#یک_شعر_یک_معرفت
در چاه بلاء رفتن با إذن تو درمان است
أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ (۱۵_ یوسف)
در اوج سماء رفتن بی إذن تو عصیان است
فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً (۳۸_ طه)
ما را چه شود رمزی با نور خود آموزی
يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ (۳۵_ نور)
تا یاد دهی ما را هر چیز به فرمان است
وَ لِلَّـهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (۷_ فتح)
✍ حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
ابری که ز آسمان می بارد
از دوری اوست اینچنین می زارَد
إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (۱۵۶_ بقره)
از دوری او چگونه دل خون نشود
این اشک تَر است که وصل او می آرَد
خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا (۵۸_ مریم)
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
در کارگه خلقت امری به خطا نرود
ما تَری فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ
از لطف حقی چون او اذنی به جفا نرود
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ما را نبود عقلی فهمی شود اسرارش
وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً
از حدس و گمان و ظن راهی به خدا نرود
وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
هر آنکس نام او خواند ز نام خود رها مانَد
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّـهِ
مخوان نامی بجز نامش که از نام اش بقاء ماند
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
از نیت هر مخلوق آگه فقط اللّه است
أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
هر نیت غیر از او فعلی است که گمراه است
فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ
گر کعبه بنا سازی جز محض رضای او
وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّـهِ
در روز جزاء بینی کارت أسف و آه است
وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
بوی انجاس زدودن به ریاحین امری به محال است
همنشین کردن تاریکی و خورشید کاری به خیال است
شه نشین کردن اسطبل به گل آذین چون بردن فیلی به جوال است
سرنشین کردن با نوح تو را سود نبخشد تا تو را دل به ریال است
شرح: بوی تعفن را با عطر و گلاب نمی شود از بین برد و زمانی که خورشید طلوع می کند تاریکی نمی تواند در زمین با نور خورشید همنشین شود و باید برود. چنانچه یک فیل را به خاطر جثه بزرگ اش نمی شود داخل جوال و توبره کرد و جایی حمل نمود پادشاه را هم اگر اسطبل را با گل بستن زینت دهی هرگز شاه آنجا رفته و ساکن نمی شود. کسی که مقام خلیفه الهی خود بشناسد در خاک و گل تزیین شده دنیا ساکن و خود را گرفتارش نمی کند. کسی را که دل اش پیش پول و دنیاست اگر سوار کشتی نوح کنی و کنار نوح بنشانی هرگز نمی تواند از طوفان به آرامش برسد هرچند در محلی که نشسته طوفانی نیست.
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
درختی که از ریشه اش مور خورد
همه سبزی و زندگی مور برد
بدان کار خیر مطلق از ذات اوست
تو را شرک پنهان از او دور برد
نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: من از هیچ چیز به اندازه شرک بر امت خود نمی ترسم.
شرک آن است انسان در زمان حاجت و نیاز در دل خود کمک احدی غیر خدا را مدّ نظر قرار دهد که به آن شرک خفی گویند؛ یا انسان بعد از موفقیت در امری احدی غیر خدا یعنی نفس خویش را در کنار این موفقیت شریک خدا کند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
هر آنکس نام او خواند ز نام خود رها ماند
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّـهِ
مخوان نامی بجز نام اش که از نام اش بقاء ماند
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
تا کوره نرفت هیچ خامی نپزد
وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها (۷۱_مریم)
خامی که نپخت وصل جانان نسزد
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (۵۵_مائده)
در کوره وصل بی قراری منمای
وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّـهِ (۱۲۷_نحل)
از کوره برون شوی تو را گزندی نگزد
يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً (۶۹_انبیاء)
✍حسین جعفری خویی
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
اندیشه من را به جهان طاقت آن نیست
تا فهم کند خالق من در دو جهان کیست
بر ظلمت دل، نور نتابد ثمری نیست
با ظلمت دل هیچ کسی را نتوان زیست
✍حسین جعفری خویی (متخلص به نایر خویی)
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
#یک_شعر_یک_معرفت
هر آنکس نام او خواند
ز نام خود رها مانَد
مخوان نامی بجز نام اش
که از نام اش بقاء مانَد
وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۰_ جمعه)
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ (۲۶_ الرحمن)
✍حسین جعفری خویی (متخلص به نایر خویی)
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی