eitaa logo
احمد وحیدی
22.5هزار دنبال‌کننده
557 عکس
209 ویدیو
14 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
چنان که قصد میسازند از الفاظ، معنا را خدا از آفرینش قصد کرده، خلقِ زهرا را "ولولا فاطمه" یعنی که بی زهرا نمی دیدیم نه احمد را، نه حیدر را، نه هرگز خلق دنیا را بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را صفاتش آینه دارِ صفات کبریا باشد چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟! خدایا!  فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می آید که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه، دریا را نشسته از الف تا یاء، حیران چنین معنا بلی ظرفیّتِ وصفش نمی باشد الفبا را حماسه می تراود آنقدر از خطبه هایش که به خطبه میکَند از جای کوهِ پای بر جا را زهی عفّت، زهی عصمت، زهی بانوی نوری که علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را تنور خانه ی او گرم دارد جان عالم را به رشک انداخته نورِ تنورش، طور سینا را قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را بلی آن فاطمه که خلق عاجز مانده از درکش که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را بلی آن فاطمه که بهر کار خانه اش حتی فرستاده خدایش "سوف یعطیک فترضی" را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او بهم زد حیله ها و مکرهای شومِ اعدا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او شکست آخر سپاهِ بُت پرستِ لات و عُزّا را بلی آن فاطمه که سیره اش تفسیر قرآن است هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما و از ما دستگیری می کند امروز و فردا را مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را نمیدانم که سیلی با رُخش...اصلا چه می گویم؟! که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا میان شعله ها تنها صدا زد نامِ بابا را کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش : به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته ی ما را گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سلام الله علیها "کَرَم" ، فقیرِ سرِ سفره‌های احسانت و "ابر" ، تشنه‌ی در جستجوی بارانت "قیام" حاصل "قَد قامَتِ الصَلوة" تو بود نشسته "دین خدا" در مسیر ایمانت اطاعت از تو همان طاعت خداوند است "بهشت" شاخه گلِ کوچکی ز گلدانت قنوت نیمه شبت کهکشان حاجت هاست به آسمان برود نوری از شبستانت به چادر تو ملائک دخیل می‌بندند عجیب نیست یهودی شود مسلمانت همیشه "چرخِ فلک" در طواف دستاس‌ ات همیشه "حور و ملک" در طواف دستانت همه فقیر و یتیم و اسیر آمده‌ایم نشسته‌ایم به امید لقمه‌ی نانت اگر حسین و حسن میوه‌ی دلت هستند نبی چو روح تو می‌گردد و علی، جانت اگرچه چادر گلدار تو در آتش سوخت دوباره لاله‌ دمیده به دشت دامانت همین شکوفه‌ی پیراهن تو شاهد ماست چنان خلیلی و آتش، شده گلستانت بهار خانه‌ی حیدر خزان نمی گردی قسم به برف سر گیسوی زمستانت به شانه‌های تو قوّت نبود و شانه زدی که زینبت نشود بیش از این پریشانت به پهلوی تو و بازو و سینه‌ات سوگند خودت شکستی و نشکسته‌است پیمانت ز بی‌هوا زدنت، طعنه می‌زند به علی که باخبر شود از روضه‌های پنهانت... علی برای تو نهج البلاغه میخواند مگر بلند شود از تو صوت قرآنت علیست آینه‌ی روی تو، "بَکَتْ وَ بَکَی" تو گریه کردی و حیدر شده‌ست گریانت دوباره پیرهنی را به دجله اندازش مگر خدای دهد باز در بیابانت حسین پیرهنی داشت، پس چرا گفتی؟ فدای پیکر غرق به خون و عریانت... ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴 ✋ با ولایت قدم که بر می‌داشت عشقِ او را در آسمان می‌کاشت روضه ی پرنیان، جگر می‌خواست پایِ دل رویِ بارِ شیشه گذاشت کوری خصم طعنه‌زن، بی‌‌بی مرد و مردانه ماند و کم نگذاشت جان‌فدایِ علی ولی‌الله‌... رتبه‌ی دخترِ پیمبر داشت چادرِ خاکیِ کتک خورده علمِ فاطمیه را افراشت من بمیرم، که حیدرِ کرار... خبر از ماجرایِ کوچه نداشت خنده‌ی قنفذِ حرامیِ پست پرده از پیریِ حسن برداشت ✍️: (بی‌تاب) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم این است گوهری که به دریا نمی دهم عمری بود که گوشه نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم گر لحظه ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم در سینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم دامان او ز دست تمنا نمی دهم سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🏴 ایـّام عزای جان پیغمبر شد یاس نبوی، عشق علی پرپر شد پرچم بزنید بر درِ خانه تان هنگام اقامه‌ی غم مادر شد ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
حضرت زهرا سلام الله علیها💔 شمعِ من سوسو مزن حیدر شرمنده میشود دست بر پهلو مزن حیدر شرمنده میشود خواهشی دارم که با دستِ شکسته فاطمه خانه را جارو مزن حیدر شرمنده میشود ✍️: (یاحسین) شهادت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها 🖤 🆔: @ashareyahosein
🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 گلی پرپر شد از باغ دلِ من به یغما رفته دیگر حاصل من گل من تازه رنگ غنچه را دید دریغا دست گلچین خزان چید روا باشد بریزم خاک برسر گل نو رسته ی من گشته پرپر چه گویم من ازاین غصه ازاین درد گل من داشت تازه غنچه می کرد مسلمانان اگر بی صبر و تابم اَجل کرده دگر خانه خرابم گلم شیرین زبان خانه ام بود صفای خانه و کاشانه ام بود گل سرخ و سفیدم رفته درخاک دریغا که امیدم رفته در خاک اَجل دار وندارم را گرفته همه صبر وقرارم را گرفته الاای مرگ می مُردی توای کاش عزیزم را نمی بردی تو ای کاش گل خوش رنگ وبویم را گرفتی امید وآرزویم را گرفتی نمی خواهم دگر زنده بمانم چگونه فاتحه بهرش بخوانم؟ کجایی آهوی خوش خط وخالم کجا رو من بگردم ای غزالم؟ بروی سینه ام بودجای خوابت کجایی که دهم من آب وتابت بیا جانم بیا روح و روانم بیا بهر تو لالایی بخوانم لالا لالا بخواب ای کودک من لالا لالا بخواب عروسک من گل خوش رنگ وبوی من تو پاکی بمیرم که به زیر سنگ وخاکی گل نو رسته راچیدن چه سخته کفن بر طفل پوشیدن چه سخته بخوان «مداح» که دل آرام گیرد بخوان دل از نوایت کام گیرد ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🎁تخفیف ویژه فعالان عرصه تبلیغ 📚دوره جامع آموزش مداحی انوارالثقلین با تخفیف بسیار ویژه در جهت اعتلای هر چه بیشتر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام به طلاب و مبلغین تقدیم می گردد مبلغین محترم جهت دریافت لینک و کد تخفیف با ادمین دوره ها به آدرس زیر مراجعه فرمایند @majma_ad
ابریست کوچه کوچه، دل من ، خدا کند نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند با واژه های از رمق افتاده آمدم می خواست این غزل به شما اقتدا کند حالا اجازه هست شما را از این به بعد این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟ مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات ... تا اینکه لای لای تو با او چها کند یادش بخیر مادرم از کودکی مرا می برد تکیه تکیه که نذر شما کند یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها می برد با حسین شما آشنا کند در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم تا داغ سینه ی تو مرا مبتلا کند مادر ! دوباره زخم شما را سروده ام باید غزل دوباره به عهدش وفا کند: یک شهر ، خشم و کینه ، در آن کوچه – مانده بود دست تو را چگونه ز مولا جدا کند باور نمی کنم که رمق داشت دست تو مجبور شد که دست علی را رها کند... تو روی خاک بودی و درگیر خار بود چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند نفرین نکن ، اجازه بده اشک دیده ات این خاک معصیت زده را کربلا کند زخمی که تو نشان علی هم نداده ای چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند باید شبانه داغ علی را به خاک برد نگذار روز ، راز تو را برملا کند... گفتند فاطمیه کدام است ؟ کوچه چیست ؟ افسانه باشد این همه ؛ گفتم خدا کند با بغض ، مردی آمد از این کوچه ها گذشت می رفت تا برای ظهورش دعا کند از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد پایان شعر بود که توفان شروع شد ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
