#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
ای شیعهی ثانی عشرِ حضرت باقر
دین زنده شده از هنرِ حضرت باقر
بخشید به اسلامِ مبین گرمی و رونق
گنجینهی غرق گهرِ حضرت باقر
تا روز قیامت همه چون آینه ماتند
از دانش و علم و هنرِ حضرت باقر
زینت ده توحیدپرستانِ جهان است
گلزار گل و بارورِ حضرت باقر
قدسی نَفَسانِ حرم قدس ندیدند
جز نور خدا در نظرِ حضرت باقر
مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند
در سجدهی شام و سحرِ حضرت باقر
جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر
آورده سلامی به برِ حضرت باقر
عمری زِ غم کربوبلا خونِ جگر خورد
قربان دل و چشم ترِ حضرت باقر
داغ غم زهرا و علی در همه ایام
آتش زده بر بال و پرِ حضرت باقر
زهر ستم و کینهی بیداد چه کردهست
با جان و دل و با جگرِ حضرت باقر
افسوس که در سوگ نشستند ملائک
زین داغِ گران با پسرِ حضرت باقر
دادند مرا کوثر توفیق «وفایی»
تا آن که شوم نوحهگرِ حضرت باقر
✍ #سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
ای هم نوای غربت تو عندلیبها
خاکیترین نگین بقیع غریبها
ای پنجمین معلم دین، باقرالعلوم
شاگرد مکتبت علما و ادیبها
از قال باقر است هر آنچه به ما رسید
علم مُنَجّمین و دوای طبیبها
درس است خطبههای فصیح و بلیغ تو
زانو زدند پای کلامت خطیبها
::
از پنج سالگی جگرت پاره پاره شد
ایوب صبر هستی و کوه شکیبها
مسموم زهر کینه شدی ظاهراً، ولی
کشته تو را جسارت آن نانجیبها
پنجاه سال رفته و اما نرفته است
از خاطر تو بد دهنی و نهیبها
پنجاه سال رفته و یادت نرفته است
طفلان بی پناه و شرار لهیبها
بالای تل و گودی گودال ... وای وای
خون شد دلت به یاد فراز و نشیبها
هر تکهای ز "ماه" نصیب کسی شد و
بردند جامه از بدنش بینصیبها
گرگانِ بی حیا ز شعف زوزه میکشند
عریان به روی خاک امام نجیبها
✍ #محمود_مربوبی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
پیش تو، ای که شکافنده دانشهایی!
زیر و رو کردن این دل که ندارد کاری
به نگاهی بشکافد دل شاعر که ندید
بهتر از بیت شما، در دو جهان درباری
به فدای تو و آن جد غریب تو، حسین
به فدای تو و آن جد کریم تو، حسن
تو کریم ابن کریمی، تو غریب ابن غریب
ماه سجاد، شده برکهی عشقت، دل من
نه کمیتم، که به زیبایی بیتم بخری
نه فرزدق، که شوم مرثیهخوانِ غم تو
با کدامین قلم از داغ تو فریاد کشم؟
ای که پنجاه و سه سال اشک، نشد مرهم تو
تا که بیتاب شود، هر دل عاشورایی
از زبان تو سخن گفت، خداوند حسین
شرحه شرحه، غم تو شرح زیارتنامهست
دید آن روز چهها چشم تو؟ فرزند حسین!
با نگاهی پُر از امید به دستان عمو
شاهد بدرقهی آخر سقا بودی
فقط این روضه برای غم عمری کافیست:
بی عمو، جد تو میآمد و آنجا بودی
از غم و رنج اسیری، سفر کوفه و شام
خون اگر از دل هر سنگ نجوشد، چه کند؟
بعد از این کرببلایی که شدی راوی آن
عالمی رخت عزا با تو نپوشد، چه کند؟
باز هم پَر زد و آمد که سلامی بدهد
زائر چشم تو شد، چون دل جابر، دل من
هست همنام تو، آن ماه و برایش چقَدَر،
چقدر تنگ شده، حضرت باقر! دل من
✍ #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
خوشا بحال دلی که به دلبری برسد
به سفرهی کرم ذرهپروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام باادب اینجا به برتری برسد
کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد
به یک اشاره ی آقا به سروری برسد
اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست
در آخرت به مقامات بهتری برسد
به نیم قطرهی اشک محبتش ندهد
اگر خوشیِ دو عالم به نوکری برسد
شبیه فطرس درمانده غصهای دارم
نشستهام که مگر پَر...نه...شهپری برسد
ز "قال باقر علیه السلام " مست شود
اگر کسی به فیوضات منبری برسد
کسی که بر کرمش افتخار میکردند
اگر نبود خلائق، چه کار میکردند!؟
::
دلی شکسته و بغضی شکستهتر دارد
دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد؟!
