eitaa logo
عرفان ناب
547 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
88 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ كمترین میزان كه مقبول خداوند است، چیست؟ ✅ پاسخ: حدّاقل ميزان طلبى كه در سلوك مى‌تواند كارساز باشد، اين است كه اگر هم اهتمام به دنيا در شخص باقى است، لااقل بخش اعظم همّ و خواسته‌ى او نيل به رستگارى و تعالى باشد و اهتمام به دنيا بخش كوچك‌تر خواسته‌ى او را تشكيل دهد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به پيشگاه الهى عرضه مى‌دارند : اَللّهُمَّ لا تَجعَلِ الدُّنيا اَكبَرَ هَمِّنا وَ لا مَبلَغَ عِلمِنا: پروردگارا! دنيا را خواسته‌ى بزرگ‌تر ما و سرحدّ دانايى ما قرار مده. شخصى كه همّ بزرگ‌تر او نيل به تعالى و تقرّب است، سرانجام به جايى مى‌رسد كه به‌طور كامل از جاذبه‌ى ديگر خواسته‌ها رها می‌شود و تمامى خواست او را تعالى و تقرّب به حضرت حق دربرمى‌گيرد. براى مثال، وجود چنين شخصى رامى‌توان به ترازوهايى كه در گذشته رايج بود تشبيه كرد. ترازوهاى مزبور از چوبى تشكيل شده بود كه در وسط آن، دسته‌اى براى بلند كردن ترازو قرار داشت و در دو انتهاى آن، تسمه‌هايى وجود داشت كه به كفّه‌هاى ترازو منتهى مى‌شد. در يك كفّه وزنه و در كفّه‌ى ديگر جنسى كه وزن می‌شد قرار مى‌گرفت. در چنين ترازويى، اگر يكى از دو كفّه سنگين‌تر از ديگرى بود، وقتى شخص دسته‌ى آن را مى‌گرفت و ترازو را از زمين بلند مى‌كرد، كفّه‌ى سنگين‌تر به پايين و كفّه‌ى سبك‌تر به بالا مى‌رفت و اين حركت آن قدر ادامه مى‌يافت كه سرانجام چوبه‌ى ترازو به حالت عمودى درمى‌آمد و كفّه‌ى سبك‌تر كه كاملاً بالا رفته بود، واژگون مى‌شد و هرچه در آن بود فرو مى‌ريخت. اگر در ترازوى وجود شخص، كفّه‌ى خواسته‌هاى دنيوى سبك‌تر باشد، چنين اتّفاقى مى‌افتد و درنهايت، وجود او از خواسته‌هاى دنيوى خالى مى‌شود. ✍ مهدی طیّب، ، ص ٧٩ تا ٨٠ 📕 ٧٠ 🌐 سایت اهل ولاء www.ahlevela.com 🔵🔵 فايل صوتي:↙️↙️↙️
۞ بیداری بینالطّلوعین را از دست ندهید. ۞ یکی از چیزهایی که طعمش زیر دندانم مانده، بیداری بینالطّلوعین است که از ساعات بهشتی است و در آن موقع فضا آرام است. @ahlevela
💠 إلهي إلَيكَ أشكو نَفساً بِالسّوءِ أمَّارَةً وَإلى الخَطيئَةِ مُبادِرَةً وَبِمَعاصيكَ مولَعَةً وَلِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً، تَسلُكُ بي مَسالِكِ المَهالِكِ وَتَجعَلُني عِندَكَ أهوَنَ هالِكٍ كَثيرَةَ العِلَلِ طَويلَةَ الأملِ إن مَسَّها الشَرُّ تَجزَعُ وَإنْ مَسَّها الخَيْرُ تَمْنَعُ ، مَيَّالَةً إِلى اللَّعِبِ وَاللَّهْ ومَمْلُوَّة‌ً بِالْغَفْلَةِ وَالسَّهْوِ تُسرِعُ بي إلى الحَوبَةِ وَتُسَوِّفُني بِالتَّوبَةِ، 💠 إلهي أشكو إلَيكَ عَدوَّا يُضِلُّني وَشَيطاناً يُغويني قَد مَلأ بالوَسواسِ صَدري وَأحاطَت هَواجِسُهُ بِقَلبي، يُعاضِدُ ليَ الهَوى وَيُزَيِّنُ لي حُبَّ الدُّنيا وَيَحولُ بَيني وَبَينَ الطَّاعَةِ وَالزُّلفى، 💠 إلهي إلَيكَ أشكو قَلباً قاسياً مَعَ الوَسواسِ مُتَقَلِّباً وَبِالرَّينِ وَالطَّبعِ مُتَلَبِّساً، وَعَيناً عَن البُكاءِ مِن