sadiqi.mp3
852.4K
🛑 عذرخواهی آیتالله صدیقی از بیان مطالب غیردقیق درباره تغسیل مرحوم آیتالله مصباح یزدی
🔹آیتالله صدیقی در مراسم بزرگداشت حکیم مجاهد آیتالله مصباح در مسجد جامع قلهک:
🔹از روح بلند علامه مصباح، خانواده ایشان و مؤمنین که این سخنان موجب جسارت به آنان شد، با همه وجود عذرخواهی میکنم
🔹اولاً جا نداشت که من کرامت آیتالله مصباح را چنین چیزی بگویم، ثانیاً مطلب دقیق نبود
🔹کرامت آیتالله مصباح کتابها، سخنرانیها، عمل صالح و فرزندان صالح ایشان است
🔹علامه مصباح با آنکه فیلسوف و فقیه بود و شهرت جهانی داشت در برابر نایب امام زمان(عج) خود را همچون سرباز کوچک میدید
🔹این ایثارها، ادبها و تواضعها کرامت است.
🔸این از ویژگیهای مردان بزرگ و وارسته است که بدون لکنت زبان شجاعت عذرخواهی را دارند. درود بر این مرد بزرگ.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴جوخههاي ترور همچنان مشغول به کارند
🖊احمدحسين شريفي
🔸هيچيک از عالمان دين در دهههاي اخير به اندازه آيتالله مصباح آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است! خود ايشان ميفرمود آنقدر فحش و ناسزا و افترا و دروغ شنيدهام که به شنيدن آنها عادت کردهاند و به تعبير طنزآمیز خودشان نوعي «فحشدرماني» ميکردند!
🔸بعد از رحلت ايشان نيز تروريستهاي بيمروت حتي به خود اجازه ندادند جنازه ايشان دفن شود؛ بلافاصله با شنيدن خبر رحلت ايشان از آن سر دنيا (آمريکا و اروپا) تيرهاي زهرآگين خود را روانه جنازه مطهرش کردند و از ترس اينکه مبادا فريبخوردگان محافل آنها به هر دليلي بعد از رحلت ايشان تمايلي به خواندن کتابي از کتابهاي ايشان پيدا کنند، ناجوانمردانهترين افتراها و دروغها را به ايشان نسبت دادند؛ تا شايد بدين وسيله عدهاي را از نزديک شدن به اين چراغ روشنی بخش علم و انديشه دور نگه دارند.
🔸اذناب داخلي آنها نيز بهانه خوبي به دست آورند، نقل ناشيانه و البته از روي صفا و صداقت کراماتي از ايشان توسط حاج آقاي صديقي، بهترين مستمسک حمله به علامه مصباح و تحت الشعاع قرار دادن عظمت و بزرگي او شد. خيلي روشن است که اين فقط يک بهانه جديد براي مصباحستيزي بود، و الا خود آنها که غرق در خرافاتاند، بسياري از آنها شيفتة افسانهها و خرافات صوفيان و عارفنماياناند، و با چه آب و تابي هم خزعبلات صوفيان دروغين را نقل ميکنند.
🔸به يقين حتي اگر اين مسأله نبود، بهانهاي ديگر دست و پا ميکردند؛ همچنان که پارهاي از سکولارهاي عمامه به سر، همان روز اول و دوم رحلت ايشان، به گونهاي ديگر به ترور اين شخصيت پرداختند؛ عدهاي حتي تشييع جنازه باشکوه ايشان را هم تحمل نکردند و حقد و کينه خود را نسبت به اسلام و ارزشهاي اسلامي و انقلابي به گونههاي مختلف نشان دادند.
🔸اما چرا؟ به اعتقاد اين بنده، نفرت از آيتالله مصباح و تلاش شبانهروزي غربزدگان و اسلامستيزان و ولايتگريزان براي دور نگه داشتن نسل جوان از ايشان دلايل متعدد دارد. آيتالله مصباح يزدي
1️⃣منطقي قوي و نفوذناپذير داشت، تجسم حکمت اسلامي و قرآني بود؛ مقلدان فکر و فرهنگ غرب را ياراي مواجهه با منطق مستحکم او نبود؛ و آنان که دل و دين به جايي ديگر باخته بودند، چارهاي جز ترور شخصيت او را نداشتند؛
2️⃣شجاعتي کمنظير در بيان حقايق با بياني شفاف و رسا و منطقي مستحکم داشت؛ افراد زبون در مواجهه با شجاعان و دليران، براي سرپوش نهادن بر ضعف و زبوني خود چارهاي جز ترور شخصیت ندارند؛
3️⃣او با بصيرتي کمنظير پنهانيترين اهداف نفوذيهاي غرب در جريان فکر و فرهنگ انقلابي را ميديد و ميشناخت و به دليل شجاعت کمنظيري که داشت، آنها را آشکار ميکرد؛ او ثمرة سالها نيروسازي غربيان براي زدودن فکر و فرهنگ اسلامي را خنثي کرد؛ اين يکي از رازهاي عصبانيت نامعقول رهبران روشنفکري غربزده از ايشان است.
4️⃣مصباح فقط يک عالم ديني نبود؛ او يک عالم انديشهپرور بود؛ او در کار نيروسازي و کادرسازي فکري براي انقلاب اسلامي بود؛ براي جلوگيري از نفوذ انديشه و حکمت او که همان انديشه و حکمت انقلاب و اسلام است، سادهترين راه را ترور شخصيت او ميدانستند؛ غافل از اينکه علم نور است، حکمت همچون رودي روان است، کسي نميتواند براي هميشه جلوي آن را سد کند.
5️⃣آیت الله مصباح صرفاً يک فيلسوف ولايتپذير نبود؛ بلکه حکيمي ولايتگستر هم بود؛ و دشمنان همواره در طول تاريخ اسلام، با ولايتگستراني مثل سلمان و ابوذر و عمار و مالک و مقداد و میثم تمار و حجر بن عدي و ... سختترين و بيرحمانهترين مواجهه را داشتهاند. با ترور آنها خواستهاند بازوان ولايت را قطع کنند.
