#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_زمان_عج_مناجات_در_شب_قدر
چنان زلفی که در باد صبا گردد رها یک شب
گره وا میشود از پیچ و تاب کار ما یک شب
به شوقِ روزه، آغوش سحرگاهان به ما واشد
که میاُفتد گذارِ روسیاهان تا خدا یک شب
به دریای ندامت غرق شد اعمال ما شاید
به ساحل آورند ایمان ما را موجها یک شب
امام عصر هر شب در مناجات است و میدانم
بگیرد دست ما را لطفِ آن دستِ دعا یک شب
خدا هم خِجلت ما روسیاهان را نمیخواهد
#شب_قدر است در بین تمام روزها، یک شب
خدای مهربانم زود میبخشد گناهم را
فقط باید بکوبم حلقهی این خانه را یک شب
شب احیاست مهدی جان! دلم را زنده کن باعشق
بیا ای خسرو خوبان به دیدار گدا یک شب
قدم بر چشم من بگذار تا قرآن به سر گیرم
چه خواهد شد ببینم آن جمال دلربا یک شب؟
*
خدایا رحم کن بر ما به حق سِرّ مستورت!
همان سِرّی که شد در #دیر_راهب برملا یک شب
همان سِرّی که سَر زد از فراز نیزهها یک روز
همان سِرّی که در ویرانه شد مشکلگشا یک شب
حرم پُر میشود از عطر سیبِ حضرت زهرا
که میآیند در کرببلا، آل عبا یک شب
کند ذکر مصیبت، مادری داغِ پسر دیده
به آه و ناله میگریند جمع انبیا یک شب
گنهکارم ولی نور امیدی هست در قلبم
که میآید به فریادم علیِ مرتضی یک شب
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
© https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
خداحافظ ای ماه خوب صیام
خداحافظ ای رحمت مستدام
خداحافظ ای سفرههای سحر
نماز و دعا و قعود و قیام
رسیدیم از این فیض تا عید فطر
از آن حُسن مطلع به حُسن ختام
چه ماهی که با لطف حق شد شروع
چه ماهی که با لطف حق شد تمام
چه شبهای اُنسی، چه حال خوشی
که پُر میشد از عطر رحمت مشام
چه محروم باشم چه مرحوم، باز
به لطف خدا چشم دارم مدام
اگر عقده داری چو من در گلو
اگر از گناهان شدی تلخ کام
به دربار حق رو کن و زیر لب
ببر نام زهرا "علیها سلام"
بگو مهر او هست در سینهام
به اولاد زهرا غلامم، غلام
اگر شاهدی از تو درخواست شد
برای ملائک بگو این کلام
**
دو چشمم عزادار آن تشنهایست
که بر زخم او نیزه شد التیام
عقب ماندههای حُنین و اُحد
گرفتند از آن بی کفن انتقام
تنش پایمال سُم اسب شد
عیالش روان شد به بازار شام
فدای رقیه که در راه حق
فدا شد برای بقاء قیام
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#حضرت_معصومه_س_مدح
چنان پوشیده در نورست آن تندیس زیبایی
که باشد یکبهیک شایستهی القاب زهرایی
به دنیایش رضا سوگند، از بس محوِ حق بوده
جدا گردیده از آمال او امیال دنیایی
سواد معجرش آموخت بر شب پردهداری را
غبار مرکبش شد توتیای چشم بینایی
نخوانده نامه را پاسخ بگوید دختر موسی
به حیرت مانده ابناء بشر از این توانایی
چو بیند حضرت کاظم جواب نامه را گوید:
پدر قربان او گردد از این اِشراف و دانایی
بپرس از حضرت موسی بن جعفر این کرامت را
مگر علم لدنی گفته او را جای لالایی؟
شفاعت میکند از شیعیان در عرصهی محشر
تصور کن چقدر آنروز میگردد تماشایی
دمی که دید در غربت گرفتارست مولایش
عَلَم بر دوش شد در یاریِ مولا به تنهایی
کنیز شوکت شاهانهی او مادر گیتی
غلام همت مردانهی او بود آقایی
مسیر راه از فیض شما شد جادهی رحمت
به هر جایی که رفتی سبز شد باغ شکیبایی
حضور با شکوهت آبروی اهل ایران شد
حیا و غیرت ما ثبت شد در چرخ مینایی
قسم بر زینب کبری که در این کشور مولا
ز فرزندان زهرا میشود با گل پذیرایی
تویی آن زن که بعد از حضرت صدیقه و زینب
خدا شایستهاش دیده برای حکمفرمایی
غبار قبرت از علم لَدُن پُر بوده تا رفته_
فقاهت از سر کویت به سر حد شکوفایی
به دریای علومت دیدهام جمع فقیهان را
چنان غواصها در حال اقیانوسپیمایی
بزرگانی چنان بهجت اگر صاحبْنفس بودند
ز انفاس شما آموختند اعجاز عیسایی
به پیشت مجتهد با علم، و عارف با عمل آید
حساب عاشقان پاکست از این وسواس مبنایی
دلم با آرزوی "اشفعی لی" میشود آرام
که من را جز تولا و تبری نیست دارایی
گنه کارم من و ای عصمتِ حق، پردهپوشی کن
پناه آوردهام در سایهات از بیم رسوایی
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
© https://eitaa.com/AhmadRahbari470