34.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پیش به سمت آرماگــدون
👤 #ایمان_اکبرآبادی مدرس و پژوهشگر مطالعات غرب و مهدویت و رسانه
▫️تحلیل مسائل سیاسی روز جهان و منطقه
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_پنـجـاه
✍عثمان کلافه در اتاق راه میرفت.
رو به صوفی کرد ارنست تماس نگرفت
صوفی سری به نشانه ی منفی تکان داد
هر جور پازلها را کنار یکدیگر میگذاشتم، به هیچ نتیجه ایی نمیرسیدم.. حسام. صوفی. عثمان. یان. و اسمی جدید به نام ارنست..
اما حالا خوب میدانستم که تنهایِ تنها هستم. در مقابلِ گله ایی از دشمن. راستی کجایِ این زمین امن بود؟
عثمان سری تکان داد ارنست خیلی عصبانیه.. به قولِ خودش اومده ایران که کارو یه سره کنه.. صوفی تمامِ این افتضاحات تقصیر توئه.. پس خودتم درستش کن. تو رو نمیدونم اما من دوست ندارم بالا دستیا به چشم یه احمقِ بی دست و پا نگام کنن.. چون نبودم و نیستم.. میفهمی که چی میگم؟ این ماجرا خیلی واسه سازمان حیاتیه
صوفی مانندِ گرگی وحشی به حسام حمله ور شدمثه سگ داری دروغ میگی..مطمئنم همه چیزو میدونی.. هم جایِ دانیالو.. هم اسم اون رابطو..
عثمان با آرامشی نفرت انگیز صوفی را از حسامِ نیمه جان جدا کرد
هی.. هی.. آروم باش دختر.. انگار یادت رفته، ارزشِ این جوونور بیشتر از دانیال نباشه، کمتر نیست
ناگهان گوشی عثمان زنگ خورد و او با چند جمله ی تلگرافی مکالمه را قطع کرد. سری تکان داد ارنست رسید ایران.. میدونی که دلِ خوشی از تو نداره.. پس حواستو جمع کن.
هر دو از اتاق خارج شدند.
و باز من ماندم و حسام.. دیگر حتی دوست نداشتم صدایِ قرآنش را بشنوم. اما درد مهلت نمیداد..
با چشمانی نیمه باز، حسام را ورانداز کردم. صدایم حجم نداشت نمیخوای زبون باز کنی؟ توام یه عوضی هستی لنگه ی اونا، درسته؟ یان این وسط چیکارست؟ رفیق تو یا عثمان؟ اونم الاناست که پیداش بشه، نه؟
رمقی در تارهایِ صوتی اش نبود یان مُرده.. همینا کشتنش.. اگرم میبینی من الان زندم، چون اطلاعات میخوان.. اینا اهل ریسک نیستن.. تا دانیال پیداش نشه، منوشما نفس میکشیم
باورم نمیشد یان، دیوانه ترین روانشناس دنیا مرده بود؟
زبانم بند آمده بود چ.. چرا کشتنش؟
ناگهان صوفی با فریاد و به شدت در اتاق را باز کرد. اسلحه ایی رویِ سرم قرار داد و عصبی و مسلسل وار از حسام میخواست تا بگوید دانیال در کجا پنهان شده .
مرگ را در چند قدمی ام میدیدم. از شدتِ ترس، دردی حس نمیکردم. وحشت تکه تکه یخ میشد در مسیرِ رگهایم و فریادهایِ گوش خراشِ صوفی که ناخن میکشید بر تخته سیاهِ احساسِ امنیتم.
به نفس نفس افتاده بودم. لحظه ایی از حسام چشم برنمیداشتم. انگار او هم ترسیده بود. فریاد میزد که نمیدان که از هیچ چیز خبر ندارد که دانیال او را هم پیچانده که اگر مرا بکشد دیگر برگه برنده ایی برایِ گیر انداختنِ دانیال ندارد فریادهایش بلند بود و مردانه، عمیق و گوش خراش
عثمان در تمامِ این دقایق، گوشه ایی ایستاده بود و با آرامشی غیرِ عادی ما را تماشا میکرد.
صوفی اسلحه اش را مسلح کرد میکشمش اگه دهنتو باز نکنی میکشمش
وحسام که انگار حالا اشک میریخت،اما با صلابت فریاد میزد که چیزی نمیدانم
صوفی انقدر ترسناک شده بود که امیدی برایِ رهایی نداشتم.
شروع به شمردن کرد حسام تا شماره ی پنج وقت داشت، جانم را نجات دهد ولی لجبازانه حرفی نمیزد.
یک.. دو.. سه.. چهار.. چشمانم را با تمامِ قدرت بستم انقدر پلکهایم را روی هم فشار دادم که حسِ فلجی به صورتم تزریق شد
پنج صدای شلیکی خفه و فریاد بلندِ حسام..
⏪ #ادامہ_دارد...
🍃🌺 @mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
1_14676328.mp3
1.21M
یا صاحب الزمان (عج) ...:
#دعای_عهد
#استاد_فرهمند
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) #دعای_عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman
🌹روز #دوشنبه روز #امام_حسن و #امام_حسین علیهما السّلام است، در زیارت حضرت #امام_حسن علیه السّلام میگوییم:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ،السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
🌹زیارت #امام_حسین (علیه السلام) در روز دوشنبه:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَعَلَیْکَ السَّلامُ مِنِّی مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. أَنَا یَا مَوْلایَ مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ لَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ تَعَالَى مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ هَذَا یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ وَ هُوَ یَوْمُکُمَا وَ بِاسْمِکُمَا وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفُکُمَا فَأَضِیفَانِی وَ أَحْسِنَا ضِیَافَتِی فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِیفَ بِهِ أَنْتُمَا وَ أَنَا فِیهِ مِنْ جِوَارِکُمَا فَأَجِیرَانِی فَإِنَّکُمَا مَأْمُورَانِ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَصَلَّى اللهُ عَلَیْکُمَا وَ آلِکُمَا الطَّیِّبِینَ.
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢دنیای فیسبوکی و اینستاگرامی ما
رشد نسلی بدون عزت نفس❗️
#رسانه_در_آخرالزمان
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیانات آرام بخش#رهبری در مورد آینده انقلاب .
🌐آینده جمهوری اسلامی چه خواهد شد.
@mahdisahebazman
☘مهدی شناسی ۱۸☘
❓❓هدایت باطنی حضرت مختص چه کسانی است؟
◀️ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ.ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻋﻤﻞ،ﺟﺰﺀ ﺑﻪ ﺟﺰﺀ ﻃﺒﻖ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﻧﺪ.
◀️ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﻭ ﺳﮑﻨﺎﺗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻨﺪ.
◀️ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﺤﺖ ﺗﺪﺑﯿﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؛ﺷﻌﻮﺭ ﺟﺎﻣﻌﯽ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻭ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ .ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺸﺎﻥ ﺍﻟﻬﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺑﺎﻃﻨﯽ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ.
◀️ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺭﺅﯾﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ؛ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛
◀️ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﻮﺍﻧﻊ،ﺳﺒﺐ ﺗﺎﺑﯿﺪﻥ ﻧﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
#مهدی_شناسی
#قسمت_18
🌹🍃🌹🍃
@Mahdisahebazman
❣﷽❣
* #لذت_آغوش_خدا.... * 8
💕◈•══•💖•══•◈💞
#مدیریت_رنج_ها 7
🔹 هر موقع دیدید که از یه کار خوب، خیلی خوشتون میاد، کمی دست نگه دارید!
🚸 ممکنه اون کار خوب، از روی هوای نفس باشه
و برای همین اصلاً عمل صالح حساب نشه!
😒
⛔️بسیاری از کارهایی که ما فکر میکنیم عمل صالح هستند،
اگه روی اون ها دقیق بشیم متوجه میشیم که
صرفاً برای ریا و خودنمایی و ارضای هوای نفس بوده
❌⛔️
و برای همین هم هست که معمولا در دینداری خودمون رشد چندانی نمیکنیم.
💢پس همیشه باید دنبال عمل صالحِ واقعی باشیم؛
یعنی عملی که توی اون، با برخی از دوست داشتنی هامون مخالفت کنیم...
✅ موضوع اصلی اینه که موقع انجام هر کار خوبی پا روی دل خودت میذاری یا نه؟!
✔️اصلِ عمل صالح، "اونی هست که مخالف هوای نفس ماست".
➖ببین عزیز دلم: آخرش باید هوای نفسِ نامردِ خودت رو بزنی.
تا وقتی که مبارزه با نفس نکنی،
هزاران کار خوب هم انجام بدی فایدۀ چندانی نخواهد داشت.☺️
در واقع با انجام کارای خوب، داری وقت خودت رو تلف میکنی....
🔹🔸⭕️🔻
روی تک تک این جملات فکر کن....
#ادامه_دارد...
#روز_هاي_زوج
🍃🌹🍃🌹
@mahdisahebazman
نماز باران.mp3
5.57M
#تلنگری 💌
انتظار ... #رفتن است !
انتظار ... #گذشتن است!
انتظار ... #رها_شدن است!
انتظار .... #معامله است !
تو هر چه داری میفروشی ؛
خدا هرچه دارد؛ به پایت میریزد!
بقیهالله ... تمام دارایی حیّ خداست!
منتظر، میداند #نماز_باران خواندنی نیست!
عمل کردنی است💫 ....
استاد_#شجاعی 🎤
🌹🍃🌹🍃
@Mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_پـنجـاه_و_یـک
✍سکوتی عجیب چیزی محکم به زمین کوبیده شد جراتی محضه باز کردنِ چشمانم نبود نفسِ راحت حسام، کمکم کرد تا بدانم هنوز زنده ام چشمانم را باز کردم همه جا تار بود برخوردِ مایه ایی گرم با صورتِ به زمین چسبیده ام، هشیارترم کردم کمی سرم را چرخاندم صوفی با صورتی غرق در خون و متلاشی، چند سانت آن طرف تر پخشِ زمین بود تقریبا هیچ نقشی از آن بومِ زیبا و عرب مسلک در چهره اش دیده نمیشد زبانم بند آمده بود هراسان و هیستیریک ، به عقب پریدم دیدنِ آن صحنه ی مشمئز کننده از هر چیزی وحشتناکتر بود شوک زده، برایِ جرعه ایی نفس دست و پا میزدم
صدایِ عثمانِ اسلحه به دست بلند شد مهره ی سوخته بود داشت کار دستمون میداد و با آرامش از اتاق بیرون رفت
تلاش برایِ نفس کشیدن بی فایده بود دوست داشتم جیغ بکشم اما آن هم محال بود حسام به زور خود را از زمین کند شالِ آویزان از گردنِ صوفیِ نگون بخت را رویِ صورتِ له شده اش انداخت سپس خود را به من رساند. روبه رویم نشست نفس بکش آروم آروم نفس بکش نمیتواستم چهره ی نگرانش، مضطرب تر شد ناگهان فریاد زدبهت میگم نفس بکش و ضربه ایی محکم بن دو کتفم نشاند ریه هایم هوا را به کام کشید
چشهایم به جسد صوفی و ردِ خونِ مانده روی زمین، چسبیده بود حسام رو به روی صورتم قرار گرفت دستانش را بلند کرد سارا فقط به من نگاه کن اونورو نگاه نکن سارا حالا فقط در تیررس نگاهم، جوانی بود که نمیدانستم در واقع کیست
از فرط ترس، لرزشی محسوس به بدنم هجوم آورد اگر دستِ این لاشخورها به برادرم میرسید، حتی جسدش هم سهم من نمیشد چانه ام به شدت میلرزید و زیر لب نام دانیال را زمزمه میکردم، مدام و پی در پی حسام آستین مانتوام را گرفت و مرا به جهتی، مخالفِ صوفی چرخاند آروم باش میدونم خدارو قبول نداری اما یه بار امتحانش کن خدا؟ همان خدایی که همیشه وجودش را انکار کردم؟
در آن لحظه حکمِ تک دیواری کاهگلی را داشتم که در دشتی پهناور و در مسیرِ تاخت و تازِ طوفان قرار گرفته بی هیچ ستونی بی هیچ پایه ایی و هر آن امکانِ آوار شدن دارد
نیاز نیاز به خواستن، نیاز به قدرتی برتر، قلبم را خالی کرد من پناهی فرازمینی میخواستم تا هیچ نیرویی، یارایِ مقابله با آن را نداشته باشد و حسام، مادر، دانیال حتی تمامِ آدمهایِ رویِ زمین؛ آن که باید، نبودند
برای اولین بار خدا را صدا زدم با تک تکِ مویرگهایِ وجودیم خواستم بودنش را ثابت کند من دانیال را سالم میخواستم پس اعتماد کردم، به خدایِ حسام
مهر را از جیبم بیرون آوردم و عطر خاک را به جان کشیدم حسام لبهای بی رنگ شده اش را نزدیک گوشم گرفت دانیال حالش خوبه.. خیلی خوب
خنده بر لبهایم جا خشک کرد چقدر زود خدایی را در حقم شروع کرده بود پس حسام از دانیال خبر داشت و چیزی نمیگفت سرو صدایی عجیب از بیرونِ اتاق بلند شد حسام با چهره ایی ضعف رفته اما مطمئن به دیوار تکیه داد صدایش از ته چاه به گوش میرسید شرع شد ناگهان در با لگد محکمی باز شد
و عثمان با چشمانی به خون نشسته وارد اتاق ..
⏪ #ادامہ_دارد...
🍃🌺@Mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
1_14676328.mp3
1.21M
یا صاحب الزمان (عج) ...:
#دعای_عهد
#استاد_فرهمند
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) #دعای_عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman