eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول: يا مبتغي العلم إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك وورقك.» ج۱ص۱۴۹ حکمت یاد و از و در یاد جناب توسط حضرت علیه‌السلام؛ شایستگی یاد از شایسته ولو انسان با شأن پایین‌تر گفته باشد/حکمت دیگر این است که این سخن کلام صحیحی است/لطیفهٔ مهم این مطلب این است که اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم ابوذر است و کلام او متخذ از مکتب رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم است؛ ما أظلت الخضراء، ولا أقلت الغبراء ذا لهجة أصدق من أبي ذر ج۲۲ص۴۰۵/لبیک به حق توسط جناب ابوذر در زمان خطاب جناب ابوذر به عبارت «یا مبتغی العلم» (: ای کسانیکه در طلب می‌روید) نشان از این می‌دهد که در افرادی بوده‌اند که و علم بوده‌اند که باید طبق قاعده ثبوت شیء لشیء فرع لثبوت مثبت له، افرادی باشند که مخاطب به خطاب ابوذر باشند/مطلب دیگر اینکه یک مطلب خوب خودش نیکو و مطلوب است (و کان ابوذر یقول) عیب تکرار قوافی نبود شعر مرا زانکه همچون شکر مصر و چه مشک ختن است «وكان أبوذرّ رضی الله عنه يقول» «رضی الله عنه» یا از باب مقام است و مطلوب است وقتی انسان یک را یاد می‌کند برای او طلب یک امری از امور را بکند که اگر زنده است مثلاً سلمه الله، وفقه الله، اید الله و اگر مرده است بگوید رحمه‌الله یا رضی‌الله‌عنه، و یا از باب مقام حکایت از است یعنی اینکه جناب ابوذر مورد رضای خدای متعال بوده است یعنی حضرت علیه‌السلام خبر از واقع و نفس‌الامری می‌دهد «يا مبتغي العلم» (ای در پی روندگان دانش، ای خواستاران برای و ) که خطاب به دانشجویان و دانش‌آموزان زمان خودش است «إنَّ هذا اللسان مفتاح خير، و مفتاح شرّ، فاختم على فيك كما تختم على ذهبك و ورقك.» این کلید خوبی‌ها و همین زبان کلید بدی‌ها است/ یعنی آلت باز کننده که این استعمال شده در کلید که عرب آن را می‌گوید که جمعش است که از لغات است که در رفته است؛ صیانت زبان عربی به اینکه چیزی را اگر از زبان دیگر می‌گیرد به آن در زبان عربی حال و هوای عربی می‌دهد برای همین مثلاً کلید شده اقلید نه قلید و اقلید هم جمعش می‌شود مقالید؛ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ :۱۲؛ از آن جهت که این شیء کلید است در عربی شده اقلید و مقالید و از آن جهت که با این چیز یک کاری را انجام می‌دهند یک اسم آلتی دارد که به آن می‌گویند: مفتاح یعنی بازکننده/زبان هم قابلیت کلید خوبی و هم قابلیت کلید بد بودن را دارد که درب آن همین لب انسان است «فاختم على فيك» این درب را مهر کن؛ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ علیه‌السلام:۲۳؛ درب را کلون انداخت؛ در عرب هم لغت قفل داریم و هم لغت کلون که کلون را می‌گویند: غلق؛ در اینجا لغت دیگری آمده: «اختم» به معنای (مهر کن)/مهر کردن در جایی است که برای اینکه ملتفت باشد شخص که کسی به قفل تعدی و دست نزده باشد آن را مهر می‌کنند (لاک و مهر کردن) که در عرب این لاک و مهر کردن با گِل رس بوده است که به این کردن می‌گویند؛ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم است که هم خاتِم است که دفتر به رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم مهر شد و بعد از او رسولی نخواهد آمد و هم خاتَم است/ «فاختم علی فیک» مهر کن دهانت را «كما تختم على ذهبك و ورقك.» همان‌گونه که مهر می‌کنی طلا و نقره‌ات را؛ بعد از هربار شکستن مهر دهان از روی ، سپس دوباره مهر بر دهان بگذار مجدداً در حد ضرورت سخن بگو صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اولاد الحسین مقصد من، خواجه، مولای من است توشه من نیز تقوای من است در مناجاتم چو موسی با اله خلوت دل طور سینای من است می روان مرده‌ام را زنده کرد آری آری می مسیحای من است نشاۀ ناسوتم اندر خور نبود عالم لاهوت ماوای من است یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین روضه و سلام الله علیهما خواهرش بر سینه و بر سرزنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیل اشکش بست بر شه، راه را دود آهش کرد حیران، شاه را در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مهلا مهلنش بر آسمان یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین أ أنت اخی، أ أنت ابن امی زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست اصل شعر از