صاحب الزمان!
تَخَیُّلِ تو کجا و تَعَیُّنِ طاووس!؟
نمی ز بحر تو بِهْ از هر آنچه اقیانوس
تو چلچراغ به بزم چهلّه ها هستی
تَصَوُّرِ تو مرا هست جنّت محسوس
نظر به كُنهِ تو همچون نگاهِ به خورشيد
به پای عشق تو جانهای عالَمی محبوس
بهشتْ رفتنِ عشّاقِ تو به روز جزا...
بُوَد شبیهْ به رَه رفتنِ زَفافِ عروس
شبیهِ سجدهی واجب بُوَد به تو کُرنِش
به محض ِ فکرْ به تو میشود دلم پابوس
کجا بساط اقامت به غیب، گُستَردی؟
نبود خانهی ما را لیاقتت، افسوس...
فقط نه این که به گلدسته ها اذان، مُضطَر
بیا که زار زند از غیاب تو ناقوس
بیا که خلق، شدند از حیات خود، مأیوس
بیا که برزخ مَردُم، بدون تو کابوس
بدونِ تو چه صفایی!؟ چه لذّت و حالى!؟
بدون تو لحظاتِ زمين، همه، منحوس
علائم ِ فَرَجَت در نظر، جوانه زده
شروعْ گشته به وَصلت شمارش معکوس
دعای عهدِ تو هر صبحْ بر لبِ همه است
ز فجرِ دوّم ِ خورشید تا نوای خروس
نظر به روت نکردم، خُمارِ فكرِ تو اَم
تَخَیُّلِ تو کجا و تَعَیُّنِ طاووس!؟
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#درد_دل
#انتظار
#محمد_على_نوری
شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱
یا مهدی!
چه توفیقی از این برتر که باشم خاک پاهایت؟!
سعادت زین چه بالاتر که باشم گرم نجوایت؟!
چه فردوسی از این بهتر که خدمتکار تو باشم؟!
به هنگام ظهور تو به مُلکِ صبح فردایت
چه شوری ناب تر از این که افتم در قفای تو!؟
چه حالی خوبتر از این که باشم غرق دریایت؟!
چه حُزنی بیشتر از این که هجران تو را دارم
چه داغی سختتر از این که گُم گشتم به صحرایت!؟
چه زیباتر از این که صبح و شب، باشم به دنبالت
کنم سر لحظه های خویش را با فکر رؤیایت!؟
چه آرامش از این خوشتر که باشم در پناه تو!؟
چه آسایش از این خوشتر که باشم مات و شیدایت؟!
چه عنوانی از این، اعلا که باشم خادم کویت!؟
چه جاهی نیکتر از این که باشم عبد رسوایت؟!
چه حیرانی از این پر سودتر که در جهان، هرگز...
نیابم مثل و مانند و عدیل و شبه و همتایت!؟
اباصالح! اباصالح! اباصالح! اباصالح!
چه توفیقی از این برتر که باشم خاک پاهایت!؟
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#انتظار
#درد_دل
#محمد_على_نوری
یک شنبه ۵ تیر ۱۴۰۱
حضرت مهدی!
از روح ِ تو به نور، نَسَب آفریده شد
از خاکِ زير پات ذَهَب آفریده شد
نذرِ ظهورِ طلعت تو صُبح ساختند
همرنگِ گیسُوانِ تو شب آفریده شد
وقتی تو خَلق گشتی و مصداقِ حَي شدى
بهر حياتِ دهر، سبب آفریده شد
با خلقتِ نِیای تو یا صاحب الزّمان!
در صدر خلق، قدر و حَسَب آفریده شد
صُبح قَریب! ماءِ مَعین! یَابْنَ فاطمه!
در چهره، خرجِ مدح تو لب آفریده شد
محض محبّتِ تو و بُغض ِ عدوى تو
حُب آفريده گشت و غضب آفریده شد
خون را سرشتهاند بجوشد به پای تو
وقفِ ولایتِ تو عصب آفریده شد
بر شاخِ تاک و نخل برای ثنای تو
انگورِ وصف و مدحِ رُطَب آفریده شد
تا چشممان به چشم تو نورآفرین شود...
جرئت به ما برای طلب آفریده شد
تا تابِ هُرم داشته باشد برای تو
روی زمین، نژادِ عرب آفریده شد
خونگرم تر به نوکری اَت فارس ساختند
در ذاتمان برای تو تَب آفریده شد
آدم که سیب خورد، اسائه ادب نمود
دنیا برای عرض ادب آفریده شد
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#انتظار
#درد_دل
#محمد_على_نوری
دوشنبه ۶ تیر ۱۴۰۱
مولايَ الْمَهدي!
آرزو دارم بیفتم خاک، در مَرْآی تو
مثل کفتر، نوک زنم هر دم، کنار پای تو
مرغِ یاحقّ تو باشم مرغِ یامهدی شوم
بر لبم باشد ستايش بر تو و آباى تو
بعدْ از ظهرِ نُهِ ذیحجّه مثل شاپرک...
در میان حاجیان باشم پیِ سيماى تو
آرزو دارم دمادم زنده باشم با دمت
مثل ماهی ها بمانم در دلِ دریای تو
آرزو دارم هدفگیری کنم امروز، من
چون عقابی پر زنم در عرصهی فرداى تو
آرزو دارم سگی باشم نگهبانِ درت
روزگارم بگْذرد در خدمتِ دنیای تو
آرزو دارم که در میدان جنگِ عزم ها
شیر باشم در صفِ پیکار با اعدای تو
آرزو دارم که حمّال تو باشم در ظهور...
اُشْتُرى باشم به بار و بُنْیهی والای تو
صبحها مثل خروس و شب، شبیهِ جغدها
روضهخوان باشم برای ماتم ِ عُظمای تو
ای سلیمانِ جهان! مور تو آخر میشوم؟
محو میگردم به قدّ و قامت رعنای تو؟
در مِنای عشق باشم ذبحِ قربانگاه تو
مثل زنبورى مَکم از نرگس ِ شهلای تو
چشمگیر از تو طرفداری کنم یابن الحسن!
مثل طاووسی دِرَخشم در ره زیبای تو
خوب فهمیدم من از " وَ كَلبُهُم... " اين نکته را:
رَشکِ انسانهاست توفیقات حیوانهای تو
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#درد_دل #انتظار
#عرفه
#فرج_خواهى
چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱
صلّی اللّه علیك یا محمّد بن علیّ الباقر
هم کربلا را دیده ای هم شام را تو
مُردی به شام و پیر گشتی کربلا تو
دیدی چو هجدهْ رأس را بر نیزه ها تو...
از کودکیّ اَت گشته ای نوح بلا تو
شد حُزنِ تو از ابتدای راه، سرمد
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
بودی به بالینِ پدر، در کربلا زار
از دردِ او اُفتاده بودت دردِ بسیار
از داغِ بابایت شدی خیلی دلْاَفگار
قامت کشیدی با دلی خونین و غمبار
اندازهی حُزن تو بیقدر است و بیحد
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
دیدی فَرَس آمد ولی زخمی شده یال
همراه عمّه، پس دویدی سمت گودال
دیدی شده ارباب عالَم، بی پر و بال
دیدی که قاتل بُرد سر را رفتی از حال
بیدار گشتی یک حرامی، عمّه را زد
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
بابا بزرگِ توست بابای رقیّه
هم نالهی تو بوده آوای رقیّه
شد پا به پایت زخم، پاهای رقیّه
چون پای تو زد آبله پای رقیّه
در آسمان، از داغتان زد بر سر، احمد
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
هرکس وفادار است، از این غم، حزین است
هر دم، برایش با غم ِ مهدی عجین است
بهر دعای بر فرج، چلّه نشین است
خونِ حسین بن علی، روی زمین است
بهر تلافی حضرت مهدی میآید
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
روز دعا، روز نُهِ ذِی الْحُجّه در پیش
روزی که باشد حال نجوا با خدا بیش
مُسلِم رود بر بام و دلها بهر او ریش
بهر حسین او گرید و نه از غم خویش
مبدأ بُوَد امروز و عاشوراست مقصد
جانم فدایت باقرِ آل محمّد
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#شهادت_امام_باقر_عليه_السلام
#عرفه
#انتظار
پنجشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۱
اَللهُمّ عجّل فَرَجَ مَولانَا الْمَهدي عليهالسّلام
ای خدا! سفره ی اُمّید و دعا گُستَردم
ای خدا! خوانِ مناجات و بُکا گُستَردم
من، بساط غم و اندوه و نوا گُستَردم
پردهی سترِ ادب، روی خطا گُستَردم
ای خدا! باش به امر فَرَجِ یار، عَجیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
هست عالَم به تمنّا که رسد خَتم ِ حُجَج
پُر شده دهر ز اَمواج غم و كُفر و عِوَج
به سُتوه آمده عالَم ز درازای حَرَج
با دعای به فَرَج، باز شود قفل فَرَج
هست غیبت به گرفتاریِ این دهر، دلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
باز، گُسترده شده پنجرههای عرفه
هر که رو کرده به نجوای هوای عرفه
با حسینِ بن علی، خوانده دعای عرفه
جلوه در کرب و بلا کرده خدای عرفه!
بسته دل بر حَرَم ِ خون خدا، بندِ دخیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
مردم از فتنهی دوران، به عذاب افتادند
جای دریا همه در بحرِ سراب افتادند
جای هشیاری و اِدراک به خواب افتادند
زیر بارانِ غم و درد ز تاب افتادند
خلق گردیده ز هجرانِ ولیّ تو، ذلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
زیرِ خنجر زده فریاد حسینت: " عجّل... "
شده عبّاس، ز عطشانیِ اَطفال، خجل
صبحِ روز عرفه، کوفه شود راهى، دل
شد دعای به فَرَج از دم ِ روضه، حاصل
شد دعای به فَرَج، ذکرِ لب خُشک و عَتیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
مُسلم، افتاد زمین، روضه شد آغاز اینجا
عُمرهی مُفرَده شد حجّ حسین و سقّا
راه، افتاد حسین و حَرَمش در صحرا
با سفیرش که چنین شد چه شود با مولا!؟
به قتیلِ رهِ عشقِ به حسين، اِبنِ عقیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#عرفه
#فرج_خواهى
#انتظار
#محمد_علی_نوری
شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱
يا صاحب الزّمان!
تنفّس می کند فکرم هوای با تو بودن را
تقاضا می کند دردم دوای با تو بودن را
تمنّا می کند چشمم لقای با تو بودن را
ترنّم می کند جانم نوای با تو بودن را
چو در بحرِ تو اَم دریای طوفانیّ و مَوّاجم
به اقیانوس آغوش تو مادرزادْ محتاجم
بزن لبخند یا مهدی! به شوق خنده ات هستم
" و ذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لَك " ندیده، دل به تو بستم
به رضوان تو اَم تشنه اگر در بحر تو جَستم
به دریای تمنّاى تو ماهیوار، پیوستم
قدم بُگذاشتی بر خاطرم این گام شد تاجم
به اقیانوس آغوش تو مادرزادْ محتاجم
منم جانی که جانانی به جز جانت نمی خواهم
منم طفلی که کهفی غیر دامانت نمی خواهم
منم دردی که چیزی غیر درمانت نمی خواهم
فقیریّ اَم كه نانی، از به جز خوانت نمی خواهم
بده رخصت ببین پای تو چندین مَرده حلّاجم
به اقیانوس آغوش تو مادرزادْ محتاجم
به وَصفُ الْعیش، كُلُّ الْعیش دارم با ثنای تو
بَسَم باشد همین که یک گدا باشم برای تو
بَسَم باشد همین که تشنه هستم بر لقای تو
تنفّس می کنم هر لحظه من، اندر هوای تو
دخیلم بر دعای بر فرج در اوج معراجم
به اقیانوس آغوش تو مادرزادْ محتاجم
اطاعت، از تو ای خَتمُ الْحُجَج! دارم فرج دارم
چون " اِکثارِ دعای بر فرج " دارم فرج دارم
طوافت می کنم پیوسته حج دارم فرج دارم
برائت از مسیر و بار کج دارم فرج دارم
دلم بُردی، غمم بُردی و کردی پاک، تاراجم
به اقیانوس آغوش تو مادرزادْ محتاجم
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#انتظار
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱
【@akharin_emam】
رب...
قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ): « ...هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا،فَأَمَّا إِذَا لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ».
شما هم باید اقامهی دعا و ضجه و بکا کنید بر فرج که اگر کنید خدا فرج را می رساند! اگر نکنید این امر به منتهای خودش خواهد رسید!
(بحارالانوار، ج4، ص118)
باید از یعقوب، مُضطرّانهتر باشیم ما
او پسر، گم کرد و در هجرِ پدر باشیم ما
قوم موسی، مدّتی کوتاه، شب را برنتافت
قرن ها باشد که در هجرِ سحر باشیم ما
قوم یونس، نصفِ روزی با دعا آرام شد
مانده در گِل، از دعای بی اثر باشیم ما
مردم کوفه، شبیه ما فرج را خواستند!
بی صداقت، در هوای منتظَر باشیم ما
اول از هر چیز باید توبه ای جانانه کرد!
از نفاق و کِذب ها تا بر حذر باشیم ما
" ...هَكَذَا أَنْتُمْ... " همه هستیم مأمورِ دعا
باید از نای دلِ خود، پُر شرر باشیم ما
قوم موسی، که علیّ ِ اکبر و اصغر نداشت!
در دعای بر فرج، با بال و پر باشیم ما
حنجر ششماهه و آن پیکر شهزاده را...
در دعای بر فرج، مَدّ ِ نظر باشیم ما
در دعای بر فرج، در استغاثه بر ظهور...
باید از یعقوب، مُضطرّانهتر باشیم ما
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#انتظار
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
پنجشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۱
【@akharin_emam】
مولای یا مهدی!
دلم به شوق تو دیده به راه مانده هنوز
اگر چه در عملِ من، گناه مانده هنوز
اگر چه پر شده چشمان من ز اغیارت...
سرشکِ عشق به تو در نگاه مانده هنوز
ولی ببخش نشد کور، چشمم از گریه
نشد کظیم دو دیده، سیاه مانده هنوز
مرا ببخش که عمرم گذشت در روضه
ولی به زندگی ام اشتباه مانده هنوز
دلیلِ غیبت تو غفلت مسلمان هاست
دلِ تو منتظر یک سپاه مانده هنوز
هزار و یک صد و هشتاد سالْ شب، بس نیست؟
و خاک، تشنهی شُربِ پگاه مانده هنوز
بیا که سیطره انداخته ستم، همه جا
بیا که طفل بشر، بی پناه مانده هنوز
سلام! صبح قریبِ جهان! صَباحَ الْخَیر
دلم به شوق تو دیده به راه مانده هنوز
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#انتظار
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱
【@akharin_emam】
خورشید خواهد آمد
پایان ظلمات و ناامیدی چیست؟
انسانها گاهی که امواج متراکم ظلمت و ظلم را مشاهده میکنند، مأیوس میشوند. یاد امام زمان (عج الله فرجه الشریف) نشاندهنده این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد؛ بله، ظلمات هست، ظالمان و تاریکیآفرینان هستند در دنیا، و قرنهای متمادی بودهاند امّا پایان این شب سیاه و ظلمانی، قطعاً طلوع خورشید است؛ این آن چیزی است که اعتقاد به امام زمان به ما میآموزد.
۱۳۹۶/۲/۲۰ - رهبرانقلاب
#انتظار
#امید
#رهبر_انقلاب
【@akharin_emam】
(صفحه دوم) اللّٰهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحىٰ مِنْ دِينِكَ، وَأَحْىِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ كِتَابِكَ، وَأَظْهِرْ بِهِ مَا غُيِّرَ مِنْ حُكْمِكَ، حَتَّىٰ يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَعَلَىٰ يَدَيْهِ غَضّاً جَدِيداً خَالِصاً مُخْلَصاً، لَاشَكَّ فِيهِ، وَلَا شُبْهَةَ مَعَهُ، وَلَا بَاطِلَ عِنْدَهُ، وَلَا بِدْعَةَ لَدَيْهِ . اللّٰهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ كُلَّ ظُلْمَةٍ، وَهُدَّ بِرُكْنِهِ كُلَّ بِدْعَةٍ، وَاهْدِمْ بِعِزِّهِ كُلَّ ضَلالَةٍ، وَاقْصِمْ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ، وَأَخْمِدْ بِسَيْفِهِ كُلَّ نارٍ، وَأَهْلِكْ بِعَدْلِهِ جَوْرَ كُلِّ جَائِرٍ، وَأَجْرِ حُكْمَهُ عَلَىٰ كُلِّ حُكْمٍ، وَأَذِلَّ بِسُلْطانِهِ كُلَّ سُلْطَانٍ؛ اللّٰهُمَّ أَذِلَّ كُلَّ مَنْ نَاوَاهُ، وَأَهْلِكْ كُلَّ مَنْ عَادَاهُ، وَامْكُرْ بِمَنْ كَادَهُ، وَاسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ، وَاسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ، وَسَعَىٰ فِى إِطْفَاءِ نُورِهِ، وَأَرَادَ إِخْمَادَ ذِكْرِهِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ، وَعَلِيٍّ الْمُرْتَضىٰ، وَفاطِمَةَ الزَّهْراءِ، وَالْحَسَنِ الرِّضا، وَالْحُسَيْنِ الْمُصَفَّىٰ، وَجَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ مَصَابِيحِ الدُّجَىٰ، وَأَعْلامِ الْهُدَىٰ، وَمَنَارِ التُّقَىٰ، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ، وَالْحَبْلِ الْمَتِينِ، والصِّراطِ الْمُسْتَقِيمِ، وَصَلِّ عَلَىٰ وَ لِيِّكَ وَوُلَاةِ عَهْدِكَ، وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَمُدَّ فِى أَعْمارِهِمْ، وَزِدْ فِى آجالِهِمْ، وَبَلِّغْهُمْ أَقْصَىٰ آمالِهِمْ دِيناً وَدُنْيا وَآخِرَةً، إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِْيرٌ.
#جمکران
#امام_زمان
#انتظار
#جمعه
#صلوات_ضراب_اصفهانی
【@akharin_emam】
یا صاحب الزمان
هر دعای بر فرج، یک اشتیاقی تازه است
هر زمان سوزم ز هجرت، احتراقی تازه است
با دعای بر تو می گردم به اصلم مُنطبق
هر یک " اَللّهُمّ عَجّل... "، انطباقی تازه است
گر چه پابندِ تو اَم با ریسمانی از ازل...
هر دعای عهد، من را یک وِثاقی تازه است
گر چه عُمری بر سرِ خوانِ دعایت بوده اَم
هر یک " اَللّهُمّ اَصلِح... "، اِرتزاقی تازه است
گر چه عُمری خو گرفتم با شُکوهِ نام تو
هر دمی آرم به لب، با طُمطُراقی تازه است
فرق دارد هجرِ تو امروزِ من، از روز قبل
این جدایی ظاهراً، هر دَم، فراقی تازه است
گر چه هستی قرنها در پردهی غیبت ولی...
غیبتت هر روز، من را در مُحاقی تازه است
دل، شکسته تر که گردد پخته تر گردد دعا
فرق دارد قلبِ امروزم، اُجاقی تازه است
از ازل هستی رفیق من! ولی انگار که...
هر دمی خوانم تو را یک اتّفاقی تازه است
اَلْعَجَل، ای تازگی! اَلسّاعَه، ای سرزندگی!
هر دعای بر فرج، یک اشتیاقی تازه است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#درد_دل
#انتظار
#محمد_على_نوری
سه شنبه ۲ خرداد ۱۴۰۲
【@akharin_emam】