🔸 #پرسش: بنده، عدم و نبودن در دنیا را ترجیح می دادم. وقتی که انسان در دنیا "و الانسان لفی خسر" است پس من عدم رو ترجیح میدم و برای چی باید توی دنیا زجر بکشم ….خدا چی می خواد از من … و چرا من رو ایجاد کرده؟ حرفم اینه: من، #عدم رو ترجیح میدم و آن وقت دیگه روز قیامت هم جهنم نمی رم
✍اگه هدف کمال و بهره مندی از نعمتها است، به موجودی که در عدم است و ایجاد نشده، کمال و پستی اصلا تعلق نمی گیره و نسبت به چیزی که ایجاد نشده و در عدم است، هیچ مسأله و مشکلی مترتب نمیشه و لذا من دوست داشتم در #عدم باشم، پس چرا خدا من رو خلق کرد؟
✍امان از توهّمات بشر!🤦♂ هیچ موجودی حقیقتاً طالب #عدم نیست، بلکه همگان از عدم می گریزند و ناله ها تماماً از عدم است. فقر، جهل، نقص عضو، غم و غصّه، کینه، حسد، رکود (عدم رشد)، درد و رنج و … ، همگی یا امر #عدمی هستند یا از امری عدمی حکایت می کنند.
🌸بسیاری از مردم خیال می کنند که رنج و بیماری و غم و عذاب و درد و نقص و امثال این امور، حقیقتاً #وجود دارند؛ غافل از آنکه اینها امور عدمی اند. سلامتی امر وجودی است و بیماری نبود سلامتی است. شادی امر وجودی است، و غم نبود شادی است. راحتی امر وجودی است و ناراحتی امر عدمی است. چشم داشتن امر وجودی است و کوری عدم چشم است.
🔸بدون شناخت صحیحی از نیستی و عدم، شناخت دقیقی از #موجودات پیدا نمیکنیم و اندیشیدن به درستی روی نمیدهد؛ بحث از نیستی تاریخچه بسیار طولانی دارد. در میان فلاسفه اسلامی، مبحث نیستی و عدم جایگاه ویژه ای داشته است و خیلی از فلاسفه و حکما و متکلمین نیز در پی نفی یا تایید آن بودن که در آخر #علامه_طباطبایی مشکل رو حل کردند. در میان فلاسفه غرب، نیستی جایگاه دیگری دارد. #هگل، نیستی را معادل وجود میداند و ....
✍بحث از نیستی یک بحث مفصل هست که باید سیر تدریس ش رو طی کرده که در این جا خلاصه ای آن رو ذکر می کنم در مکتب علامه ما دو تا نیستی داریم #ایجاب_عدولی (نه است) و #سلبه_تحصیلی (نیست) که مقصودمان از عدم و نیستی در اینجا ایجاب عدولی است که مراد ضعف وجودی است؛ که همان (نه است) هست. و یک نیستی دیگری داریم به نام سلبه تحصیلی که یک مفهومی تو خالی بیش نیست؛ سلبه تحصیلی وجود ذهنی عدم است که فقط در ذهن هست.......
🔸و بدان و آگاه باش که دنیا محلّ مسابقه است برای رسیدن به مراتب وجودی بالاتر
که همگان چه با جبر و چه با اختیار برای رسیدن به کمالات وجودی بالاتر می دوند؛ لکن برخی افراد، از روی ناآگاهی مسیر را در جهت عکس می دوند.امّا متأسفانه آنانکه پشت به #حضرت_وجود نموده، نیستی ها را وجود پنداشته و دنبال سراب می دوند، موقعی که به محضر وجود محض می رسند پشت به وجودند، چون تمام راه را عقب عقب طی نموده اند؛ پس آنکه پشت به وجود کرده، پشت به وجود و رو به شیطان و جهنّم به سوی خدا برده می شود و کارنامه ی خویش را از پشت دریافت می کند؛ چون پشت به حقیقت وجود ایستاده است
🌸حاصل سخن اینکه تمام مشکلات از عدم است و عجب از برخی انسانها که می خواهند از دست عدم به دامان عدم فرار کنند.اینها در حقیقت طالب عدم نیستند؛ بلکه طالب آنند که از این غمها و رنجها و نقصها رها شوند؛ و نمی دانند که عدم محض، #جهنّم است. اینها در حقیقت عدم محض را نمی جویند، بلکه فنای محض در ذات باری تعالی را خواستارند؛ و فنا را با عدم خلط نموده اند.
✍وقتی کسی می گوید: « من نمی خواستم به دنیا بیایم، چرا خدا مرا به دنیا آورد» در حقیقت #مقصودش این است: « من در مقام فناء، فانی فی الله بودم؛ آنگاه از آن مقام تنزّل نمودم به دنیا؛ و من نمی خواهم در این دنیا باشم و آن فناء فی الله را خواهانم». امّا بی سوادی شخص باعث شده که خیال کند، از عدم آمده و خواهان عدم است. آری ما از مقام فنا آمده ایم و خواهان همان نیز هستیم؛ و این همه انبیاء آمده اند تا راه بازگشت به آن مقام را نشانمان دهند.
🔸یکی از مهمترین شب های ماه رمضان که دارای فضیلت بسیاری است، شب #بیست_و_هفتم می باشد. روایات بسیاری وجود دارد که این شب دارای اعمالی مانند شب زنده داری و احیا نگه داشتن است که این شب را از نظر اهمیت و ارزش، هم راستای شب های قدر می دانند
🔸 #پرسش: حقیقت #مرگ چیست؟ آیا مرگ همان عدم حیات نیست؟ امام باقر(ع): حیات و ممات دو مخلوق از مخلوقات خدایند، معنی این جمله امام چیست؟
✍ درخواست #پرسشگر : «خواهشمندم فردی که به این سوالات پاسخ می دهد با حکمت متعالیه و اندیشمندان این مکتب آشنایی داشته باشد. بنده به دنبال پاسخ ساده نمی گردم. به دنبال سخن تازه ام. هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود»
🔸 #پاسخ: مرگ در نظر منکران برزخ و معاد، یعنی عدم حیات، امّا در نظر معتقدان به برزخ و معاد، مرگ یعنی حالتی که در آن حالت، انسان از حیات مادّی ترقّی می کند به حیات برتر برزخی. پس مرگ آن حقیقتی است که انسان را به درجه برتر حیات می رساند.
✍ #مرگ وجود دارد اما نه بهعنوان پایان همه چیز بلکه بهعنوان شروع حیات و زندگی؛ تنها استحاله ای شکلی صورت میگیرد نه معنایی و محتوایی، مرگ اگر عدم بود نیازمند فرآیند حیات نبود، نیازمند خلقت نبود؛ بلکه هر مخلوقی پس از حیات میرفت تا نابود شود،
🌸لذا خدا می فرماید «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ ... » (ملک آیه 2) او خود را کسی معرفی میفرماید که ابتدا خالق مرگ است و بعد حیات. مرگ خلق شدنی است، یعنی باید فرایندهایی طی شود(حرکت جوهری) تا #مرگ پیدا شود. خلق مرگ از زیباترین مخلوقات الهی است که حیات را در خود نهفته دارد.
✍وقتی عزرائیل(ع) کسی را اماته می کند، از نسبت فعل او با فرد میّت (ترقّی کرده به برزخ) مفهومی انتزاع می شود به نام موت یا مرگ، لذا موت، #وجود_رابط است؛ و وجود رابط، قائم است به طرفین ربط
🔸برای فهم بهتر مطلب باید مبحث #وجود_رابط و مستقل رو بیان کنیم، این بحث از آن دست مسائلی است که برای طرح دقیق آن بایستی بسیاری از مقوله های فلسفی را به کار گرفت. از جمله علم و ادراک, علم حصولی و حضوری, تصور و تصدیق, معقولات ثانیه فلسفی, وجود وماهیت, علت و معلول و… که در این مجال نمی گنجد
🌸موضوع یاد شده از نقش کلیدی در حل و فصل بسیاری از دشواریهای و معضلات فلسفی است که پی نبردن به اهمیت و جایگاه آن در میان مقوله های فلسفی سبب گردیده که بسیاری از رمزها و سخنان و مقوله های پیچیده فلسفی در فلسفه های تجربه گرای #غرب همچنان ناگشوده باقی بماند مثل همین مسئله مرگ
✍طرح نظریه وجود رابط و مستقل از دستاوردهای حکمت متعالیه و از نوآوریهای «ملاصدرا» است که در مکتب #حضرت_علاّمه_طباطبائی به بلوغ رسید
🔸علامه طباطبائی در تبیین #وجود_ربطی، میگوید موجود در یک تقسیم بندی به دو قسم منقسم میشود: موجودى که وجودش «فى نفسه» است که این قسم را «وجود مستقلّ » گویند و موجودى که وجود آن فى غیره است یعنى در غیر خود میباشد وجودی که فانی در غیر است آن را «وجود رابط» مینامند.
🌸از اینجا ثابت میشود که موجود دو گونه است: موجودى که وجودش در خودش بوده و او، وجود مستقلّ است و موجودى که وجودش در غیر خودش است و این، #وجود_رابط میباشد.