خَوفِكَ جامِدَةً وَإلى ما يَسُرُّها طامِحَةً، 💠 إلهي لاحَولَ لي وَلا قوَّةَ إلاّ بِقُدرَتِكَ وَلا نَجاةَ لي مِن مَكارِهِ الدُّنيا إلاّ بِعِصمَتِكَ؛ 💠 فأسألُكَ بِبَلاغَةِ حِكمَتِكَ وَنَفاذِ مَشيَّتِكَ أن لا تَجعَلَني لِغَيرِ جودِكَ مُتَعَرِّضاً ولا تُصَيِّرَني لِلفِتَنِ غَرَضاً، وَكُن لي عَلى الأعداءِ ناصِراً وَعَلى المَخازي وَالعُيوبِ ساتِراً وَمِنَ البَلاءِ وَاقياً وَعَن المعاصي عاصِماً بِرأفَتِكَ وَرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرَّاحِمينَ. @ahlevela
💠دست بر سر یتیمی بکشی، خدا دوستت میدارد. مظلومی را یاری کنی، خدا دوستت میدارد و . این قبیل کارها را آن‌قدر انجام بده تا یقین کنی که خدا و خوبان دوستت دارند. وقتی یقین کردی که خدا دوستت دارد، مثل پرندهای میشوی که ابتدا از دست آدمیان فرار میکرد؛ امّا چند وقت که صاحبخانه به او آب و دانه داد، به او محبّت پیدا کرد و دیگر از اطاق او بیرون نرفت و هر کاری که صاحبخانه با او کرد، باز هم از او جدا نشد و فرار نکرد. علّتش این بود که فهمیده بود صاحبخانه دوستش دارد. 💠دستگاه خدا که از دستگاه حضرت یوسف کمتر نیست. یکی از همزندانهای یوسف خوابی جعل کرد و تعبیرش را از یوسف پرسید. وقتی یوسف تعبیر کرد، آن زندانی گفت دروغ گفتم و خواب را از خودم ساخته بودم. یوسف گفت: قُضِیَ الاَمرُ، یعنی کار از کار گذشت و آنچه گفتم، واقع خواهد شد. ما هم چند بار دروغی به خدا گفتیم دوستت داریم. بعد که ابتلائات و تبعات این دوستی ظاهر شد، گفتیم خدایا دروغ گفتیم. خداوند فرمود: قُضِیُ الاَمرُ: یعنی کار از کار گذشت و به جمع دوستان ما ملحق شدی. 💠تا دل داریم، عین‌‌الیقین است. همین که دلبر آمد و دل را گرفت و خود به جای آن نشست، حقّ‌‌الیقین است. 💠محبّت اصل دین است. امر و نهی به فروع دین تعلّق میگیرد؛ امّا اصول دین امر و نهی بردار نیست. اگر کسی بر اساس محبّت به خدا و اهل بیت علیهم السّلام کاری میکند، ولو یک جُل کهنه به ضریح یک امامزاده گره میزند، نکند به او امر و نهی کنی. 💠دو نفر مؤمن که یکدیگر را دوست دارند، آن یک ایمانش افضل از دیگری است که محبّتش به دیگری بیشتر است. 📘 /ص126و127 🎤شرح و توضیح /مبحث یازدهم: 18/استادمهدی طیّب👇👇👇 http://www.ahlevela.ir/mp3-sort/mabahese-erfani/bazkhani-va-sharhe-mokhtasare-ketabe-mesbaholhoda/mesbah-11-mohebbat/64%20mahabbat%20%28126p2-end%29%2884-03-18%29.mp3 🔗فایل pdf کتاب 👇👇👇 http://ahlevela.ir/pdf/mesbah.pdf
انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت اول) ششمین زاویه نگرش به مهدویّت، در جهان بینی عرفانی این است که انسان کامل خلیفه خداوند و جانشین و قائم مقام او در عالم است. همان طور که گفتیم، انسان کامل مظهر همه اسماء الهی است. خداوند متعال در رابطه با خلقت حضرت آدم علیه السّلام در قرآن کریم فرموده است: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ...: و هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشینی برای خود قرار خواهم داد. (این امر برای فرشتگان دشوار آمد و نتوانستند هضم