6️⃣آيتالله مصباح يک فرد نبود؛ بلکه "#عقبه_تئوريک_نظام"بود؛ با ترور شخصيت و دانش و انديشه او، ميخواستند و ميخواهند شخصيت و علم و انديشه انقلاب را ترور کنند. به تعبير ديگر ميتوان گفت آيتالله مصباح خودش هدف اصلي نبود؛ او سپر دفاع از اسلام و قرآن و ولايت و انقلاب اسلامي بود؛
🔸اما دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب بدانند که اگر اسلافشان توانستند نور سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و مالک و حجر بن عدي را خاموش کنند و از تأثيرگذاري آنها در گسترة تاريخ بکاهند، اينان هم ميتوانند چراغ روشنيبخش علم و انديشه مصباحيزدي را خاموش کنند. مصباح يزدي برکهاي نبود که به مرور زمان رنگ و طعم خود را از دست دهد؛ او همچون رودي جاري در گسترة زمان است که تازه حرکت و جريان خود را آغاز کرده است؛ غربباوران و ولايتستيزان خوب ميدانند که اين جريان تازه به راه افتاده است؛ اين جريان با قوت دانش و خرد و انديشه، به دنبال #اقامه_دين در همه ابعاد زيست انساني است. دنبال تحقق منويات حضرت ولايت است و تا تحقق تمدن اسلامي از حرکت نخواهد ايستاد.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
دیدگاهها درباره فلسفه سیاسی صدرا (محمدرضا حکیمی) (Trimmed).mp3
27.74M
🎤احمدحسین شریفی
🔴درسگفتارهای #فلسفه_سیاسی و #حکمت_متعالیه
🔸معرفي و بررسي ديدگاهها درباره فلسفه سياسی #صدرالمتألهين
🔸درس هفتم: فلسفه سياسي انقلابستيز؛ بررسی ديدگاه استاد محمدرضا حکيمي از رهبران مکتب تفکيک
#فلسفه_سياسی
#محمدرضا_حکيمی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس چهارم: پايبندي به عقل و استدلال
🖊احمدحسين شريفي
🔸از جمله درسهاي مهمي که از زندگي علمي آيتالله مصباح آموختني است، پايبندي به عقلانيت است؛ نوشتهها و گفتههاي آن علامه فقيد نشان ميدهد که هيچ سخني را بدون استدلال نميپذيرفت. او نمونة برجستة فيلسوفاني است که حق عقل و عقلانيت را به خوبي ادا کردند.
🔸علامه مصباح هرگز در مسائل فکري و معرفتي، دچار جوزدگي نميشد. احساسات و عواطف را در مسائل عقلي و استدلالي دخالت نميداد. عليرغم آنکه به افرادي مثل علامه طباطبائي عشق ميورزيد و حقيقتاً شيفتة منش و رفتار او بود، اما هرگز مواجهه مقلدانه و متعبدانه با انديشههاي آن استاد بزرگ نداشت؛ جديترين نقدها به انديشههاي فلسفي علامه طباطبائي را در تعليقهاي که بر نهاية الحکمة نوشتند، بيان کردند. قسمت زيادي از تعليقه بر نهاية الحکمه را در زمان حيات خود علامه طباطبائي تدوين کرده بودند.
🔸در مواجهه با انديشهها و افکار غربيان نيز همين سبک و شيوه را داشت؛ در نقد افلاطون و ارسطو و اپيکوريان و رواقيان تا نقد مارکسيسم و کمونيسم و ليبراليسم و اومانيسم، معيار و ميزان او، عقل و استدلال بود. سخنان مستدل و مبرهن آنها را تأييد ميکرد و نادرستي سخنان غيرمستدل آنها را به صورتي مستدل و مبرهن نشان ميداد. نگاهي به کتاب آموزش فلسفه، فلسفه اخلاق و نقد و بررسي مکاتب اخلاقي اين حقيقت را به خوبي نشان ميدهد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس پنجم: جامعيت
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از شرايط لازم براي فهم درست اسلام و اقامة دين در زندگي فردي و اجتماعي، برخورداري از دانشي همهجانبه و جامع نسبت به همه آموزهها و معارف ديني است. نگاه تکبعدي به دين از مهمترين عوامل تعصبات کور و طرد و تکفيرهاي جاهلانه است؛ در روايتي از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است که تنها کساني ميتوانند دين را به معناي درست کلمه «اقامه» کنند که از همه جوانب نسبت به آن آگاهي داشته باشند. امام خميني(ره) ميفرمود بيشترين ضربهاي که اسلام متحمل شده است، از عالمان تکسونگر بوده است. يعني کساني که فقط فقه اسلامي را ميدانستند و از فلسفه و عرفان و کلام اسلامي بياطلاع بودند يا کساني که فقط عرفان اسلامي را ميدانستند و از فقه و کلام و فلسفه و اجتماعيات و سياسات اسلام بيخبر بودند.
🔸آيتالله مصباح حقيقتاً يکي از جامعترين انديشمندان معاصر بودند. به تعبير آيتالله جوادي آملي او «جامع معقول و منقول» بود. علامه مصباح در حوزة حديثشناسي و فقه و تفسير و فلسفه و کلام و اخلاق اسلامي بيشک، مجتهدي مسلم و بلکه انديشمندي نظريهپرداز بود.
🔸در سن 24 سالگي تصحيح بخش السماء و العالم بحار الانوار (54 تا 59)و تعليقه بر آنها را برعهده داشت؛ تصحيح کتاب حديثي بسيار مهم معاني الاخبار از شيخ صدوق و تعليقه بر آن را بر عهده داشت. تخصص و تبحر ايشان در دانشهاي ناظر به حديث را با تأمل در تعليقاتي که بر اين کتابها زده است به وضوح ميتوان دريافت (ر.ک: مقاله «درنگي در چگونگي بررسي اسناد احاديث در تعليقات آيتالله مصباح بر «معاني الاخبار» و «بحار الانوار» نوشته غلامعلي عزيزيکيا، معرفت، شماره 247، سال 1397) در سن جواني به اجتهاد در فقه رسيد، تقريرات درس خارج بيع امام خميني را نوشت؛ در حوزه تفسير کتابهاي بيسابقه «معارف قرآن» را نگارش کرد که در حقيقت با تدوين اين کتابها يکي از زمينههاي لازم براي توليد علوم انساني قرآنپايه را فراهم کرد. در حوزه فلسفه و کلام و معرفتشناسي و اخلاق و فلسفه اخلاق که نوآوري و نظريهپردازي او بر همگان آشکار است.
🔸افزون بر اينها، در علوم انساني معاصر به ويژه در جامعهشناسي و روانشناسي و علوم تربيتي حقيقتا صاحبنظر و صاحب ايده بود. ايدهها و نوآوريهاي ايشان در اين علوم را ميتوان در کتاب چهارجلدي «رهآوردها» مشاهده کرد. کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام ، نمونة عالمانه و دقيقي براي اسلاميسازي علوم انساني حتي در رشتههاي جامعهشناسي و روانشناسي و علوم سياسي و اقتصاد و مديريت و امثال آن است.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی گامهای ۴ و ۵ و ۶.mp3
32.56M
🎤احمدحسين شريفي
🔴درسگفتارهاي علم ديني
✔️جلسه بيست و يکم: روشنظريهپردازي اکتشافي
🔸قسمت سوم: گامهاي 4 و 5 و 6
🔸در اين جلسه به تشريح روش نظريهپردازي اکتشافي در علوم انساني پرداختهايم
#درسگفتارهای_علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#روش_نظريهپردازی
#روش_نظريهپردازی_اکتشافی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس ششم: روحية انتقادي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي مهم آيتالله مصباحيزدي داشتن روحية انتقادي و نقادي بود. چنين روحيهاي البته از لوازم استقلال رأي و شجاعت در فکر و حريت در انديشه و تسلط بر موازين و معيارهاي عقلي و تخلق به اخلاق علمي و پژوهشي است.
🔸حقيقتاً همه موازين اخلاقي و علمي در نقد انديشهها را به خوبي مراعات ميکرد (براي آشنايي با اين موازين ر.ک: مدخل «اخلاق نقد» در دانشنامه اخلاق کاربردي). هرگز از سر تعصب و تصلب و بدون بررسي بنيانها و ريشههاي انديشهها و سياستها و بدون رعايت جوانب اخلاقي مسأله، به نقد آنها اقدام نميکرد. بلکه بعد از فهم همه جانبه و دقيق سخن ديگران به نقد آنها ميپرداخت.
🔸به هر حال، از ويژگيهاي بارز در روششناسي علمي آيتالله مصباح، برخورداري از روحية نقادي بود. همين روحيه موجب شده بود که اولاً، مطالب و سخنان ديگر انديشمندان را خوب و دقيق بفهمد؛ ثانياً، هيچ سخني را بدون برخورداري از منطق و استدلال نپذيرد؛ و ثالثاً در مواجهه با افکار و انديشههاي ديگران هرگز از جاده انصاف خارج نشود؛ بعد از تشخيص سره و ناسره، سرهها را بپذيرد و ناسرهها را بدون هيچ گونه تعصبي و صرفاً به مقتضاي برهان و استدلال رد کند.
🔸در اين عرصه براي او فکر و محصول فکر مهم بود نه متفکر و صاحبنظر؛ به همين دليل، چه در مواجهه با سقراط و افلاطون و ارسطو، و چه در مواجهه با ابنسينا و شيخ اشراق و ملاصدرا و همچنين هم در مواجهه علمي با استاد محبوب خود، علامه طباطبائي، و هم در مواجهه با فيلسوفان مارکسيست و ليبراليست، نوع مواجهه انتقادي او هيچ تفاوتي نميکرد. با نگاهي به کتابهاي فلسفي، سياسي، حقوقي، اخلاقي و معرفتشناختي او ميتوان آشکارا وجود چنين حريت و آزادگي علمي و استقلال فکري را در ايشان مشاهده کرد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هفتم: نظم وانتظام فکري و عملي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي علمي بارز و غيرقابل انکار آيتالله مصباحيزدي «نظم و انتظام و انسجام فکري» بود. ايشان ذهني بسيار منظم و منطقي داشت؛ اين ذهن منطقي در کنار رسايي در بيان مطالب، موجب ميشد که سخنان و مطالب علمي ايشان بسيار منظم و ضابطهمند و منسجم باشند. به همين دليل، بعيد ميدانم به سادگي بتوان تعارضي دروني در ميان گفتهها و نوشتههاي فراوان ايشان پيدا کرد.
🔸استاد مصباح به دليل آنکه اهل تعقل و عقلانيت بود، و هيچ سخني را بدون برخورداري از برهان و استدلال نميپذيرفت، ثبات و استقرار انديشهاي و شخصيتي داشت. در طول حيات پربرکت علمي ايشان، چيزي به نام مصباح اول و مصباح دوم و مصباح سوم نداريم. برخلاف برخي به اصطلاح روشنفکران و مدعيان انديشه که به دليل بيثباتي در فکر و بيانضباطي در انديشه هر روزي بت عيارشان به شکلي جلوه ميکند. (و عجيب اينکه به اين دمدمي مزاجي هم افتخار ميکنند!) يک روز اشعريمسلکاند و يک روز معتزلي مسلک و روزی دیگر از نومعتزلي سخن ميگويند؛ يک روز مدافع انجمن حجيته ميشوند و روز ديگر امام زمان را منکر ميشوند؛ يک روز سخن گفتن زنان با مردان را از بزرگترين ناهنجاريها ميدانند و روز ديگر ازدواج يک زن با چند مرد را حق قانوني او ميدانند و يک روز از اهميت ازدواج سخن ميگويند و روز ديگر آن را از ضداخلاقترين نهادها ميدانند. يک روز تحت تأثير فلان انديشمند و نحلة فکرياند و روز ديگري مدافع سينهچاک نحلهاي ديگر و مکتبي ديگر ميشوند؛ روزي از معنويت علوي سخن ميگويند و روز ديگري از معنويت بودايي دفاع ميکنند.
🔸آیت الله مصباح در مقام عمل و در مسائل مديريتي و رفتاري نيز حقيقتاً نظمي کمنظير داشت. در طول سالياني که افتخار همکاري با ايشان در امور آموزش و پژوهش و برخي از شوراهاي عالي مؤسسه را داشتم، جلسهاي را به خاطر ندارم که از سوي ايشان لغو شده باشد! و يا بسيار بسيار به ندرت پيش ميآمد که ايشان حتي يک دقيقه تأخير در حضور در جلسات داشته باشد. حتي گاهي پيش ميآمد ايشان جلوتر از همه معاونين در جلسه حاضر ميشد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
قاموس قطور غربتی یا زهرا
سرسبز ترین حکایتی یا زهرا
دریا و کویر و آسمان می گویند
تو زینت خوب جنّتی یا زهرا
✍️محمّد شریفی
🌹🌹
ويژگيهاي علمي علامه مصباح يزدي (Trimmed).mp3
18.04M
🎤احمدحسين شريفي
🔴وبينار تبيين ويژگيهاي علمي علامه مصباح يزدي
🔹مخاطبان استادان و دانشجويان دانشگاه فرهنگيان
🔹تاريخ 25/ 10/ 1399
🔸متأسفانه به دليل مشکلي که در ارتباط اينترنتي پديد آمد اين سخنراني ناتمام ماند اما سه ويژگي مهم از ويژگيها و ابعاد علمي علامه مصباح تبيين شد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴زهراشناسي
🔸قسمت اول: نگاه فرااينجهاني به شخصيت حضرت زهرا(س)
🖊احمدحسين شريفی
🔸در تحليل زندگي و شخصيت ائمة اطهار عموما و حضرت صديقة طاهره خصوصا ميتوان از دو منظر و دو رهيافت سخن گفت:
🔸نگاه اول: نگاه فرا اينجهاني، فرامادي، و فرازماني و نگاه ملکوتي داشتن به اين وجودهاي نوراني است. در اين نگاه اين انوار مقدس، نخستين مخلوقات الهي بودند. آفرينش آنان حتي پيش از ملائکه بوده است. خداي متعال همة هستي را به يمن وجود آنان آفريده است: «لولاهم لما خُلِق الافلاک». مخلوق اول و صادر نخستين بودند. به تعبير #پيامبر_اکرم(ص): «أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا» که البته تا پيش از ظهور اين جهانيشان، تجلياتي هم داشتهاند. اصولاً ملائکه تکبير و تحميد و تقديس و تنزيه و تهليل حضرت حق را از اين انوار مقدسه آموختند. فلسفة سجدة ملائکه بر آدم، وجود انوار ائمة اطهار در صلب آدم بود؛ خليفة اللهي شدن آدم به خاطر آنان بود؛ عامل قبولي توبة آدم و حوا و نجات همة انبيا بودهاند. تا اينکه دست تقدير الهي در زمان خاصي که از پيش مقرر کرده بود، آنها را وجود اين جهاني بخشيد. به يک معنا تجسد پيدا کردند و به هدف هدايتگري خلق، زماني در بين مردم زندگي کردند.
🔸در خصوص #حضرت_زهرا، پيامبر اکرم در حديثي چنين ميفرمايد: «خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ ... خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ»
🔸حضرت امام به مناسب سالروز تولد حضرت زهرا در پيامي: «تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها- جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولى نبوده است؛ يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست؛ او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است. ... معنويات، جلوههاى ملكوتى، جلوههاى الهى، جلوههاى جبروتى، جلوههاى مُلكى و ناسوتى- همه- در اين موجود مجتمع است.»
🔸تحليل دقيق اين نوع نگاه نيازمند بحثهاي عميق عرفاني و فلسفي است. بر اساس هستيشناسي و انسانشناسي عرفاني اين بحثها کاملاً موجه و معقول و مستدل هم هست.
🔸اما فهم اين گونه مباحث از عهدة امثال بنده خارج است. فقط به همين اندازه بسنده ميکنم که اين نوع نگاه منافاتي با اختيار ائمه و قدرت انتخابگري و اميال و غرايز انساني آنها ندارد و بدين معنا نيست که اينها بالجبر انسانهايي شايسته بودند.
🔸با اين توضيح که خداوند ميدانست عدهاي از بندگانش به اختيار خود- هر چند با استعدادي در سطح ساير افراد- بيش از ديگران و در بالاترين حد ممکن از استعداد خود بهرهبرداري ميکنند. اين شايستگي و منزلتي که اين افراد با سير اختياري خويش بدان ميرسيدند، سبب شد که خداوند تفضلا اين پاداش و موهبت ويژه را به آنها عطا نمايد. و آنان را از علم و ارادهاي برخوردار کند که به واسطة آن به مصونيت کامل و مطلق برسند. تا در پرتو آن راهنماياني موثق و مطمئن براي همة افراد بشر گردند. به عبارت ديگر، اعطاي چنين موهبتي معلول شايستگيهاي آنان است؛ نه محصول استعداد جبري ايشان. و حکمت اعطاي چنين موهبتي، علاوه بر پاداش به خود آنها، فراهم نمودن وسايل هدايت براي ساير انسانهاست. اين بيان را ميتوان به خوبي از بخشهاي آغازين دعايي #ندبه استفاده نمود:
اللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما جَرى بِهِ قَضاؤُكَ فِي أَوْلِيائِكَ، الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ، الَّذِي لا زَوالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ. فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّناءَ الْجَلِيَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلى رِضْوانِكَ.
🔸در خصوص حضرت زهرا نيز همين مسأله به طور ويژه مورد توجه و تأکيد قرار گرفته است: «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً»
#فاطمه
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هشتم: خلأبينی و رخنهيابی
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي ديگر از ويژگيهاي مهم و درسآموز در زيست علمي و عملي آيتالله مصباح اين است که ايشان فيلسوفي خلأبين و رخنهياب بود؛ تلاش ميکرد خلأها و کمبودها و بارهاي برزمين مانده را پيدا کند. و ميکوشيد در حد توان چنان بارهايي را بردارد و چنان رخنهها و خلأهايي را پر کند. به همين دليل، نه تنها خودش از انجام کارهای تکراری خودداری میکرد، بلکه اصرار زيادي داشت که در مجموعه موسسه امام خمینی(ره) از انجام کارهاي تکراري و يا کارهايي که متکفل دارد، خودداري شود.
🔸فيالمثل، وقتي ميديد دهها نفر مشغول تدريس درسهاي کفايه و مکاسب و رسائلاند، يا دهها و بلکه صدها کرسي درس خارج فقه و اصول در حوزة علمية قم برقرار است، عليرغم توانایی بسیار بالایی که در آن حوزه ها داشت و علیرغم اصرارهاي فراوان تعداد زيادي از شاگردان و حتي عليرغم سفارش استاد محبوب و مرادش، آيتالله بهجت، مبني بر تدريس فقه و اصول، ايشان از انجام اين کار استنکاف کرد. و جز به برخي از جلسات خصوصي در اين موضوعات راضي نشد.
🔸او دائماً در اين انديشه بود که آيا انجام فلان کار يا ارائة فلان سخنراني يا شرکت در بهمان جلسه، حجت شرعي دارد يا خير. و براي اطمينان از اين مسأله، با توجه به نوع مسائل، بعضاً ساعتها، روزها و بلکه ماهها تأمل ميکرد.
🔸او حقيقتاً حکيمي خلأبين و رخنهياب بود. همين روحيه يکي از مهمترين عوامل نوآوريهاي فراوان علمي و آموزشي و ساختاري ايشان بود. همين نگاه آيتالله مصباح بود که منجر به انجام اقداماتي شد که بدون شک سطح آموزش و پژوهش و به طور کلي علوم اسلامي را در حوزههاي علميه ارتقا داد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴زهراشناسي
🔸قسمت دوم: نگاه اينجهاني به شخصيت حضرت زهرا(س)
🖊احمدحسين شريفي
🔸نگاه دوم: نگاه اينجهاني، بشري، و طبيعي به #حضرت_زهرا(س) است. در اين نگاه توجه به اعمال و رفتارهاي ائمة؛ شيوة تلاش و رفتار آن؛ تلاشها و رياضتهايي که براي تکامل خود ميکشيدند، چگونگي سير و سلوکي که داشتهاند، بيشتر برجسته ميشود.
🔸سؤال اصلي ما در اين نوع نگاه اين است که چطور شد که حضرت زهراي اطهر، با سن کمي که داشت، [18 تا 30 سال گفته شده است] به چنين جايگاه منحصر به فردي رسيدند؟ چه کرد که عليرغم سن کم خود به بالاترين درجة ممکن ارتقاي انساني و معنوي دست پيدا کرد. همسخن بزرگترين ملائکه آسماني شد؟ زهرا چه کرد که به حقيقت شب قدر تبديل شد؟ به تعبير امام صادق: «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»؟ زهرا چه کرد که به روح #پيامبر_اکرم تبديل شد: «وَ أَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ نُورُ عَيْنِي وَ هِيَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ هِيَ رُوحِي الَّتِي بَيْنَ جَنْبِي»؟
🔸طبيعتا پيدايش چنين شخصيتهايي علل و عوامل متعددي دارد. عوامل تغذيهايي، تربيتي، محيطي و خانوادگي همگي مؤثرند. من در اينجا ميخواهم نقش برخي از رفتارهاي خود حضرت را در وصولشان به اين درجه از کمال بحث کنم.
🔸پيشفرض اين بحث اين است که: در حديثي پيامبر اکرم به خانم فاطمة زهرا فرمودند: «يا فاطمة اعملي فاني لااغني عنکِ من الله شيئا»
يک. عبادت زياد: حسن بصري ميگويد: «مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»
کيفيت اين عبادت حضرت زهرا: وجود مقدس پيامبر اکرم در اين باره فرمودند: «مَتَى قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ ...»
دو. حساسيت نسبت به اوامر و نواهي الهي: حضرت زهرا معيار زندگياش رضايت الهي است. وقتي دربارة ازدواج از او سؤال ميشود، تنها ملاک مهم او رضايت الهي است. به همين دليل وقتي نظر پيامبر را دربارة ازدواجش با امام علي جويا ميشود و حضرت جواب ميدهد «اَذِن الله فيه من السماء» آن حضرت با رضايت کامل و تبسم ميفرمايد: «رضيت بما رضي الله لي و رسوله»
سه. فعاليت و کار و تلاش و کوشش: رَأَى النَّبِيُّ ص فَاطِمَةَ وَ عَلَيْهَا كِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّةِ الْإِبِلِ وَ هِيَ تَطْحَنُ بِيَدَيْهَا وَ تُرْضِعَ وَلَدَهَا فَدَمَعَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِي مَرَارَةَ الدُّنْيَا بِحَلَاوَةِ الْآخِرَةِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الشُّكْرُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى
چهار. رسيدگي به مستمندان و خيرخواهي براي مردم: این تبلور رفتار و کردار بانوی بزرگ اسلام است که سه شب طعام خود را به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. نکته قابل توجه اینکه ایشان با اسیر که غیرمسلمان هم هست رأفت دارند. امام حسن: رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَةٍ فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً وَ سَاجِدَةً حَتَّى انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ»
پنج. فعاليت سياسي و اجتماعي فوق العاده: حضرت زهرا جان خود را فداي ولايت ميکند. حضرت زهرا بعد از رحلت پيامبر اکرم تلاش بسيار زيادي در بازگرداندن حق #امام_علي داشت. هم تلاشهاي تبييني و تبليغي و هم تلاشهاي عملي «يا ابا الحسن روحي لروحک الفداء و نفسي لنفسک الوقاء ان کنت في خير کنت معک و ان کنت في شر کنت معک» در ضمن خطبة فدکيه آن حضرت به تبيين جايگاه ولايت و نقش اهل بيت در نظام خلقت مي پردازد و ميفرمايد: «فَنَحْنُ وَسِيلَتُهُ فِي خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ آلُ رَسُولِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّةُ غَيْبِهِ، وَ وَرَثَةُ أَنْبِيَائِهِ» در ضمن خطبة فدکيه دربارة نقش ولايت در نظام اجتماعي ميفرمايد: فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ ... طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَةِ. دربارة نقش نبوت و ولايت در تربيت انسانها ميفرمايد: «أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ، يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا، وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا»
#فاطمه
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس نهم: حکيم نظريهپرداز
🖊احمدحسين شريفی
🔸آيتالله مصباح بسيار اهل مطالعه و فعاليت علمي بود. روزي در جلسه ای خصوصی فرمودند من بعضي ايام، تا 16 ساعت فعاليت علمي ميکردم.
🔸اما او هرگز به مطالعه صرف و يا نهايتاً جمعبندي و دستهبندي مطالب ديگران يا تنظيم فيشها و دادههاي گردآوري شده بسنده نميکرد. بلکه با تأمل در مطالب و دادهها و با قدرت نبوغ خداداديشان و همچنين با توجه به خلاقيتي که داشت، چيزي نو ميآفريد. به تعبير ديگر، آيتالله مصباح از آن دسته عالماني نبود که همچون مورچهها صرفاً به جمعآوري مطالب ديگران بپردازند و يا نهايتاً آنها را در قطعات و بخشهاي منظمي براي مصرف ديگران عرضه کنند؛ و يا مثل کساني نبود که هنرشان، حداکثر همچون هنر چرخگوشت باشد، يعني حد اهتمام و توانشان اين باشد که سخنان پراکنده ديگران را به صورتي طبقهبندي شده و در قالبي منظم بيان کنند.
🔸آيتالله مصباح، به گواهي نوشتهها، درسها و سخنرانيهايش، آنچه که مينوشت و ميگفت، حاصل تأملات و تفکرات خودش بود.
🔸به ندرت سخني را بدون تأمل و تفکر پيشين بر زبان ميآورد. او يک متفکر به معناي حقيقي کلمه بود؛ در ميان اقران خود، بيشترين مشغوليت او، تعقل و تفکر در مسائل بود.
🔸او در بسياري از علوم متعارف در حوزههاي علميه و همچنين در بسياري از علوم انساني صاحب نظريه بود. ايشان دهها نظريه ابتکاري در حوزههاي مختلف علمي داشتند که برخي از آنکه در کتاب چهارجلدي "رهآوردها" منتشر شده است.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی گامهای ۷ و ۸ و ۹.mp3
31.75M
🎤احمدحسين شريفي
🔴درسگفتارهاي علم ديني
✔️جلسه بيست و يکم: روشنظريهپردازي اکتشافي
🔸قسمت چهارم: گامهاي 7 و 8 و 9
🔸در اين جلسه به تشريح روش نظريهپردازي اکتشافي در علوم انساني پرداختهايم
#درسگفتارهای_علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#روش_نظريهپردازی
#روش_نظريهپردازی_اکتشافی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس دهم: تفکر انضمامی
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ديگر ويژگيهاي علمي آيتالله مصباح نگاه کاربستي ايشان به مباني نظري و همچنين علوم ديني بود؛ به تعبير ديگر، ايشان دنبال اقامة دين بود؛ و اقامه دين صرفاً به طرح و رواج بحثهاي فلسفي و کلامي و فقهي و اصولي و امثال آن نيست.
🔸شيوة آموزشي و تعليمي آيتالله مصباح در اين عرصه بدين شکل بود که تلاشي مجاهدانه و خستگيناپذير کردند که بر پاية بنيانهاي معرفتشناختي، هستيشناختي و انسانشناختي ديني و اسلامي، فلسفههاي مضافي مثل فلسفه علوم انساني، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سياست و فلسفه تعليم و تربيت را استوار کنند. و به تعبير ديگر، فلسفههاي مضاف را در زمين معرفتشناسي و هستيشناسي اسلامي و بر پايه انسانشناسي اسلامي استوار کردند.
🔸اين اندازه از کاربست بنيانهاي نظري اسلامي در علوم انساني، هر چند در نوع خود بيسابقه بود؛ اما ايشان هرگز به اين حد راضي نبودند بلکه تلاش کردند بر پايه همين فلسفههاي مضاف، علوم انساني اسلامي هم توليد شود و خود ايشان نيز در پارهاي از مسائل از جمله در حوزة تعليم و تربيت عملاً به اين کار اقدام کردند. در کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام، ضمن بيان مباني هستيشناسي، معرفتشناسي، انسانشناسي و ارزششناسي اسلامي، از دل آنها به استخراج (1) اهداف تعليم و تربيت؛ (2) اصول تعليم و تربيت، (3) ساحتهاي تعليم و تربيت (ساحتهاي بينشي، گرايشي و کنشي؛ فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، ديني، اخلاقي ...)، (4) مراحل تعليم و تربيت (مرحله پيشزادي، سيادت، اطاعت، وزارت، حمايت(بزرگسالي)، (5) عوامل و موانع تعليم و تربيت، و (6) روشهاي تعليم و تربيت (در سه حوزه روشهاي بينشي، گرايشي و کنشي) پرداختند. و يک الگوي بسيار منسجم و دقيقي از فلسفه و #الهيات_کاربردي يا به تعبير ديگر، مدلي عيني براي امتدادبخشي به انديشههاي بنيادين در عرصههاي زيست انساني عرضه کردند.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
علامه 1 بخش اول.mp3
35.41M
🎤احمدحسين شريفي
🔴سلسله نشستهاي علمي «تحول در علوم انساني» در جمع تعدادي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبائي
🔴جلسه اول: انواع مواجهه مسلمين با علوم انساني
🔸تاريخ: 25/ آبان 1399
#علوم_انساني_اسلامي
#تحول_در_علوم_انساني
#دانشگاه_علامه_طباطبائي
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
🔴درسهايي که بايد ازعلامه مصباح آموخت
🔸درس يازدهم: فيلسوف مؤسس
🖊احمدحسين شريفي
🔸آيتالله مصباح فيلسوفي نوآور، مبتکر و خلاق بود: هم از نظر علمي و هم از جهت ساختارسازي حقيقتاً شايسته وصف «فيلسوف مؤسس» است. او نه تنها در بسياري از علوم اسلامي و انساني صاحب نظريه و داراي نوآوريهاي محتوايي بود؛ بلکه مؤسس و بنيانگذار پارهاي از علوم اسلامي مثل «معرفتشناسي» و «فلسفه اخلاق» نيز بود؛ و افزون بر اينها مؤسس و بنيانگذار نظام آموزشي نوين و بيسابقهاي در حوزههاي علميه بود. او کار تحول در ساختار و نظام آموزشي را پيش از انقلاب و عملاً آغاز کرد.
🔸کساني که با پيشينه مباحث فلسفي و اعتقادي و اخلاقي آشنا هستند به خوبي ميدانند که آيتالله مصباح نوآوريهاي ساختاري و محتوايي فراواني در اين علوم داشتند. تنها کساني اهميت نوآوريهاي ساختاري و محتوايي ايشان در کتاب آموزش فلسفه را به درستي درک ميکنند که آشنايي خوبي با مکاتب پيشين فلسفي يعني فلسفه مشاء، اشراق و حکمت متعاليه داشته باشد.
🔸نيم نگاهي به تاريخ مباحث تفسيري و قرآني و مقايسه کارهاي تفسيري آيتالله مصباح با آنها از تفاوتهاي فراوان و بينظير نشان ميدهد. حضرت آيتالله فياضي ميفرمود: «بنده اکنون نيز معتقدم ايشان در ميان افرادي که من ميشناسم، يکي از والاترين مفسران قرآن است؛ يعني کمتر کسي را در اين زمينه ميشناسم که مانند ايشان تفسير را بر اساس اصول اجتهادي و مباني صحيح استنباط بيان کند» (زندگينامه حضرت آيتالله مصباح، ص93)
🔸کساني که با تراث اخلاقي در جهان اسلام آشنايي داشته باشند اهميت و جايگاه «اخلاق در قرآن» و کتاب کمنظير «خودشناسي براي خودسازي» ايشان را درک ميکنند.
🔸به هر حال، براي آشنايي بيشتر با نوآوريهاي علمي ايشان در حوزههاي مختلف دانشي، ساليان قبل مجموعهاي در چهار جلد با عنوان «رهآوردها» منتشر شده است. ميتوان براي مطالعه بيشتر به آنها مراجعه کرد.
🔸اما افزون بر آن به اعتقاد بنده آيتالله مصباحيزدي نخستين فيلسوفي است که:
1️⃣دانش معرفتشناسي اسلامي را به صورت مدون عرضه کرد؛ و بدين ترتيب پايههاي هستيشناسي صدرايي را بر بنيانهاي محکمي از معرفتشناسي استوار کرد و همين کار موجب دقتهاي بيسابقه و نوآوريهاي مهمي در فلسفه اسلامي شد.
2️⃣دانش فلسفه اخلاق اسلامي را به صورت مدون و منظم عرضه کرد؛ هر چند تا پيش از ايشان مسائلي از فلسفه اخلاق در لابلاي کتابهاي کلامي و فلسفي و اصولي و حتي منطقي به صورتي استطرادي و پراکنده وجود داشت، اما کسي که به صورتي ساختارمند و بيسابقه دانش فلسفه اخلاق اسلامي را عرضه کرد، آيتالله مصباح بود.
3️⃣علم اخلاق را «اسلامي» کرد؛ تا پيش از ايشان، اغلب عالمان اخلاق مسلمان تحت چنبرة انسانشناسي و اخلاقشناسي ارسطويي بودند. کسي که اخلاق اسلامي را حقيقتاً «اسلامي» و «قرآني» کرد و آن را از قالبهاي نارساي ارسطويي نجات داد، آيتالله مصباح بود.
4️⃣به صورتي نظاممند و دقيق فلسفههاي مضاف را از دل بنيانهاي هستيشناسي، معرفتشناسي و انسانشناسي استخراج کرد و تدوين نمود و حتي به مرحلة آموزش همگاني (در قالب طرح ولايت و طرح معرفت و ...) عرضه کرد.
5️⃣سنگينترين پروژة تاريخي در حوزة علوم عقلي اسلامي (فلسفه، عرفان، منطق، معرفتشناسي و کلام) را مديريت کردند [دائرة المعارف علوم عقلي] که خود حاکي از عمق نگاه آيتالله مصباح است.
🔸درکنار همه اينها، در عرضه معارف ديني هم نوآوري داشت؛ وي حتي سخنرانيهاي عمومي خود را با تحليل و تبيين مفاهيم آغاز ميکرد و معتقد بود بسياري از سوء فهمها و سوء برداشتها ناشي مغالطة اشتراک لفظي است؛ به همين دليل، روش پژوهش و آموزش و سخنراني خود را به اين شيوه سامان داد که ابتدا مفاهيم اصلي و مهم و مفردات بحث را به درستي و با دقت تعريف ميکرد و سپس به تحليل مسأله ميپرداخت. در بحث از آزادي، دموکراسي، جامعه مدني، تساهل و تسامح، خشونت، ليبراليسم، اومانيسم، لذتگرايي، سودگرايي، معنويت، عرفان، اخلاق و به طور کلي همه مباحث تخصصي و عمومي چنين رويهاي داشت. و با اين کار جلوي بسياري از مغالطات و مردمفريبيهاي غربزدگان و اسلامستيزان را ميگرفت و دربارة حقايق و معارف ديني روشنگري ميکرد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کرونا و قمهراسي پارهاي از دلدادگان WHO!!
🔸متاسفانه برخی از مسوولان بهداشت کشور از روز اول شیوع ویروس کرونا در کشور با استانداردهای دوگانهای که در گفتار و رفتار از خود بروز دادند، تردیدهای مردم نسبت به توصیهها و دستورالعملها و حتي دانش پزشکي خود را بیشتر و بیشتر کردند. و اگر نبود درايت و مديريت رهبر انقلاب، و توصيههاي مراجع عظام تقليد، به طور قطع و يقين اغلب مردم ما به سخنان پر از تناقض پارهاي از مسؤولان وزارت بهداشت، هيچ وقعي نمينهادند.
🔸در تازهترین مورد، شاهد سخنان صددرصد خلاف واقع و دروغی بودیم که سخنگوی ستاد ملي کرونا درباره مردم قم گفتند (کلیپ بالا).
🔸البته از مسؤولان محترم قضايي انتظار ميرود ابعاد حقوقي و قضايي اين سخنان را دنبال کنند و گزارشهاي کاملا خلاف واقع و جهتدار اين مسؤول محترم و ساير مسؤولان مشابه را بررسي کنند و نتيجه را به اطلاع عموم مردم برسانند.
🔸اين سخنان دروغ و خلاف واقع در حالي است که رئیس محترم دانشگاه علوم پزشکی قم، به عنوان مطلعترين فرد از وضعيت رعايت دستورالعملهاي بهداشتي مردم قم، ضمن ابراز تأسف نسبت به برخی اظهارنظرها در مورد قم،گفت: «بر اساس گزارشات کارشناسان بهداشت و درمان مستقر در نمازجمعه بیش از ۸۰درصد مردم به صورت کامل شیوهنامههای بهداشتی را رعایت کردند که باید از تمام نمازگزاران و مردم مومن و متدین قم تشکر کرد.»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس دوازدهم: فروتنی
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از ويژگيهاي کمنظير آيتالله مصباح، تواضع مثالزدنيشان در برابر بزرگان علم و دين حتي دربرابر شاگردان خود و بلکه دربرابر عامه مردم بود. او استادي بود که تمام قد حتي تا ماههاي آخر عمر مبارکشان، در مقابل شاگردانش ميايستاد. در نماز جماعت به آنها اقتدا ميکرد.
🔸او با اينکه در عرصه علمي و اجتماعي از جايگاهي بسيار بالا و بعضاً بينظير، برخوردار بود؛ اما در تواضع و فروتني نسبت به اطرافيان نيز حقيقتاً بينظير بود.
🔸او همواره از استادان خود با احترامي وصفناپذير ياد ميکرد؛ احترامي فوقالعاده براي حضرت امام، علامه طباطبائي و آيتالله بهجت قائل بود. خودم از او شنيدم که ميفرمود حاضر بودم با افتخار تا آخر عمر خدمتکار علامه طباطبائي باشم. و اين بدان دليل بود که او را توحيد مجسم و اسلام عينيتيافته ميدانست. همواره با شعفي وصفناشدني از او ياد ميکرد؛ در همين اواخر وقتي وارد منزل علامه طباطبائي شدند، فرمودند اينجا بوي بهشت ميدهد.
🔸عليرغم آنکه خودش از سوي حضرت ولايت، سيدعلي خامنهاي(حفظه الله) به لقب «طباطبائي زمان» و «مطهري زمان» و پرکنندة خلأ علامه طباطبائي و شهيد مطهري متصف شده بود، اما دائماً در تلاش بود نسل جوان و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي را بر سر سفرة #علامه_طباطبائی و #شهيد_مطهری بنشاند و خود را نيز خوشهچين خرمن علم و معرفت آن بزرگان ميدانست. کتاب «تماشاي فرزانگي و فروزندگي» ايشان دربارة علامه طباطبائي گوياي گوشهاي از ارادت علمي و عملي ايشان به آن استاد علامه است؛ و همچنين کتاب «آفتاب مطهر» که در وصف شهيد مطهري و بيان ويژگيهاي علمي و عملي آن شهيد بزرگوار نوشتهاند، گوياي فروتني و تواضع وصفناپذير ايشان دربرابر چنان بزرگاني است.
🔸او دست بزرگان علم و دين از مطهري تا شبيري زنجاني از محمديگيلاني تا جوادي آملي را ميبوسيد؛ او عليرغم همه نوآوريها و ابتکارات بينظيرش در فلسفه اسلامي، آيتالله جوادي را، که از معاصران و همسن و سالان خودش بود، رئيس فلسفه اسلامي در عصر حاضر ميدانست. اين در حالي بود که بدون هيچ شک و ترديدي خدمات علمي و فلسفي و آموزشي و پژوهشي او به اسلام و انقلاب از اغلب اين آقايان بيشتر و عميقتر و گستردهتر بود. دقت نظر فلسفي ايشان به اعتقاد بسياري از آگاهان از همه آن بزرگان بيشتر بود.
🔸به باور اين بنده، همين تواضع و فروتنيها از مهمترين عوامل موفقيت آيتالله مصباح بود. فراموش نکنيم که «إِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّه».
بر نوشته هيچ بنويسد کسي؟
يا نهالي کارد اندر مغرسي؟
کاغذي بايد که آن بنوشته نيست
تخم کارد موضعي که کشته نيست
تو برادر موضع ناکشته باش
کاغذ اسپيد نابنوشته باش
تا مشرَّف گردي از نون والقلم
تا بکارد در تو تخم آن ذو الکرم
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
علامه2 (Trimmed).mp3
34.39M
🎤احمدحسين شريفي
🔴سلسله نشستهاي علمي «تحول در علوم انساني» در جمع تعدادي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبائي
🔴جلسه دوم: چرايي نگاه تحولي به علوم انساني و اشارهاي به جريانهاي تحولگرا
🔸تاريخ: 2/ آذر 1399
#علوم_انسانی_اسلامی
#تحول_در_علوم_انسانی
#دانشگاه_علامه_طباطبائی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس سيزدهم: بصيرت
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي ديگر از ويژگيهاي برجستة آيتالله مصباح، «بصيرت» بود. او هم در مسائل ديني و هم در مسائلي اجتماعي و فرهنگي و سياسي حقيقتاً ديدي نافذ و بصيرتي مثالزدني داشت. ظرافتها و نقاط کور را خوب ميشناخت؛ اهداف پنهان دشمنان اسلام و انقلاب را به زيبايي تشخيص ميداد و در بزنگاهها وارد صحنه ميشد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص ميکرد و فتنهگران را از پشت نقابهاي دروغيني که از ديانت و اصلاحگري و امثال آن بر چهره ميزدند، بيرون ميکشيد و بنيانهاي فکري باطل و اهداف و مقاصد شيطاني پنهان آنان را آشکار مينمود.
