❌ همه مادرا بخونن 😱📛 چند وقت قبل #مهمون داشتم ، #دخترمو با #پسرِ خواهرم فرستادم برن تو #اتاق کاردستیشونو درست کنن ! #فهمیده بودما #دیر کردن اما زیاد #پیگیرشون نشدم ! چند باری ام به خواهرم گفتم برو به اونا یه سر بزن گفت #ولشون کن #گیر میدی به بچه ها ! چند وقت گذشت و اصرارای #دخترم بیشتر شده بود به رفتن خونه ی خواهرم ! تا اینکه یروز که گوشی دخترم زنگ خورد اتفاقی شنیدم که به #پسر #خالش میگه ....😱😔 مامانا حتما بخونن⭕️👇 https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636

🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش... کم سن بودم که عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم با اجازه دادگاه منو به #عقد پسرخاله‌م درآورد. من واقعا #عاشقش بودم، قرار شد تو یه اتاق تو حیاط خاله‌م زندگی کنیم! تمام اتفاقات درست از شب عروسی شروع شد یک ساعت بعد از رفتن مهمان ها شوهرم از پیش من رفت تو #اتاق خاله! 😰 تا صبح منتظرش موندم امابرنگشت😔، وقتی هم از خاله علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇 https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf

🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش... کم سن بودم که عاشق پسرخاله م شدم و عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم با اجازه دادگاه منو به #عقدش درآورد. نابودی عشق بین ما از شب عروسی شروع شد. یک ساعت بعد از رفتن مهمونها شوهرم از پیش من رفت تو #اتاق خاله! تا صبح منتظرش موندم اما برنگشت، وقتی هم از خاله علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇 https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf

🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش... کم سن و سال بودم که عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم بدون اطلاع ازش با اجازه دادگاه منو به عقد پسرخاله م درآورد. من واقعا #عاشقش بودم، قرار شد تو یه اتاق تو حیاط خاله م زندگی کنیم! تمام اتفاقات درست از شب عروسی شروع شد یک ساعت بعد از رفتن مهمان ها شوهرم از پیش من رفت تو #اتاق خاله! 😰 تا صبح منتظرش موندم اما برنگشت😔، وقتی هم از خاله علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇 https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf

🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش... کم سن و سال بودم که عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم بدون اطلاع ازش با اجازه دادگاه منو به عقد پسرخاله م درآورد. من واقعا #عاشقش بودم، قرار شد تو یه اتاق تو حیاط خاله م زندگی کنیم! تمام اتفاقات درست از شب عروسی شروع شد یک ساعت بعد از رفتن مهمان ها شوهرم از پیش من رفت تو #اتاق خاله! 😰 تا صبح منتظرش موندم اما برنگشت😔، وقتی هم از خاله علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1783824717C85cf54a460

🚫عروس خاله م شدم در حالیکه خودش... کم سن و سال بودم که عموی بزرگم بخاطر بیماری پدرم بدون اطلاع ازش با اجازه دادگاه منو به عقد پسرخاله م درآورد. من واقعا #عاشقش بودم، قرار شد تو یه اتاق تو حیاط خاله م زندگی کنیم! تمام اتفاقات درست از شب عروسی شروع شد یک ساعت بعد از رفتن مهمان ها شوهرم از پیش من رفت تو #اتاق خاله! 😰 تا صبح منتظرش موندم اما برنگشت😔، وقتی هم از خاله #علتش رو پرسیدم بهم گفت ما نمیدونستیم تو... 😰👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1783824717C85cf54a460

🚫داستان واقعی ❗️❗️❗️ ✍تازه#زایمان کرده بودمو 👩‍🍼 به خاطر مراقبت مجبور بودم برم #خونه ی خواهرشوهرم... ولی خواهر شوهرم به جای رسیدگی به من و بچه هربار به #بهانه های مختلف مثل آوردن لباسام و ...میرفت خونمون... بچه رو #میخوابوند و ساعتها #گریه نمیکرد😱 یه روز که از خونه رفت بیرون رفتم توی #اتاق بچه ولی با دیدن #خواهر شوهرم و کاری که داشت میکرد بند #دلم پاره شد....🤫 🔴ادامشو بخون 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194