eitaa logo
سید احمد مدارایی
128 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
940 ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سوم شهریور ماه در دهه ی دوم محرم 1400 برقرار شد بعد از مدتها دوباره بچه ها در گروه های سنی مختلف در مکان دور هم جمع شدن و یک هیئت بی ریا و کوچک شکل گرفت : حدود ساعت 18:40 دقیقه سخنرانی شروع شد بچه ها پراکنده نشسته بودند و تقریبا هیچ کس نمی دانست چه چیزی در انتظارش هست بار اولب است که حقیر برای سخنرانی در این هیئت دعوت شده ام و حال و هوای قبلی هیئت رو نمیدونم بچه ها هم مدتی است من ر در مسجد دیده اند ولی کسی پای سخنرانی ننشسته ضمن اینکه بعد از مدتها هیئت راه افتاده و هنوز حس این مکان برای کسی آشنا نیست ، صبح ساعتها وقت گذاشته ام و هایی جدا کردم و دانلود کردم ولی همه اش روی گوشی است و متاسفانه کابل OTG نمیتواند USB رو شناسایی کنه در نتیجه پخش کلیپ منتفی میشه و همه چیز معطوف به سخنرانی هست صحبت ها رو شروع میکنم و از و گذشتن از خود حرف به میان می آورم چرا که در این مدت که با بچه ها بودم احساس میکنم در عین کنار هم بودن دلهایشان برای یکدیگر نمی تپد بیشتر بدنهایشان کنار بکدیگر است تا دلسوز و غم خوار هم باشند. ممکن است کنار هم پروژه هایی را اجرا می کنند ولی یکدیگر را قبول ندارند و احترام کافی در بینشان دیده نمی شود این به خاطر بی ادب بودنشان نیست ، نه حتی به نسبت خیلی از هم سنی های خودشان با ادب هم هستن اما کار از جای دیگری میلنگد؛ اینکه نمیتوانند دیگران را بر خودشان برتری دهند ؛ و حق و خواست خودشان را نادید بگیرند. پس به نظرم بهترین بحث از خودگذشتگی و ایثار است باید به سمتی بریم که دلتنگی و دلسوزی و دلداری بین بچه ها بیشتر شود و ما وظیفه ای جز ابلاغ نداریم بحث که جلو میرود هم من و هم مسئولین هیئت متوجه سردی جو و پیش نرفتن بحث می شوند من سعی میکنم کمی با مثال و پایین و بالا کردن بحث بچه ها را گرم کنم اما انگار بی فایده است هنوز احساسی در میان ما تشکیل نشده با اینکه بچه ها جواب قسمتهای مختلف بحث را میدهند اما دلخواه من چیز دیگری است برآوردم این است که دوری از مکان دوری از هم دوری سنی من و آنها و حتی سیستم صوت بر این اتفاق حاکم هستند و کل جماعت و سخنران مقهور محیط شده ایم روضه میخوانم آن هم روضه علی اصغر و تمام مداحی، با مداحی کردن بچه های مسجد به پایان می رسد و غذا که ماکارونی هست پخش می شود پایان شب اول