کمی هم شعر بخوانیم...
امروز چند غزل از کتاب #ضد که متعلق به شاعر محبوب این روز های بازار شعر کشور، یعنی #فاضل_نظری است را میخواهیم بخوانیم.
هراس
رسیدهام به خدایی که اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکمها قیاسی نیست
خدا کسی است که باید به دیدنش بروی
خدا کسی که از آن سخت میهراسی نیست
به «عیب پوشی» و «بخشایش» خدا سوگند
خطانکردن ما غیر نا سپاسی نیست
به فکر هیچکس جز خودت مباش ای دل
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست
دل از سیاست اهل ریا بکن، خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست
خیانت
تو سراب موج گندم، تو شراب سیب داری
تو سر فریب _آری!_ تو سر فریب داری
لب بیوفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر که از این طبیب داری
شب دل بریدن ماست چه اتفاق خوبی
چمدان ببند بی من سفری قریب داری
پس از این مگو خیانت به حکایت یهودا
که مسیح نیست آن کس که تو بر صلیب داری
چه شکایتی است از من که چرا به غم دچارم
تو که از سروده های دل من نصیب داری
آسمان1
چقدر چون همگان، مثل دیگران باشم
به جای عشق دنبال آب و نان باشم
اگر پرنده من را آفریده اند چرا
قفس بسازم و در بند آشیان باشم
اگر چه ریشه در این دشت بسته ام، باید
به جای خاک گرفتار آسمان باشم
من از نزاع «دلم» با «خودم» خبر دارم
چگونه با دو «ستمپیشه» مهربان باشم
نه او بخاطر من میتواند این باشد
نه من به خاطر او میتوانم آن باشم
#ضد
#شعر
#غزل
#فاضل_نظری
#اهل_کتاب بمانیم
#اکنون به عنوان ششمین دفتر شعری #فاضل_نظری، شامل 40 غزل با مضامین عاشقانه و عارفانه است که در آستانه 40 سالگی شاعر آن منتشر شده است و حال و هوایی شبیه به اشعار مجموعههای #گریه_های_امپراتور و #ضد از او دارد. در حقیقت این مجموعه آخرین کتاب منتشر شده از فاضل نظری هم میباشد که با نقدهای زیادی همراه بوده است.
فریاد
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بیزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهای جنگل در حال سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن
بیوفا
درختان را هنوز ای برف! شوق برگ و باری هست
زمستان گرچه طولانیست، آخر نوبهاری هست
مرا در قلب خود کشتی و از دنیای خود راندی
گمان میکردم ای بیرحم بین ما قراری هست
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بیوفا از بیوفا هم انتظاری هست
چو در قلب تو میتازند بعد از من رقیبانم
به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست
اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی
بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست
الحمدالله این آخرین کتاب فاضل نظری هم در کانال ما معرفی شد. نکتهای که در کتابها و ابیات گذشته ایشان هم دیده میشد این هست که ایشان شاعر توانمند و قابلی هستند؛ اما به نظر نمیرسد که اشعار ایشان از ظرافت و معنای چندان و قابل توجهی برخوردار باشند و حتی از برخی از شعرای معاصر نیز سطح کیفی پایینتری را برخوردار میباشند، لکن دیده شده است که برخی از اهل هنر، ایشان را با حکمای شاعری همچنون #حافظ مقایسه میکنند که جای بسی تجعب است!
در پایان امیدوارم که سطح اشعار جدیدی که شاعرانمان میسرایند، روزبهروز به سمت آنچه قدمای ما میسرودند حرکت کند و از گونه اروپایی (نو) آن دور شود.
#اکنون
#کتاب
#ضد
#اقلیت
#آن_ها
#گریه_های_امپراتور
#غزل
#فاضل_نظری
#اهل_کتاب_بمانیم