eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
29هزار دنبال‌کننده
652 عکس
260 ویدیو
28 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی مده به دست سپاه فراق ملک دلم را به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
#ذکر افزایش قدرت حافظه 🍃در بعضی از نسخه های قدیمی آمده است که هر کس این دعا را هفت صبح بر هفت مویز
ذکر روز امتحان : اللهم إنی توکلت علیک، و سلمت أمری إلیک، لا ملجأ و منجا منک الا الیک. ذکر در خلال امتحان : لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین. یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث، رب إن مسنی الضرانک أرحم الراحمین. ذکر در هنگام فراموشی : اللهم یا جامع الناس لیوم لا ریب فیه اجمع علی ضالتی. پس از رفع فراموشی : الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا أن هدانا الله . اللهم صلی على محمد وعلى أله وسلم. https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🔄شرایط رزرو تبلیغات و تبادل 👇 📶https://eitaa.com/tab_anvar
🧑‍🏫می دونی کانالهای آموزش مداحی مطالب شون رو از کجا میارن🧑‍🏫 🎙 می خوای نکات ناب و دست اول آموزش مداحی رو یاد بگیری بزن روی لینک زیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/2086010880Cfe957a58a0 👌حتما بهترین خواهی بود
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
#ذکر ذکر روز امتحان : اللهم إنی توکلت علیک، و سلمت أمری إلیک، لا ملجأ و منجا منک الا الیک. ذکر در
جهت آرامش 🍃ذکر یونسیه: "لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین" بهترین درمان برای دردهای لاعلاج روحی است که انسان را گرفتار می‌کند . https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دست کدامین آسمانی ربنا کرده است؟ که سنگ های غزّه را مشکل گشا کرده است شاید دلیل گردش اوضاع این باشد روزی پیمبر سمت این وادی، دعا کرده است چندی است اخباری می آید از کنار قدس که مثل موشک در همه دنیا صدا کرده است سنگی که دست نوجوانان فلسطین بود موشک شده امروز و طوفانی به پا کرده است رمز سرود شیر مردان فلسطینی مرز زمین غاصبین را جابجا کرده است هرکس حمایت کرد از افکار اسرائیل قطعا به زودی خوب می فهمد خطا کرده است آل سعودی هم خودش برگشته و فهمید بی خود طرفداری از آن یک لاقبا کرده است آخر چرا تاریخ با دنیا نمی گوید عمری است صهیون با فلسطینی چه ها کرده است ای وای بر آنکه حقیقت را نمی جوید تنها به اخبار دروغین اکتفا کرده است احسنت بر آنکس که با نطق بصیرت ساز اهداف شوم دشمنان را برملا کرده است ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سر می‌گذارد آسمان بر آستانت غرقیم در دریای لطف بی‌کرانت محبوب‌تر از هر کسی نزد رسولی آغوش او همواره می‌شد میزبانت چون مادری دلسوز، مرهم می‌نشاندی بر زخم او با دست‌های مهربانت نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر، تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت حق علی را غصب کردند و پس از آن انداختند آتش به جان آشیانت می‌سوختی در شعله‌های کینه‌هاشان آه از دلت آه از دل آتشفشانت... با دست‌های بسته حیدر را که بردند با چشم خود انگار دیدی رفت جانت پشت سر حیدر خودت را می‌کشاندی آه از تن مجروح و از اشک روانت هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه ناگاه دیدی می‌رسد فصل خزانت پیچید در خانه برای آخرین بار بوی تنور داغ و بوی عطر نانت بانو تو حتی بعد از این‌که پر کشیدی بودی به فکر کودکان نیمه‌جانت بند کفن وا شد تو با مهری فراوان آغوش وا کردی به روی کودکانت آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند ای کاش پایان داشت اینجا داستانت یا لااقل بانو نمی‌رفتی تو ای کاش آن روز در گودال با قدّ کمانت دیدی حسینت را که تنها و غریب است دیدی که غرق خون شده اینک جوانت با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید عالم همه حیران شد از صبر و توانت گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت وقتی شنید این واژه‌ها را از زبانت ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد؛ این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خواند! کلیسا با دعا، رد می‌شود از غیرت انجیل درون آتش نمرودها این‌بار می‌سوزد گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل بیا ای منتقم! با ذوالفقار بی‌قرارت تا نماند روی نقشه لکه‌ای بین فرات و نیل فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در آستانش شمس می‌آید به استقبال ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال سردرگریبانند ارباب قلم، آری  تاریخ حق دارد اگر باشد پریشان‌حال تا ابتدای جادهٔ قدرش نخواهد رفت هر قدر باشد ذهن جولان دیده و سیال گر کعبه شد کعبه به روی او تبسم کرد عشق یدالله است شرط صحت اعمال هر کس هواخواه علی باشد فرود آید بر دامگاه شانهٔ او طایر اقبال جهل عرب راز ولایت را ز خاطر برد زنده به گور اسلام را دیدیم چندین سال می‌گفت جا دارد اگر جان بسپرد اسلام وقتی درآوردند از پای زنی خلخال نقشی نمی‌بست آه بر آیینهٔ عدلش تنها شنید آه دلش را شمع بیت‌المال فرق زبیر و مالک است افتادگی در عشق در فتنه می‌گردد سره از ناسره غربال برگشت تیغ صبر مالک در نیام آرام راهی نبود از خشم او تا خیمهٔ دجال دار مکافات است دنیا بی‌علی مردم! خرما فروش کوفه را این بود استدلال در پنجه‌اش حق بود چونان موم و می‌فرمود: «اُنظُر اِلی ما قال، لا تَنظُر اِلی مَن قال...» فُزتُ و رَبّ الکعبه، تَسلیما لِاَمرِک بود فرقی ندارد سجده در محراب یا گودال ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خورشید هم در آسمان رؤیت نمی‌شد دیگر کسی با ماه، هم‌صحبت نمی‌شد چشم ستاره لحظه‌ای سوسو نمی‌زد رنگین‌کمان در محفلی دعوت نمی‌شد خاک از وجود تیرۀ خود دست می‌شست باد از سکون خویش بی‌طاقت نمی‌شد آتش مجال شعله‌ور بودن نمی‌یافت رود از نبود موج ناراحت نمی‌شد غنچه به خواب مرگ می‌رفت و پس از آن از خلوت خود وارد جَلوَت نمی‌شد ارکان هستی را خدا میزان نمی‌کرد دار و ندار ما به جز ظلمت نمی‌شد منظومه‌ای در کهکشان باقی نمی‌ماند اصلا خدا آمادۀ خلقت نمی‌شد این سرنوشت شوم ارکان جهان بود عالم اگر که صاحب حُجّت نمی‌شد ای کاش در هر محفل اُنسی که داریم از هیچ‌کس غیر از شما صحبت نمی‌شد ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چقدر ها کند این دست‌های لرزان را؟ چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را... به سینه و سر خود می‌زنند پنجره‌ها کسی نواخته انگار طبل طوفان را به پشت پنجره‌های شکسته می‌بیند تمام روز تگرگ و گلوله‌باران را... به دوش خسته کشیده‌ست سالیان زیاد شبیه گنبد خود درد و رنج انسان را به لطف هُرم نفس‌های انبیاست، اگر رسانده تا به چنین روز نیمۀ جان را اگر صدای گلوله امان دهد شاید به گوشمان برساند نوای ایمان را کنار منبر گوشه‌نشین خود دیده‌ست نفس نفس زدنِ آیه‌های قرآن را شریک گریۀ محراب می‌شود گاهی مگر کمی ببرد غربت شبستان را... نماز جمعۀ این هفته هم اقامه نشد کجای دل بگذارد غم فراوان را؟ هنوز حسرت یک عید بی عزا دارند مناره‌ها که ندیدند ریسه‌بندان را... به حُسن یوسف خود آب می‌دهد با اشک و مرهمی شده این‌گونه زخم گلدان را... به گریه‌های جگرسوز حضرت یعقوب که قطره قطره به غم بُرد شهر کنعان را به آن عزیز که از چاه آمد و با آه کشید در بر خود میله‌های زندان را... به الخلیل که در سوگ لاله‌ها دیده‌ست به کوچه کوچۀ خود حجلۀ شهیدان را... هنوز منتظر است و...، هنوز منتظریم چقدر صبر کند سردی زمستان را؟ به سمت کعبه نگاهش نماز می‌خواند به این ‌امید که آن آفتاب پنهان را... ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e