✍علامه طباطبائی از تبیین این مطالب نکاتی را به عنوان نتیجه بیان میکنند که به یکی از آنها اشاره میکنیم: ظرفى که #وجود_رابط در آن ظرف متحقّق است، همان ظرفى است که طرفین(قضیّه یعنى موضوع و محمول) در آن وجود دارند خواه این ظرف، ظرف خارج باشد یا ظرف ذهن.
🔸سرّ این مطلب را باید در طبیعت «وجود رابط» جستوجو کرد؛ زیرا #وجود_رابط، وجود خارج از وجود طرفین نیست، پس ظرف هریک از طرفین به عینه همان ظرف «وجود رابط» است.
"ان فهمی قاصرا ان به مغزا کلام استاد"😭😭😭
🦋 عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا
🦋 یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🌺 #عید_سعید_فطر مبارک🌺
🔸 #پرسش: خدا در قرآن گفته است که انسان را از خاک آفریده است. از طرفی در قرآن گفته شده خدا #کن_فیکون می کند. آیا خدا به خاک که عنصر مادی است برای خلق انسان نیاز نداشت؟ اگر توجیه می کنید که خاک را هم خودش آفریده، باز هم از مخلوق خود بی نیاز نبوده است.
✍از این بابت فرقی بین خالق بودن انسان و خدا وجود ندارد. انسان هم اگر چیزی را اختراع می کند مثلا اگر کامپیوتر می سازد از هارد دیسک، پیچ و مهره و … که خودش ساخته استفاده می کند با چه گواهی و دلیلی می توانید بگویید خدا #کن_فیکون می کند؟
🔸 #پاسخ: باید توجّه داشت که از سه زاویه و با سه تخصص می توان به خلقت خدا نگریست؛
با نگاه عارفانه (تخصص #نوع_اول) و یک بار با نگاه حکیمانه (تخصص #نوع_دوم) و بار دیگر با نگاه عالمانه یا فلسفی (تخصص #نوع_سوم)
یک بار از زاویه ی بالا به پایین(تخصص نوع اول و دوم) و بار دیگر زاویه ی پایین به بالا (تخصص نوع سوم)
🌸انسان در ابتدای کار که هیچ اطّلاعی از حقیقت #هستی ندارد تنها همین عالم مادّه را می بیند، لذا همه چیز را از همین زاویه نگاه می نگرد. لذا خیال می کند که وقتی مثلاً دانه ای تبدیل به درخت می شود، حقیقتاً خاک است که تبدیل به درخت می شود ولی از نگاه بالا به پایین (نوع دوم) حقیقت چیز دیگری است. در این نگاه، این حقیقت جبروتی و ملکوتی درخت است که به تدریج خود را در عالم مادّه ظاهر می کند.
اینکه خداوند متعال در بیان آفرینش آدم (ع) فرمود ما انسان را از خاک آفریدیم، از زاویه ی نگاه ما سخن گفته (تخصص نوع سوم).
✍با تخصص #نوع_اول کلّ عالم خلقت چیزی نیست جز ظهور اراده ی خداوند متعال. یعنی یک حقیقت است که رقیق شده از بالا به پایین وقتی از بالا به پایین نگاه میکنیم شخصیتی مقابل هستی وجود ندارد توضیح این مطلب از راه فلسفه برای افراد غیر متخصّص در فلسفه کار بسیار دشواری است؛
🌸امّا قیاسی که بین اختراعات انسانی و خلقت الهی نموده اید، قیاس مع الفارق است؛ چون از نظر فلسفی چیزی به نام کامپیوتر و ماشین و امثال آن وجود ندارد. هیچکدام از این اشیاء یک شیء نیستند بلکه مجموعه ای از اشیاء می باشند که کنار همدیگر قرار گرفته اند و #وحدت_حقیقی بین آنها نیست. متأسفانه توضیح این مطلب فراتر از کلاس فلسفه و برای افراد غیر متخصّص دشوار است؛
✍بیان حقیقت خلقت الهی بسیار دشوار است و اهل حقیقت می دانند که مثالی برای آن نیست
خلقت آدم(ع) مستقیماً از خاک بود؛ یعنی مقداری خاک را با آب آمیختند و گل ساختند؛ و از آن گل، بدن آدم(ع) پدید آمد؛ و به اذن خدا شأنیت اتّصال با نفس را پیدا نمود که از این ربط بین آن بدن و آن نفس، تعبیر می شود به نفس آدم(ع). یعنی #وجود_رابط است. چون خود این ربط، امر وجودی است؛
🔸(برای فهم بهتر این مطالب باید با مبانی حکمت متعالیه و #اصالت_وجود آشنا باشیم)