحبت کرد. کودک از شرم سر به زیر انداخته بود، اما دخترک با مهربانی دستش را گرفت و به او هدیه‌ای داد. یک عروسک زیبا با چشمانی آبی و موهای طلایی. چشمان کودک از شادی برق زد و لبخندی بر لبانش نشست که سال‌هاست به آن عادت نداشت. آن عروسک برای کودک، تنها یک اسباب‌بازی نبود. او نمادی از عشق، امید و مهربانی بود. نمادی از اینکه حتی در تاریک‌ترین روزها هم، نور امید می‌تواند راه را روشن کند. کودک با عروسکش بازی می‌کرد، با او صحبت می‌کرد و شب‌ها او را در آغوش می‌گرفت. عروسک، بهترین دوست او شده بود. این اتفاق کوچک، زندگی کودک را تغییر داد. او دیگر احساس تنهایی و بی‌کسی نمی‌کرد. با وجود همه سختی‌ها، امید در دلش زنده شد. او فهمید که حتی کوچک‌ترین عمل مهربانی، می‌تواند دنیای کسی را تغییر دهد. این داستان، داستان هزاران کودک دیگری است که در گوشه و کنار دنیا زندگی می‌کنند. کودکانی که آرزوهای بزرگی دارند، اما به دلیل فقر و محرومیت، از تحقق آن‌ها دور مانده‌اند. ما می‌توانیم با یک لبخند، یک هدیه، یا حتی یک کلمه مهربانی، دنیای آن‌ها را زیباتر کنیم. بیایید دست در دست هم دهیم و به این کودکان کمک کنیم تا آرزوهایشان را به واقعیت تبدیل کنند. بگذاریم نور امید در دل آن‌ها بدرخشد و آینده‌ای روشن برای آن‌ها بسازیم.
خاطره دردناک سید حسن نصرالله حمید داودآبادی، در کتابی با عنوان "سید عزیز"، به گفت وگوهای اختصاصی با شهید سیدحسن نصرالله و شرح زندگی و ناگفته‌های او پرداخته است. داودآبادی: از او درباره‌ی این که طی دوران مبارزاتش بازداشت شده یا نه، سوال کردم، با این پاسخ جالب روبه‌رو شدم: "ممکن است بسیار عادی بنماید اگر بگویم که من در شرایط سختی از عراق فرار کردم. در "نبرد اقلیم التفّاح" هم در محاصره قرار گرفته‌ام، اما در هیچ جایی بازداشت نشده‌ام، جز یک‌جا که اگر بگویم شگفت‌زده می‌شوید؛ ایران! آن هم بعد از پیروزی انقلاب و در جمهوری اسلامی! ماجرا از این قرار بود که در سال 1361 تصمیم گرفتم به قم بروم. بدون خانواده و به‌تنهایی راه افتادم. در هواپیما چندنفر لبنانی بودیم. در میان ما لبنانی‌ها، یکی بود که ریشش را تراشیده بود و با دختر غیرمحجبه‌ای همراه بود. آن‌زمان در ایران موضوع حجاب مطرح نبود. وارد فرودگاه مهرآباد که شدم، مسئول امنیتی فرودگاه که برای بازرسی ما ایستاده بود، گردن بند طلا به گردنش بود و ریشش را هم تراشیده بود. کسانی که بی‌حجاب بودند یا ریش‌شان را تراشیده بودند، به‌سادگی رد شدند؛ اما من را که با لباس روحانی بودم و چندنفر دیگر که ریش داشتند، در کناری نگه‌داشتند و اجازه‌ی رفتن ندادند. به همین ترتیب تا نیمه‌شب در فرودگاه معطّل شدیم. نیمه‌شب، ماشینی آمد و ما را به بازداشتگاهی برد. بازداشتگاه ما، ساختمانی مصادره‌ای بود که اتاق‌های کوچکی داشت. ما را داخل یکی از این اتاق‌ها حبس کردند. دو روز در آن‌جا در بازداشت بودم! شخصی آمد و چندساعت از من بازجویی کرد: تو کی هستی؟ ـ در ایران قصد انجام چه کاری داری؟ ـ با چه کسی رابطه داری؟ و درباره‌ی لبنان نیز بازجویی را شروع کرد و ... بعد از گذشت دو روز از بازداشتم که زیر نظر "اطلاعات نخست‌وزیری ایران" بود، بازجو به‌سادگی از من عذرخواهی کرد و آزاد شدم! آن دو روز خیلی به من سخت گذشت. گاهی به این فکر می‌کنم که در تمام عمرم در زندان یا بازداشت نبوده‌ام، اما در جمهوری اسلامی بازداشت شده‌ام. این برای من خیلی دردناک بود و من اصلا انتظار وقوع آن را نداشتم." پ.ن؛ این جمله ی سید خیلی مهمه، کسی که لحظه به لحظه زندگیش رو با سختی ها مبارزه کرده، میگوید چون انتظار نداشتم خیلی دردناک بود. دقیقا کارهایی برای انسان دردناک است که انتظارشو ندارد. دشمن هرکاری کند اذیت نمیشوی ولی اگر دوست کاری کند از درون متلاشی میشوی. به قول حافظ : من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد. ✌️کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 سال ۲۰۴۰ میلادی چرا هیچ کاری نکردی ؟ یه کار عالی👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌👌عالی...‌ استاد عابدی نکته دقیقی را میفرماید: درزمان جنگ، تعریف از دشمن هم حرام شرعی است هم حرام عقلی. بیان ضعف مسلمانان، هم حرام فقهی است هم حرام عقلی. 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار قاآنی کجاست؟ روایت یک ترور هدفمند 🔹️ارزیابی رسانه دانشگاه جنگ ارتش ایران از شایعات پیرامون سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید تا روحتون تازه شه تصویری فرضی از نعمت های بهشتی پرهیزکاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اسرائیل به زبان ساده 🔹کاش معلم ها این کلیپ کوتاه را در همه کلاسها پخش کنند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سردار ابراهیم رستمی، مسئول سابق مناسبات و روابط بین الملل سپاه: با اطلاع اعلام می کنم سلاح هایی از در اختیار داریم ✍️یقینن همینطوره؛شهید حسن طهرانی مقدم حدود ۱۵ سال پیش فرمول موشک های بالستیک و قاره پیما رو کشف کرد؛به نظرتون از اون موقع تا حالا هیچ پیشرفتی نداشتیم؟
🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 🔻 بچه ها شنونده های خوبی نیستند اما مقلدهای خیلی خوبی هستند! داد بزنید=داد میزنند لج کنید=لج میکنند اول سلام کنید=اول سلام میکنند احترام بگذارید=احترام میگذارند تغییر را از خودمان آغاز کنیم... ‌‌‌ ‌ 💞 زبانِ رابطه 🌱 @zabane_rabete
29.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئو اینقدر زیباست و زیبایی در آن نهفته است که دوست دارم چند بار ببینیم.. تنها فیلم کوتاهی که سه جایزه معتبر اروپایی، ایتالیا، آلمان و فرانسه را از آن خود کرد. کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ان تنصرالله ینصرکم 🔺سخنان اعجاب برانگیزمشاور فرمانده هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
🔰نجات و هدایت یک مسیحی به خاطر دستگیری کردن از مردم 🟢 در زمان مرحوم والد- مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی- یک روز ظهر که از دفتر خارج شدم، یک آقای خیلی موقرِ کت و شلواری که ساک کوچکی در دستش بود تا من را دید، گفت: با شما کاری دارم، عرض کردم: من خسته‌ام صبح تا حالا دفتر بودم، عصر مجددا برمی‌گردم در خدمتتان هستم. گفت: کار من خیلی ضروری است، خواهش می‌کنم حرفم را بشنوید. برگشتم و گفتم: فرمایش شما چیست؟ گفت: من مسیحی و تکنسینِ نصبِ موتورِ چاه‌های عمیق هستم. الآن برای ۱۵ چاه در کرج قرارداد بسته و روزها آن جا هستم, برای نصب این موتورها. سه شب پیش در عالم رؤیا یک بانویی که روبند برصورتش داشت به من گفتند: صلوات بفرست! گفتم من مسیحی هستم و صلوات، مال مسلمان‌هاست. تا این را ‌گفتم، حضرت ‌رفت. فردا شب هم عین همین قضیه تکرار شد منتهی همراه یک بانوی دیگر، من فهمیدم این بانویی که شب قبل و امشب آمده همین بانویی است که در قم مدفون است، باز هم فرمودند: صلوات بفرست! و من همان جواب را دادم و ایشان رفتند، شب سوم امام خمینی به خوابم آمد و با تشر فرمودند: می‌خواهند هدایتت کنند، متوجه نمی‌شوی؟ گفتم چکار کنم؟ گفتند: برو قم و مسلمان شو، بی‌بی آمده تو را مسلمان کند! آن آقا گفت من در عالم رؤیا آمدم پیش شما شهادتینم را گفتم، الآن هم آمدم بگویم چکار کنم؟ وضع مالی من بسیار عالی است، گفتم: فعلاً شهادتین را بخوان! دو سه روز هم نگهش داشتیم و نماز و برخی احکام ضروری را یادش دادیم. آن روز من به آن مسیحی گفتم تو در زندگی‌ات چه کار کرده‌ای که حضرت این چنین هدایتت فرموده؟ گفت: سرم به کار خودم هست و کاری به کسی ندارم، گفتم نه، یک کاری کرده‌ای. کمی فکر کرد و گفت: من یک کاری انجام می‌دهم که حتی بچه‌هایم هم خبر ندارند، شب‌های شنبه و یکشنبه که تعطیل هستیم، عقب ماشینم را پر از خوار و بار و چای و روغن می‌کنم و می‌روم انتهای حلبی‌آباد تهران و آن را درب خانه‌ها می‌گذارم و می‌روم، گفتم: علت همین است، شما از مردم دستگیری کرده‌ای و خدا هم به وسیله حضرت معصومه از تو دستگیری کرد! ببینید چه چیزی از هدایت بالاتر است، در نمازهایمان می‌خوانیم «اهدنا الصراط المستقیم» باید جلوی ضریح حضرت دو زانو بنشینیم و تضرع کنیم مبادا ۶۰ ساله شویم و یک وقت غیر المغضوب علیهم و لا الضالین باشیم. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری شفقنا، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، ۱۴۰۳/۷/۲۳ کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
40.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ‌سخنان عجیب محقق بزرگ شیعی مرحوم علامه کورانی (رضوان الله علیه) پژوهشگر مهدویت و نویسنده کتاب عصر ظهور راجع به عاقبت جنگ اخیر فلسطین و اسرائیل و شکست یهود به دست ایرانیان 《آذر ماه ۱۴۰۲》 حتما ببینید کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
جملاتی که خانم‌ها دوست دارند از شما بشنوند 🔸چقدر بهت میاد! هرگز توجه به ظاهر خانم‌تان را فراموش نکنید. خانم‌ها به این توجه از سمت شما نیاز دارند، او باید بداند از نظر ظاهری برای شما جذاب است. برخی مردان در اتاق مشاوره وقتی مشاورشان توصیه می‌کند این موضوع مهم را فراموش نکنند می‌گویند ” چقد ازش تعریف کنیم؟ وقتی باهم ازدواج کردیم یعنی از ظاهر هم خوشمون میاد دیگه” این یک تصور اشتباه است! خانم شما نیاز دارد بداند هنوز برای شما جداب و دوست داشتنی است! توجه شما به خصوص به موارد ریز و جزئی این احساس را در خانم شما ارضاء می‌کند که به او ظاهرش توجه دارید. 