🟡بحثی در نشانههای ظهور
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همانطور که دیروز وعده داده بودم درباره تطبیق ناشیانه و نادرست روایات نشانههای ظهور بر حوادثی مثل حوادث لبنان و سوریه، لازم است قدری بیشتر توضیح دهم.
تقريباً در همة اديان و مکاتبي که معتقد به منجي هستند، علائم و نشانههايي براي زمان #ظهور او بيان شده است. و باز هم تقريباً ميتوان گفت که همة آنها در مقاطع مختلفي از تاريخ خود، گمان کردهاند که آن نشانهها تحقق يافته است و شرايط و ويژگيهاي آخر الزمان کاملاً نمايان شده است.
به عنوان مثال، بسياري از مسيحيان نخستين، از جملة يهودياني بودند که ميپنداشتند، عيسيبن مريم، همان موعود منتظر و منجي يهوديان است. اما پس از مدتي که ديدند، مسيح نيز نتوانست آن انتظارات را محقق سازد، و به پندار آنان به صليب آويخته شد، برخی از آنان از ایمان خود به او پشیمان شدند و برخی دیگر چنين معتقد شدند که پس از سه روز که از مرگ او گذشت، مجدداً از قبر خود برخاسته و به آسمانها رفته است و منتظر موقعيتي ديگر است. و از آن زمان تاکنون دههاو بلکه صدها تاریخ را برای ظهور مجدد مسیح تعیین کردهاند! اما باز هم ....
شبيه به همين روند را ميتوان به گونهاي ديگر در جهان اسلام نيز مشاهده کرد. در مقاطع مختلف تاريخي حتي در زمان حضور ائمه اطهار علیهم السلام نيز عدهاي از مسلمانان دست به تطبيق شرايط و تعيين وقت ميزدند و حتي قيامهايي را به نام مهدي موعود شکل دادند که از آن جمله ميتوان به قيام مختار براي انتقامگيري از قاتلان امام حسين اشاره کرد. مختار زماني که ديد، مردم حاضر به همکاري با او در اين قيام نيستند. از اعتقاد به مهدويت که پيامبر اکرم (ص) و ساير ائمه از آن خبر داده بودند استفاده کرد و رهبري قيام را بر عهدة محمد بن حنفيه، فرزند اميرمؤمنان و برادر امام حسين گذاشت و از هم نامي محمد بن حنفيه با مهدي موعود، نهايت استفاده را کرد. و خودش را به عنوان نائب و جانشين او معرفي نمود. و بدين ترتيب حمايت عدة زيادي را جلب نمود. در قيام نفس زکيه نيز از اين اعتقاد نهايت بهرهبرداري را کردند. در اواخر دوران بني اميه که سادات حسني دست به قيامهاي متعدد و پراکندهاي زدند، نفس زکيه نيز قيام کرد. قيام او تا آنجا اهميت پيدا کرد که حتي عدهاي از عباسيان نيز با او بيعت کردند و حتي برخي از ياران امام صادق از وي خواستند تا با نفس زکيه به عنوان مهدي منتظر بيعت نمايد. امام صادق در پاسخ فرمودند که اگر هدف محمد از قيام، امر به معروف و نهي از منکر است، کار او را تأييد کرده و از او حمايت ميکنم اما اگر واقعاً معتقد است که مهدي موعود است، اشتباه ميکند؛ او مهدي موعود نيست.
به هر حال، يکي از آسيبهاي جدي و مخربي که ممکن است انديشة #مهدويت را به انحراف بکشاند، ايجاد عطش کاذب براي ظهور و بحث تعيين وقت براي ظهور امام زمان است. اين مسأله متأسفانه، امروزه در جامعة ما کم و بيش توسط عدهاي از سخنرانان و مداحان، آگاهانه يا ناآگاهانه، دامن زده ميشود. و بايد به شدت با آن مقابله کرد و اجازه نداد که اين باور و اعتقاد پاک و حيات بخش و نيروزا، ملعبة دست عدهاي از افراد قرار گيرد و با برانگيختن احساسات صرف و غيرواقعگرايانه، موجبات نااميدي و يأس و سرخوردگي اجتماعي را ايجاد کنند.
♦️بايد بدانيم که:
اولاً، خرد تاريخي ما حکم ميکند که از تاريخ عبرت گرفته و در باب زمان ظهور، تعيين وقت نکنيم.ثانياً، بسياري از روايات علائم ظهور، به دليل ابهامي که دارند نشانههاي قطعي و يقيني را به ما نميدهند و بر اساس آنها نميتوان وقت ظهور را تعيين کرد. في المثل اين سخن امير مؤمنان را که ميفرمايد: العجب کل العجب بين الجمادي و رجب ...، هرگز نميتوان با قاطعيت تطبيق بر مصداق خاصي کرد. در همين سالهاي اخير دیدیم که برخي از سخنران در جنگ اول خليج فارس، (در سال 1369) اين خطبه را به آن حادثه تطبيق کردند. چند سال پيش، عدهاي آن را به خراب شدن برجهاي مرکز تجارت جهانی در آمريکا تطبيق کردند. يا مسألة دجال و خروج سفیانی، را نيز نبايد بر افراد و اشخاص خاصي تطبيق نمود. زيرا اصولاً براي بسياري از انديشمندان بزرگ و مهديپژوهان سترگ، هنوز حقيقت دجال و سفیانی چندان معلوم نيست. آيا اين عناوین به شخص و فرد خاصي اشاره دارد؟ يا آنکه بياني تمثيلي از يک جريان و پديده است؟ پس نبايد بدون تأمل به خود اجازه دهيم که آن را بر هر فرد يا جرياني تطبيق نماييم.
ثالثاً، روايات فراواني از ائمة اطهار داريم که به شدت از توقيت يا تعيين وقت نهي نمودهاند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