◻️انسان: «جاندار ناطق» یا «حیوان ناطق»؟
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸«حیوان ناطق»، یکی از دیدگاههای شایع و رایج فیلسوفان در «تعریف انسان» است. این دیدگاه از سوی برخی از معاصران و برخی از اخلاقیون و عرفانمسلکان مورد طعنه و بعضاً تمسخر نیز قرار گرفته است که آری فیلسوفان، آدمیان را در زمره «حیوانات» به شمار آورده و تنها تمایز او با گاو و الاغ و گوسفند و امثال آن را «ناطقیت» یا «قدرت درک کلیات» دانستهاند! در حالی که عارفان، انسان را از ملائکه نیز بالاتر دانسته و معتقدند «من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»!
🔹در حالی که اگر اندکی دقت میشد، میدانستیم که فیلسوفان به دنبال بیان تمایز #انسان با انعام و دوابّ و چارپایان و خزندگان و چرندگان و درندگان نبودهاند. اساساً فیلسوفان اولیه، یعنی اندیشمندانی مثل کِنْدی (م250ق)، فارابی (م339ق)، ابنحزم (م456ق) و راغب اصفهانی (م502ق)، به هنگام تعريف انسان، برای بیان جنس او از کلمه «حيوان» (که در ادبیات متأخرین به معنای «چارپایان یا چرندگان و درندگان و خزندگان و ...» است) استفاده نمیکردند؛ بلکه انسان را نوعی از انواع جنس «حیّ» (یعنی موجود زنده یا جاندار) میدانستند. [هر چند منظور کسانی که از کلمه «حیوان» هم استفاده کردهاند، هرگز حیوان به معنای چارپایان و چرندگان و ... نبوده است؛ بلکه حیوان به معنای «موجود دارای حیات» بوده است. اما برخی از متأخرین بدون دقت کافی، گمان کردهاند که فیلسوفان، انسان را در زمره حیوانات و چارپایان و ... طبقهبندی کردهاند!]
توضيح آنکه #کندی در تعریف انسان از عبارت «حی ناطق ميت» استفاده میکند. يعني با دو فصل «ناطق» و «ميت» نوع انسان را از ساير انواع «حيّ» متمايز ميکند. #فارابی نيز در تعريف انسان ميگفت: «الحي الناطق الميت»؛ يعني زندة ناطق ميرا. #ابن_حزم اندلسي هم به هنگام بحث دربارة فصل، همين تعريف از انسان را ذکر ميکند. البته توضيح ميدهد که منظور از «نطق» در اينجا «کلام و سخن» نيست؛ بلکه قدرت تمييز و تفکر در علوم و صناعات و تجارات و توانايی تدبير امور است. اين معنای از نطق اختصاص به انسان دارد و در ساير حيوانات نيست؛ جز ملائکه و جنيان.
در ادامه #راغب_اصفهانی نيز همين جنس و فصلها را براي انسان بيان ميکند با اين توضيح که ميگويد معناي اين جنس و فصلها آني نيست که بسياري از مردم تصور ميکنند. يعني منظور از «حيً» به عنوان جنس انسان «حيات حيواني» نيست و منظور از «ميت» هم «موت حيواني» نيست و منظور از «نطق» هم «کلام و سخن» نيست. بلکه منظور از «حي» آن حياتي است که در قرآن گفته ميشود «لينذر من کان حيا» و منظور از «نطق» هم آن بيان و سخني است که در قرآن گفته شده است «علمه البيان» و منظور از «ميت» هم يعني کسي که شهوت و غضب خود را مقهور مقتضاي شريعت و دين ميکند. يعني موت و مرگ ارادي منظور است و نه مرگ طبيعي و بدني.
#انسانشناسی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