جمال غیب خداوند، مظهرش زهراست رسول، روح و روان مطهرش زهراست پیمبـری کـه به قرآن خویش می‌نازد یقین کنید که قرآن دیگرش زهراست نبـی تمامـی تـوحید را در او دیـده علی جمال خداوندْ منظرش زهراست درود باد به مردی که خاکِ درگه اوست سلام باد بر آن زن که رهبرش زهراست به هـر فلک که گذر کرد خواجۀ لولاک به چشم فاطمه بین دید، محورش زهراست علـی کـه کفـو نـدارد چو ذات اقدس حق از آن کشد به فلک سر که همسرش زهراست حسین گفـت: بـه نـزد ستمگـران هرگز ذلیل نیست عزیزی که مادرش زهراست چگونه خصم به روی علی کشد شمشیر؟ که جان به کف همه جا در برابرش زهراست بـه آیـه آیه‌ی قــرآن قســم کـه این قرآن زبان و روح و نگهبان و داورش زهراست حرامـزاده! مکــن شیعـه را چنیـن تهدید که هر که شیعه بوَد، یار و یاورش زهراست چگونـه دیـن رسـول خـدا رود از دست مگـر نـه دختـر اسـلامْ پرورش زهراست کجا ز نامه و میـزان و محشرش باک است کسی که نامه و میزان و محشرش زهراست نبـی کـه عـاشق روی بـلال اوست بهشت بهشـت قـرب خداونـدِ اکبـرش زهراست ✍: استاد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه که با دست که با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از مرحبیان را در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت ازبسکه علی بود و ولی بود به والله در سایه ی اسمش همه را پست نگه داشت نازم به دهانم که به شادی و به غصه یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت پرونده ی اعمال مرا دید و خوشم که؛ حتی اگر از روی غضب بست، نگه داشت تا دید که من گریه کن فاطمه هستم می خواست مرا خط بزند، دست نگه داشت از هستِ خودش فاطمه دل کند و به این شکل؛ یک عمر برای من و تو هست نگه داشت درپشت در سوخته در روضه اش آخر مارا ته آن کوچه ی بن بست نگه داشت ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای هست من زهست تو یامرتضی علی دست خداست دست تو یا مرتضی علی چشم كسی ندیده به هنگامِ کارزار یكدفعه هم شكست تو یا مرتضی علی اوج تمام بال و پر هر پرنده ای باشد همیشه پست تو یا مرتضی علی بیچاره دشمنت که به تیغت دو نیم شد به به؛به ضرب شصت تو یامرتضی علی مشكل گشای خلقی و حل میشود فقط كار همه به دست تو یا مرتضی علی ساقی كوثری و دو دستت پیاله است هستم خراب و مست تو یا مرتضی علی ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
همان قاتل که ویران ساخت اردوگاه قانا را همان غاصب که خونین کرد «صبرا و شتیلا» را جنایت کرد در «المعمدانی» تا بپوشاند شکست آشکار خویش در طوفان اقصی را خروش آه محرومان و جوش اشک مظلومان به زودی می‌دهد بر باد اولاد یهودا را دعا و گریۀ تنها به کار ما نمی‌آید کنون باید «اَعِدّوا» گفت و در هم کوفت اعدا را ید بیضا به سحر سامری‌ها آتش اندازد همان دستی که یکسان می‌کند با خاک حیفا را به سیر سورۀ اسرا بیا تا ببین تفسیر «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» را ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چشم وا كرده شدم دست به دامان حسن مادر افکند مرا در یم احسان حسن روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن از همان روز شدم بي سر و سامان حسن بر جبینم بنويسيد مسلمان حسن دل خود را سر هر بام هوایی نکنم طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنم رو به هر قبله و هر قبله نمايي نكنم پيش هر سفره كه پهن است گدايي نكنم نان هر سفره حرام است به جز نان حسن چه مقامی و چه نامی چه مرامی دارد چقدر لطف به بیمار جذامي دارد خنده در پاسخ آن سائل شامي دارد وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد همه اينها غزلي هست به ديوان حسن آنکه نامش شده احلی من عسل كيست حسن آنكه بخشندگيش گشته مثل كيست حسن معني حي علي خير العمل كيست حسن مرد نام آور پيكار جمل كيست حسن شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن ارث مظلومیت از غربت بابا دارد قد خم ،سینه ی خون ،دیده ی دریا دارد جگری سوخته از زخم زبانها دارد گر بگوییم غریب الغربا جا دارد خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن زهر آمد به سراغش جگرش ريخت به هم جگرش ريخت به هم بال و پرش ريخت به هم زينبش آمد و چشمان ترش ريخت به هم همه ي خاطره ها در نظرش ريخت به هم دل پريشان شده از حال پريشان حسن چقدر سخت گذشته است به او در کوچه چه مراعات نظیریست حسن ،در ، کوچه باز هم خاطره ی گریه و مادر کوچه قاتل جان حسن می شود آخر کوچه کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن (چشم نامرد به ناموس علي تا افتاد) وای بر من زد و بر صورت گل جا افتاد ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد شعله ي آه كشد سينه ی سوزان حسن ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
نَه اینکه حرف تو باشد نَه اینکه حرف من است حسین گفتن ما از عنایت حسن است ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را ز تو ای دست، ممنونم که بر یاری دست حق گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را علی تنها، همه دشمن، تو بشکسته، من افتاده خدا را، پس که یاری میکند آن یار تنها را؟ اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را من از بهر علی گریان، علی از بهر من گریان به نوبت زینب غمدیده دلداری دهد ما را سراپا دردم و لب بستم و خاموشم از گفتن مگر گاهی که دور از چشم زینب بینم اسما را ✍ استاد حاج https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🚨اطلاعیه فوری و مهم🚨 با سلام مجموعه تصنیف های ویژه ۱۴۰۲ از تاریخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ ساعت ۲۱:۰۰ به تدریج در کانال های(تلگرام، ایتا و روبیکا) انجمن ادبی تصنیف سرایان تکیه نوکری بارگزاری خواهد شد. 🔹لطفا رسانه باشید...🔹 @tekyenokari
دلتنگ باران می‌شوم وقتی نباشی بی‌تاب و گریان می‌شوم وقتی نباشی من تشنه و خشکم ببار ای ابر رحمت مثل بیابان می‌شوم وقتی نباشی نام تورا حتی شقایق‌ها سرودند من هم غزل‌خوان می‌شوم وقتی نباشی دنبال تو ، آقا ببین راهیِّ خاک پاکِ شهیدان می‌شوم وقتی نباشی گاهی که دلتنگ شمایم ، میهمانِ شاه ِ خراسان می‌شوم وقتی نباشی تا که بیایی دست بر دامانِ جدَّت سلطان خوبان می‌شوم وقتی نباشی در کعبه غوغا می‌شود وقتی بیایی لشگر مهیا می‌شود وقتی بیایی هر کس که اوّل بر نمازت اقتدا کرد حتماً مسیحا می‌شود وقتی بیایی یابن الحسن آقا بگو اصلاً برایم در لشگرت جا می‌شود وقتی بیایی ؟ آقا برایم در حوالیِّ نگاهت یک گوشه پیدا می‌شود وقتی بیایی ؟ هرچند قلب ساده‌ام غرقِ گناه است لبریزِ تقوا می‌شود وقتی بیایی ای سبزپوش فاطمه ، برگرد آقا خوشحال ، زهرا می‌شود وقتی بیایی .... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی... ✍ فصیح_الزمان_شیرازی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ختم مادر جوان🥀 سوم هفتم چهلم وسالگرد🥀 اجرا استاد احمد بهزادی🥀🥀 بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم اینک گوهری است که به دریا نمی دهم درلحظه وصال حبیم شود نصیب آن لحظه را به عمر گورا نمی دهم عمری بودکه گوشه نشین‌ محبتم این گوشه رابه وسعت دنیا نمی دهم درسینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه سینا نمی دهم سرمایه محبتم زهرا دین من من دین خویش رابه دنیا نمی دهم آبروی اهل دل ازخاک پای مادر است این جماهت هرچه دارنداز دعای مادر است آن بهشتی را که قران می کند توصیف ان صاحب قران بگفتا زیر پای مادراست ◾️مراسم امروز به یاد و بمناسبت سالگرد درگذشت مادر عزیزمون ........ برپا شده که در سن جوانی اجل بهش مهلت نداد تا بچه هاشو سر و سامون بده، خانواده محترم...... خدا صبرتون بده داغ مادر جوان دیدن داغ خواهر جوان دیدین داغ همسر جوان دیدین به واللهِ خیلی سَخته بزار حرف دل بچه هاشو بگم یکسال مادرجان صدای نازنینت به گوش ما نمی رسه ،یکساله خنده های زیباتو ندیدیم آی مردم بخدا چه روزهای خوشی کنار مامان وپدرمان داشتیم، اما الان یکساله توی دلمون مونده که یکبار دیگه صورت نازنین مادر رو ببوسیم آی مردم بخدا دیگه خونه مون بدون مادر صفایی ندارد اما زبان حال بچه های کوچک این مادر این است همی نالم که مادر در برم نیست صفای وسایه او برسرم نیست مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه مادرم نیست مادرجان چقدر زود سفر کردی مادرخوبم هنوز زود بود که مایتیم شدیم خداکنه هیچ کسی را گرفتار نکنه هیچ کسی را داغ مادر نشان ندهد چون امید دختر مادره واقعا لحظات سختی است انشالا خداوند به شما صبر بده یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روی این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭 میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسما روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسما متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭 صدا زد اسما دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭😭 دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی😭 اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه 😭 اما برادران مرحومه این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد😭😭 خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد زینب 😭😭 گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا گل من یک نشانی دربدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اما جمله اخر و زبان حال فرزندان مرحومه والتماس دعا یتیمی درد بی درمان یتیمی اخ یتیمی خاری دوران یتیمی بدون مادر خیلی سخته مادر جدایی ما خیلی زود بود مادر الهی طفلی بی مادر نباشد اگرباشد دراین سامان نباشد تایپ مداح اهل بیت(ع) احمد بهزادی: #✍ التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
431.5K
نوحۂ مراسم ختم مادر مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر مرو ای گرمیِ کاشانۂ من تو بوده ای چراغِ خانۂ من زِ بعدِ تو اسیرِ درد و داغم گُلی بودی که تو رفتی زِباغم مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر تو بودی تک ستارهِ آسمونم برایت روضۂ مادر بخونم ندارم من بدون تو بهایی به دردِ این دلم بودی دوایی مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر همه آمال من رفته چو برباد عجب داغی فلک بر قلبِ من داد غم مادر برایم بس گران است غمت سنگین ترین دردِجهان است مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر شبِ جمعه بیایم بر مزارت بیا یک بارِ دیگر بر دیارت بریزم اشک حسرت برسرِ سنگ فلک بختِ سیاهم را زده رنگ مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر بهار ما چرا یک دم خزان شد گُلِ گلخانه ام در گِل نهان شد نویسَد(هستی)از آن گُل پرپر بخوانَد(پرویزی)از داغ مادر 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت یک زن ویلچری، روی دو تا پا برگشت  کافرى تا به ضریح تو نگاهش افتاد سجده ای کرد؛ سپس شیعه ی مولا برگشت  خسته بود از همه ی آینه ها تا این که زشت آمد،متحول شد و زیبا برگشت  آن که در صحن به دنبال شفا آمده بود با نگاهی به ضریح تو مسیحا برگشت  زائری گفت چرا اشک ندارم آقا؟! نگهش کردی و با دیده‌ی دریا برگشت  یک جوان حاجتش این بود: که زن میخواهم رفت تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت  به گمانم که به طور تو مشرف شده بود آنکه با معجزه و با ید بیضا برگشت  صبح درقامت یک مردگدا رفت حرم ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت  جبرئیل آمده بود ازوسط عرش، حرم دوسه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت  نفس خادمتان خورد به آن نصرانی در حرم شیعه شد از مذهب ترسا برگشت  زائری بود مردد جلوی ترمینال مشکلی داشت از اول به خدا با برگشت ... ✍: جمعی از شعرای مشهد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
احمد وحیدی
سلام الله علیها مگه میشه،فاطمیه،بشه آسمون نگیره مگه میشه،بگی زهرا،دل مُرده جون نگیره مگه میشه،غربت تو،گریه مون و در نیاره تقصیر چشمای ما نیست،اسم زهرا گریه داره *چرا داد نزنم؟چرا بی تابی نکنم؟همه ی مادرا وقتی حاضرند بمیرن، که دختر رو عروس کنن،پسر رو داماد کنن،روزگار چی به سر مادر ما آورد،بچه های قد و نیم قد داشت،اما دستش رو بالا آورد صدا زد"اللهم عجل وفاتی سریعا" علامه امینی رو منبر توی مشهد این روضه رو میخوند،آیت الله العظمی میلانی(ره) دیگر علماء نشتن،علامه ی امینی گفت:فاطمه دستش رو بالا آورد صدا زد:"عجل وفاتی سریعا"..آیت الله میلانی بلند شد،آقای امینی! یه سئوال دارم،چی شد روزگار یه کاری کرد فاطمه از خدا طلب مرگ کرد؟صدا زد:آقای میلانی،آدم زنده پهلو میخواد،بعد از در و دیوار پهلوی فاطمه شکست... صدا زد سلمان هر نفسی که میکشم خون تازه..... هر دردی رو باهاش میشه راه رفت،دست بشکنه،پا بشکنه کمک می گیری راه میری می شینی،اما تنها دردی که نفس کشیدن هم سخته درد پهلوست...از بعدِ در و دیوار نه زینب و بغل گرفت نه حسین رو.... مادر همیشه دختر رو کنار خودش می خوابونه،فضه میگه نگاه کردم بی بی اشاره کرد،فرمود:جای زینب رو دور تر از من بنداز...چرا خانوم جان؟دخترِ طاقت نداره میخواد کنار شما باشه،صدا زد فضه! زینب دیگه باید به بی مادر خوابیدن عادت کنه...* دیگر حسین را نتوانم بغل گرفت بازو به ناتوانیِ من گریه می کند در هر قدم نشینم و خیزم میان راه پیری بر این جوانی ِ من گریه می کند *آره،اگه پهلو شکسته باشه،سینه زخمی باشه،چه جوری زندگی میشه...صدا زد زینبم! میدونم نگاه تو،نگاه علی،نگاه حسنین،میگه بمونم،ولی چه جوری بمونم....* بر خشت خشت خانه بُوَد رد دست من دیگر ز دست گیری دیوار خسته ام *علت میدونی چیه؟* از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم دلم میخواست چشمانم نمی دیدند جایی را که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم *نمک خلقت علیست،نمک خونه ی علی حسینِ...جایی رو قرار داد به نام بیت الاحزان،که مادر روزا می رفت،حسنین دستاشو می گرفتن می اومد تو بیت الاحزان می نشست زیر یه درخت خشکیده،یه مقدار سایه داشت بی بی گریه می کرد،اما یه روز علی وارد خونه شد دید بچه ها یه جور دیگه صورت هاشون سوخته،گفت:چه خبر شده؟گفت بابا! امروز با مادر رفتیم،به دستور دومی درخت رو بریدن،اما من وحسین دیدیم مادر سیلی خورده است،دستامون رو سایه کردیم صورت مادر آسیب نبینه،آخه صورتی که سیلی می خوره پوست ورم میکنه،اگه آفتاب بخوره میسوزه...از اون به بعد دیگه بچه ها حواسشون بود صورت ها نسوزه، از مدینه هم بیرون زدن مراقب بودن صورتا نسوزه،هر جا هر منزلی هم که می رسیدن،می دیدن تا آفتاب مستقیم میخوره،پایین می اومدن،رباب گوشه ی چادر رو جلو آورده...چرا این کاری میکنی خانوم جان؟ می گفت:پوست بچه شیرخواره ام نسوزه،صورتش نسوزه،تا کربلا مراقب بود آفتاب به صورت علی اصغر نخوره،اما همچین که سرها بالا نیزه رفت،دیدن یه مادر دستش رو بالا آورده،گفت: می بینم آفتاب به صورتت میخوره...حسین...... https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون و شیدای حسین است بُوَد پرونده‌ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است بهشت ارزانیه خوبانِ عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است در این عالم تمنایی ندارم تمنایم تمنای حسین است چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر بر آن نقش کف پای حسین است از آن با گریه دائم خو گرفتم که اشکم دُرِّ دریای حسین است نترسانیدم از روز قیامت قیامت، قد و بالای حسین است دلی جای خدا باشد که آن دل پر از نور تجلای حسین است به بازار عمل فردای محشر همه هستم تولی حسین است ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e