eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴سهراب سپهري و «زيبا‌بيني» 🖊احمدحسين شريفي 🔸دربارة يک موضوع واحد ممکن است دو نگرش و نگاه کاملاً متضاد وجود داشته باشد و هر دو هم درست باشند؛ اما يکي نيروکش و ديگري نيروبخش؛ يکي مرگ‌آور و ديگري حيات‌بخش؛ يکي زشت‌بين و ديگري زيبابين. 🔸با ديدن گلي که بر شاخه‌هاي پر خار روييده است، مي‌توان گفت: چه دنياي بدي! حتي «شاخه‌هاي گل» هم خار دارند! و مي‌توان گفت: چه دنياي زيبايي حتي «شاخه‌هاي پر خار» هم گل دارند. هر دو سخن، درست است؛ اما اولاً، دريچة نگاه متفاوت است؛ نگرش آنها به عالم و آدم متفاوت است و ثانياً، نتيجه و‌ آثار اين دو نوع نگاه هم بسيار متفاوت است. 🔸مرحوم سهراب سپهري (1307-1359) از جملة شاعراني بود که سعي مي‌کرد بينشي مثبت به پديده‌هاي عالم داشته باشد؛ «نگاهي آيه‌اي»، اثربخش، نيروزا، حرکت‌آفرين و زيبابين را به پديده‌هاي عالم القا مي‌کرد: من نمي‌دانم که چرا مي‌گويند «اسب حيوان نجيبي است»؟ «کبوتر زيباست»؟ و چرا در قفس هيچ کسي کرکس نيست؟ گل شبدر چه کم از لالة قرمز دارد؟ چشم‌ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد واژه‌ها را بايد شست واژه بايد خود باد واژه بايد خود باران باشد 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌
🔴راز ناآشکارگي بسياري از امور اين جهان 🖊احمدحسين شريفي 🔸ساده‌انديشان چنين مي‌پندارند که چقدر خوب بود اگر در اين عالم همه چيز آشکار مي‌شد! پرده‌اي بر چهره‌اي يا حجابي بر انديشه‌اي و يا حاجبي بر قلبي نبود! مي‌گفت: «من اناری را، می‌کنم دانه، به دل می‌گویم: خوب بود این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود.» 🔸اما حقيقت آن است که آشکارگي درون آدميان، نظم و انتظام عالم را به هم مي‌زد. انتظام زيست بشري را به هم مي‌ريخت. به همين دليل خود سپهري، پس از چنان تمناي نادرستي، بلافاصله متوجه پيامدهاي ناگوار تحقق چنين تمنايي شده و مي‌گويد:‌ «می‌پرد در چشمم آب انار: اشک می‌ریزم. مادرم می‌خندد. رعنا هم.» (حجم سبز، در هشت کتاب، ص344-345) 🔸(ص) چه زيبا چرايي عدم آشکارگي پاره‌اي از حقايق را در اين دنيا بيان مي‌کند: «اگر مي‌دانستيد پس از مرگ چه خواهيد ديد؛ هرگز غذائى با اشتها نمى‏خورديد و هرگز با رغبت چيزي نمي‌نوشيديد و براي آرامش وارد خانه‌اي نمي‌شديد؛ بلکه بر بلندى‏ها رفته سينه خويش مي‌خراشيديد و بحال خويش مي‌گريستيد» هم مي‌گفت: استن اين عالم اي جان غفلت است هوشياري اين جهان را آفت است هوشياري ز آن جهان است و چو آن غالب آيد پست گردد اين جهان هوشياري آفتاب و حرص يخ هوشياري آب و اين عالم وسخ ز آن جهان اندک ترشح مي‌رسد تا نلغزد در جهان حرص و حسد گر ترشح بيشتر گردد ز غيب ني هنر ماند در اين عالم نه عيب 🔸بدون غفلت از انگيزه‌ها و حالات دروني ديگران، و حتي بدون فراموشي ناگواري‌ها، هيچ التذاذي پديد نمي‌آمد. روابط انساني از هم مي‌پاشيد: ليک حق بهر ثبات اين جهان مُهرشان بنهاد بر چشم و دهان 🔸در صورت آگاهي دائمي از بدي‌ها و جفاها و غم‌ها، کار معيشت آدميان، سامان نمي‌يافت. مولوي چه زيبا مي‌گفت: گاو اگر واقف ز قصابان بدي کي پي ايشان بدان دکان شدي يا بخوردي از کف ايشان سبوس يا بدادي شيرشان از چاپلوس ور بخوردي کي علف هضمش شدي گر ز مقصود علف واقف بدي پس ستون اين جهان خود غفلتست ... ز آن همي تاني بدادن تن به کار که بپوشد از تو عيبش کردگار همچنين هر فکر که گرمي در آن عيب آن فکرت شدست از تو نهان بر تو گر پيدا شدي زو عيب و شين زو رميدي