هدایت شده از قفسه
حاج قاسم هم اهل کتاب بود
چند نکته درباره حاج قاسم و کتاب میخواستم بنویسم، وقت نمیشد.
او یک کتابخوان حرفهای بود. کتابهای حوزه دفاع مقدس را با دقت میخواند. موقع شهادتش هم کتاب گلچین احمدی همراهش بود.
مروج کتابخوانی هم بود. کتابهای بسیاری را معرفی کرد. بعضی تقریظهای او را میتوانید در اینترنت پیدا کنید.
در دوره مسئولیتش در کرمان، کتابهای خاطرات و داستانی خوبی از شهدای کرمان (و سیستان و بلوچستان) منتشر شده است.
حاج قاسم خوب مینوشت. مقدمههای خوبی که بر کتابهای مختلف ازجمله «ورود فرماندهان ممنوع» (#رحیم_مخدومی) نوشته، گویای قلم توانمند اوست که هم محتوا دارد و هم زیباییهای ادبی.
شاید بیش از ۱۰ کتاب تاکنون درباره او منتشر شده است. البته او جلوی انتشار آثار بسیاری درباره خود را گرفته است!
www.Qafase.ir | @Qafase
با #کتاب، تازه بمانید:
👉 ble.im/join/ZTk3NGIyNT
کتاب معرفی امروز، کتابی نیست جز کتاب #کتاب!
#کتاب، یکی از آخرین کتابهای منتشر از شاعر محبوب کشورمان، یعنی جناب آقای #فاضل_نظری میباشد که همانند آثار قبلی ایشان، بسیار مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفته است. اشعار این کتاب هم همانند سایر کتابهای ایشان عاشقانه میباشد.
بیایید چند شعر از اشعار ایشان را بخوانیم:
شهر دلآزردگان
باز هم باغچه از غنچه پژمرده پر است
شهر، از مردم دلتنگ و دلآزرده پر است
گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست! چه غم
خاک این میکده از مست زمینخورده پر است
گیرم از قصه این غصه هم آگاه شدم
زندگی روز و شبش از غم نشمرده پر است
بیسبب نیست که یادآور تنهاییهاست
آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است
عشق حق داشت اگر تور نینداخت در آب
برکه بخت من از ماهی دلمرده پر است
ستون آه
مثل کوهی که سر از آب نیاورد برون
دیر برخواستی از خواب خوش ای بخت نگون!
عقل من گرچه بهجز چون و چرا هیچ نداشت
بعد از انکار تو دیگر نه چرا داشت، نه چون
چون اناری سر راه تو به خاک افتادیم
تا بغلتیم به آغوش تو ای رود! به خون
دل بیحوصله صدبار فروریخته بود
زیر این سقف نمیزد اگر آن آه ستون
پاسخی درخور پیچیدگی موی تو نیست
میکشد کار من از فکر تو آخر به جنون
#کتاب
#شعر_معاصر
#عاشقانه
#فاضل_نظری
#اهل_کتاب بمانیم
#اکنون به عنوان ششمین دفتر شعری #فاضل_نظری، شامل 40 غزل با مضامین عاشقانه و عارفانه است که در آستانه 40 سالگی شاعر آن منتشر شده است و حال و هوایی شبیه به اشعار مجموعههای #گریه_های_امپراتور و #ضد از او دارد. در حقیقت این مجموعه آخرین کتاب منتشر شده از فاضل نظری هم میباشد که با نقدهای زیادی همراه بوده است.
فریاد
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بیزارم و چون باد بیوطن
پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تنبهتن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهای جنگل در حال سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
بر دشت لاله برف نشستهست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن
بیوفا
درختان را هنوز ای برف! شوق برگ و باری هست
زمستان گرچه طولانیست، آخر نوبهاری هست
مرا در قلب خود کشتی و از دنیای خود راندی
گمان میکردم ای بیرحم بین ما قراری هست
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بیوفا از بیوفا هم انتظاری هست
چو در قلب تو میتازند بعد از من رقیبانم
به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست
اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی
بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست
الحمدالله این آخرین کتاب فاضل نظری هم در کانال ما معرفی شد. نکتهای که در کتابها و ابیات گذشته ایشان هم دیده میشد این هست که ایشان شاعر توانمند و قابلی هستند؛ اما به نظر نمیرسد که اشعار ایشان از ظرافت و معنای چندان و قابل توجهی برخوردار باشند و حتی از برخی از شعرای معاصر نیز سطح کیفی پایینتری را برخوردار میباشند، لکن دیده شده است که برخی از اهل هنر، ایشان را با حکمای شاعری همچنون #حافظ مقایسه میکنند که جای بسی تجعب است!
در پایان امیدوارم که سطح اشعار جدیدی که شاعرانمان میسرایند، روزبهروز به سمت آنچه قدمای ما میسرودند حرکت کند و از گونه اروپایی (نو) آن دور شود.
#اکنون
#کتاب
#ضد
#اقلیت
#آن_ها
#گریه_های_امپراتور
#غزل
#فاضل_نظری
#اهل_کتاب_بمانیم
نمیتپد
نمیزند قلب امید و زندگی
نبض امید خفته است.
به زندگی امید نیست
در این فضای مرگبار
در این فضای تنگ و تار
که انتظار میکشو، طلوع یک ستاره را...
ستارهها!
تو ای بزرگتر ستارهام، طلوع کن
ببین سیهی آشنای ماست
ببین همیشه هر غروب
به روی بام آرزو
در انتظار دیدنت چقدر رنج میبرم
به هرطرف نگاه میکنم
به این سیاه آسمان بیستاره هم...
ستارهها!
تو این بزرگتر ستارهام، طلوع کن
تو سرمه حقیقتی
به پلک چشم من
تو چشمهساز زندگی
میان شورهزار مرگ
ببین دستهای زندگی کشیده شکل مرگ را
ببین شکل زندگی چگونه مسخ میشود
در این فضای مرگبار
در این فضای تنگ و تار...
که انتظار میکشد طلوع یک ستاره را....
بهمن ۴۷
.
استاد علی صفایی حائری فرزند عصری از روشنفکران ایرانی است که ثمره نگاههایشان بیشتر سو به سمت پوچی و هیچ دارد، لذا اثر نگاه سایرین را میتوان در آثار ایشان و به خصوص در این کتاب که مجموعه اشعار سالهای دور ایشان (دهه چهل، پنجاه و اندکی در دهه شصت) دید. هرچند که این نگاه در عین صاد سمت و سوی توحیدی و رسالت انسان را به خود میگیرد و از قالب بیدینی سایرین خارج میشود.
البته این نکته را هم باید گفت که نوشتههای عین صاد متون موزون، شیوا و پرآرایهای هستند که در قالب شعر نو آورده شدهاند، لذا شعر نیستند!
.
#مجموعه_اشعار_عین_صاد #علی_صفایی_حائری #شعر_نو #انتشارات_لیله_القدر #عین_صاد #کتاب
#اهل_کتاب بمانیم