🔸من کنارت هستم عزیزم! جمله “من کنارت هستم عزیزم” از طرف شما به خانمتان مانند اسفناج برای ملوان زبل است! چنان قدرتی به او می‌دهد که انگیزه مقابله با مشکلات را پیدا می‌کند. متاسفانه این جملات مخرب بعضی از آقایان است: “مشکل خودته”، ” اون موقع که بهت گفتم گوش ندادی الانم به من ربطی نداره”، “هر گلی زدی به سر خودت زدی”. این جملات ویرانگر ریشه صمیمت شما و همسرتان را می‌خشکاند، حتی زمانی که همسرتان مقصر اتفاقات پیش آمده‌اش است نیاز دارد بداند همسرش کنارش هست اما بعدا در فرصتی مناسب می‌توانید در مورد کاستی‌های او با یکدیگر صحبت کنید. 🔸بیا یه کم حرف بزنیم اغلب خانم‌ها از ارتباط کلامی لذت می‌برند. معمولا دوست دارند در مورد شادی‌ها و ناراحتی‌هایشان صحبت کنند. برخی آقایان می‌گویند تعجب می‌کنیم همسرمان پشت تلفن با دوستانش چه می‌گوید که اینقدر طولانی می‌شود، یا برخی آقایان می‌گویند:” من حوصله چت کردن ندارم اما خانمم دائم به من پیام می‌دهد و دوست دارد صحبت کند”. اگر شما این فرصت را برای همسرتان فراهم کنید، و وقتی در حال صحبت با شماست به جای بازی کردن با گوشی یا حواس پرتی به او توجه کنید خواهی دید که رنگ و بوی رابطه‌‌تان چقدر دلپذیرتر می‌شود! پس خودتان پیش قدم شوید و بگویید” بیا یه کم حرف بزنیم، خیلی دوست دارم واسم حرف بزنی”. کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
. ♻️ پاسخ 20 شبهه محور مقاومت ۱_ پاسخ جامع به این سوال که چرا ما به محور مقاومت کمک میکنیم؟ ۲_ آقا مقاومت و دفاع از مظلوم و این حرفها درسته به شرطی که امکانات و قدرتمون به اندازه دشمن باشه نه الان که تکنولوژی اونا بیشتره و خودمون این همه مشکلات داریم! ۳_ مگه ما پلیس منطقه‌ایم؟ چرا با اسرائیل درگیر هستیم؟ پرچم اسرائیل چه مفهومی داره؟ ۴_ انصار الله یمن توسط چه کسانی، چگونه و در چه سالی تاسیس شد؟! ۵_ چرا با وجود مشکلات داخلی به سوریه و لبنان و فلسطین کمک میکنید؟! ۶_ شبهه: بجای اینکه همش ( حاج‌قاسم _حاج‌قاسم ) میکنید؛ به مهمتر از حاجی برسید ! ۷_ شماها که نمی‌توانستید با آمریکا مقابله کنید ؟! چرا شروع کردین به تقابل؟! چرا دعوا رو شروع کردین؟! ۸_ آیا پاسخ نظامی ایران به تجاوزات، فقط دست شخص رهبریه؟ و آیا شخص یا نهادی می‌تونه مانع اجرای فرمان بشه؟ ۹_ شایعه: برای وعده صادق به ازای هر ایرانی یک میلیون و 600 هزار تومن هزینه شده! ۱۰_ بعضیها میگن تسلیم بشیم تا دیگه جنگ و دشمنی نباشه! ۱۱_ چرا به فلسطین و سوریه و لبنان کمک میکنیم؟ ۱۲_ چرا گنبد آهنین اسراییل در وعده صادق۲ عمل نکرد؟ ۱۳_ چرا بعضی از ما نسبت به مسلمانان مظلوم جهان انقدر بی غیرت شدیم؟ ۱۴_ چرا عراقی ها روز تاسیس الحشد الشعبی را «عیدالحشد» می خوانند؟ ۱۵_ میگن اکثر موشکای وعده صادق ۲ رهگیری شده! (10 ویدئو واضح از اصابت مستقیم) ۱۶_ بالاخره نیروهای نظامی دارن کار بدی میکنند یا کار درستی میکنند؟!چرا رویکرد دولت ها در بازدارندگی متفاوته؟چرا اسرائیل جرئت حمله پیدا کرده؟! ۱۷_ حمله موشکی ایران به اسرائیل چه دستاوردی داشت؟ ۱۸_ شنیدی میگن جنگ با اسرائیل برای ما نون و آب میشه؟ ۱۹_ سردار قاآنی کجاست؟هدف از ترور رسانه ای سردار قاآنی چیست؟! ۲۰_ چرا در جمعه نصر رهبر انقلاب فقط با حزب‌الله از نقشه جنگ صحبت کردند؟! مرحله بعد عملیات، یعنی امت سازی را کلید زدند؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨سلاحی قوی تر از اتم... سردار حاجی زاده  : ساتب بهترین و شگفت انگیز ترین سامانه توپ لیزری ایران 🌎@Shakhes3🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 سخن تکان‌دهنده آیت‌الله بروجردی(ره) در واپسین روزهای حیات کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110
. 🔵 حجت خدا حسن بن علی وشاء می‌گوید: در حالی که با خود مقداری جنس برای فروش داشتم، به طرف خراسان رفتم و شب وارد مرو شدم. آن زمان هنوز واقفی مذهب بودم. غلام سیاهی که شباهت به اهل مدینه داشت، پیش من آمد و گفت: مولایم می‌فرماید: آن پارچه سیاهی که همراه داری برایم بفرست. می‌خواهم به وسیله آن، غلام خود را که از دنیا رفته کفن کنم. گفتم آقای تو کیست؟ گفت: حضرت رضا علیه السّلام. گفتم: با من پارچه و لباسی نیست، هر چه داشتم در راه فروختم. رفت و دو مرتبه برگشت و گفت: آن پارچه پیش تو مانده است، هنوز آن را نفروخته ای. گفتم: من خبر ندارم. رفت و برای مرتبه سوم آمد و گفت: آن پارچه در فلان بسته است. با خود گفتم اگر حرفش درست باشد، دلیلی است بر امامت او. دخترم یک پارچه سیاه به من داده بود که آن را بفروشم و با پولش انگشتری فیروزه و چادری خط خطی برایش از خراسان بخرم، ولی من آن را فراموش کرده بودم. به غلام خود گفتم تا فلان بسته را بیاورد. وقتی آورد گشودم، داخل آن همان پارچه را یافتم و به غلام تسلیم کردم و گفتم: بهایش را نمی خواهم. برگشت و گفت: حضرت فرموده است: چیزی را که از تو نیست می‌بخشی؟ این پارچه را فلان دخترت به تو داده که از بهایش برای او فیروزه و چادر خط خطی به وسیله پول آن بخری. آنچه را که او خواسته خریداری کن. ایشان بهای پارچه را که در خراسان به آن قیمت خرید و فروش می‌شد، توسط غلام فرستاده بود. از آنچه که دیدم خیلی تعجب کردم. با خود گفتم: به خدا قسم مسائلی را که درآن مشکوک هستم برایش می‌نویسم و او را به وسیله همان مسائلی که از پدرش می‌پرسیدم، آزمایش خواهم کرد. پس آن مسائل را در کاغذی نوشتم و آن را در آستین خود نهادم و به درب خانه امام رفتم. دوستی داشتم که به همراه من بود، ولی از نظر مذهب با من مخالف بود او از این جریان اطلاعی نداشت. به درب خانه که رسیدم، دیدم مردم و سپاهیان و سربازان خدمتش می‌رسند. در یک طرف حیاط نشستم و با خود گفتم: یعنی چه وقت من می‌توانم خدمتش برسم؟ در اندیشه بودم و مدتی طول کشید. تصمیم گرفتم برگردم که در همان موقع غلامی خارج شده و در حالی که در چهره مردم دقیق می‌شد می‌پرسید: پسر دختر الیاس کیست؟ گفتم: من هستم. از داخل آستین نامه ای خارج کرد و گفت: این جواب سؤال‌ها و تفسیر آنها است. گفتم: خدا و پیامبرش را گواه می‌گیرم بر خود که تو حجت خدایی و استغفار و توبه می‌نمایم! در این موقع از جای حرکت کردم. رفیقم گفت: با این عجله کجا می‌روی؟ گفتم: حاجت من برآورده شده؛ برای دیدن امام بعد خواهم آمد. 📔 بحار الأنوار: ج۴۹، ص۷۱ کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع) https://t.me/ahlbeyt110