eitaa logo
اهل البیت علیهم السلام-کریمی
193 دنبال‌کننده
5هزار عکس
566 ویدیو
36 فایل
در این کانال درباره چهارده معصوم علیهم السلام مطالبی را خدمتتان تقدیم میکنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن علیهم السلام و این قبیل احترام نهادنها را تشنیع میكرد. وقتی سخن او را به در علیه السلام عرض كردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم تا ضریح، زمین را میبوسیدم.» 🔶 روزی در صحن علیه السلام شخصی به [كه اصلاً اذن نمیداد كسی دست ایشان را ببوسد] عرض كرد: «از راه دور آمدهام و میخواهم دست شما را ببوسم.» فرمود: «زمین را ببوس كه از سر من هم بهتر است» 🔶 ایشان میگفت: «من به حال این مردم كه این طور عاشقانه را میبوسند، غبطه میخورم... 🔶 یك بار میخواستند به روضه علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یكی از شلوغها! » و رفتند. مردم هم كه ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی كردند دستشان را به برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم! » 🔶 و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی كه وارد علیه السلام میشود، مشاهده میكند كه از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.» 🔶 ایشان هر ساله به مشرف میشد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه كسالتی كه داشت به مشرف شد. یكی از بستگان نزدیك ایشان میگفت:«با آغوش باز با آن كهولت سن و كسالت، جمعیت را میشكافت و با علاقه ضریح را میبوسید و میجست كه گاهی به زحمت او را از جدا میكردیم...» 🔶 فرزند ایشان نقل میكردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل كسالتی كه داشتند و بنا به تأكید و توصیه پزشكِ مخصوص نمیخواستیم كه ایشان به بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از ، به ایشان گفتم سرانجام به رفتید، فرمود: «پسرم جز كجاست كه آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟» 🔶 وقتی به ، مشرف میشد، از وی تقاضا میكردند كه در خارج از چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سكونت داشته باشند و گه گاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمیكرد و میفرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمیرویم.». ▶️ @Ahlolbait31357
🔶 زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن علیهم السلام و این قبیل احترام نهادن‎ها را تشنیع می‎كرد. وقتی سخن او را به در علیه السلام عرض كردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم تا ضریح، زمین را می‎بوسیدم.» 🔶 روزی در صحن علیه السلام شخصی به [كه اصلاً اذن نمی‎داد كسی دست ایشان را ببوسد] عرض كرد: «از راه دور آمده‎ام و می‎خواهم دست شما را ببوسم.» فرمود: «زمین را ببوس كه از سر من هم بهتر است» 🔶 ایشان می‎گفت: «من به حال این مردم كه این طور عاشقانه را می‎بوسند، غبطه می‎خورم... 🔶 یك بار می‎خواستند به روضه علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یكی از شلوغ‎ها! » و رفتند. مردم هم كه ایشان را نمی‎شناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی كردند دستشان را به برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم! » 🔶 و نیز می‎فرمودند: «انسان هنگامی كه وارد علیه السلام می‎شود، مشاهده می‎كند كه از در و دیوار حرم آن امام رأفت می‎بارد.» 🔶 ایشان هر ساله به مشرف می‎شد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه كسالتی كه داشت به مشرف شد. یكی از بستگان نزدیك ایشان می‎گفت:«با آغوش باز با آن كهولت سن و كسالت، جمعیت را می‎شكافت و با علاقه ضریح را می‎بوسید و می‎جست كه گاهی به زحمت او را از جدا می‎كردیم...» 🔶 فرزند ایشان نقل می‎كردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل كسالتی كه داشتند و بنا به تأكید و توصیه پزشكِ مخصوص نمی‎خواستیم كه ایشان به بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از ، به ایشان گفتم سرانجام به رفتید، فرمود: «پسرم جز كجاست كه آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟» 🔶 وقتی به ، مشرف می‎شد، از وی تقاضا می‎كردند كه در خارج از چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سكونت داشته باشند و گه گاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمی‎كرد و می‎فرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمی‎رویم.». ▶️ @Ahlolbait31357