توصیف #دکتر_درخشان از #اقتصاد_اسلامی: 🔹 من طرفدار تنظیم امور اقتصادی مسلمین بر اساس دین اسلام هستم. 🔹اقتصاد اسلامی به معنی کشف علم اقتصاد به معنای واقعی خودش [از مبانی فکری اسلامی] است. ▪️اما اقتصاد اسلامی به معنای مجموعه‌ای از احکام اقتصادی، فتاوای اقتصادی، روایات و احادیث اقتصادی را قبول ندارم. پ.ن: این نگاه #پرفسور_درخشان دقیقا در نقطه مقابل دیدگاه اخباریون و اهل حدیثی است که صرفاً قائل به تمسک به ظاهر آیات و روایات هستند. ظاهراً این بخش از کلیپ #مناظره_درخشان در کلیپ‌های تقطیع شده که بصورت انبوه در فضای مجازی پخش شده است، منعکس نمی‌گردد. 💠 احمد نبویان 🇮🇷 🔗@ahmad_nabavian

♨️ قال الخمینی یا قال‌الصادق (علیه‌السلام)! 🔹همه می‌دانیم! از اسلام دیگران انقلاب درنمی‌آمد! جمهوری اسلامی متولد نمی‌شد! همان‌گونه که قرن‌ها گذشت و نشد! بلکه حتی با اسلام برخی از "فقها" انقلاب و جمهوری اسلامی اشتباه بود و اگر به دستشان می‌افتاد نابودش می‌کردند! ✊ فلذا فریاد می‌زنیم که ما مسلمانیم به اسلام خمینی! 🔹 حال هر کس می‌خواهد بگوید قال الصادق و قال الباقر و ...! ما قال الصادق و قال الباقرِ امامین انقلاب را پذیرفته‌ایم و راهمان را مشخص کرده‌ایم! 🔸 دیگران برای خودشان فقیهند! برای ما فهمِ امام از عدالت اسلامی ملاک است و حفظ نظامی که او بنا نهاد از حفظ جان امام عصر بالاتر است! 🔹هم اسلامِ آمریکایی قرآن می‌خواند! هم اسلام انگلیسی قال الصادق می‌گوید! هم اسلام طالبانی اهل جهاد است! 🔸اما ملاک ما برای تشخیص حق و باطل امامین انقلابند. 👌 و همانطوری که سیاست اسلامی یعنی فهم ولیّ جامعه در زمینه سیاست! #اقتصاد_اسلامی هم یعنی تجلی ولایت فقیه در عرصه اقتصاد! والسلام #مناظره_درخشان #فریب_بزرگ ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar

پول چیست؟ پول، طلا نیست. پول، کاغذ نیست. پول، وسیله نیست. لطفا اشتباه نگیرید. پول یک موجودیت اقتصاد سیاسی است. پول تبلور قدرت در عرصه مبادله است. پول محصول دیکتاتوری، دموکراسی یا ولایت است. در دنیای دیکتاتوری، پول محصول استثمار و پذیرش استثمار است. از این روست که دولت‌های سلطه‌گر، با استثمار مردم خود و سایر دولت‌های سلطه‌طلب، پول خود را ارزشمند می‌کنند و قدرت خرید آن را حفظ می‌کنند. اگر جایی از دنیا، دموکراسی را یافتید (که بعید می‌دانم بیابید) پول در این کشورها، محصول توافق همگانی است. ارزش آن نیز به قدرت این توافق بستگی دارد. لذا بسته به گونه حاکمیت سیاسی، پول مناشی قدرت متفاوتی را دارد. اما در نظام ولایت فقیه ماجرا چگونه است؟ در نظام ولایت فقیه، قدرت پول، محصول عهد تاریخی جامعه و امام است. هرچه که این عهد پرقدرت تر شود، ارزش پول بالاتر می‌رود و با کاهش قدرت این عهد، ارزش آن کاهش می‌یابد. اما یک مسئله: آیا کاهش ارزش ریال در ایران، به معنای کاهش عهد میان امام و امت است؟ پاسخ واضح است. اگر صاحبان پول در ایران را مرور کنیم، دسته‌ای از این صاحبان، سرمایه‌سالاران بزرگ و بانک‌های خصوصی هستند که بخش عمده‌ای از پول در دستان این‌هاست. تعدادی اندک اما بسیار پرقدرت. که طبعا این‌ افراد نه‌تنها در نظام تولی و ولایت اجتماعی امام گام بر نمی‌دارند که با ورود به عرصه سفته‌بازی پول، با کاهش ارزش آن کاسبی می‌کنند. لذا مادامی که پول در دست این‌ها گردش کند، عهد امام و امت در موضوع پول کم قدرت می‌شود. اما عموم مردم! بله عموم مردم در طول نظام مقدس جمهوری اسلامی عهد بسیار پرقدرتی را با امام جامعه برقرار کرده‌اند. اما سوال اینجاست که آیا این عموم مردم، بهره‌مندی متوازنی از پول دارند؟ آیا عهد این مردم در پول اشراب شده است؟‌ واضح است که خیر. زمانی که ۶۰ درصد از تسهیلات کشور در دست بانک‌های خصوصی است، عموم مردم بهره چندانی از آن نمی‌برند. و در همین حین، آکادمی‌های تخت سیطره سرمایه‌سالاران فریاد می‌زنند که حاکمیت به عنوان نماینده مردم، حق خلق پول ندارد. لذا قدرت حاکمیت و مردم در پول، اساسا شکل نمی‌گیرد. بنابراین، آن‌چه در ایران شاهد آن هستیم، بدعهدی صاحبان پول با امام است. از این روست که باید بانک‌های خصوصی تعطیل شوند و شرکت‌های بزرگ خصولتی به حاکمیت امام یا مردم درآیند. از این روست که راه حل اصلی مالکیت را باید در تعاونی یا انفال جستجو کرد. ارزش پول، عصاره اطاعت فعالان اقتصادی از از امام است و این‌که فریاد امام جامعه در حوزه اقتصاد مقاومتی اطاعت نمی‌شود را باید عامل کاهش ارزش پول دانست. #پول #اقتصاد_اسلامی #اقتصاد_مقاومتی ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi

نظری به «اقتصاد اسلامی» در اندیشه شهید مطهری کسانی که فکر می‌کنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و یک قلمرو خاص دارد و هر گوشه‌ای و قسمتی از زندگی بشر به یک شیء بخصوص تعلق دارد، تعجب و احیاناً انکار می‌کنند که کسی مسأله‌ای به نام #اقتصاد_اسلامی طرح کند؛ زیرا به عقیده این‌ها هریک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام بعنوان یک دین برای خودش و اقتصاد بعنوان یک علم یا یک فلسفه برای خودش! اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است ممکن است کسی ادعا کند مسئله دین از سایر مسائل مجزاست، ولی این مطلب فرضاً درباره مسیحیت صادق باشد درباره اسلام صادق نیست. دو گونه پیوندِ اسلام با اقتصاد اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم؛ پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیات‌ها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازات‌های مالی یا مجازات‌هایی در زمینه ثروت و غیره دارد. اسلام کتاب البیع، کتاب الاجارة، کتاب الوکالة، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبة و کتاب الوقف دارد. و از طرف دیگر می‌دانیم اصل «نُؤمِنُ بِبَعضٍ و نَکفُرُ بِبَعضٍ» - همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید - مطرود است. علی‌هذا یا باید اسلام را دربست بپذیریم و یا باید دربست رد کنیم. پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می‌باشند. اسلام مردم را توصیه می‌کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار؛ منع دزدی، خیانت، رشوه. همه این‌ها در زمینهء ثروت است و یا قسمتی از قلمرو این مفاهیم، ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امانت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی‌شود. 📚نظری به نظام اقتصادی اسلام؛ مرتضی مطهری 💠 احمد نبویان👈 عضو شوید 🔗@ahmad_nabavian🇮🇷