کنند.) گفتند: پروردگارا! آیا کسی را در آن (جایگاه) قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؛ در حالی که ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم؟! پس پروردگار فرمود: من چیزی می دانم که شما نمی دانید. سپس خداوند ( برای اینکه پرسش ملائکه را پاسخ گوید و به آنها تفهیم کند) علم همه اسماء را به آدم آموخت و آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می گویید از اسامی ایشان به من خبر دهید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا! تو منزّهی و ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده ای نمی دانیم؛ تو دانا و حکیم هستی. سپس خداوند به آدم فرمود: ای آدم! آنان (ملائکه) را از اسماء ایشان آگاه کن ... . آیات مذکور نشان دهنده این واقعیّت است که وجود انسان کامل ظرفیّت دریافت تمامی اسماء الهی را دارد؛ در حالی که هیچ یک از ملائکه چنین ظرفیّتی نداشتند. همچنین ضمیر (هِم) در کلمه (اسمائِهِم) به ذوی العقول اشاره دارد. این نکته تامّل برانگیزی است و حاکی از آن است که اسمائی که خداوند متعال به حضرت آدم علیه السّلام آموخت الفاظ و حروف نبودند؛ بلکه واقیّات عینی و خارجی بودند. آن واقعیّات به استناد احادیث فراوان چیزی جز حقیقت انسان کامل و وجود مقدّس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام نبودند. زمانیکه حقیقت این اسماء مقدّس بر ملائکه عرضه شد، فرشتگان قادر به درک آنها نبودندو بر ایشان ناشناخته بود؛ ولی آدم علیه السّلام به درک و معرفت این اسماء راه یافت. بدین ترتیب حتّی ملائکه مقرّب مظهریّت تام ندارند و نمی توانند پذیرای تمامی اسماء الهی شوند. اکنون درمیابیم که تنها انسان کامل می تواند خلیفه الهی بر روی زمین باشد و هم اوست که می تواند مظهر همه اسماء و صفات الهی گردد. در نتیجه همه اهل عالم در برابر خلیفه خداوند خاضعند؛ تا جاییکه حتّی ملائکه مقرّب در برابر انسان به سجده افتادند. البتّه فقط ملائکه سجده نکردند؛ بلکه همه کائنات و تمام عالم خلقت سجده کردند و سجده بالاترین درجه خضوع و خشوع است. انسان کامل خلیفه الله است و لذا عالَم که در برابر خداوند متعال تسلیم است، در برابر خلیفه خدا نیز تسلیم خواهد بود. ممکن است این شبهه در اذهان پیش آید که خلیفه و قائم مقام برای زمانی است که مستخلفٌ عنه وجود نداشته باشد. مثلاً وجود قائم مقام وزیر وقتی در وزارتخانه ضرورت می یابد که وزیر در سفر است و حضور ندارد و امور وزارتخانه با دستور و نظر قائم مقام وزیر جریان می یابد. در حالیکه متصوّر نیست خداوند متعال لحظه ای در عالم حاضر نباشد تا نیازی به جانشین باشد؛ کمااینکه در صورت حضور وزیر، وجود قائم مقام ضرورت ندارد. در پاسخ می توان گفت خلیفه خدا مجرای فعل الهی و یدالله است و خداوند متعال عالم را از مجرای او اداره می کند؛ نه اینکه در غیاب خداوند، به جای او بنشیند و به اداره امور عالم بپردازد. مثل مدیری که از طریق ایادی خود کارها را انجام می دهد. به یک تعبیر می توان گفت مدیر کار را انجام می دهد و به تعبیر دیگر می توان انجام کار را به ایادی او نسبت داد. ادامه دارد... 📙 ، ص 80تا 83