همیشه مجلس روضهش پر تلاطم بود
حسین گفتن او مزّهای دگر دارد
مرور خاطرهها کار هر شب آقاست
چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد
چقدر پیر شده، خم شده، شکسته شده
به خاطر غم و غصهست، خب اثر دارد
چقدر این شب آخر به مادرش رفته
میان نافلهاش دست بر کمر دارد
لهوف از غم یک صبح تا شبش گفته
کجا کسی ز غم و غصهاش خبر دارد!؟
میان این همه ارثی که از پدر برده
اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد
همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است
چرا که روضهی گودال زیر سر دارد
غروب روز دهم را نمیبرد از یاد
شبیه خیمه شده، آه شعلهور دارد
به یاد کودکیاش از رقیه میخواند
چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد...
همین که خار نشسته به پای او کافیست
خدا کند که دگر زجر دست بردارد
میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی
ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد
در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد
گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
در مزارت نفسِ ثانیهها میگیرد
باد، دَم میدهد و مرثیه پا میگیرد
زائرت پنجرهفولاد ندارد به بغل
ولی از آجرِ دیوار، شفا میگیرد
گنبدی نیست، ولی خاکِ تو تحتُالقُبّهست
هر کجا ذکر بگیریم، دعا میگیرد
در حرم پشت حصاری که صدا زندانیست
هایهایم یقهی بغض مرا میگیرد
حَرَمت آنقدَر از روضهی مسکوت پُر است
آستین در دهنْ از گریه صدا میگیرد
ابرِ موقوفهی بارانِ حسینیّهی توست
هر کسی روضه به صحرای منا میگیرد
کفترِ نامهبرِ رویِ مزارت ذکرِ،
هر که دارد هوس کربوبلا میگیرد
در مفاتیحِ حرم راوی عاشورایی
زائر از دست تو «ششگوشهنما» میگیرد
اشک، تا میخورَد از مقتلِ چشمت به زمین
میشود همسفرِ ابر، هوا میگیرد
دفتر خاطرهی کودکی توست «لهوف»
«کربلا» در غمِ یک روزِ تو جا میگیرد
✍ #رضا_قاسمی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه...
تو طفل روی ناقۀ عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
✍ #علی_انسانی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
کمیت قافیه لنگ و زبان شاعر لال
چرا که وصف امام است در قصیده محال
صدای پای مسیحا حیات میبخشد
به عشق او فوران کرده ذوقِ رو به زوال
چه خوب جهل ندارد محلی از اعراب
چه خوب از اینکه میآید جواب هر چه سؤال
به حکمت کلمات امام خورده گره
"کلام" و "فلسفه" و "منطق" و "اصول" و "رجال"
ولو ولیِ خدا را به احتجاج کشی
"ابوحنیفه" که باشی، نمیرسی به کمال
ز "قال باقر علیه السلام" فهمیدم
دمش به حوزهی علمیه میدهد پر و بال
رواست گر بنویسد جناب "شیخ صدوق"
برای رحمت بی منتش دوباره "خصال"
خلاصهی غزل من به قول "شیخ اجل"
بس است عشق گرانمایهی محمد و آل
دم حرم متحول شود دل سنگم
چه شد مدینهی من، ای محول الاحوال!؟
به دوش خود بکشم حسرت بقیعش را
چه میشود که خدا روزیام کند امسال
ببار چشم که تنها به داد ما برسد
میان قبر همین چند قطره اشک زلال
به حشر لطمه زنانش چه آبرومندند
فروختند ز داغش جمال را به جلال
به آیه آیهی قرآن قسم نمیآید
به طفل بی سپر پنج ساله "قدّ هلال"
غروب عصر دهم با دو چشم خود میدید
تمام روضهی مکشوفه را... برای مثال:
کنار اهل حرم دید دست پُر برگشت
حرامزادهی ذی الجوشن از ته گودال
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
ای دوّمین محمّد و ای پنجمین امام
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام
چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور
روح روان احمد و فرزند چار امام..
وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام..
حکم خدا به همّت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام
با آن همه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم ز خصم ستمگر علی الدوام
گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام
گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر روز خاص و عام
گاهی به دشت کربوبلا بودهای اسیر
گاهی به کوفه بر تو شده ظلم، گه به شام
خواندند سوی بزم یزیدت، بدان جلال
بردند در خرابۀ شامت بدان مقام
گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان
گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام
راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آندم که گشت عمر تو از زهر کین تمام
داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بیچراغ تو گوییم یک سلام..
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e