جانت بعد المشرقين 🔸البته کساني که ظرفيت لازم را داشته باشند، چنين آگاهي‌هايي را دارند. بر آشکار و نهان و سرّ و علن افراد آگاهي دارند و البته از اين آگاهي هرگز به سود خود استفاده نمي‌کنند. هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند ×××× دست را بر اژدها آن کس زند که عصا را دستش اژدرها کند سر غيب را آن سزد آموختن که ز گفتن لب تواند دوختن در خور دريا نشد جز مرغ آب فهم کن و الله اعلم بالصواب 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴نگاه توحيدي در شعر سپهري 🖊احمدحسین شریفی 🌹وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم‏ (بقره، ۱۱۵) 🔶شعر (1307-1359) نگاهی توحیدی را به عالم به نمایش می‌گذارد. او خدا را در همه هستی می‌بیند؛ در لای شب‌بوها، در پای درخت کاج، در آب و گیاه و در همه ذرات عالم. او دشت را سجده‌گاه خود و باد را مؤذن خدا می‌داند. او در علف و موج و نسیم و باغچه نیز نشانه‌های خدا را می‌جوید و می‌بیند: اهل کاشانم. روزگارم بد نیست. تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری دارم، بهتر از برگ درخت. دوستانی، بهتر از آب روان. و خدایی که در این نزدیکی است: لای این شب‌بوها، پای آن کاج بلند. روی آگاهی آب، روی قانون گیاه. من مسلمانم. قبله‌ام یک گل سرخ. جا نمازم چشمه، مهرم نور. دشت سجادة من. من وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرم. در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف. سنگ از پشت نمازم پیداست: همه ذرات نمازم متبلور شده است. من نمازم را وقتی می‌خوانم که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدستة سرو. من نمازم را پی «تکبیرة الاحرام» علف می‌خوانم، پی قد قامت موج. کعبه‌ام بر لب آب‌، کعبه‌ام زیر اقاقی‌هاست. کعبه‌ام مثل نسیم‌، می‌رود باغ به باغ‌، می‌رود شهر به شهر. «حجر الاسود» من روشنی باغچه است. (سهراب سپهری، «صدای پای آب» در هشت کتاب، ص۲۷۱-) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴نگاه آیه‌ای سهراب سپهری به پدیده‌ها 🖊احمدحسین شریفی 🔶پیشتر در همین کانال به تناوب، درباره شعر (1307-1359) و نوع نگاه او به هستی و زندگی نکاتی را بیان کرده‌ام. در اینجا یکی دیگر از برجستگی‌های شعر سپهری را مطرح می‌کنم. 🔶سپهری نگاهی آیه‌ای به عالم دارد. او حقایقی را در همین امور خرد و ناچیزی که در اطرافمان می‌گذرد نمایان می‌کند. از نگاه سپهری فهم حقیقت و بلکه مشاهده حقیقت امری دشوار نیست. این ما هستیم که یافتن حقیقت را بر خود دشوار کرده‌ایم. ما آدمیان به جای زندگی با حقایق نمایان، دنبال یافتن آنها در لابلای مباحث فلسفی و نوشته‌های پیچیده هستیم! 🔶او در نامه‌ای به یکی از دوستانش می‌نویسد: 🌹«در این لحظه می‌اندیشم، چقدر آدم‌ها بیراهه می‌روند. از کنارِ گُل بی‌اعتنا می‌گذرند. می‌روند تا شعرِ گُل را در صفحه یک کتاب پیدا کنند و بخوانند. رو به روی زندگی نمی‌ایستند تا مُشاهده کنند. برای همین است که حرف‌ها به دل نمی‌نشیند، برای همین است که در شعرها شوری نیست، در نقّاشی‌ها جوششِ زندگی گُم شده است. چرا نگویم که من صدایِ قورباغه را در بهار بر بسیاری از آهنگ‌ها برتری می‌دهم؟ می‌دانی؟ ما را ترسانده‌اند. ما را آموخته‌اند. وگرنه چرا می‌ترسیم بگوییم اگر پایِ سنجش به میان آید، اثری که صدای قورباغه در ما می‌گذارد شاید هم‌ترازِ تأثیرِ ژرف‌ترین برخوردها در زندگیِ ما باشد.» (سهراب سپهری، (هنوز در سفرم) ، نامه‌های دوستان، صفحه 85) @Ahmadhoseinsharifi 🌹