🔶 زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن #ضریح_امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادنها را تشنیع میكرد. وقتی سخن او را به #علامه_طباطبایی در #حرم_رضوی علیه السلام عرض كردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم #مسجد_گوهرشاد تا ضریح، زمین را میبوسیدم.»
🔶 روزی در صحن #حرم_امام_رضا علیه السلام شخصی به #علامه [كه اصلاً اذن نمیداد كسی دست ایشان را ببوسد] عرض كرد: «از راه دور آمدهام و میخواهم دست شما را ببوسم.» #علامه فرمود: «زمین #صحن را ببوس كه از سر من هم بهتر است»
🔶 ایشان میگفت: «من به حال این مردم كه این طور عاشقانه #ضریح را میبوسند، غبطه میخورم...
🔶 یك بار #علامه_طباطبایی میخواستند به روضه #رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! #حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یكی از شلوغها! » و رفتند. مردم هم كه ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی كردند دستشان را به #ضریح_مبارك برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم! »
🔶 و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی كه وارد #حرم_رضوی علیه السلام میشود، مشاهده میكند كه از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.»
🔶 ایشان هر ساله به #مشهد مشرف میشد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه كسالتی كه داشت به #مشهد مشرف شد. یكی از بستگان نزدیك ایشان میگفت:«با آغوش باز با آن كهولت سن و كسالت، جمعیت را میشكافت و با علاقه ضریح را میبوسید و #توسل میجست كه گاهی به زحمت او را از #ضریح جدا میكردیم...»
🔶 فرزند ایشان نقل میكردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل كسالتی كه داشتند و بنا به تأكید و توصیه پزشكِ مخصوص نمیخواستیم كه ایشان به #مشهد_مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند.
پس از مراجعت از #مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به #مشهد رفتید، فرمود: «پسرم جز #مشهد كجاست كه آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»
🔶 #علامه_طباطبایی وقتی به #مشهد، مشرف میشد، از وی تقاضا میكردند كه در خارج از #مشهد چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سكونت داشته باشند و گه گاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمیكرد و میفرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمیرویم.».
▶️ @Ahlolbait31357
🔶 زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن #ضریح_امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادنها را تشنیع میكرد. وقتی سخن او را به #علامه_طباطبایی در #حرم_رضوی علیه السلام عرض كردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم #مسجد_گوهرشاد تا ضریح، زمین را میبوسیدم.»
🔶 روزی در صحن #حرم_امام_رضا علیه السلام شخصی به #علامه [كه اصلاً اذن نمیداد كسی دست ایشان را ببوسد] عرض كرد: «از راه دور آمدهام و میخواهم دست شما را ببوسم.» #علامه فرمود: «زمین #صحن را ببوس كه از سر من هم بهتر است»
🔶 ایشان میگفت: «من به حال این مردم كه این طور عاشقانه #ضریح را میبوسند، غبطه میخورم...
🔶 یك بار #علامه_طباطبایی میخواستند به روضه #رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! #حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یكی از شلوغها! » و رفتند. مردم هم كه ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی كردند دستشان را به #ضریح_مبارك برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم! »
🔶 و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی كه وارد #حرم_رضوی علیه السلام میشود، مشاهده میكند كه از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.»
🔶 ایشان هر ساله به #مشهد مشرف میشد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه كسالتی كه داشت به #مشهد مشرف شد. یكی از بستگان نزدیك ایشان میگفت:«با آغوش باز با آن كهولت سن و كسالت، جمعیت را میشكافت و با علاقه ضریح را میبوسید و #توسل میجست كه گاهی به زحمت او را از #ضریح جدا میكردیم...»
🔶 فرزند ایشان نقل میكردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل كسالتی كه داشتند و بنا به تأكید و توصیه پزشكِ مخصوص نمیخواستیم كه ایشان به #مشهد_مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند.
پس از مراجعت از #مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به #مشهد رفتید، فرمود: «پسرم جز #مشهد كجاست كه آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»
🔶 #علامه_طباطبایی وقتی به #مشهد، مشرف میشد، از وی تقاضا میكردند كه در خارج از #مشهد چون طُرقبه و ... به دلیل اعتدال هوا، سكونت داشته باشند و گه گاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمیكرد و میفرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمیرویم.».
▶️ @Ahlolbait31357