eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» ج۱ص۱۴۹ گفتن در به انحاء مختلف (حتی در لحن سخنگو) مورد اعتناست؛ وصایای جناب به پسرش؛ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ علیه‌السلام:۱۹/ مجموعه‌ای است از مطالبی که آن‌ها را یا به یا به یا هردو تعقل و تجربه باهم، به دست آورده است که اینها برای او یک ساخته است/ هر انسان دارای جهان‌بینی است/نگرش و در انسان عاقل در تعامل با دیگران/تعامل در سخن و رفتار تابع یک جهان‌بینی است مگر اموری که تعبیر به اعمال می‌شود/ماییم و باورهای‌مان و بیشتر از همه باور انسان در سخن گفتن بروز می‌کند اقسام سخن گفتن مثل و و /انسان با رفتار و نگاه و امثالهم دارد با دیگران به نوعی سخن می‌گوید؛ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ :۱ کسی کو مردمان را خار دارد/ هر رفتاری تابع یک نگرشی است و کسی‌که مثلاً می‌گوید دست خودم نیست که عصبانی می‌شوم، اگر با واکنش تند مواجه بشود دیگر عصبانیت به خرج نمی‌دهد/زبان در دهان از همهٔ زبان‌ها گویاتر است و حرف و مزاح و نحوه خنده و رفتارهای انسان همگی حکایت از نگرش انسان می‌کنند که می‌توان از این‌ها او را شناخت/بسیاری از شرعی که به‌عنوان دستورات شناخته می‌شود (مثل نهی از و و و ) اگر کسی مرتکب بشود حکایت از شخصیت او می‌کند/آدمی که پشت سر دیگران حرف می‌زند ولی تعدی در حقوق دیگر دیگران نمی‌کند باید دید چه چیز مانع این تعدی اوست که همهٔ این مسائل در مباحث قابل بررسی است «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» از بدترین انسان‌ها شخص مذکور در روایت است، که این دارد حکایت از شخصیت او می‌کند نه اینکه موضوع خود این عیب‌ها باشد/لزوم شناخت حد و مرز خود/شخصی که در هر زمینه‌ای وارد می‌شود و دخالت می‌کند و سخن می‌گوید فقط یک چیز بلد است که آن «من» است! («من» باید همه‌جا باشم!)/اهمیت قائل شدن برای دیگران/اموری مثل احترام به فقط و نیست بلکه یک جهان‌بینی است؛ تأخیر هلاکت یک قوم توسط خدای متعال به واسطهٔ یک ریش سفید که داخل این قوم بود/نقلی از یکی از اساتید دانشگاه از دوران تحصیل در / موجود در و مسلمان ایرانی/جایگاه و «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» ( ) پرده‌در، ( ) پست، کم هیچ‌گونه ملاحظهٔ دیگران را ندارد و همه‌چیز دائر مدار شخص خود اوست/جریان از شخصی که در حین آموزش دادن نظامی شد. صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین زنده جاويد كيست؟ كشته شمشير دوست كآب حيات قلوب، در دمِ شمشير اوست گر بشِكافى هنوز، خاك شهيدان عشق آيد از آن كشتگان، زمزمه دوست دوست بنده یزدان شناس موت و حیاتش یکی است زآنکه به نور خداش پرورش طبع و خوست گوش دل مؤمن است سامع صوت خدا گرچه ز آواز خلق ملک پر از های و هوست عاشق ديدار دوست، اوست كه همچون حسين زردىِ رُخسار او، سرخ ز خون گلوست دوست به شمشير اگر، پاره كند پيكرش منّت شمشير دوست، بر بدنش مو به موست گر به اسيرى بَرند عترت او دشمنان هر چه ز دشمن بر او، دوست پسندد، نكوست عمتی عمتی هذا نعش من؟!... ۱۴۰۱٫۸/۸ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام عليك بالرفق، فإنّ الرفق يمنٌ و الخرق شؤمٌ. إنّ الرفق و البرّ و حسن الخلق يعمّر الديار، و يزيد في الرزق. يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن والكافر، و البرّ و الفاجر، من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» ج۱صص۱۵۱ـ۱۵۲. علیهم‌السلام در عین بیان مطالب بلند معارفی، ظرائف را نیز بیان فرموده‌اند؛ عظمت مقام مرحوم و جریانی از دعوت ایشان از مرحوم که صاحب فضلی در اشرف بوده است، برای جلسه موعظه و روضه؛ نیاز همگان به نکات مربوط به و ؛ ظرائف کم‌نظیر در روایت اولی‌الالباب و فرمایشات موسی بن جعفر علیهماالسلام خطاب به هشام. «يا هشام عليك بالرفق» تبیین جایگاه به‌عنوان ملایمت و کردن که از نکات ظریف است؛ نقلی از دوران کودکی استاد و خاطره‌ای از مرحوم پدر استاد از سفر حج و برخورد با ؛ نقل جریانی از شب عروسی والدین استاد؛ نقل جریانی از راننده‌ای بسیار با ادب. «فإنّ الرفق يمنٌ و الخرق شؤمٌ» رفقا و مدارا (یمن=) شگون دارد. (شؤم=) از خشم خود را در مقام دریدگی قرار دادن و پریدن به کسی. «إنّ الرفق و البرّ و حسن الخلق يعمّر الديار، و يزيد في الرزق.» مدارا کردن و و سلب آبادی دیار و شهرهاست و و را زیاد می‌کند زیرا اثر نیکوی رفق و مدارا در مؤمن و غیر مؤمن وارد می‌شود. «يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن و الكافر، و البرّ و الفاجر، من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» مطلبی پیرامون جزای و نیکی یا بدی است در ؛ اتق من شر من احسنت إلیه تألیف ابواسحاق ج۵ص۷۱؛ تعلیم کریم این است که جزای نیکی کردن نیکی است: هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ :۶۰. «يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن و الكافر، و البرّ و الفاجر. من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» جزای احسان احسان است چه طرف طرف مقابل باشد چه و چه (برّ=) باشد و چه ؛ احسان در مقابل احسان رفع دین است بلکه می‌فرماید تو باید از او سر باشی تا باشی و با کرامت و احترام خاصی به تو احسان کرده؛ حکایتی از مرحوم پدر استاد و ختم قرآنی برای مولف کتاب تحفه حکیم؛ دستوری برای رفع لاغری ج۱ص۲۲۵؛ رعایت درست و کامل اهل تحقیق برای جزای احسان؛ این است که انسان باید دست بالا را نسبت به مردم داشته باشد؛ نکته‌ای در مورد جمع اینکه آیا جزای نیکی کردن نیکی کردن است و یا بدی کردن به اینکه گاهی اگر احسان کردی نباید دیگر منتظر بمانی و آن که می‌ایستد گاهی مصداق این می‌شود که جزای نیکی بدی می‌شود برایش یعنی انتظار دارد که در مقابل احسانی که به شخص مقابلش کرده احسانی ببیند از او که نتیجه عکس می‌دهد؛ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا :۹؛ برخی از مردم در قبال احسان پنجه به صورت احسان کننده می‌زنند؛ جریانی از قاجار که خود وی شخصی بوده در عین جنایتکار بودن باهوش و در زندگی فردی متدین بوده است؛ ضرورت اینکه حوری احسان بکنی که با گذاشتن نباشد که در غیر اینصورت ممکن است در قبال این منت گذاشتن بعداً طرف احسان دیده به دل بگیرد؛ حکایت نانوا را داخل تنور کردن مربوط به است [نه ]؛ جزای الهی به کسی‌که احسان کرده و منتظر احسان نمانده این است که خدای متعال به او شأن و جایگاه می‌دهد؛ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ :۱۰. السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین پس پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدينه کرد که يا ايهاالرسول اين کشته فتاده به هامون حسين توست وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست صلی علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب هفتم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۸ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» ج۱ص۱۵۲. استفاده از امور زندگی عادی برای امور معنوی؛ تبیین و زیان با استفاده از نظر در اهل و افراد تاجر پیشه؛ انسان در ابتدای راه بیشتر امور را به صورت و می‌بینند و برای همین اثری از این امور نمی‌برد؛ نیاز معدنی انسان به ؛ روایت دارد که آن مقدار از قبول می‌شود که به آن داشته باشی؛ توجه و التفات به قبل و حین و بعد از عمل؛ ضرورت و توجه قبل از عمل بنابر فرمایش ؛ و توجه در حین عمل مثل توجه به خود نماز در حین نماز خواندن؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله پیرامون مراقبه در نماز و توجه و تعمدی؛ توجه بعد از عمل و مقام . «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» از ما علیهم‌السلام نیست کسی‌که در هر روز محاسبه نفس ندارد؛ اگر بعد از حساب کشی دید که امر حسن از او سر زده آن را بیشترش کند؛ مواظب بر شرطی که انسان در مشارطه با خود کرده؛ «یکی از صاحبدلان سر به جَیبِ مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مُستغرِق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: از این بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درختِ گل رسم دامنی پر کنم هدیهٔ اصحاب را، چون برسیدم بویِ گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت»؛ بسیاری از تصادفات هنگامی است که خیال انسان از تصادف راحت است و توجه کم می‌شود که در هم همینگونه است؛ جریانی از یکی از اهل منبر؛ توجه در حین عمل و جریانی در این مورد؛ هر عملی که درست در می‌آید با توجه درست در می‌آید؛ اگر انسان دید عمل سیء و بد انجام داده و کند و به خدا توجه کند که فرمود اگر این کار را نکند از ما نیست! صلی الله علیک یا صاحب العصر و الزمان و صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه فی سقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۱۵ https://eitaa.com/akavan110