eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
127 ویدیو
5 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۱۰ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ (۴_مومنون) حق تعالی در باب زکات به فعل اشاره کرده و به عمل اشاره ننموده است. اگر عمل می فرمود یعنی واجد زکات می توانست زکات خود را به کسی ببخشد تا آن را به دست نیازمندش برساند ولی وقتی به فعل زکات امر می کند یعنی صاحب نعمت باید خودش نیازمند و اهل زکات را شناسایی و خودش زکات خود را بر دوش کشیده و بر منزل او با تواضع تمام برساند... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۱ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا (۴۰_غافر) برای مثال، فعل رنجاندن مادر شامل حداقل دو عمل است؛ فرزند حرف تندی بزند که به عمل دوم منجر شود و دل مادر بشکند. ولی حق تعالی برای سیئه عمل را به کار برده است. یعنی همین که فرزندی بر والدین خود اف بگوید عمل سیئه از او صادر شده است و نیازی به عملیات دوم که دل شکستن مادر برای تحقق فعل عاق والدین است و برای مجازات آن فرزند نیست. اتاق عمل از آن جهت گویند که در آن عمل جراحی صورت می گیرد و پزشکی نمی تواند تضمین دهد جراحی او به عافیت ختم شود برای همین اتاق عمل می گویند، اتاق فعل نمی گویند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۲ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (۲_تکاثر) برخی کافران و مشرکان قبرهای مشرکان و کافران را طوری می ساختند که زیبا بود و نوعی نورانی بودن به میت مدفون در چشم دیگران تماشای آن قبر می داد که بر سر قبر او برای کسب نور حاضر شوند در حالی که در درون خاک کافری صاحب ظلمت و مشرک خاک شده بود. برخی که زیارت قبور مطهر را مورد ایراد قرار می دهند باید بدانند آدمی با حضور در مزار آنها نوری از آنان کسب می کند هر چند این کسب نور بدون عمل به راه آن پاکان اگر در درون عاید نشود سودی برای زائر ندارد ولی دلیلی برای نفی و رد و عدم وجود نور در چنین قبوری نیست. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۳ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ (۶۹_قصص) یعنی حق تعالی به أکنّه و اهل شمال بودن خلق که به پیمان الست شان بر می گردد آگاه است و به آنچه علنی و آشکار می کنند واقف است که اهل یمین یا یسار هستند. برای مثال، ابوسفیان هر چند اظهار اسلام کرد و نرم شد و اسلام خود علنی ساخت ولی حق تعالی به پیمان الست او آگاه است که وارد آتش الهی نشده بود و از خاک دست چپ جبرئیل خلق شده بود و أکنّه در قلب او وجود داشت. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۴ وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا (۲۴_روم) کسی که شهرت دارد سفیدی اش تکریم مردم است. ممکن است از یک هنرپیشه، راننده تاکسی کرایه به علت علاقه اش به او نگیرد ولی این تمام ماجرا نیست چرا که اگر آن هنرپیشه سیگاری در خیابان در دست بگیرد یا با زنی حرف بزند به سرعت ممکن است تصویرش ضبط و در فضای مجازی آبروی او برده شود که اگر مشهور نبود کسی تمایلی به دانستن از او نداشت تا بازار آبروریزی او گرم شود. قدرت یک زَرق است که برق آن همه را به حسرت داشتن آن می کشاند ولی بین سفیدی و سیاهی است. برای مثال یک پادشاه سفیدی اش آن است بر تخت قدرت نشسته و هر چه امر کند به راحتی در اختیار او قرار می دهند ولی او را سیاهی است که اگر از سوی کشوری مورد حمله قرار گیرد یا کودتایی داخل حکومت اگر شکل گیرد همه به دنبال کشتن او فقط هستند. پس هر نعمتی را زَرقی است که دیگران فقط برق آن را می بینند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۵ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا (۱۰۲_طه) متضاد مُسلم، مجرم است. یعنی کسی که تسلیم پیمان الست خود نشده است مجرم و فراری است. طبق قرآن مجرمان طیف وسیعی دارند که حتی اعراف از مجرمان هستند که سرانجام از رحمت الهی بهشتی می شوند. اطلاق زُرْقًا به مجرم آن است که بسته به نوع گناهان مجرمین در دنیا آنان نه سفید روی در آخرت هستند و نه أسْوَد بلکه در بین سفید و سیاه هستند. می دانیم