ویژگی ها
این سخنان را از خیلی ها شنیدم. اینکه هادی ویژگی های خاصی داشت. همیشه دائم الوضو بود.
مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.
اهل ذکر بود. گاهی به شوخی می گفت: من دو هزار تا یا حسین علیه السلام حفظ هستم. یا می گفت: امروز هزار بار ذکر یا حسین علیه السلام گفتم، عاشق امام حسین علیه السلام و گریه برای ایشان بود. واقعا برای ارباب با سوز اشک می ریخت. #اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: #خرمشهر را خدا آزاد کرد!
یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه ی کار ها برای خداست. حال و هوای خواسته هایش مثل جوانان هم سن و سالش نبود. #دغدغه مند تر و #جهادی تر از دیگر جوانان بود.
انرژی اش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود. در آخر راهی جز طلبگی در نجف پاسخگوی غوغای درونش نشد.
من شنیدم که دوستانش می گفتند: هادی این سال های آخر وقتی ایران می آمد، بار ها روی صورتش چفیه می انداخت و می گفت: اگر به نامحرم نگاه کنیم راه #شهادت بسته می شود.
خیلی دوست داشت به سوریه برود و از حرم حضرت زینب علیه السلام دفاع کند. یک طرف از دیوار خانه را از بنری پوشانده بود که رویش اسم حضرت زینب علیه السلام نوشته شده بود. می گفت نباید بگذاریم حرم عمه سادات، دست تروریست ها بیفتد.
وقتی می خواست برای نبرد با داعش برود، پرسیدیم درس و بحث را می خواهی چه کنی؟ گفت: اگر شهید نشدم، درسم را ادامه می دهم. اگر شهید شدم، که چه بهتر خدا می خواهد این گونه باشد.
#پسرک_فلافل_فروش
#شهدا
#مدافع_حرم
#زندگی_نامه
#شهید_محمد_هادی_ذوافقاری
#اهل_کتاب بمانیم