انسان كامل خليفه خداوند( قسمت پاياني) ولایت خداوند بالذّات و بالاصاله است و او مستقلّاً محیط و شاهد بر عالم است؛ اما ولایت خلیفه خدا بالتّبع و بالنّیابه است. انسان هستی یا کون جامع است و همه مراتب وجود، از پایین ترین مرتبه اسفل سافلین که حضیض عالم خاک است تا بالاترین مرتبه که فوق اسماء صفات است، در دامنه سیر خلیفه الله قرار دارد؛ از این رو او می تواند در همه عوالم خلیفه خدا باشد. اینکه خداوند فرمود: اِنّی جاعلٌ فی الارضِ خلیفهً، بدین معنا نیست که محدوده خلافت انسان کامل کره زمین است؛ بلکه بدین معناست که محلّ نصب یا جعل خلیفه بر روی زمین است؛ امّا زمانیکه به خلافت منصوب شد، قلمرو خلافتش تمامی عوالم خلقت را در بر می گیرد. به اعتبار جنبه جسمانی، او در زمین خلیفه است؛ ولی به اعتبار مراتب بالاتر وجودش، او خلیفه خداوند در ملکوت، جبروت، لاهوت و تمامی عوالم است. لذا در یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السّلام آمده است: صَحِبوا الدُّنیا بِاَبدانٍ اَرواحُها مُعلّقهٌ بالمَحَلِّ الاَعلی اولئک خُلَفاءُالله فی ارضِه والدُّعاهُ الی دینه: آنان با بدن هایی مصاحب و همنشین دنیا و زمینیان هستند که روح هایشان آویخته به ملکوت اعلی است. ایشان جانشینان خداوند در زمین او هستند و مردم را به دین او می خوانند. بنابراین قلمرو خلافت ایشان از زمین تا محلّ اعلی واَنَّ الی رَبّکَ المُنتَهی است و همه عوالم را در بر می گیرد. 📙، ص ٨٠ تا ٨٣
🔷▪️ تحفه ایی از گنجینه ی معارف امام صادق علیه السلام 🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَرْبَعَةٌ مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِياءِ» چهار چیز از اخلاق پیامبران است. اینها شاخصه‌های اخلاقی پیامبران است و اگر کسی می‌خواهد به افق انبیای الهی راه پیدا کند، راه باز است. نبوّت یک مأموریت و مسؤولیّت است؛ منتهی این مأموریت و مسؤولیّت به کسی محوّل می شود که صلاحیت هایی داشته باشد. با ختم نبوّت مأموریت و مسؤولیّت نبوّت تشریعی پایان یافت؛ امّا به این معنا نیست که بعد از خاتم النّبیّین انسانی که به صلاحیت های نبوّت نائل شود وجود ندارد. البتّه مأموریت نبوّت نخواهد بود؛ چون نبأیی باقی نماند تا نبیّ یی لازم باشد. خبرِ نیامده ای نماند تا خبرآوری لازم باشد. پس مأموریت نبوّت ختم شد؛ امّا باب صلاحیت های نبوّت که بسته نشد. لذا حدیث داریم که پیغمبرخدا ص فرمودند: در امّت من کسانی هستند که «لَيْسُوا بِاَنْبِياء يَغْبِطُهُمُ النُّبُوَّة» مقام نبوّت به حال آنها غبطه می خورد. می گوید ای کاش می شد آنها هم پیغمبر شوند؛ ولی نبوّت ختم است و آنها پیغمبر نیستند؛ ولی از نظر صلاحیت ها، صلاحیت نبوّت را دارند؛ از آن حدّ متعارف هم بالاتر دارند که مقام نبوّت به حالشان غبطه می خورد. لذا در احادیث داریم: «عُلَماءُ اُمَّتِی كَاَنْبِياءِ بَنِی اِسْرائِيلَ» عالمان امّت من مانند انبیای بنی‌اسرائیلند؛ یعنی در صلاحیت ها و کمالات و حتّی حدیث داریم: «عُلَماءُ اُمَّتِی اَفضَلَ مِن اَنْبِياءِ بَنِی اِسْرائِيل» راه به سوی صلاحیت های نبوّت مسدود نیست؛ گرچه مأموریت نبوّت بی معناست؛ چون خبری نماند که خبرآوری لازم باشد. جریان خبرآوری با پیغمبراکرم ص پایان یافت و ابداً پس از او خبرآوری نخواهد بود. چون خبری که آمدنی بود، توسّط پیغمبراکرم ص آمد؛ امّا صلاحیت ها دست‌یافتنی است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَرْبَعَةٌ مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِياءِ» چهار خُلق است که از اخلاق پیغمبران است. ⬅️ بنابراین اگر کسی می خواهد به افق آن صلاحیت ها راه پیدا کند، این چهار خلق را در خودش ایجاد کند. 1⃣ «الْبِرُّ» اهل نیکی و خوبی کردن باشد. 2⃣ «وَ السَّخاءُ» سخاوتمند باشد، بخیل نباشد. 3⃣ «وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ» صبر در برابر مصیبت ها، گرفتاری ها، دشواری ها و تلخی ها داشته باشد. از خود عجز و ضعف نشان ندهد. جزع و فزع و ابراز نارضایتی و ناراحتی نکند؛ بلکه در گرفتاری ها و مصایب صبر کند. 4⃣«وَ الْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤْمِنِ» حقوق مؤمنان را رعایت کند. مؤمن بر مؤمن حقوقی دارد. 🔹برادران و خوهران ایمانی حقوقی بر گردن هم دارند. حضرت فرمودند: چهارمین خلق از اخلاق انبیاء «الْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤْمِنِ» این است که انسان حقّ مؤمنی را ادا کند. قیام کند، راه بیفتد و برای اینکه حقّ مؤمن را ادا کند بلند شود. حقّ او را تضییع نکند و به او بی توجّهی نکند. 🔹امیدوارم خدای‌متعال به همه‌ی ما توفیق دهد که از این معارف بلند، زلال و نابی که امام صادق علیه السلام در دسترس ما قرار دادند و به این سهولت و زبان ساده برای ما بیان فرمودند، در عرصه‌ی عمل بهره بگیریم. در محضر استاد مهدی طیب - 86/08/17 @ahlevela
(1) 🔹 1. هر روز صبح، ، یعنی دعای «اَللّـٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ ...» را بخواند. اشاره کردم که در روایت این دعا آمده است، اگر کسی روز آن را بخواند، از یاران بقیّة‌الله‌الاعظم ارواحنا‌فداه خواهد بود و اگر قبل از ظهور از دنیا برود، خدا او را برای اینکه در رکاب و محضر حضرت باشد، به دنیا برمی‌گرداند. 🔹 2. هر روز مرتبه ذکر را بگوید. 🔹 3. بعد از گرفتن بخواند؛ برای اهل قبور هم این آیه را بخواند؛ و یا خواندن آن را بعد از نمازهای ، ترک نکند. 🔹 4. گفتن اذکاری در این چهل روز توصیه شده است؛ مانند ذکر «یا باقِی»، روزی ١١٣ بار؛ ذکر «یا رَبُّ یا اََللهُ»، روزی ٢٠٤ بار؛ ذکر «یا صَمَدُ»، روزی ١٣٤ بار؛ ذکر «یا عَلِیُّ»، روزی ١١٠ بار و ذکر «یا باسِطَ الْیَدَینِ بِالرَّحْمَةِ»، ٤٠ مرتبه بعد از نماز . 🔹 5. در روزهای و چهل مرتبه سوره‌ی تکاثر: «اَلْهیـٰـكُمُ التَّكاثُرُ» را بخواند. 🔹 6. در طول این چهلّه، هر روز را بخواند. ادامه دارد... 🎤استاد مهدي طيب 92/06/14 @ahlevela
💠من اخلص لله اربعین صباحا فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه 🔹 کسی که ٤٠ روز برای خدا اخلاص بورزد خدای متعال چشمه های حکمت را می گشاید و حکمت از قلبش فوران می کند و بر زبانش جاری می شود. #حديث