eitaa logo
🔴اخبار داغ و فوری در ایتا
13.1هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
11.5هزار ویدیو
48 فایل
📣 پوشش مهمترین اخبار ایران و جهان ورزشی💜 سیاسی♥️ اجتماعی🇮🇷 فرهنگی🇮🇷 اقتصادی 🇮🇷 تحلیل خبری🎯 خبرهای محرمانه داغ🎯🎯 ادمین تبلیغات: @mr_mjr313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از خبرگزاریMRC
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم .........https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
🚫داستان واقعی ❗️❗️❗️ ✍تازه کرده بودمو 👩‍🍼 به خاطر مراقبت مجبور بودم برم ی خواهرشوهرم... ولی خواهر شوهرم به جای رسیدگی به من و بچه هربار به های مختلف مثل آوردن لباسام و ...میرفت خونمون... بچه رو و ساعتها نمیکرد😱 یه روز که از خونه رفت بیرون رفتم توی بچه ولی با دیدن شوهرم و کاری که داشت میکرد بند پاره شد....🤫 🔴ادامشو بخون 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194
هدایت شده از خبرگزاریMRC
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
هدایت شده از خبرگزاریMRC
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
هدایت شده از خبرگزاریMRC
پسر دوست مامانم بود بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد کوچکترم پای عقد عشق من بشینه عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e