جوشید مشکِ مصرعِ موزونِ تازهای
از بندِ نافِ آهوی مضمونِ تازهای
.
آتش گرفت قلب و از این شهرِ سوخته
گل کرد زابلِ نو و هامونِ تازهای
.
آیینِ ما همیشه همین بوده از قدیم
ما باز میرسیم به قانونِ تازهای
.
داغیم، داغِ جمله کسانی که دیدهاند
تاریخ را در آینهی خونِ تازهای
.
تکرارِ داستانِ نظامی دگر بس است
باید نوشت قصهی مجنون تازهای
.
احمد شهریار
عینِ حباب، از دلم آهی کشیدهام
همرنگِ خواب، از سرِ دنیا پریدهام
.
در این جهان که هیجکسی نیست با کسی
تنهایی بزرگتر از خود ندیدهام
.
آیا هنوز چشمنواز است رنگِ من؟
یاقوت نیستم، دلِ در خون تپیدهام
.
مانندِ شمع آب شدم از کمالِ خویش
چون هیچسو نرفته به مقصد رسیدهام
.
هربار یوسف است و ترنج و زنانِ مصر
من همچنان حکایتِ دستِ بریدهام
.
احمد شهریار
چنان شمع اگر هم هنر کرده باشد
از آتش به خاکش سفر کرده باشد
.
مگو دشت پر گشت از خوف، شاید
مسافر در آخر خطر کرده باشد
.
در این دشت شاید سواری، غباری
از این سو، به آن سو گذر کرده باشد
.
و شاید در این دشت رودی، وجودی
چه سودی که اصلا ضرر کرده باشد
.
در این ظلمتِ شب مگر شهریارا
دعایی خدا را خبر کرده باشد
.
رسیده است حتما دعایی به جایی
اگر آه را بال و پر کرده باشد
.
احمد شهریار
هفدهم فروردین ماه
السلام علیک یا ابا عبدالله (ع)
.
خطایی را که میخواهد یزید، اصلا نخواهد کرد
حسین (ع) - این مردِ میدان - بیعتی با زن نخواهد کرد
.
حسین (ع) آمد، چراغ خیمه را گل کرد و میدانست
که شمعی خانهی خورشید را روشن نخواهد کرد
.
علمدارِ حسین (ع) آری به ذلت تن نخواهد داد
اماننامه اگر جوشن شود، بر تن نخواهد کرد
.
جنابِ حر برونِ خیمهی مولا (ع) رسید و گفت
که او - من آنچه با او کردهام - با من نخواهد کرد
.
حسینا کهنهپیراهن به تن کن در مصاف امروز
که دشمن رحم بر جامه سرِ سوزن نخواهد کرد
.
در آخر بد قماری کرد آن میخوارِ میمونباز
که او را تا ابد از خشمِ حق ایمن نخواهد کرد
.
خداوندا بمیرانش که فردی چون یزید اینجا
بهغیر از زار مردن کار مستحسن نخواهد کرد
.
و زینب (س) چون علی (ع) در قصرِ باطل خطبه میخواند
و کارِ خطبهاش را کوهی از آهن نخواهد کرد
.
دوباره خاکِ ما در سر هوای کربلا دارد
ولی اینبار از آنجا فکرِ برگشتن نخواهد کرد
.
مریضت یا حسین ابن علی (ع) در کربلای تو
دو چشمش را بهجز سوی نجف روزن نخواهد کرد
.
احمد شهریار
به استقبال از غزل معروف شهید سید اسماعیل بلخی
(شاعر آزادیخواه و انقلابی کشور افغانستان)
.
.
.
چون به دریا برسی، قطرهی شبنم مطلب
جانِ من، عشق کریم است، از او کم مطلب
.
بهرِ هرآنچه نیاز است، خدا کافی نیست؟
حاجتت را دگر از عالم و آدم مطلب
.
از خدا عشق بخواه و هوسِ رزق مکن
آنچه از قبل تو را گشته فراهم، مطلب
.
ای که در کعبهی دل آمدهای، سرخوش باش
و در این بادیه جز چشمهی زمزم مطلب
.
حیف آن مردِ دلیری که پسرکُش باشد
قدرتِ خویشتن از بازوی رستم مطلب
.
هر کسی معجزهی خاص خودش را دارد
آنچه موسی کند از عیسی مریم مطلب
.
تو به آنچه طلبیدی، نرسیدی یک عمر
مگر ای دل به تو صدبار نگفتم، مطلب
.
این جواب غزلِ سیدِ بلخی که سرود:
زین جهانی که در آنیم، بهجز غم مطلب
.
شهریار، اشکِ تو بنیادِ تو را خواهد برد
شوقِ تعمیر، از این سیلِ دمادم مطلب
.
احمد شهریار
۲۷مرداد۱۴۰۲
هدایت شده از گروه سرود بین المللی بی قراران فرج
46.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛣 نماهنگ جاده بهشت #منتشر_شد😍
🎼 قدم قدم به عشق تو میرسیم به یقین
تو جاده بهشت تو راهه اربعین
جون و پیر و مرد و زن از هرجای این زمین
تو جاده بهشت تو راهه اربعین
🎙اجرای گروه سرود بین المللی بی قراران فرج زاهدان
✏️شاعر فارسی : خانم پگاه آذر
✏️شاعر انگلیسی :سید احمد حسین
✏️شاعر عربی :مرتضی حیدری آل کثیر
✏️شاعر اردو: سید احمد حسین
🎛تنظیم و میکس: عرفان جوادی
⚜تهیه کننده وسرپرست :محمد میرشکارپور
🎥 تصویر بردار : امیررضا قاسمی
🎞کارگردان و تدوین: محمدحسن قاسمی
تهیه شده در: شبکه استانی ایلام
📍نشانی ما در فضای مجازی را دنبال کنید
@sorud_bi_ghararan_faraj313
رباعی
.
کو فرصتِ آن که سخن آغاز کنند
یا صنعتِ ایجاز که اعجاز کنند؟
از صفحهی آب، محو میگردند، آه
کافیست حبابها دهن باز کنند
.
احمد شهریار
اللهم عجل لولیک الفرج
.
گفتم که بحثمان سرِ نزدیک و دور نیست
اما مگو که هیچ اثری از ظهور نیست
.
ماییم و روشنیِ رهِ انتظارِ دوست
بیچاره آن که ساکنِ این شهرِ نور نیست
.
ماییم و انتظار که عالم کشیده است
ماییم و جادهای که دمی بیعبور نیست
.
پرسید تلخ نیست مگر انتظارِ او؟
گفتم مگو، نمک به نمکدان که شور نیست
.
آیا کسی که غافل از او مانده، زنده است؟
یا خانهای که منتظرش نیست، گور نیست؟
.
حتما در آن امام زمان (عج) جلوه گر شده
قلبی که کعبه است و کم از کوهِ طور نیست
.
در آرزوی دیدنِ مهدی (عج) نشستهام
اهلِ ولا که عاشقِ حور و قصور نیست
.
گفتی چگونه عاشقِ صاحبزمان شوم؟
توفیق لازم است برادر، به زور نیست
.
احمد شهریار
رباعی
.
آن شب که زمان بر لبهی ساعت بود
مهمانِ فقط یک شبهی ساعت بود
آنوقت زمان سقوط کرد و خونش
بر گردنِ هر عقربهی ساعت بود
.
احمد شهریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج
شعرخوانی در شبکه 3 سیما
استقبال از غزلِ معروفِ شیخِ اجل سعدی شیرازی (ره)
.
سعدیِ ما گفته از خصالِ محمد (ص)
پس تو بگو شهریار از آلِ محمد (ص)
.
گشته خدیجه (س) چنین بلند که او را
دیده خدا لایقِ وصالِ محمد (ص)
.
غیرِ علی (ع) هیچ مردِ دیگری اینجا
رشد نکردهست در ظِلالِ محمد (ص)
.
دختِ محمد (س) غرورِ مریم و حواست
امِّ ابیهاست، خوش به حالِ محمد (ص)
.
دارد اشاره به قصهی حسنین (ع)اش
سجدهی طولانی و مجالِ محمد (ص)
.
سرورِ باغِ جنان شوند و جوانان
این دو نوه، این دو تا نهالِ محمد (ص)
.
حضرتِ عباس (ع) گشت ماهِ تمامش
شد علیِ اصغرش هلالِ محمد (ص)
.
روی علی اکبر (ص) است در همه عالم
آینهی جلوهی جمالِ محمد (ص)
.
اجر رسالت چه بود؟ این که نباشد
ذکرِ محمد (ص) بدونِ آلِ محمد (ع)
.
احمد شهریار