eitaa logo
احمد رهبری ۴۷۰
148 دنبال‌کننده
268 عکس
415 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام فرازی از یک 🔹آیینهٔ زیبایی🔹 خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل، با ملائک همه در حال صف‌آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود... 📝
علیهاالسلام فرازی از یک 🔹مژدۀ سعادت🔹 الا که مقدم تو مژدۀ سعادت داشت به خاک‌بوسی راهت فرشته عادت داشت سلام بر تو که ماه جمادی الاول ز جلوۀ تو به رخ، هالۀ مسرّت داشت... سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز به پاس پیروی‌ات از حجاب زینت داشت تو از همان شجر پاک عصمت آمده‌ای که ریشه در دل قرآن و جان عترت داشت تو دست‌پرور آن مادر گران‌قدری که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت تو سر بر آینۀ سینه‌ای گذاشته‌ای که بوسه‌گاه نبی بود و عطر جنت داشت تو زیر سایۀ آن گلبُنی بزرگ شدی که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت ندیده دیدۀ تاریخ چون تو بانویی که حق به گردن آزادی و عدالت داشت چه بانویی که پس از دختر رسول الله به هر زنی که تصوّر کنی شرافت داشت چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم مقام و منزلتی هم‌تراز عصمت داشت چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت چه بانویی که به حدّ کمال در همه حال اراده داشت، وفا داشت، عزم و همّت داشت... چه بانویی که همه عمر در نیایش شب هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت... دل تو بود پر از التهاب شوق حسین که لحظه لحظۀ عمرت از این حکایت داشت حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد هر آنچه عاطفه و التفات و رأفت داشت نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین حسین با تو هزاران هزار حجت داشت حسین از تو جدایی نداشت در هر حال مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت... من و مکارم اخلاق زینبی؟ هیهات! کجا برابر خورشید ذره جرأت داشت تو آن یگانه اسیری که در چهل منزل به دوش خستۀ خود کوهی از رسالت داشت تو خطبه خواندی و بر هم زدی اساس ستم ستمگر از سخنت جا به خاک ذلّت داشت تو خطبه خواندی و در چهره‌ات تجسم یافت علی که در سخنش آیت فصاحت داشت پیام خون و شرف را به شام و کوفه رساند صدای روح‌نوازت که رنگ محنت داشت... 📝
تبیین در برابر تحریف ابتدا درباره تاثیرات شگرف تبلیغ حضرت زینب(س) در ماندگاری نهضت عاشورا نکته ای عرض می کنم شیوه جباران در تاریخ اسلام این بوده که تلاش می‌کردند قیام‌های حق‌طلبانه و عدالت‌طلبانه را به هر نحوی که شده به انحراف بکشانند، لذا یکی از بارزترین شیوه‌های جباران در مواجهه با چنین قیام‌های حق‌طلبانه‌ای، ابتدا سرکوب و بایکوت خبری و سپس تحریف و تدلیس در نحوه روایت داستان است. جباران تاریخ توانسته‌اند در بسیاری از موارد با این سیاست، بسیاری از قیام‌های حق‌طلبانه را در نطفه خفه یا از ادامه مسیرشان جلوگیری کنند. جباران اموی همین سیاست را در برابر قیام‌ عدالت‌طلبانه امام حسین(ع) نیز پیگیری کردند اما با یک سد بزرگ مواجه شدند؛ شخصیت والایی به نام زینب کبری(س). حضرت زینب(س) سیاست خبیثانه بایکوت خبری و تحریف تاریخی واقعه عاشورا را ناکام گذاشت. آن حضرت با راهبردهای خردمندانه جریان‌هایی‌ را پایه‌گذاری کرد تا خبر شهادت حسین(ع) در همه جهان اسلام بپیچد. از طرفی با خطبه‌های خردمندانه که حقیقتا بلاغت آن و فصاحت آن یادآور خطبه‌های نهج‌البلاغه است، جریان تحریف را ناکام گذاشت.  جریان تحریف به دنبال این بود که با استفاده از حربه‌های الهیاتی و رویکردهای جبرگرایانه قتل امام حسین(ع) را به اراده خداوند منسوب کنند، یا ماهیت واقعه کربلا را تغییر دهند و انگشت اتهام را از یزید و خاندان اموی برگردانند، یا اساسا حرکت امام حسین(ع) را خروج از قواعد دینداری نشان بدهند اما حضرت زینب(س) همه راهبردهای رسانه‌ای جریان تحریف را ناکام کرد.  حضرت زینب(س)، نمونه موفق جهاد تبیین است. جهاد تبیینی او توانست همه هیمنه و هژمونی جریان تحریف را برای همیشه تاریخ از بین ببرد تا جایی که سلسله اموی کاملا خود را در برابر آن حضرت خلع سلاح شده می‌دید. این نکته‌ای حقیقتا اعجاب‌انگیز است که یک زن آزاده، همه هیمنه یک دستگاه سیاسی با آن پول‌پاشی‌ها و چاکر و نوکرپروری‌ها را نقش بر آب می‌کند. https://eitaa.com/AhmadRahbari470
علیهاالسلام 🔹خطابۀ خورشید🔹 مسافرم من و گم کرده کوکب اقبال نه شوق بدرقه دارم، نه شور استقبال... من از نواحی «اللهُ نور» می‌آیم من از زیارت سر در تنور می‌آیم من از مشاهدهٔ مسجدالحرام وفا من از طواف حریم حضور می‌آیم درون سینه‌ام، اشراق وادی سیناست من از مجاورت کوه طور می‌آیم سفیر گلشن قدسم، همای اوج شرف شکسته بال و پر، اما صبور می‌آیم هزار مرتبه نزدیک بود جان بدهم اگرچه زنده ز آفاق دور می‌آیم ضمیر روشنم آیینهٔ فریبایی‌ست و نقش خاطر من آنچه هست، زیبایی‌ست سرود درد به احوال خسته می‌خوانم نماز نافله‌ام را، نشسته می‌خوانم... ز باغ با خود، عطر شکوفه آوردم پیام خون و شرف را به کوفه آوردم سِپُرد کشتی صبرم، عنان به موج آن روز صدای شیون مردم گرفت، اوج آن روز چو لب گشودم و فرمان «اُسکُتوا» دادم به شکوهِ پنجره بستم، به اشک رو دادم به کوفه دشمن دیرین سپر به قهر افکند سکوت، سایهٔ سنگین به روی شهر افکند میان آن همه خاکستر فراموشی صدای زنگ جرس‌ها، گرفت خاموشی چو من به مردم پیمان‌شکن، سخن گفتم صدا صدای علی بود، من سخن گفتم ... :: هلا جماعت نیرنگ‌باز، گریه کنید چو شمع کُشته، بسوزید و باز گریه کنید اگر به عرش برآید خروشِ خشم شما خداکند نشود خشک، اشک چشم شما شما که دامن حق را ز کف رها کردید شما که رشتهٔ خود را دوباره وا کردید شما که سبزهٔ روییده روی مُردابید شما که دشمن بیداری و گران‌خوابید شما ز چشمهٔ خورشید دور می‌مانید شما به نقرهٔ آذین گور می‌مانید شما که روبروی داغ لاله اِستادید چه تحفه‌ای پی فردای خود فرستادید؟ شما که سست نهادید و زشت رفتارید به شعله شعلهٔ خشم خدا گرفتارید عذاب و لعنت جاوید مستحَقّ شماست به‌جای خنده، بگریید، گریه حَقّ شماست شما که سینه به نیرنگ و رنگ آلودید شما که دامن خود را به ننگ آلودید دریغ، این شب حسرت سحر نمی‌گردد به جوی، آبروی رفته برنمی‌گردد به خون نشست دل از ظلم بی‌دریغ شما شکست نخل نبوت به دست و تیغ شما شما که سید اهل بهشت را کشتید چراغ صاعقهٔ سرنوشت را کشتید گرفت پرده به رخ آفتاب و خم شد ماه چو ریخت خونِ جگرگوشهٔ رسول الله... به جای سود ز سودای خود زیان بُردید امید و عاطفه را نیز از میان بردید شما که سکّهٔ ذلت به نامتان خورده‌ست کجا شمیم وفا بر مشامتان خورده‌ست؟ شما که در چمن وحی آتش افروزید در آتشی که بر افروختید می‌سوزید چه ظلم‌ها که در آن دشتِ لاله‌گون کردید چه نازنین جگری از رسول، خون کردید چه غنچه‌ها که دل آزرده در حجاب شدند به جرم پرده‌نشینی ز شرم آب شدند از این مصیبت و غم آسمان نشست به خون زمین محیط بلا شد، زمان نشست به خون فضا اگر چه پر از ناله‌های زارِ شماست شکنجه‌های الهی در انتظار شماست مصیبت از سرتان سایه کم نخواهد کرد کسی به یاری‌تان، قد علم نخواهد کرد شمیم رحمت حق بر مشامتان مَرِساد و قال عَزَّوَجَل: رَبّکُم لَبِالمِرصادِ :: سخن رسید به اینجا که ماهِ من سَر زد کبوتر دلم از شوق دیدنش پر زد هلال یک شبه‌ام را به من نشان دادند دوباره نور به این چشم خون‌فشان دادند... به کاروان شقایق به یاس‌های کبود نسیم عاطفه از یار مهربان دادند دوباره در رگ من خون تازه جاری شد دوباره قلب صبور مرا تکان دادند دوباره عشق به تاراج هوشم آمده بود صدای قاری قرآن به گوشم آمده بود به شوق آن‌که به باغ بنفشه سر بزند دوباره همسفر گل‌فروشم آمده بود صدای روح‌نوازش غم از دلم می‌برد اگرچه کوه غمی روی دوشم آمده بود دلم چو محمل من روشن است می‌دانم صدا صدای حسین من است، می‌دانم هلال یک‌شبهٔ من که روبروی منی! که آگه از دل تنگ و بهانه‌جوی منی!... خوش است گرد ملال از رخ تو پاک کنم خدا نکرده گریبان صبر چاک کنم بیا که چهرهٔ ماهت غم از دلم بِبَرد ز موج‌خیز حوادث به ساحلم بِبَرد... شبی که خواهر تو در نماز نافله بود تو باز، گوشهٔ چشمت به سوی قافله بود چو خار، با گل یاسین سَرِ مقابله داشت سه‌ساله دختر تو پایِ پُر ز آبله داشت... امام آینه‌ها طوقِ گُل به گردن داشت امیـر قافـلهٔ نور غُل به گردن داشت مصیبتی که دلِ «سَهلِ ساعدی» خون شد ز غصه نخل وفا مثل بید مجنون شد برای دیدن ما صف نمی‌زدند ای کاش میان گریهٔ ما کف نمی‌زدند ای کاش... کویر، نورِ تو را دید و دشت زر گردید سر تو آینه‌گردانِ طشت زر گردید الا مسافر کُنج تنور و دِیْر بیا مُصاحب دل زینب! سفر بخیر بیا اگر چه آیتی از دلبری‌ست گیسویت چه روی داده که خاکستری‌ست گیسویت؟ سکوت در رَبَذه از ابی‌ذران هیهات لب و تلاوت قرآن و خیزران هیهات خدا کند پس از این آفتاب شرم کند عطش بنوشد و از روی آب شرم کند ستاره‌ای پس از این اتفاق سر نزند «شفق» نتابد و ماه از محاق سر نزند 📝 https://eitaa.com/AhmadRahbari470
سرود؛ یا عقیلة العرب.mp3
1.84M
علیهاالسلام 🔹یا عقیلة العرب🔹 ذکر فرشته‌ها یا عقیلة العرب محبوبۀ خدا یا عقیلة العرب تفسیر هل أتی یا عقیلة العرب هستیِ مرتضی یا عقیلة العرب روشن شده باز شبای مدینه ماه دو عالم مهمون زمینه غرق تبسم می‌شه روی زینب روی حسینو وقتی که می‌بینه خود نور و رحمته، قدمش با برکته واسه عالم حجته، واسه مولا زینته «یا عقیله یا زینب» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای خواهر حسین یا عقیلة العرب ای یاور حسین یا عقیلة العرب غم‌پرور حسین یا عقیلة العرب هم‌سنگر حسین یا عقیلة العرب چادر نمازت خالق بهاره تیغ کلامت مثه ذوالفقاره بانو دمشقِ تو پناه عشقه اسمت کلید بغض انتظاره دین و دنیا زینبه، نور عقبا زینبه کربلام با زینبه، نفسم یا زینبه «یا عقیله یا زینب» شاعر: https://eitaa.com/AhmadRahbari470