eitaa logo
احمدوحیدی
23.1هزار دنبال‌کننده
557 عکس
209 ویدیو
12 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه امام حسن(ع) پرورش یافتۀ راه اویس قرنم گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم من غلامی زِغلامان امام حسنم روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم نام ما را بنویسید گدایان کریم .... کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .... رکن ایمان شده در بند تولای حسن شک ندارم به کرم کردن فردای حسن کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش عشق حیران شده در محضر عبدالله ش لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز دست عالم سر این سفره دراز است هنوز خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز این در خانۀ عشق است که باز است هنوز نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن   *روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ...*   جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد خاکساران درش بر در دیگر نروند گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند سفره داری که سر سفره او نعمت هاست دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...   * عبدالزهرا خود امام مجتبی(ع) رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟...  گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی منِ حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*   با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...   *ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *   حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر حسن جان ... چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ... حسن جان یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد یه کوچه ... یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ... حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مثل روز تو نمیشه ... حسین جان ... برادر ، میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال   *گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت از دنیا می رم اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ... یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ‌‌ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
روضه سلام الله علیها مادر کاش باز آیی و من پای تو بوسم در سجده روم صورت زیبای تو بوسم آنجا که دمی جای گرفتی و گذشتی انجا بروم گریه کنان جای تو بوسم خوشا آنکس که مادر دارد امشب میان خانه گوهر دارد امشب یتیمی ناله میزد از فراقش که چشمانی زخون تر دارد امشب چو مرغ شب به ناله در خیالش به روی زانویش سر دارد امشب امان امان امان ای مادر... مادر شمع وجود یه خونست. مادر عشق و گرمای کانون خانوادست خوش بحال اهل خونه ایی که مادر دارند مثل پروانه دورش میگردن میگن مثل مادر تو دنیا دیگه پیدا نمیشه آی مردم هیچ خونه ایی بودن مادر نمونه ان شاءالله صفای هر خونه ایی با مادره فیض ببرند مادرانی که گریه کن حضرت زهرا سلام الله علیها بودن و زیر خاک رفتن. فرزندان داغدیده. روی حرفم با شماست یادگاری های مادر رو نگاه می کنین و گریه میکنین.. البته که وجود همه شما هم یادگاری مادره. اما یکی از قشنگترین یادگاری های مادر چادر نماز مادره... که همیشه بوی مادر داره بوب مناجات مادر داره بوی مهربونی مادر داره.. هرکی داغ مادر دیده ببخشه هرکی سایه مادر بالاسر نداره ببخشه آخه بعد از خدا بهترین سایه سایه پدر مادرم بود. چه در شادی، چه در غم یاورم بود تمام هستی من مادرم بود من از او زودتر می رفتم ای کاش که دائم سایه اش روی سرم بود مادره خاک پای مادر بهشته لبخند مادر بهشته صدای مادر نگاه مادر وجود مادر بهشته مادر دارا...اونایی این فرشته ی اسمونی رو تو خونتون دارین، امشب پیشونیشو ببوس بگو تو برام دعا کن مادر، خدا دعای تو رو میخره مادرم... کار مادر دعا کردنه، کار مادر سوختنه، یا زهرا، دیدی مادر دعا میکنه، میگه منو زودتر از بچه هام ببر. نمیتونم غم و غصه شونو ببینم. این روزا خونه ی علی تو مدینه چخبره،، روضه بخونم براتون، یه فرزند طاقت نداره مادر رو آشفته و مریض ببینه، بیمارت ای علی جان، جز نیمه جان ندارد.. میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد یه نگاه به صورت زینب کرد، گفت عزیزم دیگر حسین را نتوانم بغل کنم او هم به ناتوانی من گریه میکند افتادند روی سینه مادر حسن میگفت چشماتو باز کن حسین گفت بامن حرف بزن اما، امان از دل مولا، گفت ، ای مسیحای علی اعجاز کن جان زینب چشم خود را باز کن ماندنت چون شمع آبم میکند رفتنت خانه خرابم میکند،،،، یا زهرا.. https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🥀حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا... ز آن نالم که بابا در برم نیست صفا و سایهٔ او بر سرم نیست 🥀یادش بخیر روزایی که بابا داشتم - سایه بابا بالا سرم بود -  ای عزیز بابا... مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه پدرم نیست  🥀همه عالم باشند اما تو نیستی بابا - دلم تنگه - ای بابا... آخ چرا از من جدایی جان بابا  ز تو نایدصدایی جان بابا بابا... گره افتاده در کارم پس از تو بگو با من کجایی جان بابا 🥀همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم- دلخوشیم بود بابا دارم- ای بابا بابا..  ببین بی تو دلم را غم گرفته به درد ما دوایی جون بابا آخ منو این جای خالی وامصیبت چنین آشفته حالی وامصیبت چه باید کرد -  با داغ تو بابا بگو با من کجایی جان بابا 🥀بگم آی مردم دستتون درد نکنه -  همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین - تشریح کردین،  وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا می‌زد به عزت و شرف لا اله الا الله -  آی مردم بلند بگید لا اله الا الله -  همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله  اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ  اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین، 🥀می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه،  شام غریبان امیرالمومنین،  اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه  امروز برای غربت علی گریه کن،  امروز برای غربت علی ناله بزن، 🥀بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید،  کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند... میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل  میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده ( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه ) یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه،  همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه،  هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا ( دختر بابا رو خیلی دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه باباش مظلوم باشه...  هی زیر لب میگفت.... بابای خوبم بابای مظلومم ◼️بابای خوب و مهربون  ◼️حرفامو از چشام بخون ◼️من التماست می کنم  ◼️یه شب دیگه پیشم بمون - 2  اما بدن علی  رو شبانه غسل دادن،  شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن، ◼️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان،  قربون غربتت برم علی جان  بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن،  تو تابوت گذاشتن، جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن، آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن...  اما آی حسینیا...  میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی..   آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که...  رو خاک گرم کربلا  تشییع کردند..  اما تشییع جنازه اش ویژه بود...  ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها..  رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند  الهی نبینی داغ برادرتو،...  الهی سایه داداشت بالا سرت باشه... مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه.....  یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه...  این شمشیر شکسته ها روکنار زد...  نیزه شکسته هارو کنار زد... هی میگفت... ▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را ▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا  ▪️گل من یک نشانی در بدن داشت  ▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت 🌾حسینم به کجایی 🌾که مُردم زجدایی   🌾هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین" https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e