eitaa logo
امتداد حکمت
185 دنبال‌کننده
228 عکس
33 ویدیو
0 فایل
آدرس کانال استاد در ایتا: http://eitaa.com/ahmad_farhani آدرس کانال استاد در بله: ble.im/join/YWY5ODE4OT آدرس کانال استاد در تلگرام: https://t.me/ahmad_farhani ارتباط با ادمین کانال: @nasr_2022
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 : بنده، عدم و نبودن در دنیا را ترجیح می دادم. وقتی که انسان در دنیا "و الانسان لفی خسر" است پس من عدم رو ترجیح میدم و برای چی باید توی دنیا زجر بکشم ….خدا چی می خواد از من … و چرا من رو ایجاد کرده؟ حرفم اینه: من، رو ترجیح میدم و آن وقت دیگه روز قیامت هم جهنم نمی رم ✍اگه هدف کمال و بهره مندی از نعمتها است، به موجودی که در عدم است و ایجاد نشده، کمال و پستی اصلا تعلق نمی گیره و نسبت به چیزی که ایجاد نشده و در عدم است، هیچ مسأله و مشکلی مترتب نمیشه و لذا من دوست داشتم در باشم، پس چرا خدا من رو خلق کرد؟
✍امان از توهّمات بشر!🤦‍♂ هیچ موجودی حقیقتاً طالب نیست، بلکه همگان از عدم می گریزند و ناله ها تماماً از عدم است. فقر، جهل، نقص عضو، غم و غصّه، کینه، حسد، رکود (عدم رشد)، درد و رنج و … ، همگی یا امر هستند یا از امری عدمی حکایت می کنند. 🌸بسیاری از مردم خیال می کنند که رنج و بیماری و غم و عذاب و درد و نقص و امثال این امور، حقیقتاً دارند؛ غافل از آنکه اینها امور عدمی اند. سلامتی امر وجودی است و بیماری نبود سلامتی است. شادی امر وجودی است، و غم نبود شادی است. راحتی امر وجودی است و ناراحتی امر عدمی است. چشم داشتن امر وجودی است و کوری عدم چشم است. 🔸بدون شناخت صحیحی از نیستی و عدم، شناخت دقیقی از پیدا نمی‌کنیم و اندیشیدن به درستی روی نمی‌دهد؛ بحث از نیستی تاریخچه بسیار طولانی دارد. در میان فلاسفه اسلامی، مبحث نیستی و عدم جایگاه ویژه ای داشته است و خیلی از فلاسفه و حکما و متکلمین نیز در پی نفی یا تایید آن بودن که در آخر مشکل رو حل کردند. در میان فلاسفه غرب، نیستی جایگاه دیگری دارد. ، نیستی را معادل وجود می‌داند و .... ✍بحث از نیستی یک بحث مفصل هست که باید سیر تدریس ش رو طی کرده که در این جا خلاصه ای آن رو ذکر می کنم در مکتب علامه ما دو تا نیستی داریم (نه است) و (نیست) که مقصودمان از عدم و نیستی در اینجا ایجاب عدولی است که مراد ضعف وجودی است؛ که همان (نه است) هست. و یک نیستی دیگری داریم به نام سلبه تحصیلی که یک مفهومی تو خالی بیش نیست؛ سلبه تحصیلی وجود ذهنی عدم است که فقط در ذهن هست.......
🔸و بدان و آگاه باش که دنیا محلّ مسابقه است برای رسیدن به مراتب وجودی بالاتر که همگان چه با جبر و چه با اختیار برای رسیدن به کمالات وجودی بالاتر می دوند؛ لکن برخی افراد، از روی ناآگاهی مسیر را در جهت عکس می دوند.امّا متأسفانه آنانکه پشت به نموده، نیستی ها را وجود پنداشته و دنبال سراب می دوند، موقعی که به محضر وجود محض می رسند پشت به وجودند، چون تمام راه را عقب عقب طی نموده اند؛ پس آنکه پشت به وجود کرده، پشت به وجود و رو به شیطان و جهنّم به سوی خدا برده می شود و کارنامه ی خویش را از پشت دریافت می کند؛ چون پشت به حقیقت وجود ایستاده است 🌸حاصل سخن اینکه تمام مشکلات از عدم است و عجب از برخی انسانها که می خواهند از دست عدم به دامان عدم فرار کنند.اینها در حقیقت طالب عدم نیستند؛ بلکه طالب آنند که از این غمها و رنجها و نقصها رها شوند؛ و نمی دانند که عدم محض، است. اینها در حقیقت عدم محض را نمی جویند، بلکه فنای محض در ذات باری تعالی را خواستارند؛ و فنا را با عدم خلط نموده اند. ✍وقتی کسی می گوید: « من نمی خواستم به دنیا بیایم، چرا خدا مرا به دنیا آورد» در حقیقت این است: « من در مقام فناء، فانی فی الله بودم؛ آنگاه از آن مقام تنزّل نمودم به دنیا؛ و من نمی خواهم در این دنیا باشم و آن فناء فی الله را خواهانم». امّا بی سوادی شخص باعث شده که خیال کند، از عدم آمده و خواهان عدم است. آری ما از مقام فنا آمده ایم و خواهان همان نیز هستیم؛ و این همه انبیاء آمده اند تا راه بازگشت به آن مقام را نشانمان دهند.
🔸یکی از مهمترین شب های ماه رمضان که دارای فضیلت بسیاری است، شب می باشد. روایات بسیاری وجود دارد که این شب دارای اعمالی مانند شب زنده داری و احیا نگه داشتن است که این شب را از نظر اهمیت و ارزش، هم راستای شب های قدر می دانند 
🔸 : حقیقت چیست؟ آیا مرگ همان عدم حیات نیست؟ امام باقر(ع): حیات و ممات دو مخلوق از مخلوقات خدایند، معنی این جمله امام چیست؟ ✍ درخواست : «خواهشمندم فردی که به این سوالات پاسخ می دهد با حکمت متعالیه و اندیشمندان این مکتب آشنایی داشته باشد. بنده به دنبال پاسخ ساده نمی گردم. به دنبال سخن تازه ام. هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود»
🔸 : مرگ در نظر منکران برزخ و معاد، یعنی عدم حیات، امّا در نظر معتقدان به برزخ و معاد، مرگ یعنی حالتی که در آن حالت، انسان از حیات مادّی ترقّی می کند به حیات برتر برزخی. پس مرگ آن حقیقتی است که انسان را به درجه برتر حیات می رساند. ✍ وجود دارد اما نه به‌عنوان پایان همه چیز بلکه به‌عنوان شروع حیات و زندگی؛ تنها استحاله ای شکلی صورت می‌گیرد نه معنایی و محتوایی، مرگ اگر عدم بود نیازمند فرآیند حیات نبود، نیازمند خلقت نبود؛ بلکه هر مخلوقی پس از حیات می‌رفت تا نابود شود، 🌸لذا خدا می فرماید «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ ... » (ملک آیه 2) او خود را کسی معرفی می‌فرماید که ابتدا خالق مرگ است و بعد حیات. مرگ خلق شدنی است، یعنی باید فرایندهایی طی شود(حرکت جوهری) تا پیدا شود. خلق مرگ از زیباترین مخلوقات الهی است که حیات را در خود نهفته دارد. ✍وقتی عزرائیل(ع) کسی را اماته می کند، از نسبت فعل او با فرد میّت (ترقّی کرده به برزخ) مفهومی انتزاع می شود به نام موت یا مرگ، لذا موت، است؛ و وجود رابط، قائم است به طرفین ربط
🔸برای فهم بهتر مطلب باید مبحث و مستقل رو بیان کنیم، این بحث از آن دست مسائلی است که برای طرح دقیق آن بایستی بسیاری از مقوله های فلسفی را به کار گرفت. از جمله علم و ادراک, علم حصولی و حضوری, تصور و تصدیق, معقولات ثانیه فلسفی, وجود وماهیت, علت و معلول و… که در این مجال نمی گنجد 🌸موضوع یاد شده از نقش کلیدی در حل و فصل بسیاری از دشواریهای و معضلات فلسفی است که پی نبردن به اهمیت و جایگاه آن در میان مقوله های فلسفی سبب گردیده که بسیاری از رمزها و سخنان و مقوله های پیچیده فلسفی در فلسفه های تجربه گرای همچنان ناگشوده باقی بماند مثل همین مسئله مرگ ✍طرح نظریه وجود رابط و مستقل از دستاوردهای حکمت متعالیه و از نوآوری‌های «ملاصدرا» است که در مکتب به بلوغ رسید
🔸علامه طباطبائی در تبیین ، می‌گوید موجود در یک تقسیم‌ بندی به دو قسم منقسم می‌شود: موجودى که وجودش «فى نفسه» است که این قسم را «وجود مستقلّ » گویند و موجودى که وجود آن فى غیره است یعنى در غیر خود می‌باشد وجودی که فانی در غیر است آن‌ را «وجود رابط» می‌نامند. 🌸از این‌جا ثابت می‌شود که موجود دو گونه است: موجودى که وجودش در خودش بوده و او، وجود مستقلّ است و موجودى که وجودش در غیر خودش است و این، می‌باشد. ✍علامه طباطبائی از تبیین این مطالب نکاتی را به عنوان نتیجه بیان می‌کنند که به یکی از آنها اشاره می‌کنیم: ظرفى که در آن ظرف متحقّق است، همان ظرفى است که طرفین(قضیّه یعنى موضوع و محمول) در آن وجود دارند خواه این ظرف، ظرف خارج باشد یا ظرف ذهن. 🔸سرّ این مطلب را باید در طبیعت «وجود رابط» جست‌وجو کرد؛ زیرا ، وجود خارج از وجود طرفین نیست، پس ظرف هریک از طرفین به عینه همان ظرف «وجود رابط» است. "ان فهمی قاصرا ان به مغزا کلام استاد"😭😭😭
🦋 عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا 🦋 یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌺 مبارک🌺
🔸 : خدا در قرآن گفته است که انسان را از خاک آفریده است. از طرفی در قرآن گفته شده خدا می کند. آیا خدا به خاک که عنصر مادی است برای خلق انسان نیاز نداشت؟ اگر توجیه می کنید که خاک را هم خودش آفریده، باز هم از مخلوق خود بی نیاز نبوده است. ✍از این بابت فرقی بین خالق بودن انسان و خدا وجود ندارد. انسان هم اگر چیزی را اختراع می کند مثلا اگر کامپیوتر می سازد از هارد دیسک، پیچ و مهره و … که خودش ساخته استفاده می کند با چه گواهی و دلیلی می توانید بگویید خدا می کند؟
🔸 : باید توجّه داشت که از سه زاویه و با سه تخصص می توان به خلقت خدا نگریست؛ با نگاه عارفانه (تخصص ) و یک بار با نگاه حکیمانه (تخصص ) و بار دیگر با نگاه عالمانه یا فلسفی (تخصص ) یک بار از زاویه ی بالا به پایین(تخصص نوع اول و دوم) و بار دیگر زاویه ی پایین به بالا (تخصص نوع سوم) 🌸انسان در ابتدای کار که هیچ اطّلاعی از حقیقت ندارد تنها همین عالم مادّه را می بیند، لذا همه چیز را از همین زاویه نگاه می نگرد. لذا خیال می کند که وقتی مثلاً دانه ای تبدیل به درخت می شود، حقیقتاً خاک است که تبدیل به درخت می شود ولی از نگاه بالا به پایین (نوع دوم) حقیقت چیز دیگری است. در این نگاه، این حقیقت جبروتی و ملکوتی درخت است که به تدریج خود را در عالم مادّه ظاهر می کند. اینکه خداوند متعال در بیان آفرینش آدم (ع) فرمود ما انسان را از خاک آفریدیم، از زاویه ی نگاه ما سخن گفته (تخصص نوع سوم). ✍با تخصص کلّ عالم خلقت چیزی نیست جز ظهور اراده ی خداوند متعال. یعنی یک حقیقت است که رقیق شده از بالا به پایین وقتی از بالا به پایین نگاه میکنیم شخصیتی مقابل هستی وجود ندارد توضیح این مطلب از راه فلسفه برای افراد غیر متخصّص در فلسفه کار بسیار دشواری است؛ 🌸امّا قیاسی که بین اختراعات انسانی و خلقت الهی نموده اید، قیاس مع الفارق است؛ چون از نظر فلسفی چیزی به نام کامپیوتر و ماشین و امثال آن وجود ندارد. هیچکدام از این اشیاء یک شیء نیستند بلکه مجموعه ای از اشیاء می باشند که کنار همدیگر قرار گرفته اند و بین آنها نیست. متأسفانه توضیح این مطلب فراتر از کلاس فلسفه و برای افراد غیر متخصّص دشوار است؛ ✍بیان حقیقت خلقت الهی بسیار دشوار است و اهل حقیقت می دانند که مثالی برای آن نیست خلقت آدم(ع) مستقیماً از خاک بود؛ یعنی مقداری خاک را با آب آمیختند و گل ساختند؛ و از آن گل، بدن آدم(ع) پدید آمد؛ و به اذن خدا شأنیت اتّصال با نفس را پیدا نمود که از این ربط بین آن بدن و آن نفس، تعبیر می شود به نفس آدم(ع). یعنی است. چون خود این ربط، امر وجودی است؛ 🔸(برای فهم بهتر این مطالب باید با مبانی حکمت متعالیه و آشنا باشیم)