eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل. و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ فراز قبلی مبنی بر بهره‌مندی از به سبب بود و در این فراز امام علیه‌السلام می‌فرمایند: برترین موهبت الهی به بندگان است چه اینکه علم به عقل فهمیده می‌شود؛ عقل آن حیثیتی و جایگاهی است که و خود را در آن می‌نماید و ظرف دانش در عقل است که این دانش در کجا و چگونه به کار می‌آید و در کل هر حیثتی دانش دارد با مقام عقل است پس برترین موهبت الهی عقل است؛ کسی که تمام نعم دنیوی را دارد ولی جهاز هاضمه را نداشته باشد یه کارش نمی‌آید؛ سخن ( ): «الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى» ریشه در کلام علیه‌السلام دارد فلذا گفته می‌شود در سخن اینان رگه‌های هست چون این سخنان در وجود ندارد بلکه این حرف‌ها را علیهم‌السلام می‌آموزد؛ کارکرد در و ؛ تفاوت خطوط در پیشانی و صورت انسان زنده و انسان مرده؛ فعالیت در هنگام خواب که تدبیر و و غیره را می‌کند که تمام این‌ها تابع در انسان است؛ انسان در خواب هم شاد است و انسان در خواب هم غمگین است؛ خواب انسان تابع این است که اگر اهل تباهی باشد خوابش هم در تباهی است و اگر اهل صلاح و سداد است خوابش هم در صلاح و سداد است؛ اشرف بودن خواب از بیداری چون انسان عاقل در خوابش نیز مشغول تبعیت از خود در بیداری است در حالی‌که انسان جاهل در بیداری‌اش هم در تباهی است؛ باطل محصولش خرابی است و فکر خراب محصولش تباهی است؛ عدم خواب در انسان عاقل «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» ای هشام چیزی بالاتر از عقل بین بندگان تقسیم نشده است، خواب عاقل افضل از جاهل است «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه» هیچ پیامبری را خدا در میان اقوامی مبعوث نکرد مگر اینکه عقل او از تمام کوشش‌گران زمان خودش والاتر بوده است؛ جنبه‌ای که سبب دستگیری انسان از دیگران است است که این در علیهم‌السلام در بالاترین مقام عقلی است تا بتوانند مردمان را آنگونه که شایسته و بایسته است دستگیری کنند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن رایت حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۲محرم۱۴۴۵ ۱۸مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها هیئت عبدالله بن الحسن علیهما السلام سخنرانی حضرت استاد اخوان #سخن
از خداوند تعالی‏‎ ‎‏برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه های علمیه صبر و اجر‏‎ ‎‏خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ج۱۹ص۱۲۸؛ نقل آقای در مورد فرمایش مرحوم امام پیرامون شک در ( ) مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله شیخ در مورد حالات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ فرمایش سید پیرامون صعوبت تشخیص و عدم شرط بودن کرامات (که حتی ممکن است به دست نیز رسیده باشد): «و اما استاد عامّ‌ شناخته نمى‌شود مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنيّه و ملاحظۀ تماميّت ايمان جوارح و نفس او. و زينهار به ظهور خوارق عادات و بيان دقائق نكات و اظهار خفاياى آفاقيّه و حباياى انفسيّه و تبدّل بعضى از حالات خود، به متابعت او فريفته نبايد شد، چه اشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقائق و عبور بر ماء و نار و طىّ‌ زمين و هوا و استحضار از آينده و امثال اين‌ها در مرتبۀ مكاشفۀ روحيّه حاصل مى‌شود و از اين مرحله تا سر منزل مقصود راه بى‌نهايت است. و بسى منازل و مراحل است، و بسى راهروان اين مرحله را طىّ‌ كرده و از آن پس، از راه افتاده به وادى دزدان و ابالسه داخل گشته، و از اين راه بسى كفّار را اقتدار بر بسيارى از امور حاصل بلكه از تجلّيات صفاتيّه نيز پى به وصول صاحبش به منزل نتوان برد. و آنچه مخصوص واصلين است تجلّيات ذاتيّه است و آن نيز قسم ربّانيّه‌اش، نه روحانيّه.» صص۱۶۸-۱۷۰؛ قسم سوم علوم که منأش مثل علوم کسبی و علوم وهبی دیگر حسب و ریاضت نیست است؛ صاحب علم لدنی به هر اندازه به مبدأ تعالی نزدیک شود در او آثار خدایی به جلوه می‌رسد؛ و روى الحافظ البرسي قال: ورد في الحديث القدسي عن الرب العلي انه يقول: عبدي أطعني أجعلك مثلي... تألیف مرحوم شیخ ص۲۸۴؛ فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا :۶۵ قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا که دهانشان بسته باشد از دعا علیهم‌السلام ( ) علم لدنی است؛ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَیْفَ کُنْتُمْ حَیْثُ کُنْتُمْ فِی الْأَظِلَّةِ فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ کُنَّا عِنْدَ رَبِّنَا لَیْسَ عِنْدَهُ أَحَدٌ غَیْرُنَا فِی ظُلَّةٍ خَضْرَاءَ نُسَبِّحُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُهَلِّلُهُ وَ نُمَجِّدُهُ وَ مَا مِنْ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ لَا ذِی رُوحٍ غَیْرُنَا حَتَّی بَدَا لَهُ فِی خَلْقِ الْأَشْیَاءِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ کَیْفَ شَاءَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ غَیْرِهِمْ ثُمَّ أَنْهَی عِلْمَ ذَلِکَ إِلَیْنَا. ج۱ص۴۴۱؛ اثرات نزدیکی به ائمه اطهار علیهم‌السلام در ظهور آثار؛ تنها صاحب شأنی که نزدیک ائمه اطهار علیهم‌السلام هست دارد این است که از منبع خودش فاصله بگیرد فلذا وقتی حضرت به علیهماالسلام در فرمود من می‌روم و تو می‌مانی حضرت زینب سلام الله علیها افتادند؛ سفارش سیدالشهداء به حضرت زینب سلام الله علیهما در مورد نگهداری و حفظ علیه‌السلام هر کجایی سخن از رب بوده همه‌جا جلوه زینب بوده از ازل رب که خدایی می‌کرد زین أب جلوه‌نمایی می‌کرد عدم دسترسی به حضرت سجاد علیه‌السلام به علت ممانعت زینب کبری سلام الله علیها و دخالت ؛ رها کردن تجهیز و تکفین و تدفین سیدالشهداء علیه‌السلام به علت تعارض با حفظ جان امام دیگر این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش این مهر سپهر حلم و گردون وقار می‌ریخت زدیده اشک چون ابر بهار چون حرکت آسمان روا شد یه زمین بی‌صبر و قرار لیک با صبر و قرار تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست چون دید سرش بریده از راه قفاست وان پیکر انورش لگدکوب جفاست دانست یقین که باشد این جسم امام زیرا که بلا همیشه بر اهل ولاست صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست آیت الله https://eitaa.com/akavan110