🌱جملاتی تامل برانگیز درباره
شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران
#شهیدی که اولین نظامی ای بود که مقام معظم رهبری پشت سر او نماز خواند و به او اقتدا کرد.
(شهید خلبان علی اکبر قربان شیرودی)
#شهیدی که خلبانان عراقی در محل شهادتش در بغداد به احترام او یک دقیقه سکوت کردند.
(شهید خلبان عباس دوران)
#شهیدی که وصیت نامه ی او را مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه قرائت نمود.
(شهید سروان مسعود آشوری)
#فرمانده ای که در 4 عملیات بیش از 10 هزار کیلومتر مربع از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را آزاد نمود .
( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی )
#شهیدی که مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه نحوه شهادتش را شرح داد.
(شهید سرهنگ ایرج نصرت زاد)
#شهیدی که قرآن را با دست نوشت و با ختم نوشتن قرآن شهید شد.
(شهید سرهنگ شریف اشراف)
#شهیدی که پیام داد«به امام و مادرم بگویید که سیاه کوه لرزید اما انشایی نلرزید» و شهید شد
(شهید ستوانیکم وظیفه عبدالحمید انشایی)
#شهیدی که اسیر شد و در حال مقاومت به شهادت رسید و لبخند شادی به لبانش نشست
(شهید سرباز محمدرضا صادقی)
#شهید آزاده ای که بیشترین مدت اسارت را تحمل کرد
(شهید خلبان حسین لشگری)
#شهیدی که در پایان جنگ نارنجک به خود بست و زیر تانک دشمن رفت (شهید سرباز یوسف حیدری)
#اولین شهید ترور بعد از انقلاب (شهید سپهبد سید محمد ولی قرنی )
#فرمانده شهیدی که ناو جنگی خود را تا آخرین نفس رها نکرد و به شهادت رسید
(فرمانده ناوچه پیکان ناخدا محمد ابراهیم همتی)
#شهیدی که خبر از شهادت خودش داد و گفت مفقود الاثر می شوم
(شهیدی از ل 92 شهید ستوان غلامرضا طرق)
#شهیدی که گزارش پر صلابتی از مقاومت رزمندگان در چزابه را به امام خمینی(ره) داد
(شهید سرهنگ غلامرضا مخبری)
#شهیدی که بخاطر برپایی نماز در اسارت ضد انقلاب به شهادت رسید.
(شهید خلبان حسین قاسمی)
#مسیحی که مسلمان شد و بلافاصله به شهادت رسید.
(وازگن آوسیان یا مهدی محمدی)
#شهیدی که مالک اشتر نیروهای مسلح بود.
( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی )
#جانباز قطع نخاعی که 24 سال دمر خوابیدن را بدون ذره ای ناراحتی تحمل کرد و به شهادت رسید.
(شهید سرباز رمضان روحی)
#شهیدی که دستش در عملیات رمضان قطع شده و آن را در جیبش قرار داده بود تا سرباز ها متوجه نشوند
(شهید زارعیان)
#شهیدی که گفت ایران کشور پهناوری است اما برای عقب نشینی من جایی ندارد
(شهید سرتیپ امیری)
🌱 روز ارتش بردلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران بویژه سروقامتان نیروی زمینی قهرمان مبارکباد.
🇮🇷#کانال_شهدای_کیسار
🌷🌷 @shohada_kaysar
🌼شب اول قبر شیخ #مرتضی_حائری
✍شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز #ليلة_الدّفن خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي #حائري، اوضاعتان در آن طرف چطور است آقاي حائري گفت: وقتی مرا #دفن کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون ميديدم. ناگهان #متوجه شدم از پايين پاهايم، صداهايي #وحشتناک می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم ميشدند. تمام وجودشان از #آتش بود و مرا به هم نشان ميدادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند ميآمد...
🔵خدايا به دادم برس در اينجا جز تو کسي را ندارم...ناگهان #متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من ميآمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقبتر می رفتند تا اینکه #ناپديد شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري ترسيدي من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک #لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً #زهره ترک ميشدم. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که #لبخند بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مينگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائری شما 38 بار به #زيارت من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين #اولين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده.
📚گوینده داستان: آيتالله العظمي سيد شهابالدين مرعشي نجفي(ره).
👈 کانال مرگ و قیامت
🔴 #اطلاعیه_مهم
🌹 مژده به مقلدان #امام_خامنهای
🔵 #اولین و #بزرگترین کانال رساله امام خامنهای در ایتا افتتاح شد.
🌺شما هم به جمع 141 هزار نفری کانال مقلدان ایشان بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/197001216Ceef0cb9a1f
🌼شب اول قبر شیخ #مرتضی_حائری
✍شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز #ليلة_الدّفن خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي #حائري، اوضاعتان در آن طرف چطور است آقاي حائري گفت: وقتی مرا #دفن کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون ميديدم. ناگهان #متوجه شدم از پايين پاهايم، صداهايي #وحشتناک می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم ميشدند. تمام وجودشان از #آتش بود و مرا به هم نشان ميدادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند ميآمد...
🔵خدايا به دادم برس در اينجا جز تو کسي را ندارم...ناگهان #متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من ميآمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقبتر می رفتند تا اینکه #ناپديد شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري ترسيدي من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک #لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً #زهره ترک ميشدم. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که #لبخند بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مينگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائری شما 38 بار به #زيارت من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين #اولين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده.
📚گوینده داستان: آيتالله العظمي سيد شهابالدين مرعشي نجفي(ره).
🦋🦋