eitaa logo
(راهی بسوی تکامل)
369 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
22.9هزار ویدیو
531 فایل
🌷اکبررحیمی 🌱(خیلی زود دیرمیشه):🌱 اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی،اعمال ونماز های تاکید شده،داستانهای مذهبی وبه اشتراک گذاش
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘▪️ 🔘▪️ 👈 جناب صدرالمتألّهین، علامه ی بزرگوار، لطف الهی، مرحوم ملاصدرا، خدا درجاتت را عالی کند؛ در یکی از کتابهای زنده ی بنامش که در مبدأ و معاد نوشته، خدا درجاتش را متعالی کند؛ در آن کتاب شریفش، مبدأ و معاد، این بزرگمرد اسلامی، فخر عالم علم، بخصوص مسلمانها، بویژه امامیه، شیعه ی اثنی عشری، در آن مبدأ و معادش واقعه ی کربلا را پیش کشیده، می فرماید: این بزرگمردان، این افرادی که عقل و درایتشان بدان هست، این مردمی که در هوش، در بیداری، در علم، در شهامت در شجاعت، در دیگر اوصاف کمالیه ی انسانی از دیگران بهتر و بالاتر بودند، اینها اگر به بقای نفس ناطقه اعتقاد و ایمان نداشته بودند، چطور این نحوه شهادت را استقبال می کردند؟ اینها از جان و دل، به علم الیقین بلکه به عین الیقین بلکه به حق الیقین فهمیده اند که انسان از بین نمی رود؛ انسان باقی است؛ « عند ربهم یرزقون » را جان خودشان یافتند که به سوی شهادت آنطور شتابان رهسپار شدند. اگر امر دائر بشود در سنجش افکار بین این بزرگان و دیگران، کی باید مقدم بوده باشد؟ هوش از آن ِ کیست؟ عقل از آن ِ کیست؟ گفتار انسان معرف انسان است. اینها بزرگانی هستند که گفتارشان این است. مرحوم ملاصدرا می فرماید: این مردم با آن مقام علمی و آن عظمت روحی شان با آن فهم و بینش و درایتشان، اینها فهمیده اند که انسان کیست؟ اینها فهمیده اند که در ماوراء طبیعت چه خبر است؟ اینها فهمیده اند که نفس ناطقه ی انسانی زوال پذیر نیست. اینها فهمیده اند که انسان حاصل اعمال چندین ساله ی خودش است در این نشئه. اینها فهمیده اند که آنچه که در جان خودشان بذر کرده اند به اتحاد عاقل به معقول عین حقیقتشان شده. اینها فهمیدند که هرکسی مهمان سفره ی خودش است. چه خوش نکته ای فرمود. چه بلند حرفی زده. « ألسلام علیک یا أول قتیل من نسل خیر سلیل» ای اولین شهید ابا عبدالله الحسین. _______________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ 👈 مرحوم ابن شهر آشوب می فرماید که، در مناقبش نقل می کند که مثل سحر دیشب خواب سبکی امام را در ربود و در آن عالم رؤیایش می بیند سگان بسیاری به امام حمله کرده اند و در میان آن سگها، یک سگی که دو رنگ بود بیش از سگهای دیگر به امام حمله می کند. که گفته اند شمر به بیماری پیسی و برص مبتلا بود که او را دو رنگ می بیند. سگ دو رنگ. دستور داد پیش از وقت خیمه ها را در هم بکشند. نزدیک باشد؛ طنابهایشان در هم باشد؛ نزدیک هم باشد. خیمه های مردان در اطراف، بیرون، محیط بود. خیمه های زنان در وسط آن خیمه ها بود؛ در درون آن خیمه ها بود. فرمود پشت خیمه ها را خندق بکنند، حفر کنند. که نتواند پیاده ای سواره ای عبور و مرور کند. دستور داد نی ها را تراشیدند در آن خندق ریختند. باشد تا به وقتش. یک معبر گذاشتند و خودشان مثل امروز جلوی آن معبر صف کشیدند، ایستادند. که از آن معبر یک سوار می توانست بیاید و برود و دیگر از دیروز هرکس نامه ای می آورد؛ پیغامی می آورد با امام کاری داشت صحبتی داشت اطرافیان امام اول او را تفتیش می کردند؛ اگر اسلحه ی سرد داشت از او می گرفتند. خلع سلاحش می کردند؛ با مراقبت و مواظبت خودشان او را می آوردند پیش امام. فدایی بودند دیگر. جان نثار بودند. و در مثل دیروز، روز نهم مدت زیادی حضرت اباعبدالله با پسر سعد خلوت کرد؛ چه گفتند و چه شنیدند؟ کسی نمی داند. مورخین چیزها نوشتند اما روی حساب تاریخی گفتند باید این حرفها رد و بدل شده باشد. حدس می زدند. روی قرینه ی مقام باید این حرفها را زده باشند. و الا چه گفت و شنود شده؟ کسی نمی داند. اجمالاً پسر سعد نپذیرفت. و از دنیایشان هم خیر ندیدند. از دنیایشان هم خیر ندیدند. بهره ای نبردند. _______ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ ☑️ حضرت عباس علیه السلام به شهادت تاریخ، رو کرد به آن مردم، فرمود: « ما در پیش مردم روزگار، سلحشوران، جنگاوران، دلاوران، سر افکنده نیستیم؛ شرمسار نیستیم؛ ما دست بسته نبودیم که شما بیایید ما را احاطه کنید. ما جنگیدیم و به نوبه ی خودمان کشتیم از شما.» دوست و دشمن نوشتند که لشکریان پسر سعد، تا روز یازدهم محرم، محرم 61 هجری، تا روز ظهر یازدهم در کربلا بودند، کشته هایشان را جمع می کردند؛ دفن می کردند؛ اینها را که کشته است؟ اینها را سربازان اباعبدالله الحسین، سلحشوران او، پیران او و جوانان او. خانمهایی با ایشان بودند؛ با اباعبدالله بودند، با فرزندانشان به راه افتادند؛ مثلاً جناب وهب، مادرش بود؛ وهب شهید شده؛ آنها سر وهب را از بدنش جدا کردند به سوی خیمه ی اباعبدالله پرت کردند؛ مادرش دید که سر فرزندش است. این مادر عزیز که مشابه او از مادران انقلاب خودمان هم مشاهده کردیم، مادران ایمانی ما هم عجیب از خود گذشتگی نشان دادند چه بسا وقایعی را که ما درباره ی کربلا می خواندیم، و از این عزیزانمان مشاهده کردیم؛ شنیدیم؛ دیدیم؛ ایشان خم شد و سر پسرش را گرفت؛ به سوی لشکریان پسر سعد پرت کرد؛ گفت ما سری را که در راه خدا دادیم پس نمی گیریم. یک همچون مادری. ___________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ ✍🏼 این ابوالفضل، ابوالفضلی، آقایی. به تعبیر امام زین العابدین علیه السلام جعفر طیار اباعبدالله الحسین؛ جعفر طیار. همانطور که رسول الله جعفر طیار داشت، اباعبدالله الحسین جعفر طیار داشت؛ حضرت عباسش. آنچه جناب جعفر دو دستش را در راه خدا داد، و آن دو بال ملکوتی آنجا جایزه گرفت، حضرت عباس نیز همچنین. نمی دانم اینها را به زبان نوحه سرایی گفته اند؟ واقعیت و حقیقت است؟ صورت صورت تاریخ است. صورت تاریخ است که دیده اند امام دست آورده به زمین چیزی را گرفته بوسیده، دیدند دست حضرت عباس است. و در همین تواریخ نوشتند که جناب ام البنین که در بقیع آن چهار قبر را ساخته، چهار قبر مصنوعی ساخت، گریه می کرد، زنها که آمدند برای دلجویی او، رو کرد در همان قبرستان بقیع به زنها گفت: « من شنیدم فرزند من، عباس من، مشک آب را به دندانش گرفته. چرا به دندان گرفته پسرم؟ مگر دست در بدن نداشت؟ » گفتند: « أم البنین برخیز» فرمود: « هنوز هم ام البنینم، کو بنینیم؟ کو پسران من؟ » _____________ ✍🏼 ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ 👈 خیر و سعادت همگان را خواهانیم. حتی آن بیچاره هایی که بر علیه دین و آیین گزاف گویی می کنند ما خیرشان را می خواهیم. ما می خواهیم آنها آدم بشوند؛ انسان بشوند؛ سعادت جاودانی داشته باشند؛ ما مسیرمان مسیر الهی است؛ ما خیر و سعادت مردم را می خواهیم. یکی از صحابه ی سیدالشهدا آقا اباعبدالله الحسین در صبح روز عاشورا، به یکی از عزیزانش، سربازانش، که از دشمن اهانت و جسارتی شنید؛ گزاف و بیهوده ای به حجّة الله به ولیّ الله، به قرآن ناطق، به عصمة الله، به سید شهدا جسارتی کرد. آن سرباز جان نثار اباعبدالله عرض کرد: « آقا جان اجازه می فرمایید؟ ( چه خوب بودند؛ چه خوب تربیت شده بودند) اجازه می فرمایید که من با تیری، با شمشیری، نیزه ای این بی ادب را بر خاک بیافکنم؟ » آقا فرمود که : « ما، ( من، من ِ حسین نه، من ِ امام حسین نه؛ ما. سفرای الهی. نمایندگان حق؛ همه ی پیغمبران؛ همه ی ائمه؛ همه ی وسائط فیض الهی) فرمود ما حق نداریم، دستور نداریم که ابتدا افتتاح به جنگ کنیم. هیچ پیغمبری را نمی یابید؛ پیدا نمی کنید؛ تاریخ نگفته و نیست؛ که افتتاح به جنگ کند؛ ابتدای به جنگ کند. ما سر جنگ با مردم نداریم که. ما خیر و سعادت مردم را می خواهیم. دفاع؟ چرا. دشمن که قیام کرد در مقابل اولیای خدا، در مقابل دین خدا، دین خدا که به تعبیر حضرت خاتم الانبیا دین خدا، دین خدا ناموس خداست؛ ناموس خداست. کسانی که می خواهند به ناموس خدا خیانت کنند بله در مقام دفاع تا سر حد جان. همین که می بینید اولیاء الله این کاره بودند و هستند. افتتاح به جنگ از ناحیه ما نیست؛ اما کسی بخواهد به ناموس خدا که دین خداست خیانت کند تا سر حد جان برابری می کنیم؛ همانطور که می بینید برابری می کنیم.» ______________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🍀🌹 🍀🌹 🍀🌹 🌟👈 اینها را باید توجه داشت فرمایشاتی را که می فرمایند به آیاتی می رسند، آیات، تفسیر تنزیلی دارد، تفسیر گوناگون قرآن است دیگر؛ به حسب نزولش؛ به حسب إعرابش؛ به حسب روایی اش؛ و جهات دیگرش؛ کلام الله است، تفسیر می شود. یک وقت هم تفسیر انفسی دارد. تفسیر انفسی قرآن که در یک حد محدود نیست. و اگر انسان کامل را شناختیم و انسان، انسان به فعلیت رسیده کسی است که به نصّ حضرت رسول و کتابهای جوامع روایی مان به فعلیت می رسد که خلیفة الله می شود و کلمه ی خلیفه را باید توجه داشت که به صفات مستخلف در می آید و إلّا خلیفه اش نخواهد شد، چنانچه در فصّ آدمی معلوم می شود. حالا این که به خلافت رسیده است و به صفات مستخلف هست؛ تا به صفات مستخلف متّصف نباشد خلیفه اش نیست؛ خب مقامات انفسی او به این حرفها نیست که ما بخواهیم او را به یک حدّ ظاهر بشناسیم. این حدّ ظاهر، بشر است؛ بشر است؛ هرانسان به مذهب عامّه حَیَوانی است مستوی القامه پهن ناخن برهنه تن از مو به دو پا رهسپر به خانه و کو هرکه را بنگرند کین سان است به گمان شان رسد که انسان است کیست انسان؟ برزخی جامع صورت خلق و حق در او واقع انسان بالفعل این نیست که همین اندازه پهن ناخن برهنه تن از مو/ به دو پا رهسپر به خانه و کو حالا خبر می دهند از آیات که به دستشان می آید تفسیر انفسی دارند. و قرآن است. و باید هم تفسیر انفسی مراتبی. بعد می بینم که مثلاً قلم در دست می گیرند و بدون اینکه از زبان قوم، از اهل زبان، از زبان فهم ها حرفی بشنوند چیزهایی می فرمایند و بدگویی ها دارند. سرانجام باید به ایشان گفت که، به قول آن آقای عارف رومی: کرده ای تأویل حرف بکر را خویش را تأویل کن نی ذکر را برو خودت را درست بساز و خودت درس بخوان، خودت استاد ببین. و خودت را و امثال خودت و امثالِ به توانِ امثالت را سان بده در مقابل یکی از این بزرگان، از این اعاظم، از این نوابغ، این ارباب قلم ببین اینها چه دردی داشتند و به کجا رسیدند و در چه حال بودند و چه می گفتند و این همه سوز و گداز و این همه حرفهای آتشین؛ مثل اینکه از یک قلّه ی آتشفشان بیرون می آید و اینها و شخص شما و امثال شما که می بینید اینطور افسرده هستید و منجمدید و جان ندارید، روح ندارید، فسرده اید، سردید، یخید، دیگری اینطور تنور آتشین است؛ قله ی آتشفشان است؛ و اینهمه سوز و گداز دارد و حرفهایش همه ضرب المثل شده، دلنشین است، اینها چه می خواستند و تو چه کاره ای ؟ بهتر آن است که به حق برسیم پیش از آنی که به اعتراض بپردازیم. _______________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🍀🌹 🍀🌹 🍀🌹 🌠 می بینید انسانی که طهارت داشته باشد خوابهای خوش می بیند. و این خواب این است که نفس ناطقه ارتباط پیدا کرده است به سلسله طولی علل، به عالم کتابها؛ کتاب مبین، ام الکتاب، به پایین ترها، به برزخ، پایین ترها ، بالاترها ، مربوط به سعه ی وجودی اش. و اگر بالاتر ها را ببیند خواب دیر تعبیر می شود. تا باید نازل بشود، به وقتش، در این نشئه. اینها که دم دستی اند، اینها را که می بیند، زود تعبیر می شود چون در شرف تعبیر شدن اند. خب این دلیل بر تجرّد نفس است؛ نفس در بدن منطبع نیست. اگر منطبع بود که نفس منطبعه که خبر نمی یافت از حقیقتی که باید برای بعدها، مستقبل پیاده بشود. حالا این معنا را بیاورید در بیداری. این حدّ نفس ما را ببرید بالاتر، قوی تر، شریف تر، عالی تر، الهی تر؛ برسید به انسانهایی که کمّل اند؛ اولیا هستند؛ به راه افتاده اند و در راهند. و همینطور إقرأ و ارق. بخوان و بالا برو. راه برای تو باز است. کسی هم مانع تو نشده؛ نه مانع نشده اند، ناز تو را هم می کشند که : بر ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته هیچ کس مانعتان نشده. و همانطور که پی در پی به عرض رساندیم کلمه ی محروم یک لفظی است که به لقلقه ی لسان گفته می شود. کسی محروم نیست. هرکس قدمی برداشت آن قدمش بی اثر نیست. { لیسَ للإنسان إلّا ما سعی } هر اندازه سعی هرکسی هست؛ محروم کسی نیست. آقا کار نکرده تن به کار نداده زحمت نکشیده، تن پروری کرده تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها بله آمده بال و پر جان را قیچی کرد او را، محکوم طبیعتش کرد، و به قول همین شیخ بزرگوار محی الدین عربی در فتوحات می فرماید: { لا تجعل طبیعتک حاکمةً علی عقلک } خب حالا یکی آمده طبیعتش حاکم بر عقلش شد، دیگران که عقلشان حاکم بر طبیعتشان بود بالا رفتند ارتقا یافتند و باز به تعبیر شریف همین بزرگوار به اعتلای فهم خطاب محمدی توفیق یافتند، صلّی الله علیه و آله بعد دیگران می بینی که نخیر طبیعتشان حاکم بر عقلشان ماندند: ما محرومیم. تو کی قدم برداشتی که پاداش ندادند؟ کی زحمت کشیدی؟ کی مدرسه رفتی؟ کی درس خواندی؟ کی استاد خدمت کردی؟ به تو ندادند؟ کی الله گفتی لبیک نشنیدی؟ کار نکردی. چرا محرومی؟ { و روح الرّوح لا روح الأوانی فؤادی عند مشهودی مقیمٌ یشاهده و عندکم لسانی } زبان من پیش شما. اما فؤاد من، قلب من بلکه رتبه ی فوق عقل { ما کذب الفؤاد ما رآی } بله آن حقیقت من، سرّ من، آن { عند مشهودی مقیم یشاهده } فؤاد من در نزد اوست زبان من است که با شما حرف می زند. و کأنّ شیخ اجلّ سعدی به این گفته ی ایشان نظر دارد که: هرگز میان حاضر و غایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است. { فؤادي عند مشهودي مقیمٌ یُشاهدُهُ و عندکم لساني } _______________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ 🔲 چندی پیش در قم، آقایانی، مردم بزرگوار صاحب سِمَت، در سطح بالا، خدمتگزار اجتماع به حق، آمدند قم به دیدار ما. آن بزرگشان، رو کرد به من گفت که: « آقا درباره ی شهادت حضرت اباعبدالله الحسین و سربازان او، و پیشامد پردگیان او، شما چه واقعه ای را خیلی سهمگین و سنگین مشاهده می کنید؟ از جنبه ی برداشت خودتان؟» ما هم عرایضی تقدیم داشتیم. به ایشان گفتیم که: « همه ی وقایعش درس است؛ کتاب است؛ تعلیم است؛ سرمشق است؛ آموزنده است؛ جانگداز است؛ جانکاه است.» گفتم: « برداشت خود بنده این بُعدش این جهتش خیلی باید بر آقا سخت گذشته باشد، که وقتی تنها شده، سربازانش همه شهید شدند؛ شهید شدند با عزّت، با مجد شهید شدند.» آن آقا وقتی آن سؤال را پیش آورده، گفتم که: « دیگر اباعبدالله الحسین خودش تنها شده، اینهمه لشکریان نتوانستند با او مقاومت کنند. که پسر سعد حیله کرد، به سنگ اندازها؛ آنها که فلاخن داشتند، سنگ می انداختند، دستور داد که احاطه کنند اباعبدالله را و از هر طرف سنگ بیندازند؛ سنگ می زدند. که مورّخین ما نوشتند. مثل جناب مفید. مثل ابوجعفر طبری، نوشتند که آقا به هر طرف رو بر می گرداند، از آن طرف سنگ می آمد. و تا... و تا... دیگر بی طاقت شد، بر حسب جنبه ی بشری و افتاد...» من به آن آقا گفتم؛ به آن تیمسار عزیز گفتم: « بنده برداشتم این است که اینجا به آقا خیلی سخت گذشت. آقا که افتاد، دید که این اشباه الرّجال و لارجال به سوی خیمه هایش رهسپار شدند؛ به سوی زن و فرزندش. و خیمه هایش همه روی حساب نصب شده بود. وقتی به عرض رساندم، همه به حساب. یعنی یک جنگاور، یک آدم سلحشور، به فنون نظامی آشنا، به کار جنگ آشنا؛ وارد شده در کربلا که حالا اقامت شده؛ دستور داد که خندق کندند که نتواند یک سوار از آن طرف خندق به این طرف بیاید. و چادرها و خیمه ها را در بَرِ ِ خندق نصب کردند و خودشان در هنگام جنگ روبروی خیمه ها ایستاده بودند که عائله شان، پردگیانشان، زنانشان، در میان خندق و سپاه اباعبدالله قرار گرفته بودند و محفوظ بودند. آقا دید که این مردم به سوی اهل بیتش، پردگیانش رهسپار شدند؛ جناب مفید، ابوجعفر طبری، مورّخان بنام، نویسندگان و علمای پیشین، نوشتند که آقا برخاست؛ در آن حال، با آنهمه جراحاتشان برخاست. برخاست یک دو قدم رفت، افتاد. برخاست یک دو قدم رفت و افتان و خیزان.. افتاد. دید دیگر بند نمی کشد و نمی شود، رو کرد به مردم که شما با من سر ِ جنگ دارید، به اهل بیت من، به زن و فرزند من، به پردگیان من چرا به آنها روی آوردید. من به آن آقا عرض کردم که برداشت بنده این است که اینجا خیلی به آقا سخت گذشت. و این عزیزان چقدر گریستند و چقدر اشک ریختند.... _______________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ 👈 وقتی جناب خاتم الأنبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم برای آخرین بار تأکید فرمود که قلم و کاغذ بیاورید چیزی بنویسم، گفتند: «حسبنا کتاب الله». قرآن هست میان ما. ما را کافی است دیگر. نمی خواهد دین باشد، قرآن باشد، آخوند نه. کتاب هست دیگر، آخوند نه. علی نباشد. آخوند نه، ملّا، نه. منهای آخوند. دین باشد منهای آخوند. ملّا نباشد. چون قرآن ترجمان می خواهد؛ قرآن بیان می خواهد، احکام، مجری می خواهد، مبیّن می خواهد، حاکم می خواهد، عامل می خواهد؛ نماینده می خواهد. قرآن باشد؛ آن را می بوسیم شب و روز چندین بار. بعد روی طاقچه خانه مان می نهیم، به سر هم می گیریم. قرآن به سر هم می کنیم و لکن منهای آخوند. قرآن که به منبر نمی آید. مردم را امر و نهی نمی کند. . آن حرف آن روز را امروز هم دارند می زنند. و از ملّا وحشت دارند. از علم و عالم وحشت دارند. از ترجمان قرآن می ترسند. و جنابعالی در حد خودت این چند صباحی که زندگی را مشاهده می فرمایید و مردم را می بینید و احزاب و آراء و افکار را گوناگون، جورواجور مشاهده فرموده اید، دیده اید؛ به عیان دیده اید. هرکس که آمده، هر ایده ی پلیدی که داشت دست به دست هم داده، باطل؛ تنها دعوا و نزاعی که داشتند با حق و اهل حق. مگر غیر از این بود؟ تمام باطل ها را رفته اند گرفته اند. دعوایی که دارند با حق و اهل حق. قرآن نباشد. هرجور بخواهند بچاپند؛ هرجور بخواهند اختلاس بنمایند که کردند. که دیدید چه ها کردند. آنوقت تدبر نمی توانید بکنید. اما قرآن نخیر. انگشت ها، دست ها را می برد، تا بند کف می برد؛ دزدها. رجم می کند زانیه را. می گسار را حد می زند. اینها را نمی خواهند داشته باشند. اینها که اهل دنیا هستند. از اجرای احکام دین هراس دارند. __________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 @samad1001 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ 👈 به قرآن که رجوع می کنیم، می بینیم می گوید، می فرماید: « یا أیّها النّبيُّ إنّا أرسلناک شاهداً و مُبَشِّراً و نذیراً و داعیاً إلی الله بإذنه و سراجاً منیراً » « وَ سِراجاً منیراً » ما شما را چراغ نور دهنده ی جهانیان قرار داده ایم، برای همیشه. برای همیشه این چراغ روشن است. من مناره بر کنم آفاق را کور می سازم دو چشم عاق را ای رسول من تو جادو نیستی صادقی هم فرقه ی موساستی هست قرآن مر تو را همچون عصا کفرها را در کشد چون اژدها چه کرده عصای موسی با سحر ساحری؟ قرآن آن عصای موساست. تنظیر است. هزاران عصای موسی را در کف دارد. کفرها را در کشد چون اژدها ما شما را چراغ روشن مردم قرار داده ایم؛ چراغ روشن اجتماع بشری قرار دادیم؛ برای همیشه، همیشه قرآن چراغ است؛ همیشه باطن پیغمبر می درخشد؛ همیشه حقیقت پیغمبر می درخشد و شب همیشه هم شب است؛ مردم در تاریکی جهل و نادانی قرار گرفتند ؛ تاکنون که اینطور و این چراغ در میان مردم روشن است؛ آنگاه که قاطبه ی بشر بیدار شده اند؛ « لِیُظهِرَهُ علی الدّینِ کلّه » آمده شرق و غرب عالم را قرآن فراگرفته است؛ الان هم سفرش فرا گرفته ، نور روشن است؛ مردم هم که بیدار شدند دیگر تاریکی برطرف می شود. دیگر شب برطرف می شود، دیگر نور است؛ برای همیشه نور است. « یا أیّها المزّمّل » ای جامه بر خود پیچیده، برخیز در شب برخیز؛ « قمِ الّلیل»، در میان ظلمت شب قیام بکن، مردم را در میان این تاریکی ها نور بده، ای سراج منیر، ای نور الهی، برخیز مردم را نور بده. ___________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال اختصاصی نشر صوت و متن آثار حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔘▪️ 🔘▪️ یک وقتی شهیدی را در آمل به یکی از قراء و دهات اطراف آمل می بردند؛ بنده هم با آن شهید؛ جمعیت هم، جمعیت آمل هم عظیم؛ هرچه به من گفتند آقا شما، تعارف می کردند شما خسته شدید برگردید؛ می گفتم خیر ایشان جان برای من داده، من یک فرسخ دو فرسخ برایش راه نروم؟ رفتم تا آن محلش، ده اش؛ نماز خواندیم و دفن کردیم و تلقین کردیم؛ به مردم آن ده گفتم این تربت را مغتنم بشمارید، تربت شهید است در پیشگاه خدا محترم است؛ دعاهای شما در کنار این تربت مستجاب است؛ خیلی عزیزان ما جان نثاری فرمودند؛ رضوان الله علیهم. با وضع رعیتی من که خبر دارید؛ همسر ایشان از شاگردان درس و بحث من بود؛ در همان بیست و پنج سالی که عرض کردم، شرکت می کرد؛ این فرزند من، مادر آن شهید گفت که : آقا من چون از شما شنیده بودم که فرزندتان را با طهارت شیر بدهید، و شیر پاک بخورند؛ با وضو شیر بدهید؛ آقا جان من حرف شما را شنیدم؛ و این فرزندم را بی وضو شیر ندادم و نصفه شب با وضع متعارف ما به گریه می آمد، اول می رفتم حیاط و همان حوض گلی، که داشتیم و می دانید، وضو می گرفتم و می آمدم این فرزند شهیدم را شیر می دادم، بعله، رضوان الله علیک مادر عزیز، مادر تو و پدر و مادر تو. ضرر نکردی مادر که. الان پرده برداشته بشود، آخه ما از ای طرف آه و ناله ی اینسویی می کنیم، آن سو اگر پرده برداشته بشود چطور؟ ____________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520
🍀🌹 🍀🌹 👈 فرزند عزیز، آحاد اجتماع حرف نشنیدید. انسان کامل میوه ی شجره ی وجود است. و نظام هستی، انسان کامل می خواهد. « إنّ إلی ربّک المنتهی » حالا این حرف به کار عامّه نمی آید. خواص، زبان فهم ها می دانند ربّ هر کس آن وجود صمدی پروراننده ی او از آن کانال هستی اوست که اگر مثلاً هزار نفر در یک مسجدی نشسته اند و دارند دعایی می خوانند و دارند ذکری می گویند، و دارند تقرب می جویند، به اسم یاربّ یاربّ دارند خدایشان را، ربّشان را صدا می زنند، هرکسی از کانال وجودی خودش، ربّ، ربّی، ربّ خودش را می خواهد. مثلاً این چند هزار نفر مردم به رکوع رفته اند: « سبحان ربّي العظیم »، « سبحان ربي الأعلی» همه ربّ خودشان را می خواهند؛ ربّ هرکس آن حصّه ی وجودی صمدی است که پروراننده ی اوست؛ ربّ اوست؛ او را می پروراند؛ و آن ربّی که پروراننده ی انسان کامل است درست است که ربّ مطلق یک حقیقت است که قوّه ی مطلقه است؛ « قل هو الله أحد » ، و آن « هو » « صمد» است؛ و آن « هو » ، « لم یلد و لم یولد » است؛ و آن « هو »، « و لم یکن له کفواً أحد » است اما کانال ها متفاوت است؛ کانالها؛ کانال انسان کامل کانالی است؛ ربّ او، ربّی است، « إنّ إلی ربّک المنتهی »؛ منتهای همه، نهایت سیر همه؛ نهایت سیر انسانها، « إنّ إلی ربّک المنتهی»؛ ربّ همه دارند می کوشند به ربّ مطلق انسان کامل برسند؛ ربّ مطلق یکی است؛ اما ربّ های من و شما، از کانال وجودی خودمان داریم ربّ خودمان را می خوانیم؛ همه دارند به ربّ مطلق می روند؛ قبله ی همه مان ربّ مطلق است؛ قبله ی کمال همه مان. به عبارتی دیگر، ما در این کتابهایمان آورده ایم؛ مثلاً از عناصر سؤال کنید کجا می روید؟ اینها دارند به کمالشان، به سوی معدن می روند؛ معادن دارند به سوی نبات می روند؛ نبات قبله ی آنهاست؛ و نبات دارند حیوان می شوند؛ و حیوان قبله ی نبات است؛ حیوان دارد انسان می شود؛ انسان قبله ی حیوان است. و انسانها دارند به سوی انسان کامل می روند که قبله ی همه است: « إنّ إلی ربّک المنتهی » ای عزیز من در حرفها، در قلمت، در گفتارت، در اندیشه هایت تثبّت داشته باش؛ عاقل آنست که اندیشه کند پایان را. عاقل آنست که اول اندیشه وانگهی گفتار. ____________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🆔 کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 (راهی بسوی تکامل) ایتا https://eitaa.com/akbarrahimi520