بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#غلامرضا_سازگار
▶️
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
ای دل اهل تولاّیت حریم
نسل طاها زاده ی و المرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
مشعل اِنّا هدیناه السّبیل
طلعت مرآت اللهُ الحکیم
زائر کوی تو عیسای مسیح
آستانت طورِ موسای کلیم
زینت عرش خداوند ودود
از چه در شهر ری گشتی مقیم
با تجلاّی تو از ظلمت چه باک
در تولاّی تو از آتش چه بیم
یاد تو یاد خداوند و رسول
خطّ تو خطّ صراط المستقیم
دور صحنین تو با صوت ملیح
این ندا پیوسته خیزد از نسیم
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
شهر ری که از تو گرفته احترام
قبر تو کعبه، حرم بیت الحرام
بر رواق قبر و خدّامت درود
بر مزار و صحن و زوّارت سلام
فیض جوشد از حریمت روز و شب
نور خیزد از مزارت صبح و شام
کاروان دل شده لبّیک گو
دور صحنین تو می گردد مدام
تا قیامت بر تمام اهل ری
سایه ی گلدسته هایت مستدام
هر که آید در کنار تربتت
می رسد بوی بقیعش بر مشام
هر چه خواندم در ثنایت نارسا
هر چه گفتم در مدیحت نا تمام
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
تا مکان در قلب ایران کرده ای
شهر ری را کعبه ی جان کرده ای
خاک پاک شهر ری را سر به سر
با قدوم خود گلستان کرده ای
گنبد و گلدسته های خویش را
شمع جمع اهل ایمان کرده ای
سالها از فتنه ی عبّاسیان
رو به صحرا و بیابان کرده ای
روز و شب بر غربت اجداد خویش
خون دل جاری به دامان کرده ای
نام خود را ای غریب شهر ری
سال ها از خلق پنهان کرده ای
با وجود فتنه ی اهل جحیم
شهر ری را باغ رضوان کرده ای
زخم دل ها را تو مرهم بوده ای
درد جان ها را تو درمان کرده ای
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
ای تماشایت تماشای حسن
در تو پیدا روری زیبای حسن
قامتت سرو دل آرای حسین
طلعتت مرآت سیمای حسن
باغ حسنت جنّت اهل بهشت
سرو قدّت قدّ و بالای حسن
هم تولاّیت تولاّی علی
هم تجلاّیت تجلاّی حسن
میوه ای از بوستان مصطفی
پاره ای از کلّ اعضای حسن
بهترینی در جمال و در کمال
برترینی بین ابنای حسن
اختری تابنده از برج ولا
گوهر نابی زدریای حسن
خوش بود تا خوانم این ترجیع را
بین زوّارت به آوای حسن
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
ای چراغ آسمان ها در زمین
روشنی بخش دل اهل یقین
لاله ی گلزار ختم الانبیا
سرو بستان امیرالمؤمنین
زائرت روز و شب فوج ملک
پرده دارت حضرت روح الامین
انس و جان آرد به تو روی نیاز
دسته دسته از یسار و از یمین
سوره های مصحف رخسار تو
طا و ها و حا و میم و یاو سین
پای خدّام تو بر چشم ملک
فرش زوّار تو بال حور عین
روز و شب بر زائرت آید ندا
فادخلوها بسلامٍ آمنین
ای سپهر معرفت در قلب خاک
ای تو را دست حسن در آستین
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
تو سپهر منزلت را اختری
تو به دریای فضیلت گوهری
شهریار ملک ری در شهر ری
سیّد اولاد سبط اکبری
گر ولی الله فرمودت ولیّ
در مقام خود ولایت پروری
گنبد زرّین تو گوید که تو
خلق را از خاک ری روشنگری
در کمال و زهد و تقوی و شرف
شاهد شخصیّت پیغمبری
هم ولیِّ اولیای کبریا
هم شفیع دوستان در محشری
هر چه می گویم به وصفت نارساست
هر چه می خوانم از آن بالاتری
بوستان سرخ عصمت را گلی
نخل سرسبز ولایت را بری
مادر گیتی نیارد مثل تو
جز که آرد مجتبای دیگری
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
دیدن ختم رسل دیدار توست
شاهد حُسن حَسن رخسار توست
خوبرویان گلستان بهشت
نرگس بیمارشان بیمار توست
جان کلافی روی دست مشتری
دل اسیر برده ی بازار توست
منطق و فقه و روایات و حدیث
در حقیقت زنده از گفتار توست
آفتاب رحمت پروردگار
جلوه گر در سایه دیوار توست
باغ جنّت با همه زیبائیش
روز محشر عاشق زوّار توست
دست تو دریای امواج کرم
جام اهل معرفت سرشار توست
باشد از دنیا و عقبی خوب تر
اینکه «میثم» شاعر دربار توست
یا کریم ابن کریم ابن کریم
یا ابالقاسم و یا عبدالعظیم
⏹
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
به نام خدای بزرگ و رحیم
سلام خدا بر تو سید کریم
حریمت بُود قطعه ای از بهشت
شمیم جنان می دهد این شمیم
به لطف زیارت در این آستان
همه زائر کربلا می شویم
دری سوی جنت بُود این حریم
سلام علی شاه عبدالعظیم
رسیدیم از این حرم تا خدا
اجابت شد اینجا دعا بارها
کشیدند یک جاده سمت بهشت
ز معصومه تا تو ز تو تا رضا
حرم آمدم با پدر مادرم
من از کودکی باتوام آشنا
ارادت به تو داشتیم از قدیم
سلامُ علی شاه عبدالعظیم
چه دلها که دست توسل زدند
به دیوان عشقت تفال زدند
چه چشمان خیسی که با التماس
به دست کریم شما زُل زدند
خدا داند و بس که از این حریم
ملائک به عرش خدا پل زدند
ملائک به درگاه لطفت مقیم
سلامُ علی شاه عبدالعظیم
نگاهت ز نوع کریمانه است
حرم نیست اینجا شفاخانه است
گدا دست خالی نرفت از درت
که مهمان نوازیت شاهانه است
هزاران فرشته در این بارگاه
به دور تو در حکم پروانه است
سلام خدای علیم وحکیم
سلامُ علی شاه عبدالعظیم
به میخانه کی وقت مِی می شود ؟!
که هر لحظه ام با تو طی می شود
همه آرزوی من این است و بس
بیایم به پابوس ،کی می شود؟
کَمَن زارَ کرببلا زائرت
بهشت اینچنین شهر ری می شود
ز کرببلا می وزد این نسیم
سلامُ علی شاه عبدالعظیم
به درگاه جانان خدا را سپاس
به بزم کریمان خدا را سپاس
به شکرانۀ سه بهشت خدا
ری و قم ، خراسان ، خدا را سپاس
خدایی به لطف حضور شما
صفا دارد ایران خدارا سپاس
که زهرائی وحیدری مذهبیم
سلامُ علی شاه عبدالعظیم
⏹
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض میبرد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکید
در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
تنها نبود پیک خوشالحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهلبیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچکس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گلسیرتان عشق به مدحش سرودهاند
اخلاق او لطیفتر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود میرسید
زیرا صراط زندگیاش مستقیم بود
هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایۀ امید و ولایت مقیم بود
پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق، بهشتیشمیم بود
عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
✍ #سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
امامزادهی ری مُلک واجب التعظیم
سلام قبلهی شهرم، سلام عبدالعظیم
سلامِ ما به حسینیترین حسینیه
سلام بر حرمت اولین حسینیه
به کوریِ همهی ابنسعدها دیدیم
نصیبِ آل حسن شد تمامِ گندمِ ری
از آن زمان که رسیدی به کشور زهرا
خوشا به مردم ایران خوشا به مردم ری
من از کنار ضریحت به کربلا رفتم
که بوی سیب حسین است با تبسم ری
هوای مسلمیه داری و به یادم هست
صدای گریه کنان در شبِ تلاطم ری
نوشتهاند که از روزگار غم دیدی
روایت است شما هم هزار غم دیدی
روایت است به نَقلی که نالهها کردی
حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی
غریبِ شهر پُر از غربتِ مدینه شدی
روایت است که مسمومِ زهرِ کینه شدی
تو زهر خوردی و آتش به سینهات انداخت
به خاکِ رِی نه به خاکِ مدینهات انداخت
شبیهِ جدِّ خودت شعلهور شدی آقا
غریب بودی و خونینجگر شدی آقا
شبیهِ جدِّ خودت نه که او شبیه نداشت
تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت
ضریح داری و پیرِ کرم ندارد آه
هنوز جد غریبت حرم ندارد آه
نوشتهاند مقاتل که سینه چاک شدی
تو زنده بودی و ای وای زیر خاک شدی
نصیب روضهی تو روضههای دیرین شد
تو زنده بودی و دیدی که سینه سنگین شد
برای یاری تو هیچکس نمیآید
مکن دوباره تقلا، نفس نمیآید
دوباره رو به حسینت سلام کردی وای
تو دست و پا نزدی و تمام کردی وای
*در برخی از مقاتل آمده حضرت با جور و ظلم ؛ سرانجام زنده به گور و شهید میشوند.
✍ #حسن_لطفی
© https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
ما زائران صحن تو هستیم از قدیم
همسایگان شهر تو، یا سیدالکریم
مِهرت به جان مردم این مُلک، جا گرفت
با تو رواست، وادی ری را طلا گرفت
خواندی حدیث یار و روایات دلبری
با توست، نور موسوی و عطر عسکری
ای با جواد، همسخن! از جود او بخوان
با تشنگان نور، از آن ماهرو بخوان
ای باب علم، آن دل بابالجوادیات
با ما بگو از آنچه شنیدی ز هادیات
از دست او، تو جام کرامت گرفتهای
در معرفت، نشان ولایت گرفتهای
علمت، عظیم بوده و عشقت عظیمتر
سادات با کرم، حسنیها کریمتر
در بخشش و عطا، حسنیها سرآمدند
آیینهی کرامت آل محمدند
نامت گره به نام حسن خورده پس تمام
حاجت رواست، زائر این صحن، والسلام
گفتم حسن، هوای دلم دلبرانه شد
احساس شعر من، چقدَر مادرانه شد
ای زادهی مدینه! بخوان از هوای یاس
از کوچههای غمزده، از قبر ناشناس
باران اشک، کنج ضریحت چه دیدنیست
در این حریم، روضه، دوچندان شنیدنیست
عمری علم به دوش، شدی ناصر حسین
باید که زائر تو، شود زائر حسین
تهران بدون قلبهات آرامشی نداشت
«این شهر، بی وجود شما ارزشی نداشت»*
گشتی طبیب، تا غم دل را دوا کنیم
تا خاک را به یک نظرت کیمیا کنیم
در این حریم، جَلد تو شد، یاکریم ما
بر ما بتاب، حضرت عبدالعظیم ما
شاها! محبتت به گدایان رسیده است
بگشای باز سفره، که مهمان رسیده است
همسایهات شدیم و چه زیباست سرنوشت
روزی که همنشین تو باشیم در بهشت
✍ #قاسم_صرافان
*تضمینی از غزل امیرحسین محمودپور
https://eitaa.com/AhmadRahbari470