بیشترین طیف رنگی در بین رنگ سیاه و سفید است. برای همین در مواردی که ذکر شد حق تعالی از زَرق استفاده نموده است. اگر زُرْقًا را فقط به شکل کبود بگیریم باید برای مجرم هم در قرآن یک گناه یا عصیان فرض کنیم در حالی که مجرم در قرآن طیف وسیعی از گنهکاران با گناهان مختلف را شامل می شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۶ يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (۱۸۷_اعراف) طبق قرآن کائنات دارای قدرت شعور هستند. حق تعالی کائنات را از ساعت قیامت دور ساخته است که اگر ساعت آن را بدانند از ترس عذاب الهی در روز قیامت هر آن چه در آسمان ها و زمین است می سوزد و نابود می شود و مراد از "لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا" این امر است. از سوی دیگر رحمت الهی در روز قیامت چنان بر کائنات وسیع است که نود و نه رحمت خدا از صد رحمت او در روز قیامت تجلی خواهد یافت. که اگر آن رحمت را بر کائنات بدهد آنان‌ تاب و تحمل آن رحمت را ندارند و همه می سوزند (در تدبر مشکات مدد الهی به تفصیل عرض شد) چنانچه یوسف نبی برادران اش را بخشید در حالی آنان گفتند ما را تنبیه کن و بر ما تجلی کن، ولی یوسف نبی بر برادران اش تجلی نکرد و رحمت اش را بر آنان مستقیم نشان داد. پس روز قیامت روز سوختن انس و جن از بخشش رحمت الهی است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۷ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ (۳۵_نور) در این آیه اشاره به مشکات و مصباح و زجاج در اصل آن موانع تجلی نور حق تعالی بر کاینات است که سوزاننده و ویرانگر بوده و کائنات را تاب آن نیست و قیامت روزی است که در آن حق تعالی بر تمام هستی مخلوق خود، نور خویش را متجلی خواهد کرد و مراد از "لَا يُجَلِّيهَا" یعنی این تجلی تداوم خواهد داشت، و در آن روز حق تعالی مالکیت خود بر کائنات اش را متجلی خواهد ساخت لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ  لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ(۱۶_غافر) و ظهور قوه قهریه خداوند همان از تجلی مالکیت او بر کائنات اوست 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۸ . وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا  وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ (۳_حشر) حق تعالی برای مشرکان مکه جلاء وطن و دور شدن از وطن شان را نوشت تا مکه را ترک کردند و اموال شان بین مسلمانان فَیء شد که می فرماید: اگر بر آنان جلاء وطن از رحمت ام نمی نوشتم و در مکه می ماندند به شدت در دنیا و آخرت عذاب می شدند. یعنی در کنار اموال و دارایی شان در مکه خودشان را هم می کشتم. یعنی آنان را از اموال شان دور کردم که خودشان زنده بمانند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۱۹ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (۱۳_حجرات) اکرم ترین شما نزد من کسی است که از من بیشتر تقوی کند و شرط تکریم کریم کامل بجای آورد و در زندگی دنیا خود را میهمان بداند و در برابر نعمات من که رایگان بر او بخشیده‌ام ناشکری نکند و خانه میزبان آسیب نزند و بر او بی حرمتی نکند. اگر میهمان شرط تکریم کریم اداء نکند خود را مستوجب وَهن و توهین می سازد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۲۰ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ (۴۰_نمل) خداوند می فرماید: ای انسان شرط تکریم کریم که امر من به تو در دنیا بود برای خودت بود و من غنی از شرط تکریم خلق در کریم بودن خود هستم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۸۲۱ يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ (۶_ انفطار) حق تعالی در این آیه صفت رحمان و رحیم خویش را ذکر نکرده است، و صفت کریم خود را ذکر می نماید. غَرَر به معنای خودفریبی است. کسی که در تخیّل بوده و خودش، خود را گول می زند به او مغرور گویند. حق تعالی انسان را مؤاخذه می کند که ای انسان، چه کسی به تو یاد داده است تقوی من پیشه نکنی و شرط تکریم کریم بجای نیاوری و از من انتظار تکریم خود داشته باشی؟! 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی