eitaa logo
آفتابگردان 🌻احمد آباد درچه
503 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
5 فایل
. {بسم‌اللّه‌اَلـرَحمن‌اَلـرَحیمْ}. جهت ارسال پیشنهادات و انتقادات شما بزرگواران در مورد محتواهای کانال آفتابگردان به آیدی زیر مراجعه کنید 🌹 ‌ @Z_shahed
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱جملاتی تامل برانگیز درباره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران که اولین نظامی ای بود که مقام معظم رهبری پشت سر او نماز خواند و به او اقتدا کرد. (شهید خلبان علی اکبر قربان شیرودی) که خلبانان عراقی در محل شهادتش در بغداد به احترام او یک دقیقه سکوت کردند. (شهید خلبان عباس دوران) که وصیت نامه ی او را مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه قرائت نمود. (شهید سروان مسعود آشوری) ای که در 4 عملیات بیش از 10 هزار کیلومتر مربع از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را آزاد نمود . ( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ) که مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه نحوه شهادتش را شرح داد. (شهید سرهنگ ایرج نصرت زاد) که قرآن را با دست نوشت و با ختم نوشتن قرآن شهید شد. (شهید سرهنگ شریف اشراف) که پیام داد«به امام و مادرم بگویید که سیاه کوه لرزید اما انشایی نلرزید» و شهید شد (شهید ستوانیکم وظیفه عبدالحمید انشایی) که اسیر شد و در حال مقاومت به شهادت رسید و لبخند شادی به لبانش نشست (شهید سرباز محمدرضا صادقی) آزاده ای که بیشترین مدت اسارت را تحمل کرد (شهید خلبان حسین لشگری) که در پایان جنگ نارنجک به خود بست و زیر تانک دشمن رفت (شهید سرباز یوسف حیدری) شهید ترور بعد از انقلاب (شهید سپهبد سید محمد ولی قرنی ) شهیدی که ناو جنگی خود را تا آخرین نفس رها نکرد و به شهادت رسید (فرمانده ناوچه پیکان ناخدا محمد ابراهیم همتی) که خبر از شهادت خودش داد و گفت مفقود الاثر می شوم (شهیدی از ل 92 شهید ستوان غلامرضا طرق) که گزارش پر صلابتی از مقاومت رزمندگان در چزابه را به امام خمینی(ره) داد (شهید سرهنگ غلامرضا مخبری) که بخاطر برپایی نماز در اسارت ضد انقلاب به شهادت رسید. (شهید خلبان حسین قاسمی) که مسلمان شد و بلافاصله به شهادت رسید. (وازگن آوسیان یا مهدی محمدی) که مالک اشتر نیروهای مسلح بود. ( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ) قطع نخاعی که 24 سال دمر خوابیدن را بدون ذره ای ناراحتی تحمل کرد و به شهادت رسید. (شهید سرباز رمضان روحی) که دستش در عملیات رمضان قطع شده و آن را در جیبش قرار داده بود تا سرباز ها متوجه نشوند (شهید زارعیان) که گفت ایران کشور پهناوری است اما برای عقب نشینی من جایی ندارد (شهید سرتیپ امیری) 🌱 روز ارتش بردلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران بویژه سروقامتان نیروی زمینی قهرمان مبارکباد. 🇮🇷 🌷🌷 @shohada_kaysar
🌼شب اول قبر شیخ ✍شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي ، اوضاع‌تان در آن طرف چطور است آقاي حائري گفت: وقتی مرا کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون مي‌ديدم. ناگهان شدم از پايين پاهايم، صداهايي می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم مي‌شدند. تمام وجودشان از بود و مرا به هم نشان مي‌دادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند مي‌آمد... 🔵خدايا به دادم برس در اينجا جز تو کسي را ندارم...ناگهان صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش ‌بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر می رفتند تا اینکه شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري ترسيدي من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً ‌ترک مي‌شدم. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مي‌نگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائری شما 38 بار به من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده. 📚گوینده داستان: آيت‌الله العظمي سيد شهاب‌الدين مرعشي نجفي(ره). 👈 کانال مرگ و قیامت
🔴 🌹 مژده به مقلدان 🔵 و کانال رساله امام خامنه‌ای در ایتا افتتاح شد. 🌺شما هم به جمع 141 هزار نفری کانال مقلدان ایشان بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/197001216Ceef0cb9a1f
🌼شب اول قبر شیخ ✍شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي ، اوضاع‌تان در آن طرف چطور است آقاي حائري گفت: وقتی مرا کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون مي‌ديدم. ناگهان شدم از پايين پاهايم، صداهايي می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم مي‌شدند. تمام وجودشان از بود و مرا به هم نشان مي‌دادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند مي‌آمد... 🔵خدايا به دادم برس در اينجا جز تو کسي را ندارم...ناگهان صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش ‌بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر می رفتند تا اینکه شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري ترسيدي من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً ‌ترک مي‌شدم. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مي‌نگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائری شما 38 بار به من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده. 📚گوینده داستان: آيت‌الله العظمي سيد شهاب‌الدين مرعشي نجفي(ره). 🦋🦋