هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 ايمان و اسلام حضرت حمزه(علیه السلام)
✍️ عناوین یادداشت:
ايمان و اسلام حضرت حمزه(ع) / نگاهی به نقش حضرت حمزه(ع) در رشد و نمو اسلام / فضائل حضرت حمزه(ع) از منظر آیات / اصحاب اعراف چه کسانی هستند؟ / منظور از فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ چه کسانی هستند؟ / شهادت حمزه(ع) و صبر پيغمبر(ص) / فضائل حضرت حمزه(ع) از منظر روایات / مقام حمزه سیدالشهدا و سه عمل برتر در کلام پیامبر (ص) / چرا به حضرت حمزه(ع) لقب سيدالشهدا داده اند؟ / عزاداری پیامبر(ص) بر حمزه(ع)؛ پاسخ محکم به ادعای وهابیت / فضيلت زيارت حضرت حمزه (ع)
✍️ اشاره:
در آيه شريفه 122 سوره انعام، دو مثال مطرح شده است كه هر دو درباره كفر و ايمان است؛ قرآن مجيد در مثال اوّل، ايمان را به حيات و زندگى، و كفر را به مرگ و نيستى تشبيه كرده است؛ و در مثال دوّم، ايمان را به نور و كفر را به ظلمت.
یکی از احتمالات این است که اين آيه درباره حضرت حمزه، عموى بزرگوار پيامبر عظيم الشأن اسلام، و ابوجهل، دشمن سرسخت پيامبر(ص) نازل شده است.
حمزه از كسانى است كه در صدر اسلام ايمان نياورد؛ شايد مى خواست با مطالعه و تحقيق بيشتر، آيين برادرزاده اش (اسلام) را بپذيرد. از اين رو، حمزه در صدر اسلام، سكوت اختيار كرده بود و از طرف ديگر، دشمنان اسلام مخصوصاً ابوجهل هر روز به گونه اى مزاحم پيامبر(ص) مى شدند و موانعى بر سر راه آن حضرت ايجاد مى كردند. روزى ابوجهل، پيامبر(ص) را بسيار مورد اذيّت و آزار قرار داد و جسارت را به حدّى رساند كه مردم بت پرست نيز از مشاهده آن متأثّر شدند. حمزه - كه مردى بسيار شجاع و قدرتمند بود - آن روز به شكار رفته بود. وقتى از شكار برگشت خبر اذيّت ها و اهانتهاى ابوجهل را به او رساندند. حمزه كه از پيش ماجراجويى هاى ابوجهل را مى دانست، خشمگين شده، به سراغ ابوجهل آمد و به او پرخاش كرده، مشت محكمى بر بينى او وارد كرد؛ به گونه اى كه خون از بينى اش جارى شد، ابوجهل با اين كه نيرومند و داراى قوم و قبيله زيادى بود؛ ولى از هيبت و شجاعت حمزه ترسيد و عكس العملى از خود نشان نداد. در اين هنگام بود كه حمزه به اسلام گرويد و بر آستان خدا و رسولش، سر تسليم فرود آورد.
بر همين اساس آيه شريفه فوق نازل شد كه: «آيا كسى (حمزه) كه مرده بود و با پيوستن به اسلام او را زنده كرديم و قلب او نورى افروختيم كه مسيرش را در بين مردم انتخاب كرد، همانند كسى است (ابوجهل) كه در ظلمات و تاريكى ها گرفتار است و آن قدر متعصّب و لجوج است كه از اين ظلمات خارج نمى گردد، افراد بى ايمان بر اين عقيده اند كه عملشان شايسته است؛ در حالى كه روز به روز در لجن زار شقاوت، كفر و بدبختى فرو مى روند».
📖 مطالعه تفصیلی یادداشت:
makarem.ir/news/fa/News/Details/406138
#رسول_خدا(ص) #حمزه_سیدالشهدا
#حضرت_حمزه(ع) #جنگ_احد
#اسلام #ابوجهل #وهابیت
____
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔶 اهميّت نظام ارزشى هر جامعه
يكى از مهمترين چيزهايى كه در سرنوشت اجتماع تأثيرگذار است، نظام ارزشى آن جامعه است. جامعه براى هر چيزى اهميّت قائل شود و آن را ارزش قلمداد كند، مردم به سمت همان چيز مىروند تا در جامعه ممتاز شوند.
اگر در جامعهاى مقام و ثروت، ملاك ارزش شناخته شود، غالب مردم به سوى آن مىروند و مسابقه مقام و ثروت برگزار مىگردد. ميلياردها تومان هزينه مىكنند تا پست مهم و مناسبى اختيار كنند. خانهاى مىخرند كه چندين ميليارد تومان در آن هزينه شده باشد؛ خانهاى در بهترين نقطه شهر، مجهّز به سيستم هوشمند كه حتّى اگر در خارج از كشور باشد و كسى به قصد سرقت وارد خانهاش شود، هم صاحب خانه مطّلع مىشود و هم پليس در جريان قرار مىگيرد!
بنابراين، اگر معيار ارزشى جامعهاى پول و ثروت باشد همه مردم براى به دست آوردن بيشتر آن دو مسابقه مىدهند. امّا اگر در جامعهاى شخصيّت در علم و تقوا و ايمان بود مردم هم به سوى اين ارزشهاى معنوى سوق پيدا مىكنند.
كار پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تغيير نظام ارزشى عصر جاهليّت بود. لذا هنگامى كه قرآن بر آن حضرت نازل شد و پيامبر(ص) اسلام را به مردم عرضه كرد، گفتند: «لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ؛ چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از اين دو شهر (مكّه و طائف) نازل نشده است». (زخرف:31)
علّت اين نوع برخورد مشركان مكّه، اين بود كه نظام ارزشى آنها پول و مقام بود. و لذا وقتى كه از آن حضرت معجزه خواستند بر همين اساس و ديدگاه تقاضاى خود را مطرح كردند. توجّه فرماييد:
«ما هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا اين كه چشمه جوشانى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازى، يا باغى از نخل و انگور از آنِ تو باشد؛ و در لابهلاى آن نهرها جارى سازى. يا قطعات (سنگهاى) آسمان را آن چنان كه مىپندارى، بر سر ما فرود آورى؛ يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى. يا براى تو خانهاى پرنقش و نگار از طلا باشد، يا به آسمان بالا روى، و حتّى اگر به آسمان روى ايمان نمىآوريم، مگر اين كه نامهاى (از سوى خدا) بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم!» بگو: «منزّه است پروردگارم (از اين سخنان بىمعنا)! مگر جز انسانى فرستاده (از سوى خدا) هستم؟!».(اسرا:90-93)
پيامبر(ص) مبعوث شد كه اين نظام ارزشى عصر جاهليّت كه محصول آن ابوسفيانها و ابوجهلها و ابولهبها بودند را عوض كند و نظام ارزشى اسلام را كه محصول آن سلمانها و ابوذرها و مقدادهاست جايگزين آن كند.
شيخ بهايى و ترويج نظام ارزشى
شيخ بهايى رحمه الله از علماى بزرگ شيعه خدمات زياد و كارهاى مهمّى انجام داد.
شاه عبّاس تصميم گرفت به عنوان تقدير و تشكّر از زحمات شيخ جايزهاى به وى تقديم كند. در اين زمينه با آن عالم جليل القدر مشورت كرد.
شيخ گفت: من هيچ توقّعى از شما ندارم، جز اين كه يك روز اسب مخصوص سلطنتى را در اختيارم بگذارى تا در خيابان چهار باغ سوار بر آن شوم و تو پياده همراه من بيايى!».
شاه گفت: اين چه درخواستى است و چه فايدهاى براى تو دارد؟
شيخ گفت: بعداً آثار آن را خواهيد ديد! شاه عباس موافقت كرد و آن كار انجام شد، و مردم به ارزش و موقعيّت علم و علما پى بردند و علم و دانش از ارزشهاى اصيل جامعه شد و اقبال مردم به حوزههاى علميّه زياد شد.
پس از يك سال تمام مدارس علميّه اصفهان مملوّ از طلّاب علوم دينيّه شد.
آرى هر چيزى كه به عنوان ارزش در جامعه مطرح شود مردم به سوى همان چيز جذب مىشوند.
لذا بايد نسبت به اين مسأله مهم توجّه كافى و لازم را مبذول داشت كه اگر ارزشها از مسير اصلى خود منحرف شوند جوانهاى جامعه نيز به انحراف كشيده مىشوند.
📚 منبع: داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله مكارم شيرازى (مدظله)، صص: 159-161.
#پيامبر_اسلام #بعثت #سلمان #ابوذر #مقداد
#نظام_ارزشى #جامعه #شیخ_بهایی #شاه_عبّاس
#ارزشها #مقام #ثروت #پول #علم #تقوا #ايمان
#اصفهان #طلبه #حوزه_علمیه #داستان_دوستان
#جاهليّت #ابوسفيان #ابوجهل #ابولهب
____