🔸به تعبير مقام معظم رهبري، «چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخم زبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح، تکریم راهحق و نشان دادن مصداق و الگوی شایسته است.» (رهبر انقلاب در ديدار اعضاي موسسه امام خميني، 3 آبان، 1389)
🔸اما به راستي آيتالله مصباح اين بصيرت مثالزدني را چگونه به دست آورده بود؟ و ما هم اگر بخواهيم از چنين بصيرتي برخوردار شويم، چه بايد کنيم؟
در پاسخ ميگويم #بصيرت مثل هر ويژگي بينشي و گرايشي ديگري که در انسان هست، معلول عواملي است که همگي در آيتالله مصباح وجود داشتند:
(1) شناخت حق و باطل و تشخيص مرزهاي جداکننده حق و باطل؛ و اين جز با در اختيار داشتن معياري دقيق امکان ندارد؛ و آيتالله مصباح با مجاهدتهاي علمي و عملي فراوان، معيارهاي برهاني و قرآني و عرفاني و حتي تجربي تمييز حق از باطل را تحصيل کرده بود؛
(2) قطع همه تعلقات دنيوي؛ از ديگر عوامل بصيرتزا، دل نبستن به جاه و مقام و اعتبارات و القاب اينجهاني و دنيايي است؛ و آيتالله مصباح براي زدودن چنين تعلقاتي از وجود خود مجاهدتهاي نفساني فراواني کرده بود؛ و در اين جهت هم کاملاً موفق شده بود. امور دنيوي و اعتبارات اجتماعي و دلبستگيهاي مادي چيزي نبود که آن روح بزرگ را به خود مشغول کنند؛
(3) اخلاص و تقوا؛ از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، اخلاص و تقوا است؛ قرآن کريم ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون» (اعراف، 201) اهل تقوا، به هنگام مواجهه با لغزشگاهها و دسيسههاي شيطاني، هرگز نميلغزند؛ آنها حقيقت را خوب مييابند و هرگز به دام شيطان نميافتند. به تعبير ديگر، انسانهاي پارسا به دليل آنکه رذايل اخلاقي را از خود دور کردهاند و طمع و حرص و کبر و غرور در وجود آنان جايي ندارد، به همين دليل، ابزارهاي فريب شيطان را از او گرفتهاند. حجابهاي ديده و دل را کنار زدهاند؛ زنجيرهاي که شيطان بر قلب و زبان آدميان ميتند را پاره کردهاند؛ به همين دليل اهل بصيرتاند.
آيتالله مصباح در يک جهاد نفساني طولانيمدت و با درسآموزي از محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبائي و آيتالله بهجت و با نگاه عميق توحيدياي که داشت توانسته بود چنين رذايلي را از وجود خود ريشه کن کند؛ به همين دليل، نه تنها حق و باطل را به خوبي ميشناخت بلکه بدون لکنتزبان و با بياني صريح و سليس و با منطقي استوار آنها را در سطوح مختلف اجتماعي و حتي در تريبونهاي عمومي بيان ميکرد.
(4) کلنگري در عين جزءنگري؛ از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، برخورداري از دو ويژگي علمي شبهمتضاد است؛ يعني کلنگري از يک طرف و جزءنگري و نکتهبيني از طرف ديگر. کساني که صرفاً کلنگر يا صرفاً جزءنگر باشند، بصيرت لازم براي تشخيص حق از باطل در مسائل اجتماعي و سياسي و فرهنگي را نخواهند داشت؛ و البته جمع ميان اين دو نيز کاري دشوار است؛ به همين دليل، عالمان اهل بصيرت هم انگشتشمارند. آيتالله مصباح حقيقتاً از جمله انديشمنداني بود که ضمن برخورداري از نگاهي کلان به عالم و آدم و فلسفه سياسي و اجتماعي و مسائل فرهنگي، نسبت به جزئيات برنامههاي دشمنان نيز آگاهي و اشراف داشت و همچون مرزباني آگاه، دائماً مسائل فرهنگي و اجتماعي و ديني را رصد ميکرد؛ اشخاص و جريانهاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي را به خوبي ميشناخت. به همين دليل از بصيرتي کمنظير برخوردار بود.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس چهاردهم: فيلسوف مربي
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از ويژگيهاي بارز در سبک و سلوک علمي و عملي آيتالله مصباح اين بود که حقيقتاً يک مربي کمنظير بود؛ سکوت و سخن ايشان درسآموز بود. نوع نگاهشان، انرژيبخش بود؛ حتي نشست و برخاست او نيز آموزنده بود. ارتباط با او و نشستن در محضر او، حتي مشاهده چهرة نوراني و رويِ گشادة او حقيقتاً ايمانها را مستحکم و ارادههاي مشتاقان را پولادين ميکرد. در سختترين شرايط روحي وقتي در محضر او مينشستيم، چنان آرامشي به ما ميداد که گويا اصلاً سختي و گرفتارياي نداشتهايم.
در درونشان صد قيامت نقد هست
کمترين آنکه شود همسايه مست
🔸حضرت آيتالله شبيري زنجاني ساليان قبل به جناب حجتالاسلام ابوالحسن نواب فرموده بودند: «آقاي مصباح را خدا مربي خلق کرده است؛ و حتي چاي خوردن ايشان هم چاي خوردن يک مربي و يک معلم اخلاق است؛ حرف زدن ايشان، تحمل ايشان، سکوت ايشان، تواضع ايشان، همه و همه به آدم درس ميدهد. يعني من معتقدم ايشان از لباسي که ميپوشند به آدم ياد ميدهند که چطوري لباس بپوشد و خدا سرتا پای ايشان را يک مربي اخلاق خلق کرده است» (زندگينامه حضرت آيتالله مصباح يزدي، ص87)
🔸او به ندرت به کسي حتي به فرزندانش توصيه مستقيم ميکرد؛ اما سبک زندگي او تماماً موعظه و توصيه اخلاقي بود. او در برخوردهاي اجتماعي، برخلاف تصويري که ژورناليستهاي ناآگاه و دشمنان بيمروت، از ايشان ترسيم ميکردند، بسيار اهل مدارا و تحمل بود.
🔸از جمله بارزترين ويژگيها در سلوک علمي و آموزشي آيتالله مصباح، شاگردپروري ايشان بود. او حقيقتاً زندگي خود را وقف پرورش نيرو براي اسلام و انقلاب کرد. با کوچکترين شاگردان خود نيز چنان برخورد ميکرد که کسي با نزديکترين دوستش برخورد ميکند؛ بسيار صميمي و پدرانه.
شاگردان او هم پروانهوار دور شمع وجودش ميچرخيدند و او را محرم اسرار زندگي خود ميدانستند. او پشت سر شاگردان خود نماز ميخواند؛ تمام قد، حتي در ماههاي پاياني عمر مبارکشان، جلوي شاگردان خود ميايستاد.
🔸جلسات مشورتي خود را با شاگردانش برگزار ميکرد. جديترين تصميمات و برنامههاي آموزشي و پژوهشياش را با پارهاي از شاگردانش در ميان ميگذاشت و از آنها مشورت ميگرفت. بيهيچ تکلفي و بدون نياز به هيچ ترتيب و آدابي با آنها بر سر يک سفره مينشست. او حقيقتاً يک مربي بود.
#علامه_مصباح
#Ahmadhoseinsharifi
🌹
پرسشهاي علامه2 (Trimmed).mp3
32.38M
🎤احمدحسين شريفي
🔴سلسله نشستهاي علمي «تحول در علوم انساني» در جمع تعدادي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبائي
🔴جلسه دوم: چرايي نگاه تحولي به علوم انساني و اشارهاي به جريانهاي تحولگرا
🔸پرسشها و پاسخهاي جلسه دوم
🔸تاريخ: 2/ آذر 1399
#علوم_انسانی_اسلامی
#تحول_در_علوم_انسانی
#دانشگاه_علامه_طباطبائی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بعد دیگری از ولایت گستری و انسان سازی حاج قاسم سلیمانی، کسی که به حق شایسته عنوان "سردار دلها" است.
💐راهش پر رهرو باد
@Ahmadhoseinsharifi
🌹