🔴ويژگيهاي پرسشهاي انسانشناسي کلنگر
🔈احمدحسين شريفي
✍️ تقرير بخشي از درسهاي استاد شريفي با عنوان «انسانشناسي و علوم انساني»
🔸به طور کلي ميتوان ويژگيهاي زير را براي پرسشهاي انسانشناسي کلنگر برشمرد:
1.اين نوع پرسشها دربارة انسان، از سنخ پرسشهاي علوم انساني نيستند؛ بلکه ميتوان آنها را از پرسشهاي «علوم انساني ساز» به شمار آورد؛ يعني نوع پاسخ به اين پرسشها است که ميتواند ساختار علوم اجتماعي و انساني را متحول کند. ريمون آرون ميگفت: «من شخصاً از این دفاع میکنم که همۀ دستگاههای بزرگ جامعهشناسی با نوعی بینش کلی دربارۀ انسان و تاریخ همبستهاند.» و آلوين گلدنر نيز ميگويد: «برای آگاهی از خصیصههای یک جامعه و دانستن اینکه جامعهشناسی چیست لازم است عمیقترین پیشفرضهای آن را نسبت به انسان و جامعه مشخص سازیم.» البته اين دو شخصيت فقط بر تقدم انسانشناسي نسبت به جامعهشناسي يا حداکثر علوم اجتماعي تأکيد کردهاند؛ اما همين مسأله دربارة ساير علوم انساني و از جمله روانشناسي نيز صادق است. يعني نوع پاسخي که پرسشهاي انسانشناسي کلنگر ميدهيم، بينش کلي ما دربارة روانشناسي را نيز تحت تأثير قرار ميدهد.
2.پرسشهاي کلان دربارة سرشت و سرنوشت انسان، تقدم رتبي و منزلتي بر پرسشهاي جامعهشناختي و روانشناختي و اقتصادي دربارة انسان دارند. بدون داشتن تصوري کلي از انسان و واقعيتهاي وجودي او و ساحتها و ابعاد وجودي او و تمايزات او با ساير موجودات، نميتوان تحليلي درست از کنشهاي اجتماعي و اقتصادي و سياسي و حقوقي او داشت.
3.روش تحليل پرسشهاي کلنگر دربارة انسان، نميتواند روش تجربي باشد؛ يعني نميتوان با استفاده از تحقيقات کمي و کيفي و ميداني و امثال آن به چنان پرسشهایی پاسخ گفت. بلکه صرفاً با روشهاي عقلی و متافيزيکی میتوان آنها را پاسخ داد.
4.يکي از راههاي اسلامي يا غير اسلامي دانستن يک نظريه در علوم انسانی و اجتماعی، رابطة آن با مبانی فلسفی اسلامي يا غيراسلامی (از جمله مبانی انسانشناختی) است. اگر نظريهای در علوم انسانی، مبتنی بر بنيانهای فکر اسلامی دربارة انسان (انسانشناسی اسلامی) و جهان (جهانبينی اسلامی) و معرفت(معرفتشناسي اسلامي) باشد، ميتوان آن نظريه را متصف به صفت «اسلامی» کرد. البته اين کمترين سطح اسلامی دانستن يک نظريه است. زيرا اسلامی بودن علم، امری تشکيکی و ذومراتب است. سازگاری در مباني فلسفی، يک لاية آن است؛ و افزون بر آن، سازگاری و تطابق در غايت، و اشتراک در مسائل و همدلی و همراهی در راهحلها نيز سطوح ديگر آن است؛ و به هر ميزانی که مرزهای مشترک علم و دين بيشتر و گستردهتر باشد، به همان ميزان آن علم دينی تر و دينی تر خواهد بود. به هر حال، جهانبينی نظريهپرداز و نظام ارزشی او از جهات مختلف در نظريهپردازی او تأثير دارند.
5.انسانشناسی بنيان عقلانی نظامهاي اجتماعی و اخلاقی را پی ريزی ميکند؛ نظامهاي اجتماعی در صورتي ميتوانند درخدمت انسان باشند که تصويري روشن از انسان داشته باشند.
6.انساني يا حيوانی بودن علوم انسانی وابسته به انسانشناسی است. به عنوان مثال، اگر انسان را صرفاً حيواني پيچيده بدانيم در آن صورت براي شناخت دقيقتر و عميقتر انسان، بايد مطالعات حيوانشناسانه ما دقيقتر و عميقتر باشد. به هر ميزان که ساختار وجودی حيوانات را و يا دست کم حيوانات انساننما (مثل پارهاي از انواع ميمونها) را دقيقتر بشناسيم به همان ميزان انسان را و ابعاد وجودی و فعل و انفعالات او را هم دقيقتر خواهيم شناخت. در چنين صورتي، حيوانشناسی، مقدمة انسانشناسی است. اما اگر فی المثل انسان را «حي متأله» بدانيم؛ طبيعتاً حيوانشناسی کمک چندانی به انسانشناسی نخواهد کرد. براي شناخت بهتر و بيشتر انسان، بايد خدا را بهتر و بيشتر شناخت. در اين صورت، خداشناسی مقدمة انسانشناسی خواهد بود.
#انسانشناسی
#علوم_نسانی
#علوم_انسانی_اسلامی
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔹ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
جلسه رونمايي از کتاب «الگوي علوم انساني اسلامي» نوشته دکتر سيدمحمدرضا تقوي، استاد تمام روانشناسي دانشگاه شيراز
به گزارش خبرگزاري مهر،
حجتالاسلام احمدحسین شریفی دومین سخنران این جلسه صحبتهای خود را با تشکر از اهتمام و تمرکز ویژهی مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا بر تولید محتوا در حوزه علوم انسانی اسلامی شروع کرد و در ادامه گفت: «احساس میکنم مهمترین بخش کتاب، گفتار چهاردهم آن باشد. ایشان در سراسر کتاب و خصوصاً در این بخش تأکید میکنند ما برای تولید علوم انسانی اسلامی باید به توانمندیهای علوم پایه اسلامی یا سایر علوم اسلامی و عالمان و متخصصان آن عرصه توجه کنیم. مثلاً به علم فقه و فقها، علم کلام و متکلمان، علم فلسفه و فیلسوفان و همچنین عرفان و عارفان. باید در تولید پروسه علوم انسانی اسلامی به اینها توجه بشود. این نکتهی مهمی است یعنی ما باید یک نگاه مجموعی به تراث علمی و تراث اسلامی داشته باشیم.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه دکتر تقوی در سراسر کتاب تفاوت جدی مبانی علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی را برجسته کرده است، افزود: «نکتهی دیگر توجه نویسنده به کثرتگرایی روششناختی در تولید علوم انسانی اسلامی است و در الگوی ایشان هم روش حس و تجربه، هم روش عقل، هم روش قلب و شهود و هم علم معصوم و روش نقلی و وحیانی مورد توجه بوده است.»
براي اطلاعات بيشتر دراين باره 👈
https://www.mehrnews.com/news/4975047
#علوم_انسانی_اسلامی
#علوم_انسانی
🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat