#تفسیر لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ( #ق :۲۲) #موت #مرگ عدم آگاهی اکثر انسان‌ها نسبت به مرگ و #معاد جریان #خواب مرحوم #آقابزرگ_تهرانی پس از مرگ مرحوم آیت‌الله #سیدجمال_گلپایگانی و سؤال از جریانات پس از مرگ حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی کلام مرحوم علامه سید #بحرالعلوم در مورد لزوم #کشف و #مکاشفه پس از مرگ برای آمادگی ورود به #برزخ ذکر شخصیت و حالات بی‌نظیر و عجیب مرحوم #آخوندملاحسن_آرندی_نائینی (۱۱۹۰- ۱۲۷۰ق) در روزنامه رسمی دولتی و اهمیت آن کتاب #المآثروالآثار تألیف دوران #ناصرالدین_شاه و ذکر علمای معاصر ناصرالدین شاه از جمله #میرزای_شیرازی و #میرزای_رشتی و #ملاعلی_کنی وجود منحصر دو کتاب #قرآن کریم و #مثنوی_معنوی در حجره آخوندملاحسن_آرندی_نائینی وصف سیمای آخوندملاحسن آرندی نائینی از قول مرحوم #جلال‌الدین_همایی جریانی از آخوندملاحسن آرندی نائینی رحمه‌الله در دستوری به #بدیع به نقل مرحوم حاج آقا رحیم #ارباب التماس #چراغعلی_خان_زنگنه حاکم #اصفهان در زمان ناصرالدین شاه برای ملاقات با آخوندملاحسن آرندی نائینی و حکایت آن مکان زندگی آخوندملاحسن آرندی نائینی در #مدرسه_صدر اصفهان و وصف حجره ایشان مکاید #نفس و #شیطان مستی ز علایق جسمانی رسوا شده‌ای و نمی‌دانی زین خواب گران، بردار سری برگیر ز عالم اولین، خبری #شیخ_بهایی #شیروشکر #شأن_فضولی سِرِّ خدا که عارفِ سالِک به کَس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید #حافظ اگه فضول نبود که ناصرالدین شاه نمی‌دونست که پس قلعه کجاست ( #ضرب_المثل) وَ لَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ ( #آل_عمران :١٤٣) علت #صور_مثالی #خرس و #خوک و #سگ وصف حال #اهل_دنیا در نامه #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به #محمدبن_حنفیه: «فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلَابٌ عَاوِیَهٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِیَهٌ يَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ ويَأْكُلُ عَزِيزُهَا ذَلِيلَهَا ويَقْهَرُ كَبِيرُهَا صَغِيرَهَا» #نهج_البلاغه نامه۳۱ مرحوم آیت‌الله شیخ محمدجواد #انصاری_همدانی تغییر انسان با #علم_الیقین جریانی از دوران بمباران #تهران تغییر انسان حتی با بارقه‌ای از مرگ توسل به ساحت #حضرت_ابالفضل_العباس علیه‌السلام گلهٔ #حضرت_زهرا سلام الله علیها از کسی‌که اهتمام به زیارت #حضرت_عباس علیه‌السلام نداشت در خفای نظر اهل نظر هست در عالم دل امر دگر تشنهٔ ذات بقاء آب بقاست تشنگی تشنهٔ سوز دل ماست سوز ما بر اثر بی‌سوزیست تشنهٔ سود ولی بی‌روزیست هرکه شد تشنهٔ سوز دل خود برد از تشنه‌لبی حاصل خود روز آن تشنه بسی دیر نشد کز عطش خسته و دلگیر نشد آن شه تشنه‌لبان عباس است تشنه در سر و عیان عباس است با لبی تشنه ز اندازه فزون تشنه‌لب آمد از آن شط بیرون آب را ریخت ز کف بر سر آب یعنی ای آب تو را کو تک و تاپ در خیام حرم آن قحطی آب برده از آل علی طاقت و تاب چشم سقا همه بر خشکی مشک خواست از دیده فروریزد اشک إذن میدان چو نمی‌داد بر او اشک از دید همی ریخت فرو ۱۳۹۱٫۱۰٫۲ #شیخ_عباس_اخوان https://t.me/akavan110